مرتضی امیریاسفندقه در سیوهشتمین «شب شاعر» پاسداشت صادق رحمانی گفت: او نه آرامش قبل از طوفان و نه آرامش بعد از طوفان است، او آرامش در دل طوفان است.
به گزارش فارس، سی و هشتمین شب شاعر پاسداشت محمدصادق رحمانی عصر دیروز در سازمان هنری رسانهای اوج برگزار شد.
*رحمانی، زهد رسانهای داردرضا رسولی در این مراسم با اشاره به اینکه از سال 75 و در کنگره شعر طلاب با او آشنا بوده است، گفت: امروز میخواهیم در مورد یک آدم غیرمعمولی حرف بزنیم. صادق رحمانی بیش از 30 سال سابقه کار فرهنگی است و دانشآموخته حوزه و دانشگاه است و در این سالها در جایی مشغول فعالیت شده که با واژگان سروکار دارد. از اینرو که او شاعر است و واژگان را میشناسد پس در جایگاه درستی نشسته است.
وی افزود: در روزگار کنونی و با گسترش رسانهها منطقی است که ما اگر حرفی برای گفتن داشته باشیم سکوت نکنیم. اما از دیگر سو بسیاری از افراد از جایگاه رسانهشان سواستفاده میکنند و این تبدیل به امر رایجی شده اما صادق رحمانی فردی است که با وجود رسانه داشتن زهد رسانهای دارد و اهل مطرح کردن خویش نیست.
*در شعر رحمانی یک گرایش خیاموار به هستی وجود داردمحمد تقیدخت در بخشی از این مراسم گفت: دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم دنیای دغدغه و شلوغی است و چیزی که در این دنیا به چشم میآید ظاهر آن است و به همین خاطر باطن دنیا را کم میبینیم و هر قدر تلاش میکنیم به باطن عالم نمیرسیم. درک باطن جهان یا جهان باطن کمتر رخ میدهد.
وی افزود: تعداد شاعرانی که اطراف ما هستند بسیار است که هر کدام تلاش میکنند کاری کنند تا ممتاز باشند ولی وقتی تأمل میکنیم میبینیم چقدر با جهان واقعی شعر فاصله داریم. ارسطو غایت شعر را تزکیه میداند اما چقدر از شعرهای امروز به این اصل بازمیگردد، چقدر شعر میخوانیم که از هستی پرسش کرده باشد و زندگی را نشان دهد. بسیاری از حرفها درازگویی نیست و آیا میتواند گفته نشود و قلم، کاغذ و وقت مخاطب را به خود مشغول نکند.
تقیدخت گفت: شعر حافظ را وقتی میخوانیم با هر حالی که باشیم دگرگون میشویم ولی در شعر خیام با وجود تلخی که دارد ما را به اندیشه کردن در هسته سوق میدهد. در میان این همه شعر یک شاعر هم باید ما را با پرسش روبهرو کند که به عقیده من شعر صادق رحمانی چنین کاری میکند. در شعر او یک گرایش خیاموار به هستی وجود دارد.
او در پایان سخنانش گفت: اگر شعری ماندگار شود به خاطر قدرت مسئلهسازی و ایجاد پرسش در ذهن است و شعر رحمانی از این جنس است. شعر صادق رحمانی در کنار تمام زیباییها پرسشگر است و در میان شاعران کمتر کسی را سراغ داریم که سؤال ایجاد کرده باشد.
*شعر رحمانی شعر «اینجا و اکنون» استمحمد مهدی سیار در بخش دیگری از این مراسم گفت: بابت لذتها و لحظاتی که به خاطر مواجهه با کتاب «رباعی نیماییها» به من دست داد از شما تشکر میکنم. خصلتی که میتوان آن را به این اثر نسبت داد شعر اینجا و اکنون است که در رباعی نیماییهای صادق رحمانی دیده میشود. این اشعار بسیار نزدیک به خواهش و تمنای نیما از شعر است.
وی افزود: شعر رحمانی شعر فرهنگ است زیرا پربار از المانهای فرهنگی است و از این حیث این شعر بسیار پر ارج و پرقدر است و آنجایی که شعر او زیادی شخصی میشود عمومی شده و شعرتر است.
*صادق رحمانی خودش شعر است
سعید یوسفنیا در سی و هشتمین شب شاعر گفت: شعر و شخصیت شاعر اگر یگانه نباشد نه آن شعر، شعر است و نه شاعرش شاعر. اگر شاعر شاعر باشد خودش به عنوان یک شعر مجسم در جامعه حضور دائمی دارد. صادق رحمانی بسیار شبیه شعرش است و مانند شعرش زلال و صمیمی است.
وی افزود: صادق رحمانی خودش یک شعر است و مهم این است که شعر در جان شاعر نفوذ کرده باشد وگرنه مدال شاعری به سینه زدن افتخاری ندارد. او شخصیت متفاوتی است و شعرهایش نیز متفاوت است. همکاران رحمانی نیز او را دوست دارند و احساس رئیس و مرئوس میانشان وجود ندارد. البته صادر رحمانی نیز به دنبال القای چنین نگاهی نیست.
