اظهارات رئیس جمهور در گفت وگوهای رسانهای و دیدار با ایرانیان مقیم آمریکا، متن و حاشیه دادگاه بابک زنجانی و ماجرای اخراج او از دادگاه، زمزمههای خروج اصلاح طلبان از اردوگاه اعتدالگرایان و واکنشها به اظهارات اخیر عارف، دستگیری کودکان کار، تشابههای سودان و کردستان و ماجرای همه پرسی استقلال اقلیم کردستان، از موضوعاتی است که در روزنامههای امروز، محور گزارشهای تحلیلی و خبری شده است.
به گزارش «تابناک»، روزنامههای امروز سه شنبه ۲۸ شهریور، در حالی چاپ و منتشر شدند که حضور رئیس جمهور روحانی در نیویورک و اظهاراتش در گفت وگو با رسانهها و دیدار با ایرانیان مقیم آمریکا در بیشتر آنها موضوع گزارشها و تحلیل هایی شده است.
علاوه بر تیتر شدن بخش هایی از سخنان روحانی در سفر به نیویورک، چند روزنامه در یادداشت هایی درباره آنچه روحانی باید در مقر سازمان ملل بگوید نوشته اند.
روزنامه اطلاعات این جمله از روحانی را که در گفت وگو با سی ان ان اظهار داشته، «تنها نتیجه خروج از برجام، بی اعتباری است» تیتر اول خود انتخاب کرده است.
روزنامه ایران نیز بخشی از اظهارات روحانی در جمع ایرانیان مقیم آمریکا با عناوین «برای ساختن کشور به ایرانیان سراسر گیتی نیازمندیم» و «استراتژی ما تعامل گسترده با جهان است» را تیتر کرد.
روزنامه رویش ملت با انتخاب تیتر «جنگ دیپلماسی در نیویورک» در کنار تصویر روحانی و ظریف به شکل دیگری، حضور هیأت ایرانی در آمریکا را منعکس کرد.
روز گذشته، بار دیگر اسم بابک زنجانی در خبرها مطرح شد و تصویر او امروز در تعدادی از روزنامهها به صفحه نخست راه یافت. درگیری لفظی بابک زنجانی با وکیل شرکت نفت بابک زنجانی و این جمله او که گفته است: نهایت کار برای من اعدام است مورد توجه روزنامهها قرار گرفت.
آفتاب یزد با درج تصویری متفاوت از زنجانی تیتر «بابک کلافه است» را برای گزارش خود از دادگاه دیروز انتخاب و اعتماد زنجانی و همدستانش در دادگاه را تیتر کرد.
روزنامه ایران هم خبر اخراج زنجانی از دادگاه را در صفحه نخست خود برجسته کرد. تعدادی از روزنامههای منتقد دولت، از جمله سیاست روز، صبح نو، عصر ایرانیان، فرهیختگان، کیهان و وطن امروز توجه چندانی به این خبر نکردند و در نیم صفحه نخست خود، جایی برای حواشی بابک زنجانی در جلسه روز گذشته دادگاه اختصاص ندادند.
