60 دقیقه گفتوگو با وزیر ورزش. سؤال از نفر اول حوزهای که بدون تردید هیچگاه تب و تاب آن فروکش نمیکند. ذات ورزش به گونهای است که تلخیها و شیرینیهایش در حجم وسیعی در جامعه تأثیر دارد.
در این شرایط مسعود سلطانی فر به سؤالات «ایران» در خصوص نظام باشگاه داری، حال و روز ورزش بانوان، وضعیت تیمهای پایه در ورزشهای مختلف و البته تیم ملی فوتبال و کی روش پاسخ داد.
آقای سلطانی فر! استقلال و پرسپولیس معمولا هرچه پول داشته باشند خرج خرید بازیکن می کنند. اما خبری از زمین مناسب، کمپ و امکانات نیست. شما چه نظری در این خصوص دارید؟
بنده وارث یک شرایط نابسامانی در این دو باشگاه هستم. بدهی های سنگینی که از گذشته بجا مانده و سرمایه گذاری هایی که نشده و حاصل آن معضلات پیچیده ای است که امروز داریم. بخش عمده این بدهی ها به این دلیل است که درگذشته این دو باشگاه را غیرعلمی و کاملاً هیأتی اداره کردند. تقریباً در هیچ سالی اظهارنامه مالیاتی ندادند و به این دلیل مالیات شان هر ساله علی الرأس شده اگرچه ادعا می شود هیچگاه درآمد این دو باشگاه اضافه بر هزینه ها نبوده و مشمول مالیات نمی شود ولی چون حسابرسی نشده، تراز گرفته نشده و اظهارنامه مالیاتی ارائه نشده، مسئولان سازمان امورمالیاتی تأکید دارند چون حساب و کتابی نبوده به همین خاطر مالیات این دوباشگاه علی الرأس شده و امروز هرکدام از این دو باشگاه با مالیات سنگینی مواجه هستند. در این شرایط طبیعتاً ما باید با یک برنامه ریزی دقیق بتوانیم در وهله اول خلأ های گذشته را پر کنیم که خوشبختانه در طول یکی، دوسال گذشته تا آنجایی که من در جریان هستم و نظارت می کنم حجم بدهی های این دو باشگاه کم شده و بدهی اضافه نشده و یک مقدار از بدهی های گذشته نیز پرداخت شده است. درآمدها از محل سامانه ها و تبلیغات مختلف تاحدودی پاسخگوی هزینه های این دو باشگاه بوده و در حال حاضر می توان گفت این دو باشگاه نسبت به هزینه های فعلی تاحدود زیادی خودکفا شده اند ولی بدهی های گذشته به خصوص مالیات های شان، رقم های قابل توجهی است. البته در جلسات مکرری که با سازمان های مالیاتی گذاشتیم قرار شد براساس ماده 251 قانون مالیاتی مجدداً هیأتی مسئول شود و وضعیت بدهی مالیاتی این دو باشگاه را بررسی کند تا اینکه ما بتوانیم رقم بدهی دقیق این دو باشگاه را بدست آوریم. بنابراین باید مشکلات گذشته را حل کنیم و در کنار آن برای آینده برنامه ریزی کنیم.
پرسپولیس به تازگی از دو پنجره نقل و انتقالاتی محروم شد و استقلال هم فصل گذشته چنین محرومیتی را در نیم فصل پشت سر گذاشت. با تمام این اوصاف از مدیریت دو باشگاه راضی هستید؟
طبیعتاً ما در فرایند بررسی عملکرد مدیران، فاکتورهای مختلفی را در نظر می گیریم که مجموعه عملکرد یک مدیر ارزیابی می شود؛ چگونگی مدیریت، روزمره، چگونگی برنامه ریزی، چگونگی سروسامان دادن به مشکلات باشگاه و یکسری موارد دیگر که مجموعه این فاکتورها ما را به یک جمع بندی مشخصی در مورد وضعیت مدیران می رساند. طبیعتاً من به واسطه نقش نظارتی و حاکمیتی که دارم از همه ابزارها استفاده می کنم برای اینکه نظارت دقیقی داشته باشیم و متناسب با عملکرد مدیران باشگاه ها، تصمیمات لازم را خواهیم گرفت.
