«معذرت میخوام.» یک جمله دو کلمهای بسیار ساده است که بیان کردنش برای اغلب ما یکی از سختترین کارهای دنیاست. خیلی از ما حاضر هستیم، ساعتها و حتی روزها برای کار اشتباهی که مرتکب شدهایم، توجیه و دلیل بیاوریم؛ توجیههایی که خیلی وقتها خندهدار هم به نظر میرسند اما تحت هیچ شرایطی حاضر نیستیم که بگوییم: «معذرت میخوام.»
عذرخواهی کردن برای سلبریتیها سخت است. مسئولان کشور هم اغلب علاقه چندانی به بیان کردن این جمله ندارند. این موضوع تا جایی پیش رفته که اگر مسئول یا فرد مشهوری بابت کار اشتباهش عذرخواهی کند، خوشحال میشویم و تا مدتها فیلم عذرخواهیکردنش را در شبکههای اجتماعی منتشر میکنیم. هرچند که تاکنون مسئول متعهد هم کم نداشتهایم که اشتباهش را پذیرفته و حتی از سمت خود هم استعفا کرده است.
بیایید اول چند نمونه را با هم مرور کنیم:
ـ یک خانم مجری تلویزیون که حجاب ظاهریاش را رعایت میکند، در سفری به اروپا و در یک پارک عمومی آگاهانه یا ناآگاهانه تصمیم میگیرد بدون حجاب باشد اما وقتی علیرغم میلش، فیلمی از پوشش نامتعارف او در فضای مجازی منتشر میشود، دست به واکنشی عجیب میزند. خانم مجری نه درباره دلیل بیحجاب شدنش توضیح میدهد و نه کارش را اشتباه میداند که بخواهد از بابت آن عذرخواهی کند. خانم مجری به جای اینکه مسئول انتخابش باشد و بابت رفتار دوگانهاش عذرخواهی کند، بلافاصله فیلمی را از خود منتشر میکند و همه افراد را غیر از خودش مقصر میداند و به شدت هم معتقد است که کسی نباید وارد حریم شخصی او (پارک عمومی) میشده است.
ـ یک آقای بازیگر جوان، شبی عکس نامتعارفی از یک لباس زنانه را در بخش استوری صفحه اینستاگرام شخصی خود که توسط خودش اداره میشود را به اشتراک میگذارد و حدود یک دقیقه بعد متوجه اشتباهش شده و عکس را حذف میکند اما فردای آن روز به جای اینکه به دلیل اشتباهش از کاربران عذرخواهی کند، ویدئویی تند منتشر میکند و برای همه خط و نشان میکشد؛ بدون اینکه بخواهد مسئولیت اشتباه آگاهانه یا ناآگاهانه و یا شاید حتی اختلال تلفن همراهش را بپذیرد.
ـ دی ماه سال 95 آسمانخراش مدرن ایران با ارتفاع 42 متر دچار آتشسوزی میشود و فرو میریزد. حادثه برای مردم تلخ و دردناک است. عملیات نجات و آواربرداری 9 روز زمان میبرد و 16 آتشنشان فداکار طی این حادثه به شهادت میرسند. 560 واحد تجاری از بین رفتهاند و در نهایت هیچ مسئولی خود را مسئول حادثه پلاسکو نمیداند و کسی هم از این بابت از مردم عذرخواهی نمیکند.
فرهنگ عذرخواهی نه فقط بین مسئولان و افراد مشهور بلکه بین مردم عادی هم رواج چندانی ندارد. فرض کنید در یک روز بارانی مشغول راه رفتن در پیادهرو هستید. اتومبیلی با سرعت از کنار شما رد میشود و حجم زیادی از آب جمعشده در خیابان را به شما میپاشد اما راننده طوری که انگار شما اشتباه کردید که در پیادهرو راه رفتید، نگاهی به شما میاندازد و به مسیرش ادامه میدهد؛ طوری که اصلا وظیفه خود نمیداند که از شما عذرخواهی کند.
یا اینکه مثلا در قطار مترو ایستادهاید، ناگهان مسافری میآید و پایش را به روی پای شما میگذارد و بدون اینکه به روی خودش بیاورد و از این رفتار معذرت خواهی کند، راهش را میکشد و میرود.
قطعا همه ما شاهد چنین رفتارهایی بودهایم و هستیم اما واقعا چرا گفتن جمله دو کلمهای «معذرت میخوام» انقدر برای ما ایرانیها سخت شده است؟
دکتر سید یعقوب موسوی - جامعهشناس و استاد دانشگاه - در این باره به ایسنا میگوید: «اعتراف به اشتباه، یک موضوع شخصی است که الزامات خاص خودش را دارد. یعنی فرد باید در درجه اول مسئولیت اعمال و کنشهای خود را بپذیرد. افراد باید صادقانه پذیرای تبعات و نتایج اعمال خود باشند و در صورتی که میدانند، اشتباه کردهاند به آن اعتراف کنند.»
این جامعهشناس پیشکسوت معتقد است: «مقوله عذرخواهی نکردن در جامعه به نظام ارزشی ما برمیگردد که بنا به دلایلی سابقه طولانی دارد. در ناخودآگاه ما این موضوع جا افتاده است که اگر کسی به اشتباه خود اعتراف کند یعنی در واقع شکست را پذیرفته است. این موضوع از خودخواهی و خودباوری بیش اندازه نشات میگیرد. چنین افرادی معمولا دارای این ویژگی اخلاقی هستند که به جز خودشان، کسی را به رسمیت نمیشناسند.»
دکتر موسوی همچنین میگوید: «اگر در جامعه صمیمیت عمومی وجود داشته باشد و افراد پس از قبول مسئولیت و عذرخواهی از جامعه پاداش دریافت کنند، صادقانهتر و بدون ترس به اشتباه خود اذعان میکنند. فرهنگ عمومی باید آسیبشناسی شود. ما باید معذرتخواهی را جدی بگیریم و به جای تخریب فردی که عذرخواه است، او را تحسین کنیم. این ویژگی یک جامعه سالم است. یعنی اعتراف به اشتباه یک خصلت اخلاقی است. ما باید بدانیم فردی که عذرخواهی میکند، آدم بزرگ و دارای حرمتی است. البته عذرخواهی شرایط خودش را دارد و ما داریم درباره شرایط کلی حرف میزنیم و استثناها را در نظر نمیگیریم.»
او ادامه میدهد: «تصدیق این موضوع که من مرتکب خطا شدهام، بار حقوقی و اجتماعی مسائل را کاهش میدهد و نتیجهاش یک جامعه لطیف و اخلاقی است. جامعه اخلاقی یعنی جامعهای که آدمهایش با یکدیگر رک و صریح هستند و اعمال یکدیگر را بدون پیچیدگی نقادی میکنند.»