در ادامه تعدادی از گزارش ها، یادداشتها و خبرهای چاپ شده در شماره امروز روزنامههای کشور را مرور میکنیم؛
وام ۱۴ میلیاردی به ژنهای برتر
روزنامه جوان در گزارشی از وام ۱۴ میلیاردی به ژنهای برتر برای تجارت با «بازی» خبر داد و نوشت: وارد دنیای بازی که میشود انگار ارتباطش با همه دنیای پیرامون قطع و نبض زمان از دستش خارج میشود. مرحله به مرحله جلو میرود و برای رسیدن به مرحله بعدی حاضر است هر قیمتی را بپردازد؛ این حکایت ۲۳ میلیون گیمر ایرانی است که روزانه بین ۸۰ تا ۱۴۴ دقیقه از عمرشان را پای بازیهای رایانهای میگذارند و با بازیهایی همچون کلش باعث خروج روزانه ۵۰ میلیون تومان ارز از کشور میشوند، اما حکایت این آسیبها به همینجا منتهی نمیشود و آنگونه که برخی کارشناسان میگویند ولنگاری فرهنگی به بازیهای داخلی هم رسوخ کرده است. بیسوادی والدین و مسئولان از یکسو و باز شدن پای آقازادهها و ژنهای برتر به حوزه بازیسازی از سوی دیگر موجب شده تا وامهای میلیاردی به برخی شرکتهای بازیساز ایرانی با پشتوانههای خاص تعلق گیرد و برخی دیگر از کمترین حمایتی محروم بمانند. بخشی از هویت افراد در خلال بازی شکل میگیرد. در این میان تأثیرگذاری بازیهای رایانهای بسیار جدیتر است؛ چراکه در این بازیها فرد میتواند تخیل خود را عینیت بخشد و خود را در نقش یک قهرمان، فرمانده، پادشاه ببیند و حکمفرمایی کند. بر این اساس حوزه بازی و بازیهای رایانهای یکی از مهمترین حوزههایی است که نیازمند ورود جدی و نظارتی ضابطهمند از سوی نهادهای فرهنگی همچون مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی است. با این وجود اگر سری به کافه بازار و فروشگاههای عرضه بازیهای رایانهای تلفن همراه بزنید با ولنگاری فرهنگی جدی در حوزه بازیهای رایانهای حتی انواع تولید داخلیشان مواجه میشوید.
وام ۱۴ میلیاردی به ژنی برتر برای تجارت «بازی» آنطور که محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات گفته است سال گذشته ۱۰ میلیارد تومان به صنعت بازیسازی ایران وام دادهاند و امسال و سال آینده هم پرداخت چنین وامی در دستور کار است، اما ظاهراً این وام شامل حال هر بازیسازی نمیشود. کرباسی با اشاره به گردش مالی بازیهای رایانهای میگوید: براساس آمار دولت، بازی «کلش آف کلنز» در سال ۹۴ و نیمه سال ۹۵، در ایران روزانه ۵۰ میلیون تومان درآمد داشته است؛ حالا این پرسش مطرح است که چه کسی مجوز داده است تا بازیهای خارجی به شبکه شتاب ما وصل شوند و شرکتهایی بازیها را ترجمه کرده و ارزش ریالی بگیرند و ارز خارج کنند؟ به گفته وی بزرگترین شرکتی که در ایران این کار را میکند متعلق به یکی از آقازادههاست که دولت سال گذشته ۱۴ میلیارد تومان وام به این شرکت داده است. این بازی ساز تصریح میکند: بنده برای تحقیق از این شرکتها رفتم و دیدم نصف آقازادهها در آنها هستند.
مقایسه تعداد همراهان روحانی و احمدی نژاد در سفر به نیویورک
شهروند در گزارشی با عنوان تنها ۴۳ تن به بررسی همراهان رئیس جمهور در سفر به نیویورک و سخنرانی در مقر سازمان ملل در سالهای گذشته پرداخت و نوشت: ٤٣ نفر. این تعداد همراهکنندگان رئیسجمهوری در نخستین سفرش به نیویورک بعد از به دست گرفتن سکان دولت دوازدهم است؛ دیروز پرویز اسماعیلی، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهوری این خبر را داد و با لحنی کنایهآمیز در توییتر خود با اشاره به تعداد همراهان رئیسجمهوری و هیأت رسمی کشورمان در سفر به نیویورک اینگونه نوشت: «امروز هواپیمای دکتر روحانی رکوردشکنی کرد؛ کل هیأت و همراهان ۴۳ نفر بود. زمانی استاندارد همراهان رئیسجمهوری ایران در سفر به نیویورک ۱۸۵ نفر بود!»
لحن کنایهآمیز پرویز اسماعیلی محمود احمدینژاد را نشانه گرفت؛ زمانی که در نهمین و آخرین سفرش به نیویورک به همراه هیأتی عریض و طویل با همراهی ۱۴۰ نفر راهی آمریکا شد و با اقامت در یکی از گرانقیمتترین هتلهای منتهن یکمیلیارد و ۲۲۵ میلیون تومان هزینه کرد، آن هم برای سفری پنج روزه!