پاسخ شما درباره سؤال قبلی چندان برای ما واضح و روشن نبود. آیا نسبت به عملکرد مدیران این دو باشگاه راضی هستید یا خیر؟
همه مدیران در خلال فعالیت هایشان دارای نقاط ضعف و قوتی هستند. نمی توانیم تصمیم گیری مان را به دوره چند ماهه محدود کنیم. باید در یک دوره مشخص عملکرد یک مدیر را جمع بندی کنیم و نقاط ضعف و مثبت را درنظر بگیریم و آن زمان در مورد موضوع تصمیم گیری کنیم. هنوز یک سال نیست که من در وزارت ورزش هستم، ان شاءالله یک دوره ای بگذرد و بعد از کامل کردن ارزیابی ها ببینم که نقاط مثبت پررنگ تر و بیشتر است یا نقاط منفی.
مثلاً در ناکامی های استقلال شاهد بودیم که چقدر هواداران این تیم معترض بودند و حتی گروهی از آنها تأکید داشتند که وزارت ورزش به پرسپولیس توجه بیشتری دارد. البته برعکس این اتفاق هم می افتد و اگر پرسپولیس هم به درجات پایین تر برسد حتماً بالعکس می شود و هواداران پرسپولیس معترض خواهند شد. در این بین قطعاً کار وزارت ورزش سخت تر هم می شود...
این حرف اشتباهی است که ما به یک باشگاه بیشتر رسیدگی می کنیم و به یک باشگاه کمتر. خواهشم از رسانه ها این است که دچار جو و حاشیه سازی نشوند، با یک پیروزی یکی از این دو تیم می گویند که وزارت به آن باشگاه رسیده و با یک پیروزی در هفته بعد می گویند که وزارت به آن باشگاه بیشتر رسیدگی کرده. اصلاً این گونه نیست، ما وظیفه خودمان می دانیم که به هر دو باشگاه کمک کنیم به این دلیل که بنیه فوتبال ما به این دو باشگاه بستگی دارد. اگرچه باشگاه های دیگری همچون تراکتورسازی، سپاهان، ذوب آهن، پدیده یا تیم های خوزستانی و تیم های شمالی همه خوب کار می کنند ولی در هر صورت آن چیزی که تاریخ فوتبال ما نشان می دهد این است که بنیه اصلی فوتبال ما و تیم ملی ما در این دو باشگاه شکل می گیرد و تأمین می شود. میزان وقتی که من می گذارم برای هر دو باشگاه یکسان است و این حرف ها و بحث ها در مورد رسیدگی بیشتر و پول دادن برای جذب مربی درست نیست. ولی اینکه مسائل و مشکلات این دو باشگاه را حل کنیم درست است و در صورت گیرکردن این دو باشگاه در هرکجا وارد می شویم و استقلال و پرسپولیس هم هیچ فرقی برای ما نمی کند. حال هر فصلی هم یک باشگاه نتیجه می گیرد یعنی این گونه نیست که هر دو باشگاه شانه به شانه هم بالا بیایند و در روز آخر هر دو تیم قهرمان شوند. در 40 سال گذشته به یاد دارم که 3،4 سال یکی از این دو تیم بالا بودند و یکی دیگر پایین تر اما فکر می کنم سال گذشته هر دو تیم خوب بودند. سال گذشته پرسپولیس در فاصله 2 هفته به پایان لیگ قهرمان شد و استقلال هم که در نیم فصل اول مشکل داشت در نیم فصل دوم خوب کار کرد و قهرمان نیم فصل دوم شد. ضمن اینکه استقلال در دربی پیروز شد. آنها السد قطر را در پلی آف آسیا حذف کردند و از مرحله گروهی بالا آمدند. به هر حال یک تیم قهرمان می شود.
