پسری که در ۱۷ سالگی و در جریان نزاعی خیابانی مرتکب قتل شده بود، در جلسه محاکمه با ابراز پشیمانی از اولیای دم خواست او را ببخشند.
به گزارش همشهری، ششم مردادماه سال 93در جريان درگيري بين چند پسر جوان در قرچك ورامين يكي از آنها به ضرب چاقو به قتل رسيد. بررسيها نشان ميداد در اين درگيري مقتول و 2نفر از دوستانش با 3پسر نوجوان درگير شدهاند و پس از جنايت متهمان گريختهاند. در اين شرايط مأموران به تحقيق از دوستان مقتول پرداختند تا انگيزه اصلي اين قتل معلوم شود.
يكي از آنها گفت: من و دوستانم از سر كار برميگشتيم كه ديديم 3پسر نوجوان با يكديگر درگير شدهاند. مقتول با ديدن اين صحنه جلو رفت تا آنها را جدا كند اما آنها كه بهنظر ميرسيد حالت غيرطبيعي داشتند دعوا با خودشان را كنار گذاشتند و اين بار با ما درگير شدند. در اين بين يكي از آنها از جيبش چاقويي بيرون كشيد و ضربهاي به مقتول زد و فرار كرد.
با اينكه هويت قاتل مشخص شده بود اما هيچكس از مخفيگاه وي اطلاعي نداشت. تا اينكه يكسال بعد مأموران به اطلاعاتي درباره مخفيگاه او دست يافتند و در عملياتي شبانه وي را دستگير كردند. متهم كه هنگام وقوع جنايت 17سال داشت در همان بازجوييهاي مقدماتي به قتل اعتراف كرد و گفت كه آن زمان چون مشروبات الكلي مصرف كرده بود، حالت عادي نداشت و ناخواسته دست به قتل زده است.
در ادامه وي در شعبه چهارم دادگاه كيفري يك استان تهران محاكمه شد. در نخستين جلسه وكيل مدافع متهم در دفاع از موكلش گفت كه چون موكلش هنگام وقوع كمتر از 18سال داشته تقاضاي اعمال ماده 91قانون مجازات اسلامي جديد را دارد. براساس اين ماده قانوني درصورتي كه قاتل زير 18سال داشته، باشد و پزشكي قانوني تأييد كند او هنگام وقوع جرم رشد عقلي نداشته و حرمت كاري را كه انجام داده نميدانسته قصاص نخواهد شد.
در اين شرايط متهم به پزشكي قانوني معرفي شد تا وضعيت وي مورد بررسي قرار گيرد. متخصصان پزشكي قانوني پس از انجام معاينه متهم اعلام كردند كه با توجه به گذشت مدت زمان زيادي از وقوع قتل نميتوان شرايط عقلي متهم را در هنگام ارتكاب جرم تشخيص داد و درباره آن اظهارنظر كرد. در اين شرايط متهم ديروز براي دومين مرتبه محاكمه شد. در اين جلسه كه به رياست قاضي اصغر عبداللهي برگزار شد ابتدا پدر و مادر مقتول براي قاتل پسرشان درخواست صدور حكم قصاص كردند.
در ادامه نوبت به متهم رسيد تا از خودش دفاع كند. او گفت: من و دوستانم براي تفريح به باغي رفته بوديم. در آنجا مشروبات الكلي مصرف كرديم و حالت غيرعادي داشتيم. در اين بين دوستانم با يكديگر درگير شدند و يكي از آنها ميخواست با چاقويي كه براي پوست كندن ميوه با خودش داشت دوست ديگرم را مجروح كند كه من چاقو را از دستش گرفتم و در جيبم گذاشتم.
دعواي آنها به پايان رسيد و ما به طرف خانه به راه افتاديم. دوستانم دوباره با يكديگر درگير شدند. اين بار مقتول و دوستانش جلو آمدند تا دوستانم را جدا كنند. ما كه حالت عادي نداشتيم به آنها فحش داديم و در اين شرايط مقتول به من سيلي محكمي زد. من هم چاقوي ميوهخوري را از جيبم بيرون آوردم و با آن ضربهاي به وي زدم.
بعد از اين حادثه فرار كردم و تا يك سال بعد كه دستگير شدم نميدانستم ضربه چاقويي كه زدهام باعث مرگ او شده است. متهم درحاليكه اشك ميريخت، گفت: از كاري كه كردهام پشيمانم. آن زمان 17سال و 4ماه داشتم و از سر بچگي دست به اين قتل زدهام و از اولياي دم مقتول ميخواهم من را ببخشند.با پايان دفاعيات متهم و وكيل مدافعش هيأت قضايي براي تصميمگيري در اين خصوص وارد شور شدند.