در حالی مصاحبه سعد حریری با تلویزیون المستقبل پخش شد که همچنان گمانه زنی ها در مورد استعفای وی و ماهیت آن در جریان است و بسیاری بر این باورند، حریری با فشار و اجبار مقامات سعودی استعفا و این مصاحبه را ترتیب داده است. سردبیر روزنامه رأی الیوم در یادداشتی با تیتر «مصاحبه حریری سر و صدا و چیستان قضیه استعفا و بازداشتش را بیشتر کرد»، به تشریح اظهارات و فضای مصاحبه روز گذشته سعد حریری، نخست وزیر لبنان با شبکه تلویزیونی المستقبل پرداخت.
به گزارش «تابناک»؛ نمیتوان باور کرد، همزمانی گفتوگوی تلویزویونی سعد حریری با درخواست عربستان برای برگزاری نشست فوری وزیران خارجه کشورهای عربی به منظور بررسی مداخلههای ایران در بسیاری از کشورهای منطقه تصادفی بوده باشد، بلکه اقدامی کاملا حساب شده و در چارچوب نقشهای برای بسیج نیروها و تشدید تنشها در مسیر ناآرام کردن لبنان و شعلهور نمودن فتیله جنگ علیه حزب الله است.
عطوان افزود: حریری در مصاحبه خود دستپاچه و پریشان بود و اظهاراتی بیان نمود که محتوا و پیامدهای آن قانع کننده نیست. از همین روی، عموم لبنانیها و بسیاری از عربهایی را که این مصاحبه را که با احتیاط جدی آماده شده بود، دنبال کردند، متقاعد نکرد.
نویسنده تأکید کرد: ما با حرف آقای حریری موافق نیستیم که استعفای خود را شوکی مثبت در لبنان تلقی کرد، بلکه بالعکس ثبات لبنان را برهم زده و با خلق بحران وزارتی، بار دیگر اختلافات طایفهای را احیا کرد.
رأی الیوم نوشت: حزب الله مستقیم یا غیرمستقیم در یمن حضور داشت و در حالی که در سوریه مبارزه میکرد، سعد حریری معامله سیاسی با سید حسن نصر الله، دبیر کل حزب الله و متحد آن «میشل عون» منعقد کرد که در نتیجه آن حریری نخست وزیر شده و کابینه فعلی لبنان را تشکیل داد.
این روزنامه افزود: بنابراین اگر حریری سیاست خویشتنداری و بی طرفی را در پیش گرفته بود؛ یعنی همان واژهای که دست کم بیش از هفت بار در مصاحبه خود تکرار کرد تا بگوید که شرط اصلی وی برای ماندن در کابینه لبنان و همچنین این کشور توقف مداخلههای حزب الله در درگیریهای منطقه است، باید خویشتنداری میکرد و به فرآیند سیاسی لبنان آن هم با نردبان حزب الله و جریان آزاد ملی به رهبری میشل عون ورود نمیکرد.
حریری در بخش دیگری از مصاحبه اظهار داشت، میتواند هر زمان که بخواهد عربستان را ترک کند. این حرف قشنگی است، بنابراین چرا دیروز یا پریروز این کار را نکرد و این مصاحبه را برای مثال از پاریس انجام نداد تا ثابت کند که او آزاد است و اظهارات وی تصدیق شود.
عطوان تأکید کرد: مصاحبه حریری از آغاز تا پایان آن به هجمه علیه حزب الله و متهم کردن آن به دخالت در امور منطقه و بخصوص عربستان از طریق دروازه یمن اختصاص داشت.
رأی الیوم افزود: این مصاحبه باید سر و صدا و هیاهویی را که اقدام حریری در خواندن بیانیه استعفای خود از صفحه تلویزیون سعودی العربیه ایجاد کرده بود، فروکش دهد؛ اما چیزی که اتفاق افتاد، دقیقا خلاف این بود و هیزم آشوب و بلوا را بیشتر کرد.
بنا به تأکید نویسنده، بازگشت حریری به لبنان که به گفته وی ظرف دو تا سه روز آینده صورت میگیرد، بسیاری از امور را قطعی خواهد کرد که مهمترین آن این است که وی از آزادی حرکت و نقل مکان برخوردار است؛ اما آزادی بیان مسألهای است که بعدا باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
به نوشته رأی الیوم، همراه نشدن تیم فنی اعم از تصویربرداران و عوامل فنی با خانوم بولا یعقوبیان ـ که این مصاحبه را برای شبکه تلویزیونی المستقبل که در آن کار میکند، انجام داد ـ ابهامات بسیاری را درباره شرایطی که وی در آن قرار داشته، برانگیخت و به بسیاری و از جمله خود ما ثابت کرد که آقای حریری در شکل و سیاقی که به وی دیکته شده سخن میگوید.
عطوان تصریح کرد: آقای حریری در همه این حالتها در موضعی دشوار خواهد بود و اگر به لبنان بازگردد و آنچه را در مصاحبه گفته بود تکرار کند، بانی فتنه در لبنان توصیف میشود و اگر برعکس آن را بگوید و دست از حمله به حزب الله بردارد، معنایش این است که رابطه او با متحد سعودی و دیگر متحدان او در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس قطع میشود و این کشورها به تلافی رفتار حریری، همه لبنانیها را از خاک خود بیرون میکنند یا آنها را اهرم فشاری علیه لبنان قرار میدهند و با این حساب، جان حریری بیش از هر زمانی دیگری تهدید میشود، چون عربستان شبه نظامیانی در لبنان دارد که به عنوان پاسخی به کودتای حریری علیه آنها علیه وی کودتا خواهند کرد.