به نظر شما چرا با چنین واکنش هایی از سوی هواداران مواجه هستیم؟
ما نباید اسیر جو، حاشیه و فضاسازی بعضاً ساختگی شویم. من دقیقاً اطلاع دارم بسیاری از این فضاسازی ها و جوسازی ها کار کسانی است که منافع خاصی در این باشگاه ها داشتند و امروز این منافع جمع شده و هنوز هم به دنبال این هستند که جایی در این باشگاه ها باز کنند و بیایند و آن عملکرد اشتباه گذشته خودشان را تکرار کنند ولی در هر صورت من اسیر این فضاسازی ها و جوسازی ها نخواهم شد. مدیریت ما مدیریت عربی نیست که با 4 تا برد بگوییم تیم خیلی خوب شده و با 4 تا باخت بگوییم که مدیریت ضعیف است و نیاز به تغییر دارد. استقلال یک مربی باسابقه آلمانی با یک کارنامه درخشان را جذب کرده. شفر از کشوری آمده که فوتبال در آنجا ریشه خیلی عمیقی دارد، نظم دارد، سازمان دارد، مدیریت منسجمی دارد و در هفته اولی که هدایت این تیم را برعهده گرفته شکست نخورده اما باز می بینم که تحریکاتی می شود و این تحریکات مصنوعی است و خیلی اسیر آن نخواهیم شد. حالا که مربی انتخاب شده یکسری به دنبال این هستند تا مدیرعامل را مقصر بدانند. ما خیلی نباید خودمان را اسیر این بحث ها کنیم و فکر می کنم که در یک پروسه بلندمدت بتوانیم در مورد مسائل مختلف تحلیل و ارزیابی داشته باشیم. نتایج اخیر استقلال نشان می دهد که دوران افت این تیم خاتمه پیدا کرده است. باز هم تأکید می کنم که هم ما و هم هواداران نباید اسیر فضاسازی ها و جوسازی هایی که بنا به تحریکات افرادی انجام می شود، شویم. افرادی که سابقه خوبی در این دو باشگاه نداشتند و مشکلات و گرفتاری های گذشته این دو باشگاه به دلیل حضور این افراد بود و امروز هم به هر حال ناراحت هستند از اینکه در این دو باشگاه حضور ندارند و دستشان کوتاه است.
با این صحبت ها فکر می کنم پیام روشنی به هواداران هر دو تیم داشتید...
من فکر می کنم دوران افت استقلال تمام شده و بازیکنان مصدوم این تیم بازگشتند. اگر حواشی از استقلال دور شود و این جوسازی ها خاتمه پیدا کند، استقلال کنونی مجموعه تیمی خوبی دارد، این تیم هم بازیکنان جوان دارد و هم بازیکنان باتجربه. وجود یک مربی باسابقه و باتجربه در چند هفته آینده میتواند به تیم کمک کند و جنس شان جور شده. در هر حال امیدوار هستیم همواره این دو باشگاه بتوانند روند موفقیت ها و پیروزی های خود را طی کنند. برای ما در کنار موفقیت های داخلی،مهم این است که بتوانیم در لیگ قهرمانان آسیا نتیجه بگیریم. تیم ملی ایران چند سال است که در رتبه اول آسیا قرار دارد اما 23 سال است که نتوانستیم قهرمان باشگاه های آسیا شویم. البته 2 بار نایب قهرمان شدیم که سرخابی ها نبودند و توسط سپاهان و ذوب آهن اتفاق افتاد ولی نتوانستیم در طول این سال ها قهرمان شویم و دلیلش همین مسائل حاشیه ای است. اگر ما بتوانیم جلوی این حاشیه را بگیریم و با دو باخت شعار «حیا کن رها کن» سر ندهیم و با یک برد هم خودمان را گم کنیم،اوضاع تغییر می کند. باید اجازه دهیم استقلال و پرسپولیس خارج از حواشی و جنجال سازی به کار خود ادامه دهند. البته 49 فدراسیون دیگر وجود دارد، منتها هیچ کس در مورد این فدراسیون ها سؤال نمی کند و بحث ما در مصاحبه ها تنها استقلال و پرسپولیس است. یکی از دلایلی که این حاشیه ها درست می شود خود شما رسانه ها هستید! (باخنده)
بحث ما این است که وقتی بیرون از ایران می رویم، مثلاً به کشورهایی همچون قطر، امارات، کره جنوبی و ... باشگاه هایی را می بینیم که زمین تمرینی دارند، استادیوم اختصاصی دارند و سالن پزشکی دارند دلمان می سوزد و از خودمان سؤال میکنیم که چرا ما نداریم؟