البته هیأتهای همراه احمدینژاد همواره یکی از حاشیهسازترین جنبههای سفرهای او به ایالات متحده آمریکا بود. تعداد نفرات حاضر در هیأتها، نحوه گزینش آنها برای این سفر و همچنین گفتار و رفتار آنها در نیویورک از موارد اعتراضبرانگیز به سفرهای مزبور بود که در زمان خودش سروصدای زیادی به پا کرد. به طوری که پرونده بررسی تخلف از قانون و هزینههای هنگفت در آخرین سفر احمدینژاد در قامت رئیسجمهوری به نیویورک به مجلس شورای اسلامی نیز کشیده شد.
محمدعلی پورمختار، رئیس کمیسیون اصل نود مجلس خردادماه امسال در همان سال درباره این پرونده در مجلس گفت که به جز هزینه هواپیما، هزینه هر اتاق که در هتل محل اقامت رئیسجمهوری در اختیار همراهانش قرار گرفت، شبی ۴۰۰ تا ۷۰۰ دلار بود. وی با بیان اینکه حضور این تعداد همراه در سفر به نیویورک ضروری نبود، گفت که بسیاری از همراهان خانواده و اقوام مسئولان دولتی بودند. سفر آخر احمدینژاد به نیویورک در حالی پر حرف و حدیث شد که او در سالهای پیش از آن هم هر بار به تعداد همراهکنندگانش اضافه کرده بود؛ اما با روی کارآمدن حسن روحانی و دولت و تدبیر این چرخه تعدیل شد؛ به طوری که روحانی در سال ٩٢ در نخستین سفرش به نیویورک تصمیم گرفت تا تعداد کمی را به همراه خود راهی آمریکا کند. در این سفر تعداد اندکی از اعضای دولت رئیسجمهوری را همراهی میکردند که آن طور که از خبرها برمیآمد تعدادی کمتر از ٧٠ نفر بود؛ اما سفرهای محمود احمدینژاد با حسن روحانی تفاوت دیگری هم داشت؛ او ترجیح میداد در سفرهایش به آمریکا نه با هیأتی سیاسی-اقتصادی، بلکه با کاروانی حدودا ١٢٠ نفره شامل همسر، عروس، فرزند و اقوام مسئولان دولتی عازم آمریکا شود. به طوری که در سفر آخر او به نیویورک، اعظمالسادات فراحی همسر محمود احمدینژاد و علیرضا پسرش، اسفندیار رحیممشایی رئیس دفتر رئیسجمهوری و همسرش، سیدمجتبی ثمرههاشمی دستیار ویژه رئیسجمهوری، غلامحسین الهام مشاور حقوقی رئیسجمهوری و حمید بقایی معاون اجرایی و رئیس نهاد ریاستجمهوری، محمدشریف ملکزاده مشاور رئیسجمهوری و همسرش، همایون حمیدی معاون هماهنگی و پیگیریهای ویژه دفتر رئیسجمهوری، محمدرضا فرقانی مدیرکل بینالملل دفتر رئیسجمهوری و مهدی آشتیانی و مجتبی سروشپور مسئولان معاونت تشریفات ریاستجمهوری و خبرنگاران ایرنا، شبکه خبر و باشگاه خبرنگاران از دیگر همراهان رئیسجمهوری بودند.
اما هیأت ٧٠ نفری همراهان حسن روحانی در سال ٩٢ شامل دیپلماتها و خبرنگاران ایرانی بودند. در سال ٩٣ هم محمد نهاوندیان رئیس دفتر رئیسجمهوری، حسین فریدون دستیار ویژه رئیسجمهوری و حسامالدین آشنا مشاور فرهنگی روحانی، وی را در این سفر همراهی کردند.
در سال ٩٤ و ٩٥ هم محمد نهاوندیان رئیسدفتر رئیسجمهوری، محمود واعظی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات و سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رئیسجمهوری و حسامالدین آشنا مشاور رسانهای رئیسجمهوری حسن روحانی را همراهی کردند.
