محیطبان استان فارسی با بیان "حاضرم برای حفاظت از میراث طبیعی جانم را هم از دست بدهم" گفت: از دیدن خون حیوانی که توسط یک شکارچی ریخته شده است اوقاتم تلخ میشود و بیاختیار گریهام میگیرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، برای او همه چیز از یک آگهی در روزنامه شروع شد، زمانی که اداره حفاظت محیط زیست استان فارس برای جذب نیرو از علاقهمندان دعوت به همکاری کرد.
رنج خدمت در مناطق دشوارگذر را تاب میآورد تا در برابر تفریح شکارچیان سینه سپر کند. بارها پیش آمده که پس از دیدن حیوان شکارشده گریه کند، جانش را کف دستش بگیرد و پرندگان کمیاب را در خشکسالی سیراب کند و برای آنها دانه بریزد. بارها پیش آمده که برای همکارانش پیراهن مشکی بپوشد، همکارانی که در دوربین تفنگ شکارچیان بیرحم رصد شدهاند و تمام.
علی آرندی 17 سالی میشود که شغل محیطبانی را انتخاب کرده است. این محیطبان 40ساله درباره فعالیتش در این عرصه گفت: پس از اتمام دوران سربازی با مدرک کاردانی از طریق آگهی جذب نیروی محیطبان در روزنامه فعالیت خود را در اداره کل حفاظت محیط زیست فارس پس از آزمون در منطقه شکار ممنوع "کوه درا" آغاز کردم.
وی که در منطقه 4گانه تحت حفاظت محیط زیست فارس فعالیت کرده است ادامه داد: محیطبانی شغل بسیار سختی است و دوام آوردن در این حرفه مشقت فراوانی دارد. از ساعت 4 صبح بیدار میشوم و ابزار مورد نیاز اما کمحجم خود را برای حمل در ارتفاعات برمیدارم و آماده کار میشوم.
آرندی افزود: قبل از طلوع آفتاب با پیمودن 1700 تا 1800 متر ارتفاع، خود را به بالای کوه میرسانم تا از تخریب مراتع و جنگلها همچنین تلف شدن حیوانات جلوگیری کنم.
این مسئول به اهمیت این شغل و لذت حفاظت از حیات وحش اشاره کرد و گفت: محیطبان عاشق طبیعت و حیات وحش است و این انگیزه و علاقه سبب میشود سختیهای کار به نظر نیاید. اسلحه کلاشینکفی که با خود حمل میکنیم 6 کیلوگرم وزن دارد و باید برای 4 روز تمام وسایل مورد نیاز شامل ابزار محیطبانی و خوراک را در یک کولهپشتی بگذاریم و در مناطق خطرناک بیتوته کنیم.
آرندی که یک بار مورد اصابت گلوله شکارچیان نیز قرار گرفته است، ادامه داد: شکارچیان را دوستان نادان خود میدانیم. یکی از این دوستان نادان به من شلیک کرد که خوشبختانه گلوله به سنگی برخورد و آن را نصف کرد، البته نزدیک بود همان سنگ جانم را بگیرد ولی این اتفاق نیفتاد تا همچنان در این حرفه بمانم. در نخستین برخورد با شکارچیان شیوه نصیحت را در پیش میگیریم اما اگر کارساز نبود مجبور به اقدام قانونی میشویم، گاهی برای دستگیر کردن یک شکارچی پنج سال معطل شدهایم.
این محیطبان درباره حس و حالش در زمان دستگیری یک شکارچی متخلف گفت: وقتی او را دستگیر میکنیم حال خوبی داریم و احساس میکنیم جان چند حیوان را نجات دادهایم. گاهی اوقات حتی پیش آمده که جان شکارچی را هم نجات دهیم، زمانی که از ارتفاع پرت شدهاند و کسی نبوده به فریادشان برسد.
آرندی میزان محکومیت را برای متخلفان مؤثر میداند و میگوید: محکومیتی که از سوی قوه قضائیه تعیین میشود در جلوگیری از جرم بسیار مؤثر است و بسیار اتفاق افتاده که شکارچی متنبه شده، به محیطبانی علاقه نشان داده است. گاهی قاضی برای او فعالیت در حرفه محیطبانی را در نظر میگیرد که با این اتفاق او نسبت به اهمیت نگهداری از محیط زیست مطلع میشود.
وی در پاسخ به این سؤال که "آیا حیوان درندهخویی به شما حمله کرده است؟" گفت: حیوانات خلقوخوی عجیب و غریبی دارند و انگار متوجه میشوند که ما حامیانشان هستیم. یک بار در فاصله 2متری با پلنگ ایرانی روبهرو شدم، به صورتم خیره شد، مکث کرد و راهش را بهسمت دیگری کج کرد.
خانواده آرندی هم به محیط زیست علاقه بیحد و اندازهای دارند و از دوستداران پروپاقرص طبیعت به شمار میروند. او دراینباره گفت: آنها مثل همکارانم هستند و در این مورد عقاید مشترکی داریم البته این مهم باید از دوران کودکی به افراد آموخته شود تا با این ذهنیت رشد کنند.
آرندی حفاظت از محیط زیست را به مرزبانی تشبیه میکند و گفت: پس از دیدن خون حیوانی که توسط یک شکارچی ریخته شده است اوقاتم تلخ میشود و بیاختیار گریهام میگیرد. حاضرم برای حفاظت از میراث طبیعی جانم را هم از دست بدهم.
او به آتشسوزی در استهبان اشاره میکند و میگوید: لاکپشتی در آتشسوزی صدمه دیده بود و من همه ذخیره آب روزانهام را روی آن ریختم تا زنده بماند.
برف و طوفان و سیل در حرفه آرندی تأثیری ندارد و تنها زحمتش را بیشتر میکند. یک محیطبان 18 ساعت بهصورت پیوسته کار میکند و فقط مجاز است 12 ساعت استراحت کند و کنار خانواده باشد.