حرف شما کاملاً درست است و ما بنا داریم که وضعیت باشگاه های مان را به معنای واقعی ساماندهی کنیم به خصوص این دو باشگاه اصلی که مورد نظر مردم است و 40 میلیون هوادار دارند و بزرگترین داربی آسیا را دارند وقتش رسیده تا از آن وضعیت بلاتکلیفی خارج شوند به همین منظور برنامه ریزی مفصلی انجام دادیم که در فرایند حرکتی شان بتوانیم مشکلات اینچنینی را در 3 سال آینده همزمان با خصوصی سازی این دو باشگاه برطرف کنیم. من در این خصوص جلسه ای با رئیس سازمان خصوصی سازی برگزار کردم، در این جلسه مدل های مختلف خصوصی سازی و روش ها را بررسی کردیم. چون من هم قول دادم و هم باور دارم که این خصوصی سازی در این دو باشگاه باید به صورت کامل انجام شود و ان شاءالله کمک کنیم تا این دو باشگاه و بقیه باشگاه هایمان به این مهم دست یابند. یکسری از باشگاه های ما مثل آنهایی که وابسته به واحدهای بزرگ صنعتی هستند از جهت سخت افزاری وضعیت خوبی دارند، زمین تمرینی و کمپ دارند. مثل فولاد خوزستان و تراکتورسازی. این دو باشگاه در حال حاضر ورزشگاه دارند ولی مسائل مالکیتی این دو باشگاه باقی مانده مثلاً یکی از این دو باشگاه قرار بود واگذار شود که نشده. اما چرا واگذار نشده؟ به این خاطر که چیزی به نام سازمان تربیت بدنی به صورت کامل نبوده و یک بخش هایی از آن معارض داشته. اینها مسائلی است که ما باید آن را دنبال و ساماندهی بکنیم و از این دوره مدیریت مان ان شاءالله یک یادگارهای خوشی بگذاریم و این یادگارهای خوش این است که این مشکلات را برطرف کنیم.
اگر شما بتوانید به همه باشگاه ها کمک کنید تا صاحب امکانات شوند فکر می کنم یک یادگار بزرگ از شما خواهد ماند.
ما واقعاً فکر می کنیم با این همه استعدادی که در بین جوانان داریم، شاید خیلی نیاز نداشته باشیم که بازیکنان درجه چند خارجی بخریم. اعتقادم بر این است و از روز اول هم به رؤسای فدراسیون ها گفته ام که در خیلی از رشته ها باید مدرسان خوبی بیاوریم که این مدرسان سطح کیفی مربیان ما را بالا بیاورند. فوتبال ما قبل از انقلاب از زمانی تکان خورد که دتمار کرامر به ایران آمد. کرامر یک مدرس بزرگ بود. اگر چه در پرسپولیس آلن راجرز آمده بود و در استقلال رایکوف و حتی دو بازیکن انگلیسی به نام های آلن ویتل و بیلی مکلاری آورده بود که آلن ویتل 2فصل برای پرسپولیس بازی کرد و بازیکن پرآوازه ای و موبوری بود اما این دو مربی نتوانستند فوتبال ما را تکان دهند تا زمانی که دتمار کرامر به عنوان مدرس آمد و سطح کیفی مربیان ما را بالا برد. ما در حال حاضر هم در همه رشته ها به مدرسان اینچنینی نیاز داریم، نه تنها در فوتبال. البته خوب است که یک مربی خارجی برای تیم ملی بیاوریم، من گفته ام مثلاً قایقرانی ، شنا و ژیمناستیک باید بیاورد. مثلاً فدراسیون ووشو چینی ها را آورد و بعد از سال ها به حاکمیت چینی ها در ساندا پایان دادیم. اگر مدرس بیاوریم تا سطح کیفی مربیان تیم های باشگاهی مان را در استان های مختلف بالا بیاوریم شما به جای یک تیم 30 تیم ساخته اید این کارها را باید بکنیم.
از بحث باشگاهداری و سرخابیها که فاصله بگیریم، باید درباره ورزش بانوان و مشکلات متعدد آنها صحبت کنیم. در یکی دو سال گذشته بخصوص از زمان حضور شما در دیپلماسی ورزش بانوان خیلی موفق بودیم و نشانههای آن حضور بسکتبال بانوان در میادین بینالمللی و احتمالاً در آیندهای نه چندان دور، وزنه برداری بانوان خواهد بود. از ورزش بانوان و حمایتهایی که نمیشود. انحلال تیم فوتبال بانوان ملوان و مشکلات تیم فوتبال آیندهسازان نجفآباد، نمونههایی از این موارد است. در ورزشهایی غیر از فوتبال هم مشکلات بانوان زیاد است. شما این را قبول دارید؟
خیر قبول ندارم. تیم فوتبال آیندهسازان نجفآباد تحت پوشش سپاهان قرار گرفت و اوضاع آن بهتر شد، یک تیمی دچار مشکل بوده اما ترمیم شده، هم هیأت فوتبال استان به این تیم کمک کرده هم حوزه معاونت بانوان کمک کرده در حال حاضر هم تحت پوشش سپاهان است و آینده این تیم تأمین شد.