حالا حسن روحانی به همراه ٤٣ نفر راهی نیویورک شده تا نشان دهد میتوان بعد از ٤ سال زمامداری قوه مجریه با کمترین همراهیکننده به آمریکا سفر کرد و بیشتر به فکر پیشبرد دیپلماسی فعال برای کشورمان بود؛ نه گشت و گذاری خانوادگی در هتلهای لوکس!
سرکوب نان آوران کوچک
قانون در گزارش اجتماعی امروز خود به ماجرای دستگیری کودکان کار پرداخت و در مطلبی با عنوان سرکوب نان آوران کوچک نوشت: دستگیری کودکان کار مصداق کودک آزاری است و روال جدید سازمان بهزیستی مبنی بر این دستگیریها، مشکلی را حل نمیکند.
خانواده برخی کودکان برای آزادی بچهها جلوی در مراکز نگهداری این کودکان تجمع کردند؛ در حالی که حتی از وجود بچهها در این مراکز مطمئن نبودند.
حدود ۴۰۰ کودک از اول هفته گذشته تاکنون در تهران جمعآوری شدهاند که در این میان کودکان افغان به اردوگاه ورامین و کودکان ایرانی نیز به دو مرکز یاسر و بعثت ارجاع شدند.
دستگیری کودکان کار، خبری است که این روزها موج آزار افکار عمومی را به دنبال داشته است. در روزهای گذشته وقتی خبر ناپدید شدن سه کودک کار دستگیر شده از سوی سازمان بهزیستی سر زبانها افتاد، موج نارضایتی مردم از برخوردهای قهری سازمان بهزیستی با این کودکان بالا گرفت؛ چنانچه یک عضو مجمع نمایندگان تهران، این برخوردها را مصداق کودک آزاری معرفی کرد و گفت که روال جدید سازمان بهزیستی مبنی بر دستگیری کودکان کار، مشکلی را حل نمیکند. این کودکان که زودتر از سن واقعی درگیر مشاغل کاذب شده اند به میزان کافی از تبعیضها و محرومیت هایی که زمینه نوع زندگی آنها را فراهم آورده، در رنج و معرض انواع آسیبها هستند. دستگیری و انتقالشان به مراکزی که به این منظور در نظر گرفته شده است، با روحیه آنان چه خواهد کرد؟ سازمان بهزیستی گفته که این کودکان برای جلوگیری از انتقال به این مراکز فرار کرده اند! البته که این یک فرضیه است وچیزی از بار مسئولیت سازمان بهزیستی در خصوص گم شدن این کودکان کم نمیکند. اما اگرحتی فرار این کودکان فرضیه درستی باشد، آیا حق ندارند؟ مراکز نگهداری این کودکان آنگونه که از گفته فعالان حقوق کودکان کار بر میآید، چیزی شبیه به اردوگاه است که کودکانی در سنین مختلف و با انواع بیماریها بدون اینکه غربالگری صورت گرفته باشد، در کنار هم و در بدترین شرایط نگهداری میشوند. کودکانی که برای حضورشان در خیابان تقصیری متوجه آنان نیست، حق دارند که از اردوگاه هایی به نام مراکز نگهداری کودکان کار فرار کنند.
چندی قبل وقتی خبر دستگیری کودکان کار موج فضای مجازی و رسانهها را درنوردید، «طیبه سیاوشی» عضو مجمع نمایندگان تهران در مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که روال جدید سازمان بهزیستی در این خصوص صحیح نیست و سه کودک کار گمشده نیز طبق استعلامها در هیچ کدام از مراکز نگهداری کودکان کار حضور ندارند! آمار نشان میدهد که در آن روز ١٣١ کودک دستگیر شده را به مرکز یاسر آوردهاند و همان روز ۷۰ کودک افغانی، پیش از تشکیل پرونده مددکاری و مشاوره برای ردشدن از مرز به اردوگاه ورامین اعزام وهمچنین بچههای زیر ۱۲ سال به مرکز بعثت منتقل شده اند. به گفته سیاوشی، خانوادههای برخی کودکان برای آزادی بچهها جلوی در جمع شده بودند، ولی اقدامی صورت نگرفته است و بعضی از این خانوادهها حتی مطمئن نبودند فرزندانشان در آن مرکز هستند یا نه. متاسفانه سه کودک گم شده نیز، نه در مرکز یاسر بودند و نه در مرکز بعثت. تهدیدهای زیادی از جمله دزدیدن و آزار جنسی، چنین کودکانی را تهدید میکند. «طاهره پژوهش» عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان نیز اجرای طرح «جذب و ساماندهی کودکان کار و خیابان» را غیر کارشناسی دانست و گفت: این کودکان بار معیشت خانوادههای خود را به دوش میکشند. لازم است آنها را آزاد و در عوض، طرح بازدید از منزل آنان را در لیست برنامههای خود بگذارند.
