به گزارش جام جم، در این جنایت وی در مقابل چشمان دو فرزندش چاقو به دست به جان مادر آنها افتاد و او را قربانی توهم ناشی از شیشه کرد. او بیش از سه سال را در زندان گذراند. اما زندان هم نتوانست کاری کند که این راننده اتوبوس بعد از بخشیده شدن از سوی خانواده همسرش و بچههایش، اعتیاد را کنار بگذارد. دوباره همان داستان بعد از آزادی برایش تکرار شد. این بار کسی که قربانی توهم این مرد شیشهای شد کسی نبود جز پسر 14 سالهاش محمدعلی که خودش سه سال پیش شاهد قتل پدرش بود. شاید اگر این پدر در سال 94 بعداز ارتکاب قتل محمدعلی بازداشت نمیشد، جان دخترش ریحانه نیز در خانهای که با او زندگی میکرد به خطر میافتاد. ناگفتههای زندگی این متهم به قتل شیشهای را در ادامه میخوانید.
از خودت بگو؟
محسن. 46 سالهام. راننده اتوبوس داخل شهری بودم.
اعتیاد داری؟
بله.
درس خواندهای؟
لیسانس علوم ارتباطات دارم.
چند سال است معتادی و چه مصرف میکردی؟
20 سال تریاک و شیشه .
ارتباط تو با اطرافیان چطور بود؟
بد نبود. اما باز باید از اطرافیانم این را پرسید و جواب گرفت.
مصرف مواد چه عوارضی دارد؟
همین که میبینید؛ بیشترین عوارض حس و حال توهمی است که به آدم دست میدهد و کنترل رفتار و کارهایش را نخواهد داشت.
چرا به خودت آسیب نمیزدی؟
بیشتر خانواده و دیگران تاوان مصرف مواد آدم را میدهند. آنها بیشتر در معرض خطر هستند. خاصیت مواد این است که آدم به دیگران آسیب میزند تا به خودش.
چه زمانی ازدواج کردی؟
سال 75 .
سابقه داری؟
بله .
چه سابقهای؟
قتل همسرم.
چه سالی؟
سال 90
همسرت با تو اختلاف داشت؟
اختلافمان بر سر مصرف مواد
و اعتیاد من بود و یک سری دعوا و درگیری که در همه خانهها وجود دارد.
انگیزهات چه بود؟
مواد مصرف کردم، توهم زدم و او را با ضربههای چاقو مقابل چشم دو فرزندم کشتم.
چطور دست به جنایت زدی؟
شیشه مصرف میکردم. پس از مصرف دچار توهم میشدم. آن شب هم خانه دوستم شیشه مصرف کرده بودم. ساعت 22 و 30 دقیقه به خانه آمدم. همسرم و دو فرزندم خوابیده بودند. آن شب بر اثر توهم ناشی از مصرف شیشه حال و روز خودم را نمیفهمیدم. نیمهشب که از خواب بیدار شدم، احساس میکردم چند نفر برای سرقت به زور وارد خانهمان شدهاند. همسر و بچههایم را که خواب بودند بیدار کردم .
بعد چه شد؟
نیمهشب یکم شهریور سال 90 بود. بر اثر مصرف شیشه توهم زده و کنترل خود را از دست داده بودم. رفتم و از آشپزخانه چاقویی را برداشتم. با همسرم درگیر شدم و او را کشتم. بچهها فریاد میزدند. او غرق در خون نقش زمین شد. بعد هم که ماموران آمدند و مرا بازداشت کردند.
چرا بچههایت را آن زمان نکشتی؟
نمیدانم شاید احساسم فقط برای کشتن همسرم بود .
چند سال زندان بودی؟
بیش از سه سال.
چطور آزاد شدی؟
اواخر سال 93 بود که توانستم رضایت خانواده همسرم و بچههایم را بگیرم و از زندان آزاد شوم.
این بخشش را در زندگیات توانستی جبران کنی؟
نه. برعکس دوباره گرفتار اعتیاد شدم و این بار جان پسر 14 سالهام را گرفتم.
چرا پسرت را کشتی؟
پسرم را خیلی دوست داشتم و نمیخواستم جانش را بگیرم. اما توهم شیشه مرا به سمت کشتن او کشاند.
چرا؟
احساس میکردم به خاطر این که مادرش را کشتهام برای انتقام گرفتن جانم را بگیرد. شاید همین باعث شد که بعد از مصرف مواد و توهم ناشی از مصرف شیشه او را با انداختن شال به دور گردنش خفه کنم و باعث شوم پسر 14 سالهام را که به او خیلی علاقه داشتم، به قتل برسانم .
واقعا او قصد انتقامگیری از تو را داشت؟
شاید. چون من جان مادرش را مقابل چشمان او و خواهرش گرفته بودم. احساس میکردم یک روز بخواهد از من انتقام بگیرد. شاید همین باعث شد که در پی توهم ناشی از مصرف شیشه پسرم را به قتل برسانم قبل از این که به من آسیبی وارد شود .
