ویترین چیست و چه کارکردی دارد؟ آیا می‌توان ویترینی پر اشکال تدارک دید و انتظار جلب نظر مشتریان و افزایش شمارشان را داشت؟ کمی به این پرسش ها دقت کرده و سپس شرحی را بخوانید که یکی از گردشگران خارجی از ویترین گردشگری کشورمان ترسیم کرده است.
به گزارش «تابناک»، در حالی که مسئولان کشورمان بر ضرورت تقویت بخش گردشگری بارها تأکید کرده و دورنمای زیبایی از رونق گرفتن این بخش در اقتصاد و آینده کشورمان ترسیم می‌کنند، شواهد از ندید گرفتن بدیهی ترین اصول جذب گردشگر در کشورمان حکایت دارد؛ بدیهیاتی که در ویترین گردشگری کشورمان به روشنی به چشم می‌آیند و بسیار آزاردهنده به نظر می‌رسند.
تنها کافی است یک بار گذرتان به بزرگترین فرودگاه بین المللی کشورمان در حومه پایتخت بیفتد تا بوی بسیار نامطبوعی که در مسیر فرودگاه استشمام می‌شود، برای همیشه در خاطرتان لکه تاریکی حک نماید؛ اما نخستین برخورد (First Impact) گردشگران خارجی که با پرواز راهی کشورمان می‌شوند، از این هم دردناک‌تر است.
فرودگاهی آکنده از جمعیت که هنوز شیوه سوار و پیاده شدن از هواپیما در آن، شیوه منسوخ چند دهه پیش جهان است و با رسیدن به سالن فرودگاه، اسف‌بار‌تر هم می‌شود؛ انبوهی از جمعیت که در صفوف نامنظم برای عبور از گیت های بازرسی و گمرکی و ... قرار گرفته‌اند و از فرط خستگی و رعایت نشدن حداقل‌های مورد تقاضای ایشان، نارضایتی را در چهره بسیاری شان می‌توان دید.
وضعیتی که در امکانات نامناسب رفاهی نیز خودنمایی می‌کند و با رسیدن به مجموعه های حمل و نقل فرودگاهی و تاکسی سرویس‌هایی که گاه نرخشان برای جابجایی مسافر دست کمی از نرخ بلیت پروازهای خارجی ندارد، تکمیل می‌شود؛ مجموعه کاملی از عواملی که می‌توانند سفر نخست بسیاری از گردشگران خارجی به کشورمان را به آخرین سفر ایشان به این مقصد تبدیل کند.
اوضاع وخیمی که در فرودگاهی با نزدیک به سیصد پرواز در روز حاکم است؛ ویترینی به غایت زشت و پر ایراد از کشورمان که داعیه برخورداری از جاذبه‌های فراوان گردشگری در جهان را دارد و می‌خواهد به کمک این جاذبه ها، پذیرای خیل گردشگران شده و از این مسیر به رشد اقتصادی و توسعه دست پیدا کند؛ اما به قدر تدارک تصاویر و تابلوها یا بروشورهای معرفی چند جاذبه شاخص گردشگری کشورمان هم در برخورد نخست به مخاطبان چیزی عرضه نمی‌کند.
انگار نه انگار که جز انبوه بیلبوردهای تبلیغاتی و باجه‌های اطلاعات، تاکسی و بوفه، می‌شود و باید باجه‌ای برای معرفی جاذبه های گردشگری و فرهنگی، عرضه نقشه و یا فروش محصولات اینترنتی و چندزبانه مرتبط تدارک دید و در یک کلام، شرایطی فراهم آورد که میهمانان کشورمان به تکرار سفر به ایران ترغیب شوند.
وضعیتی که اگر بگوییم بسیار وخیم تر از این هاست، ممکن است به سیاه نمایی درباره وضعیت بزرگترین فرودگاه کشورمان محکوم شویم اما بی شک زشت ترین تصویری است که می‌توانیم پیش روی گردشگران خارجی قرار دهیم؛ گردشگرانی که این اوضاع را با اوضاع حاکم بر دیگر فرودگاه های جهان قیاس کرده و گاه این تصویر نامطلوب از کشورمان را به گونه ای به خارج از مرزهای کشورمان انعکاس می‌دهند که ده ها تأکید و قانون و مذاکره نمی‌تواند در جذب و دفع گردشگر به این میزان مؤثر عمل کند.
مثل این تصاویر که یک خانم اهل روسیه در اینستاگرام خود منتشر نموده و واقعی تر و گزنده تر از آن است که بتوان ردش کرد یا برایش دلیل تراشید؛ آنقدر واقعی که هر آن اراده کنید، می‌توانید نمونه در حال جریانش را در چند ده کیلومتری جنوب تهران، در فرودگاه پیشانی کشورمان ببینید و سری به تأسف تکان دهید!
مساله عدم مدیریت یا مدیریت ضعیف نیست. مساله این هست که این موضوعات اصولا جز اولویت ها نیست. ما موضوعات خیلی مهمتری در دستور کار داریم... 
اخ گل گفتی