سودان تا کردستان، نیل تا فرات جدی است
حامد هارونی در گزارشی با عنوان سودان تا کردستان، نیل تا فرات جدی است در شماره امروز همدلی نوشت: درست زمانی که سلسه پیروزیها علیه تروریسم داعش میرفت تا کام مردم عراق را شیرین کند، غائله جدایی اقلیم کردستان از عراق به چالشی جدید برای دولت و ملت این کشور تبدیل شد.
سران کردستان تا یک ماه گذشته اعلام همه پرسی را تنها به منظور چانه زنی برای کسب امتیاز از حکومت مرکزی مطرح میکردند، اما اظهارات اخیر بارزانی از عزم جدی وی برای جدایی کردستان از عراق رونمایی کرد. هرچند کشورهای منطقه و حتی آمریکا یکصدا با این اقدام مخالفت کردهاند، اما اقلیم کردستان با سماجتی وصف ناشدنی سعی در تحقق همه پرسی استقلال دارد؛ انفکاکی که به قول معاون رییس جمهوری عراق نوری المالکی میتواند زمینه ساز تشکیل اسرائیل دوم در منطقه شود. پروژه تجزیه کشورها که به اذعان بسیاری از کارشناسان خاورمیانه خاصه در سالهای اخیر در دستور کار رژیمصهیونستی قرار گرفته میتواند مجددا تشکیل کشور دیگری نظیر آنچه در سودان جنوبی (نیل) شاهدش بودیم را رقم بزند. هرچند مقامات کشورمان بارها نسبت به جدایی کردستان از عراق هشدار داده بودند، اما هشدار صریح عالیترین مقام امنیتی ایران نشان داد که ایران چک سفید امضا در حمایت از کردستان به بارزانی نخواهد داد و ماجراجوییهای سران کرد با تحریک اسرائیل به جدایی، عواقب مستقیمی را متوجه آنان خواهد کرد که طبعا مسئولیت آن بر عهده بارزانی خواهد بود.
پس از تاسیس کشور اسرائیل «دیوید بن گورین» که از پایه گذاران نظریه امنیت اسرائیل بود همواره از ظهور آتاترکی عربی در میان اعراب وحشت داشت. وی بر این باور بود که این خطر بالقوه در قلب کشورهای عربی موسوم به کشورهای طوق (لبنان، سوریه، اردن و مصر) است. دولت اسرائیل در دهه پنجاه میلادی برای فشار آوردن به کشورهای طوق پیمانهای امینتی با ایران، ترکیه، سودان، اتیوپی و کنیا امضا کرد، اما قدرت رفتن البشیر در سودان معادلات این رژیم مجعول را بر هم زد. مخالفتهای البشیر با اسرائیل و تلاش وی برای رفع تنش میان خارطوم – قاهره خطوط ترسیم شده امنیت اسرائیل را هدف گرفت تا جایی که تل آویو در برنامهای مدون پروژه جدایی سودان جنوبی را با توسل به اختلافات مذهبی، فرهنگی و قومیتی در این کشور کلید زد و آن را در سال ۲۰۱۱ میلادی اجرایی کرد.