شب قتل محمدعلی شیشه مصرف کرده بودی؟
بله. چند شب بود مصرف میکردم.
چطور پسرت را کشتی؟
او خوابیده بود. نیمهشب رفتم داخل اتاق بالای سرش. حولهای را آورده به دور گردنش انداختم. با سروصدای او بقیه اعضای خانواده بیدار شدند و محمدعلی را به بیمارستان بردند که در آنجا فوت کرد.
چه کسی در خانه بود؟
مادر و دخترم.
برای نجات پسرت اقدام کردند؟
بله. من با چنگالی که از آشپزخانه برداشته بودم به مادرم حمله کردم تا کنار برود و جلوی تصمیمی را که برای قتل پسرم گرفتهام نگیرد .
کشتن برای تو عادی شده بود؟
نه .
پس چرا دو نفر را کشتی؟
به خاطر مصرف موادمخدر بود .
عذابوجدان داشتی؟
بله . بعد از هردو جنایت .
پس چرا اعتیادت را ترک نکردی؟
نمیدانم. بعداز آزادی از زندان سعی کردم اعتیادم را کنار بگذارم اما قدرت و جسارت ترک اعتیاد را نداشتم.
هزینه زندگیات بعداز آزادی چطور تامین میشد؟
با اتوبوسی که داشتم به جابهجایی مسافر مشغول بودم و هزینه زندگیام را تامین میکردم .
مشکلات روحی داری؟
فکر میکنم؛ چون اگر نداشتم، سمت موادمخدر شیشه نمیرفتم.
به روانشناس مراجعه کردی؟
نه .
چرا نرفتی؟
احساس میکردم مصرف مواد میتواند مشکلات زندگیام را حل کند.
رابطه تو با خانوادهات چطور بود؟
خوب بود .
بعد از قتل همسرت رابطهشان با تو قطع شد؟
از کاری که من مرتکب شدم خیلی ناراحت بودند. اما به خاطر بچههایم و زندانی شدن من، کم و بیش با من در ارتباط بودند و به ملاقاتم در زندان میآمدند. مادرم بعد از آزادی سعی میکرد به من و بچهها بیشتر سر بزند. شبی که پسرم را کشتم او در خانهمان بود. خیلی تلاش کرد فرزندم را نجات دهد که نشد .
مشکل زندگیات چه بود؟
معتاد بودن من. اعتیادم را ترک نکردم .همین باعث شد این همه بلا سرم بیاید و دستم به خون همسر و پسر 14سالهام آلوده شود .
در موقع رانندگی با کسی دعوا میکردی؟
نه . من در رانندگی و جابهجایی مسافر خونسرد بودم و با کسی دعوایی نداشتم.
زندان بر روند زندگیات تاثیر نگذاشت؟
انگار نه. چون وقتی که آزاد شدم مصرف شیشه را دوباره از سر گرفتم و باعث شد دوباره اعتیادم را ادامه بدهم، مرتکب جنایت دوم شوم و دوباره به زندان بیفتم.
حرف پایانی؟
پشیمانم. ایکاش هیچ وقت معتاد نمیشدم. شاید اگر شیشه مصرف نمیکردم، دچار توهم نمیشدم و جان همسر و پسرم را نمیگرفتم و زندگیمان این همه رنگ تلخی به خود نمیگرفت.
مصرف شیشه متهم را از مجازات تبرئه نمیکند
سرهنگ سعید پیرزاد، معاون اجتماعی پلیس آگاهی تهران بزرگ درباره این پرونده میگوید: جرم و جنایت همیشه اثرات منفی بر ما میگذارد؛ به عبارتی از وقوع چنین جرایمی در جامعه، ما نیز متاثر میشویم. چند سالی است که قاتلان پس از ارتکاب جرم، مصرف شیشه را علت جنایت اعلام میکنند و مدعی هستند تحت تاثیر شیشه دست به قتل زدهاند. حتی این متهم که مرتکب دو قتل شده بود ادعا میکرد توهم ناشی از شیشه باعث شده مرتکب این دو جنایت شود. مجرمان خشن مدام میگویند به خاطر مصرف مواد جرم انجام دادهایم و آن را دستاویزی برای ارتکاب جرایم خشن بیان میکنند. خودشان میدانند این توجیه درستی برای ارتکاب جرایمشان نیست.
پیرزاد ادامه داد: متخصصان قوه قضاییه این گونه مسائل را از نظر پزشکی و روانشناسی بررسی میکنند. به گونهای میتوان گفت مصرف شیشه دیگر نمیتواند دستاویزی برای مجرمان باشد. قوه قضاییه با آنها برخورد خواهد کرد. در همین پرونده باید گفت متهم پرونده پرخاشگر نبود، دعوایی در روند زندگیاش با دیگران نداشت اما مصرف شیشه را دلیل قتلها اعلام میکرد. متهم در ظاهر فردی خونسرد و ترسو بود.