مصطفی داننده در عصر ایران نوشت: اتوبوس، دانش آموز،، سرباز، مردم عادی، تصادف. شنیدن این کلمات برای ما عادی شده است. اصلا گویی هر سال سهمیهای اینچنین داریم. اتوبوس نباشد، بخاری مدرسه است، بخاری نباشد قطار است.
اول شوکه میشویم، بعد کمی غمگین و در نهایت فراموش میکنیم تا حادثه بعدی. تا حالا از خود پرسیدهاید چرا در اروپا یا کشورهای پیشرفتهای مثل ژاپن یا آمریکا شاهد چنین حوادثی نیستیم. چرا در این کشورها اتوبوس دانش آموز چپ نمیکند؟ چرا در این کشورها وقتی دانش آموز را به اردو میبرند در حوضچه پارکشهرشان غرق نمیشوند؟ یعنی در آن کشورها تصادف نداریم؟ حادثه وجود ندارد؟ حادثه فقط برای ماست؟
حادثه برای همه است. شاید در اروپا و آمریکا هم دانش آموزان دچار حادثه شوند اما این حادثه به خاطر سهلانگاری نیست. بسیاری از حوادث در ایران دقیقا به خاطر سهلانگاری و عدم مدیریت مسئولان و البته خانوادههاست.
کشته شدن 7 دانش آموز و مصدومیت 34 نفر دیگر که چهار نفر آنها دچار قطع نخاع و قطع عضو شدند، به خاطر یک ساده گرفتن همه کارها توسط ماست.
در بسیاری از کشورها هیچگاه اتوبوس حامل نخبگان یک کشور ساعت 3 صبح در جادهها حرکت نمیکند. آنهم جادههای ناامن حادثه خیز. آنها میدانند که در آن ساعت احتمال خطر بیشتر از ساعات روز است. آنها میدانند در آن ساعت احتمال خواب آلودگی راننده وجود دارد. آنها میدانند در آن ساعت دید راننده نسبت به جاده کم است و احتمال حادثه وجود دارد. ما هم میدانیم اما ...
در بسیاری از کشورها جان مسافر به ویژه دانش آموزان برای رانندهها اهمیت دارد. آنها معمولا از رانندههای کاملا مطمئن استفاده میکنند. رانندههایی که تخصص سفرهای اینچنینی دارند. احیانا اگر راننده دچار خواب آلودگی شود، به مسیر ادامه نمیدهد و برای لحظاتی استراحت میکند تا دچار حادثه نشود.
گزارش پلیس راه حاکی از آن است که راننده علیرغم آنکه مدت زیادی پشت فرمان نبوده و ۲.۵ ساعت هم از رانندگیاش نگذشته بوده دچار خوابآلودگی میشود و این موضوع باعث خارج شدن اتوبوس از مسیر و واژگونیاش شده است.
پیشگیری از حوادثی اینچنین سخت نیست. کمی مدیریت میخواهد و احساس مسئولیت. اگر مدیران آموزش و پروش منطقه، مدیران مدرسه، راننده اتوبوس کمی تنها کمی احساس مسئولیت داشتند این دانش آموزان الان در اردو در حال لذت بردن از لحظات خود بودند و ایران داغدار نبود.
بسیاری از مردم انتظار دارند مسئولین ذی ربط با این حادثه از سمت خود استعفا دهند اما من بر این باور هستم که باید با مسئولین ذی ربط چنین حوادثی برخورد قضایی صورت بگیرد. اتفاق سادهای نیست. 7دانش آموز کشته شدهاند. چهار نفر دچار قطع عضو و نخاع شدهاند.
اینقدر ساده از این مسائل گذشتهایم که حالا حوادث این چنین برای ماد عادی شده است. اگر در حوادث قبلی برخورد سختی با افراد مسئول میشد شاید امروز شاهد این چنین حوادثی به مراتب کمتر و کمتری باشیم. کشته شدن این 7 دانش آموز کمتر از قتل بنیتا و آتنا نیست.
جمله تکراری است. سالهاست آن را مینویسیم اما کاش این آخرین حادثه از این جنس بود. کاش ایران کمتر داغ ببیند.