شباهتهای اقلیم کردستان و سودان
بررسی شباهتهای میان سودان جنوبی و اقلیم کردستان میتواند سرنخ هایی مهم در این خصوص ارائه کند. در منطقه کردستان عراق علاوه بر کُردها، اقلیتهای آشوری، ترکمن، عرب، کلدانی، ارمنی و ... نیز زندگی میکنند و ناگفته پیداست که علیرغم جمعیت ۸ میلیونی، کردستان عراق از لحاظ قومیتی و دینی جامعهای متنوع است. اقتصاد کردستان عراق مبتنی بر درآمدهای نفتی است، از محل درآمدهای نفتی ساخت و ساز زیادی در شهرهای کردستان عراق صورت گرفتهاست. این منطقه منابع زیرزمینی گاز و فلزات نیز دارد. سیاستهای صلح جویانه و قدرت سازگاری این حکومت با نظام بینالملل دستاوردهای مثبتی در زمینههای اقتصادی برای این منطقه داشتهاست. بدهی است اقلیم کردستان عراق چه در بخش گردشگری تفریحی و گردشگری سلامت سالیانه پذیرای ۳۶۰۰۰۰ هزار نفر از اقلیم است که نیمی از این گردشگران را بخش سلامت تشکیل میدهند. بر اساس آمار سال ۲۰۱۳ (۱۳۹۱)، حجم مناسبات تجاری میان اقلیم کردستان عراق و ترکیه بیش از ۸ میلیارد دلار در سال و مبادلات اقتصادی با ایران حدود ۵ میلیارد دلار بود.
از سوی دیگر سودان جنوبی در زمان جدایی از سودان دارای منابع سرشار نفتی بود تا جاییکه بیش از ۹۰ درصد چاههای نفتی این کشور در بخش جنوبی آن مستقر بود. جمعیتی نزدیک به ۵ میلیون و هشتصد هزار نفری آن برخلاف قسمت شمالی آن مسیحی هستند. اختلاف دین و قومیتها از اصلیترین عوامل درگیری و سرانجام جدایی سودان جنوبی بود. جدایی این کشور از سودان علیرغم منابع غنی نفتی و وعده کشورهای غربی برای بهبودی اوضاع راه به جایی نبرده است و آمارها نشان میدهد این منطقه، یکی از فقیرترین مناطق جنگزده جهان محسوب میشود که به دلیل سالها نزاع، تبعیض و درگیریهای قبیلهای با دولت مرکزی سودان به ویرانی کشیده شدهاست. بحرانی امنیتی و اقتصادی که به دلیل شرایط مشابه در کمین اقلیم کردستان نیز خواهد بود.
واکنش چهرههای اصلاح طلب به مواضع اخیر عارف
خراسان در گزارشی که در شماره امروزش چاپ کرده است با انعکاس واکنش چهرههای اصلاح طلب به مواضع اخیر عارف نوشت: سخنان اخیر رئیس فراکسیون امید مبنی بر این که درانتخابات سال ۹۸ با پرچم اصلاحطلبانه وارد میشویم وائتلاف نمیکنیم با واکنش هایی از سوی برخی فعالان جریان اصلاح طلب مواجه شده است. هرچند فعلا شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان در این باره اعلام موضع نکرده است.
اما محسن رهامی عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها معتقد است، موضع گیری نسبت به چگونگی آرایش سیاسی در انتخابات ۹۸ خیلی زود است و نظر عارف درباره چگونگی حضور در انتخابات مجلس یازدهم نظر شخصی اوست نه نظر مجموعه اصلاحات.
محمدجواد حق شناس عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی نیز گفت: شاید الان زمان مطرح شدن این موضوع نیست، زیرا جریان اصلاحات باید ابتدا عملکرد گذشته خود را آسیب شناسی و اگر لازم است در ساختار خود تجدیدنظر کند و با ساختار جدید به دنبال تعیین راهبردهای خود برای انتخابات ۹۸ باشد تا بتواند تاکتیکهای انتخاباتی لازم را انتخاب کند.