یعنی ورزش بانوان ما دچار مشکل نیست؟
خیر. روز به روز درهای جدیدی روی بانوان ورزشکارمان باز میشود و روز به روز فضاهای بهتری برای بانوان در حال فراهم شدن است، روز به روز حضورشان در مسابقات بینالمللی شفافتر و روشنتر و گستردهتر میشود، روز به روز امکانات سختافزاری این حوزه در حال بیشتر شدن است، روز به روز از مدیران زن بیشتر استفاده میکنیم، روز به روز موقعیتهای بهتری برای بانوان فراهم میکنیم و اصلاً این صحبت را قبول ندارم. روند توسعه ورزش بانوان روند رو به رشدی است و حرکت توسعه خیلی خوبی دارند به این دلیل که باور ما است، ما باور داریم که 50 درصد از جمعیت کشور ما خانمها هستند و ما موظف هستیم که همه شرایط و امکانات سختافزارها و نرمافزارهای لازم را برای بانوان فراهم کنیم. ما در حال رسمی، قطعی و قانونی کردن معاونت بانوان در اداره کل استانها هستیم، جایگاه معاونت ورزشی در فدراسیونها جایگاه مستحکمی است و تقریباً روز به روز براساس اطلاعاتی که داریم این موقعیت ورزش بانوان از جهات مختلف در حال بهتر شدن است.
کمی در مورد تیمهای پایه صحبت کنیم. در رشتههایی تیمهای پایهمان واقعاً عالی بودند. مثلاً همین تیم فوتبال نوجوانانمان که عملکرد بیسابقهای در مسابقات جام جهانی داشته است. اما آن تیمها در گذشته رها شدند و تیمهای پایه ما انسجامی که لازم است تا آن مجموعه حفظ شود را ندارند. چرا مکانیزم مناسبی در این باره وجود ندارد؟
این نکته درست است و در سالهای گذشته این موضوع بوده و در حال حاضر هم ممکن است این اتفاق بیفتد، این یکی از ضعفهای ما در گذشته بوده که اگر جبران نکنیم در آینده مطمئناً تأثیرات خودش را در رده بالاتر خواهد گذاشت. خوشبختانه در حال حاضر حال فوتبال کشورمان خیلی خوب است و ما تنها کشور 5 ستاره دنیا هستیم که در 5 رده به جام جهانی صعود کردیم. حضور تیم ملی ما در مسابقات جام جهانی 2018 یک حضور استثنایی و تاریخی بود و مقتدرانه صعود کردیم. 3 باشگاه ما در مسابقات باشگاههای آسیا از مرحله گروهی صعود کردند و یک باشگاه ما به نیمهنهایی راه یافت و جزو 4 تیم برتر شد. ما الان از نظر نتیجهگیری وضعمان خوب است اما اینکه بگوییم در همه مراحل فوتبال پایه خوب کار میکنند و همه مشغول به کار هستند، طبیعی است که همه باشگاهها سرمایهگذاری نمیکنند.
به نظر میرسد که قایقرانی و دوچرخهسواریمان نیز در حال راه افتادن است!
بله ما از فدراسیونها تا المپیک برنامه 4 ساله خواستیم، برنامهای که کاملاً عملیاتی باشد. شاید با حدود 20 فدراسیون هم جلساتی داشتیم و برنامه آنها را ارزیابی کردیم و جلسه بعدی ما در مورد برگزاری بازیهای آسیایی جاکارتا 2018 و المپیک 2020 است. ریز برنامههای فدراسیونها را دنبال میکنیم و مشکلاتشان را میبینیم و نیازهایشان را بررسی میکنیم. اهداف کمی و کیفیای که در برنامهها به ما ارائه دادند را به چالش می کشانیم و بحث میکنیم.
دبیرفدراسیونی آمد و به ما برنامه داد و گفت «من وعده میدهم که در المپیک 2024 مدال میآوریم» که ما به آنها گفتیم تا المپیک 2024 مشخص نیست چه کسی باشد (باخنده) صحبت از 7 سال دیگر میکنید، کدامیک از این مدیران هستند که آن روز بیایند و از شما قدردانی بکنند و اگر در آنجا این عملکرد را نداشتید چه کسی پاسخگوی این هزینه خواهد بود؟ ریز به ریز مسائل را دنبال میکنیم چون میخواهیم در المپیک 2020 یک نتیجه تاریخی رقم بزنیم.