*رحمانی شاعر و ادیبی اهل معرفت استنورالدین جعفری قائم مقام معاون صدای سازمان صداوسیما در این مراسم گفت: اعتبار و مانایی شعر بسته به محتوا و مضمون آن است و هر قدر این مضمون متعالیتر باشد شعر ماندگارتر میشود. توجه رهبر انقلاب به شعر از سلوک ایشان با شعرا پیدا است و این اهمیت حوزه شعر را گوشزد میکند. صادق رحمانی شاعر و ادیبی اهل معرفت است که به تواضع میان همکاران رادیو شناخته میشود.
*رحمانی آرامش در دل طوفان استمرتضی امیری اسفندقه در بخش دیگری از این مراسم با اشاره به شخصیت صادق رحمانی گفت: صادق نه آرامش قبل از طوفان و نه آرامش بعد از طوفان است. او آرامش در دل طوفان است.
وی افزود: وقتی شعر صادق رحمانی را میخوانی دوست داری خودش را ببینی و وقتی خودش را میبینی دوست داری با شعرش روبهروی شوی و بهترین راه این است که شعرش و خودش را با هم داشته باشیم. رحمانی از خردسالی برای همه سوغاتی با شعرش آورده و در ایجاز اعجاز دارد. مثل بابابزرگها و همه مهربانها مهربان بوده است. او نگهبان فرهنگ پارسای پارسی است.
*رحمانی در روزگار خودش زیسته استدكتر اسکندر صالحی هم در این مراسم گفت: از شعر صادق رحمانی چه میتوانیم بیاموزیم. شعر او چه دارد که اکنون و اینجا به ما بدهد. رحمانی در اشعارش به جغرافیا توجه دارد و در ذهنش با آنها زندگی میکند. انضمامی بودن منظر و خیال او غیرقابل گذر است. آنچه در شعر صادق رحمانی میتوان یافت زندگی در اکنون است و برخلاف شعرای دیوانی اهل زندگی دیوانی و کتابخانهای نبوده و در روزگار خود زیسته است.
*اشعار رحمانی متفاوت استرضا شیبانی با اشاره به یکی از آثار صادق رحمانی گفت: مجموعه شعری از آثار صادق رحمانی که به دستم رسید را باز کردم و شعری آمد که من را گرفت و در وجودم رخنه کرد. براین باورم شاعران حوزوی علومی را تحصیل و درک کردهاند که احساس متفاوتی را برایشان به وجود آورده و در اشعار رحمانی نیز این تفاوت را میبینیم. معتقدم شاعران حوزوی اشعار ملیحی دارند هرچند ادعا نمیکنم که صادق رحمانی به مقام مرگآگاهی رسیده اما در اشعارش این موضوع را میبینیم و معتقدم اگر شاعران به این مقام برسند میتوانند از بالا چیزهایی را ببینند و در شعرشان از آنها بگویند.
*ماجرای تشویق صادق رحمانی توسط علامه حسنزاده آملیصادق رحمانی در پایان سی و هشتمین شب شاعر ضمن تشکر از برگزارکننده و شرکتکنندگان در این مراسم گفت: اگر شعر سهمی در زندگی روزنامه ما نداشته باشد به چه کاری میآید. شعر ما را به وطن اصلی خود میرساند و نزدیک شدن به حقیقت و خانه ساختن در آن از ویژگیهای اصیل شعر است.
وی افزود: اگر همدلی با شعر اتفاق نیفتد شعر هم مانند دیگر کارهای روزمره خواهد شد در حالی که شعر بافتن منطقش منطق حضور است. همدلی زمانی روی میدهد که از عادات روزمره دست برداریم.
مدیر شبکه رادیویی فرهنگ با مطرح کردن این سؤال شاعران چه رازی آشکار میکنند، گفت: آنها ذات اصیل حقیقت را آشکار میکنند همانطور که پیامبران این کار را میکردند و در روزگار کنونی شاعران باید این کار را انجام دهند. شعر امروز در غوغای فناوری و علم و جنون عقل در حاشیه است. شاعر غفلتهای نوین را با کلمات میزداید. شاعر کارش نامگذاری اشیاء و جهان است و انسان را به خودش بازمیگرداند.
رحمانی در پایان گفت:من هم به موقع تشویق و هم تنبیه شدهام 24 ساله بودم که با سرودن شعری (چون نت بشکسته تار/ انکسر ینکسر انکسار) مورد تشویق علامه حسنزاده آملی قرار گرفتم و در یادداشتی که توسط فرزند ایشان به دستم رسید نوشته بودند «آملی با شعر تو رحمانیان/ افتخر یفتخر افتخار» و بعد از آن پس از انتشار اولین مجموعه اشعارم نقدی بر کتاب من در روزنامه قدس منتشر شد و به من گوشزد کرد که از کلیات فاصله بگیرم و به جزئیات بپردازم و آن نقد مسیر من را تغییر داد.
در پایان این مراسم از فعالیتهای ادبی صادق رحمانی تقدیر و تجلیل به عمل آمد.