این درحالی است که محمود صادقی، نماینده مجلس وعضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان در گفتوگو با رویداد ۲۴ درباره ائتلاف اصلاحطلبان با اعتدالگرایان و اصولگرایان میانهرو و این که چه سازوکاری برای تکرارنشدن آن چه در لیست امید اتفاق افتاد، برای انتخابات آتی مجلس وجود دارد، گفت: این فرض را که تعدادی از اعضای لیست امید، اصلاحطلب بدلی بودند، قبول ندارم، زیرا تمامی اعضای آن لزوماً با عنوان اصلاحطلب ورود پیدا نکردند، بنابراین نمیتوان بر آنها نام بدلی گذاشت.
محمد عطریانفر عضو حزب کارگزاران نیز در گفت و گو با خبرآنلاین، با بیان این که «قاعدتا استدلال فرمایش آقای عارف را باید از خودشان شنید که چرا چنین موضوعی را طرح کرده اند» افزود:، اما اظهار نظر روی مباحث کلان، کلیدی و راهبردی نمیتواند اظهار نظر فردی باشد و حتما باید در زمان و درکانون جمعی اصلاح طلبان وبا رعایت اقتضائات سیاسی و البته با محوریت شخصیتهای جامع الاطراف از جمله آقای عارف طرح شود.
وی ادامه داد: اظهار نظرهای فردی بیش از آن که ناشی از جمع بندی راهبردی و تشکیلاتی باشد، به خاطر برخی از ارتباطات مقطعی و تماسهای لحظهای است که بعضی خبرنگاران عزیز در محافل یا مجالس ختم با شخصیتها گفت و گو میکنند و در رسانهها بزرگ نمایی میشود.
ایران آزاری؛ استراتژی جدید واشنگتن علیه تهران
علی بیگدلی استاد روابط بینالملل در یادداشتی با عنوان «ایران آزاری؛ استراتژی جدید واشنگتن علیه تهران» در روزنامه اعتماد نوشت: سیاست زیر فشار گذاشتن ایران از طریق تهدید موجودیت توافق هستهای سیاستی نیست که طی یک ماه گذشته شکل گرفتهباشد. با این وجود اصل وجود برجام، چیزی نیست که باعث نگرانی ایران باشد، بلکه نحوه استفاده از این توافق توسط امریکا است که به یک مشکل بدل شده است. آقای ترامپ در همان سخنرانیهای انتخاباتیاش هم به این موضوع اشاره کرد که این توافق را بدترین توافق تاریخ میداند و قصد دارد آن را پاره کند. امروز برای اجرای این شعار ترامپ، در کاخ سفید مثلثی شکل گرفته است که رکس تیلرسون، وزیر امورخارجه، هربرت مکمستر، مشاور امنیت ملی رییسجمهور و جیم متیس، وزیر دفاع سه راس آن هستند. وظیفه این سه نفر این است که از یک سو فضای بینالمللی را علیه ایران مسموم کنند و از سوی دیگر برجام را به جای یک توافق سودآور به یک ابزار ایذایی علیه ایران تبدیل کنند.
منتها بعد از سخنرانی دیروز رکس تیلرسون، با توجه به اینکه فضای خاورمیانه هر روز نسبت به گذشته متشنجتر و به هم ریختهتر میشود، چه مساله وجود گروههای تروریستی افراطی، چه مسأله سوریه و چه موضوع برگزاری همهپرسی استقلال اقلیم کردستان عراق، به نظر میرسد که فضای خشم و نفرت نسبت به برجام و ایران تا اندازهای در دولت امریکا فروکش کرده است.
به اضافه اینکه پیشبینی میشود در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، نشست وزرای خارجه ایران و ١ + ٥ برگزار شود که هم در این اجلاس آقای ظریف، وزیر امورخارجه کشورمان مستقیما در برابر آقای رکس تیلرسون، وزیر امورخارجه ایالات متحده امریکا قرار میگیرد و هم این احتمال وجود دارد که مذاکرات دوجانبهای هم بین این دو صورت بگیرد. قطعا افزایش فشارها از سوی واشنگتن به فقدان تماس مستقیم میان ایران و امریکا طی ٨ ماه گذشته ارتباط دارد و این ملاقات چه به صورت دو جانبه و چه در قالب نشست ١ + ٥ میتواند به کاهش خصومتها میان دو طرف کمک کند. به هر حال آن گونه که به نظر میرسد ایالات متحده امریکا طی ماههای اخیر تلاش کرده است که استراتژی ایرانهراسی خود را به یک استراتژی ایرانآزاری تبدیل کند.