همین که دایره مدالآوری ما گستردهتر شود این خودش موجی از نشاط و افزایش انگیزه به همراه خواهد داشت، مثلاً اگر 4 رشته مدالآور ما در المپیک به 6 رشته تبدیل شود. من خیلی امیدوارم که ما در المپیک 2020 توکیو در 6 یا 7 رشته مدالآور باشیم چون تا بهحال همه مدالهای ما در 4 رشته بوده تازه 3 رشته چرا که در دوومیدانی تنها نقره احسان حدادی را در لندن داشتیم، همه مدالهای ما در کشتی، وزنهبرداری و تکواندو بدست آمد ولی خیلی امیدواریم که ان شاالله بتوانیم نتیجهای کسب کنیم هم از جهت تعداد مدالها و هم از جهت تعداد مدالهای طلا رکوردشکنی کنیم.
در مورد فوتبال و جام جهانی روسیه صحبت کنیم، هدفگذاری ما قطعاً صعود از مرحله گروهی برای اولین بار است. بفرمایید که برای رسیدن به این مهم چه حمایتهایی مدنظرتان است؟
من نمیخواهم در اینجا پاسخ برخی از حرفها و بحثها را بدهم و نمیخواهم با کسان دیگری وارد این بحثهای خاص شوم . سرمربی با رئیس فدراسیون و سازمان تیمهای ملی جلساتی داشتهاند و برنامههای خود را به صورت کلی اعلام کردند مثلاً اعلام کردند که به 4 تا 7 دیدار تدارکاتی و 4 مرحله اردو نیاز دارند و نیازهای مختلف. انتخاب محلهایی که ما در روسیه داریم همه موارد را به عنوان نقشه راه مشخص کردند، جلسات دیگری هم برگزار شد و در جلساتی که من با ریاست فدراسیون فوتبال داشتم برنامهریزی کردیم تا انشاالله تمامی امکانات بخوبی فراهم شود و ما بتوانیم با بازیهای تدارکاتی خیلی خوب و فراهم کردن شرایط مناسب یک حضور خوب داشته باشیم و برای اولینبار از مرحله گروهی صعود کنیم.
آیا صحبتی با کیروش به منظور حفظش در تیم ملی بعد از جام جهانی داشتهاید؟
اینها مسائلی است که به فدراسیون فوتبال مربوط میشود. رئیس فدراسیون مسئولیت دارد و در این رابطه باید خودش تصمیم بگیرد.
بنابراین در این مورد به آقای تاج اختیار تام میدهی؟
در سیستمی که ما در آن کار میکنیم فدراسیونها این اختیار را دارند تا به هر حال راجع به همه موارد مربوط به خودشان تصمیم بگیرند.
کیروش چند ماه پیش درخصوص حمایتهای آقای ظریف و دکتر روحانی، آن جمله معروف را که « بال درآوردم» را گفت. این یعنی اینکه مقبولیت دوطرفه وجود دارد و به نظر میرسد که شما هم رویکرد مثبتی به ایشان دارید.
تیم ملی واقعاً فوقالعاده نتیجه گرفته و عملکردش خوب بوده است.
فدراسیونهایی داریم که عمر ریاست یک نفر در آن بالغ بر 2،3 دهه میشود. فدراسیونهایی که به نظر میرسد متناسب با حضور مستمر یک نفر، دستاوردهای خاصی نداشتهایم. آیا برنامهای برای چنین فدراسیونهایی دارید؟
به هر حال فکر میکنم در خیلی از این رشتهها وقتش رسیده تا تغییراتی انجام شود و یک فضا،ایده و اندیشه جدیدی بیاید. به هر حال ما نمیتوانیم همین جوری عزل و نصب کنیم چرا که براساس اساسنامه فدراسیونها باید حرکت کنیم. وقت این است که جوانترها بیایند. آییننامه مربوط به انتخابات ریاست فدراسیونها را که ابلاغ کردیم از جهت سنی سقف گذاشتیم که افراد بیش از 70 سال نتوانند در انتخابات شرکت کنند. فکر میکنیم آرام آرام باید زمینه را برای حضور جوانترها فراهم کنیم. مدیران جوان با استعداد و باخلاقیت بیشتر حضور پیدا کنند که ان شاالله این کار بزودی انجام خواهد شد.