سردبیر رأی الیوم در پایان بهترین گزینه برای تعامل با این قضیه را منتظر شدن برای بازگشت حریری به لبنان خواند و گفت: البته احتمال ماندن حریری در ریاض یا انتقال وی به پاریس به عنوان راه حلی میانه قویتر است و این یعنی حریری در آزمایشی سخت و واقعی است که معلوم نیست چگونه با کمترین زیان آن را پشت سر میگذارد.
آینده سیاسی لبنان در سوریه شکل می گیرد
در همین حال اندیشکده «سلطنتی انگلیس» ملقب به «روسی» در گزارشی پیرامون وقایع لبنان در چند روز گذشته نوشت: در حالیکه عربستان سعودی دستور داد، شهروندانش خاک لبنان را ترک کنند، گویا سوریه احاطه تاریخی خود بر این همسایه غربی را دوباره تکرار میکند!
اندیشکده روسی نوشت: اعلام عربستان به شهروندانش مبنی بر ترک خاک لبنان، در حالی که تنش بین دو طرف به ویژه بعد از اعلام کناره گیری «سعد الحریری» نخست وزیر مستعفی این کشور از ریاض که به نقطه حساسی رسیده است، مسیر را برای برقراری «صلح سوری جدید» (اصطلاح رایج در روابط لبنان و سوریه و تلاش دمشق برای نفوذ در لبنان بعد از جنگ جهانی دوم) باز کرد.
از دیدگاه این اندیشکده، با استعفای سعد حریری اینک صلح سوری در حالی با شدت هرچه بیشتر بازگشته که دمشق از مواضع مستحکمی در حوزه سیاسی لبنان برخوردار است.
بر این اساس، این ادعا که عربستان سعودی الحریری را مجبور به کناره گیری پیش از موعد کرد، شاید ویژگیهایی داشته باشد؛ اما میتوان گفت دلیل واقعی این حادثه ناامید شدن عربستان سعودی از لبنان است، زیرا دمشق دوباره به عنوان یکی از بازیگران اصلی منطقهای به میدان بازمیگردد.
به نظر میرسد عربستان سعودی در سوریه و به طور پیش فرض در لبنان به عنوان یک صاحب اختیار مطلق بیرون گود مانده است. با توجه به اینکه یمن به اولویت بالا برای این کشور مبدل شده و قطر، ترکیه، ایران و روسیه نیروهایی را در سوریه دارند، ریاض به عنوان یک قدرت منطقهای از میدان به در شده باشد.
در حالیکه سعودیها نفوذ خود را در لبنان با همکاری نزدیک با سوریه و خانواده اسد محقق ساخته بوند، «ملک عبدالله» پادشاه سابق عربستان اتحاد با سوریه را به عنوان راهی برای مقابله با نفوذ ایران دید. با این حال، همان طور که دولت سوریه سرزمینهای خود و کنترل بر شهرهای بزرگ را به دست آورده است، نفوذ دمشق نه تنها در لبنان بلکه ایجاد روابط نزدیک با مصر و الجزایر موجب ناامید ساختن عربستان سعودی شد.
در ادامه این مطلب با اشاره به متحدان سوریه در لبنان آمده است: دمشق که از زمان جنگهای داخلی دهه هفتاد میلادی به این سو، نفوذ بسیاری در سران این کشور داشته و آرام کننده اوضاع بوده، تمام طرفهای درگیر چون سنیها، شیعیان، دروزیها، مسیحیان مذاهب مختلف و فلسطینیها را مطمئن ساخته بود که رئیس چه کسی است. حتی اسرائیل نیز این امر را قبول کرد؛ هرچند روابط خود را با مارونی ها و ارتدکس یونان ارتقا داد.
این اندیشکده در بخش دیگری با اشاره به اقدامهای خرابکارانه عربستان در امور سوریه چون حمله به کاخ ریاست جمهوری این کشور برای از میان بردن «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه و اشاره به اینکه یک سوریه بیثبات منجر به نبردی فاجعه انگیز میشود که لبنان را نیز از بین میبرد، نوشت: در حالیکه عناوین رسانههای منطقه بر رقابت ایران و عربستان تمرکز کردهاند، آینده لبنان به دمشق تا به ریاض و تهران پیوند خورده است. مادامی که دولت سوریه در موضع ضعف بود، لبنان یک رهبر طرفدار دمشق را نداشت؛ اما در حالی که سوریه با کمک روسیه در حال برتری است، یک رئیس جمهور دوستار دمشق در بیروت نیز وجود دارد.
در پایان این گزارش آمده است: با توجه به اینکه مصر، الجزایر و تونس همگی با دمشق در حال برقراری دوباره روابط دوستانهای هستند، ممکن است، الحریری زمانیکه سوریه و عربستان شروع به هماهنگ کردن منافع خود کنند و گفتوگوها را از سر گیرند، به صحنه بازگردد و برخی بر این باورند که این زمان خیلی دور نیست. اینک بیشتر کشورهای عربی بر این باورند که برای برقراری ثبات در لبنان باید صلح و آرامش را در سوریه برقرار ساخت.