تلاش امریکا این است که سند برجام را به عنوان یک ابزار آزاردهنده در برابر ایران مورد استفاده قرار دهد و با تهدید و اظهارات تند، روابط ایران در منطقه و جهان را دچار مشکل بکند.
خروج اصلاح طلبان از اردوگاه اعتدالگرایان؟!
سیاست روز طی گزارشی، با استناد به اظهارات اخیر محمدرضا عارف، احتمال خروج اصلاح طلبان از ائتلاف اعتدالگرایان را داد و نوشت: سرانجــام یــارکشیهای انتخاباتی اصلاحطلبان و اعتدالیون رو به زوال رفت و استقلالطلبی عارف از اعتدالیون پیشبینی کارشناسان سیاسی در مورد جدایی راه این دو جریان را محقق ساخت.
پس از اعلام کابینه دوازدهم و برآورده نشدن خواستهای اصلاحطلبان در این کابینه شاهد زاویهای بین بدنه اصلاحطلبی با اعتدالیون و حلقه نزدیک به دولت بودیم و بسیاری از کارشناسان در اینباره گفتند که اصلاحطلبان تلاش میکند تا برای انتخابات سال ۱۴۰۰ کاندیدی مستقل معرفی کند و از زیر بیرق جریان اعتدالی خارج شود.
حالا عارف، رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان پرچم استقلال سیاسی اصلاحطلبان از اعتدالیون را برافراشته است و در مصاحبهای درباره حضور مستقل اصلاحطلبان درباره انتخابات اسفند سال ۹۸ گفت: پیشبینی من این است که ما در انتخابات سال ۹۸ هم با پرچم اصلاحطلبانه وارد میشویم یعنی ائتلاف نمیکنیم.
وی افزود: به اندازه کافی نیرو داریم و با تعاملی که با شورای نگهبان داریم و با تغییر نگرشی که در برخی از نهادهای حاکمیتی نسبت به جریان اصلاحات به وجود آمده است میتوانیم به این نتیجه برسیم که تایید صلاحیتها روند عادی و قانونی را طی کند و همانند انتخابات شوراها با تورم نیرو مواجه باشیم.
پیش از این نیز عارف در جلسه شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان گفته بود: پیروزی روحانی مدیون اصلاحطلبان است و انتظارمان این است که در انتخاب کابینه با شورای عالی اصلاحطلبان مشورت کند... بعضیها پیروز میشوند و یادشان میرود که چه کسانی برایشان زحمت کشیدند. پیروزی آقای روحانی اتفاقی نبود.
حالا به نظر میرسد عارف با توجه به تجاربی که در این چند ساله بدست آورده قرار نیست اینبار در مقابل دولتیها کوتاه بیایید.
از هنگامی که عارف به خاطر پیروزی روحانی کناررفت دولت را بدهکار خود میداند و حالا با کسب تجاربی همچون تعیین ریاست مجلس، عدم توجه به چینش نیروهای نزدیک به عارف در کابینه دولت اول روحانی، نگاه ابزاری به اصلاحطلبان در ایام انتخابات و عدم توجه اعتدالیون به گزینههای پیشنهادی به دولت جدید سبب شده تا عارف بیشتر بر مواضع خود اصرار بورزد.
حالا انتخابات ۹۸ اولین فرصت است تا اصلاحطلبان مسیر جدایی خود را از اعتدالیون نشان دهند. تجربه «یاران نیمه راه لیست امید» در مجلس، آن قدر به کام اصلاحطلبان تلخ آمده که هراس از تکرار این تجربه، آنها را به فکر انتخاب راهی دیگر یعنی تکیه بر لیست یکدست اصلاحطلب انداخته است.