برخلاف آنچه به نظر میرسید، مساله دانشجویان ستاره دار نه تنها در دولت روحانی رفع نشد، که به شکل وسیع تری بروز و نمود یافته است!
به گزارش «تابناک»، نخستین بار در دوران نخست ریاست جمهوری احمدی نژاد بود که ماجرای دانشجویان ستاره دار مطرح شد. دانشجویانی که به دلایل مختلف از ادامه تحصیلشان در مقاطع بالاتر جلوگیری به عمل میآمد و محرومیتی ویژه گریبانشان را گرفته بود.
دانشجویانی که اغلب به دلایل غیر علمی مشمول این محکومیت میشدند و علت محرومیت بسیاری شان، شرکت در تجمعات دانشجویی و انجام فعالیت های غیر علمی بود. مثل دانشجویانی که در نشست های دانشجویی صراحت لهجه شان در نقد مسئولان، با سوت و کف حضار همراه میشد یا دانشجویانی که قلم تند و تیزشان موجب میشد نشریات دانشجویی پربار شده و در کسری از زمان توزیعشان به پایان برسد.
اقداماتی که موجب میشد بسیاری از این دست دانشجویان در آزمون های ورودی کارشناسی ارشد (آن زمان ورود به دکترا به شیوه ای متفاوت از کنکور سراسری صورت میگرفت و ممانعت از ورود دانشجویان ستاره دار به دوره دکتری به جهاتی کار بسیار ساده تری بود!)، به رغم احراز شرایط علمی، با مشکل مواجه شده و از ادامه تحصیل باز بمانند.
این تازه در حالی بود که شمار زیادی از این دست دانشجویان فعال در عرصه های فعالیت دانشجویی، به دلایل دیگر از کسب حد نصاب های علمی باز میماندند و به این قرینه، آمار دانشجویان ستاره دار خیلی کمتر از دانشجویانی بود که اجازه ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر را نداشتند!
وضعیت تلخی که کوچ شماری از دانشجویان ستاره دار به خارج کشور و سرخوردگی بسیاری دیگر از ایشان را به دنبال داشت و انتظار میرفت با تغییر دولت و در نتیجه تغییر نگاه به دانشگاه ها، بساط آن برچیده شود اما این گونه نشد؛ این را آمار دانشجویان ستاره دار شده در دولت روحانی نشان میدهد که اگرچه از نظر عددی کمتر است، اما دردناک تر جلوه میکند.
آن گونه که محمود صادقی، نماینده مجلس شورای اسلامی به «جامعه فردا» گفته است، غلامی، وزیر علوم در نشستی که با فراکسیون همسو با دولت داشته، شمار دانشجویان ستاره دار در سال تحصیلی جدید را بیش از 100 تن عنوان کرده است. گزاره ای که ثابت میکند روند ستاره دار کردن دانشجویان کماکان ادامه دارد و چه بسا هرگز متوقف نشده است.
روندی که به گفته برخی منابع، امسال حدود 150 تا 200 دانشجو را شامل شده اما به دلایل مختلف از دید عموم پنهان مانده است. به دلایلی از جمله بی اطلاعی این دانشجویان از افرادی که وضعیت مشابه ایران دارند، عدم دسترسی به آمارها در این خصوص و پنهان نگه داشتن این آمارها از طرف مسئولان، پرهیز دانشجویان ستاره دار از بیان مشکل پیش آمده برایشان (به این امید که مشکل را رفع کنند یا از خوردن انگ و برچسب به خود جلوگیری نمایند) و... .
دانشجویانی که یکی از جدی ترین بحث ها در خصوص شان، این است که برخی مسئولان تاکید دارند «دانشجویان ستارهدار» نداریم! گویی با تغییر اسم این محرومیت، کل ماجرا پاک خواهد شد. دانشجویانی که در نتیجه احکام نانوشته، حق قانونی ایشان برای ادامه تحصیل ندید گرفته میشود و اگر خوش شانس باشند، ممکن است با دادن یک تعهدنامه سفت و سخت و تن دادن به سلب آزادی و حقوق شان، بتوانند ادامه تحصیل دهند، اما اغلب چاره ای جز پذیرفتن این محرومیت اعمال شده ندارند.
وضعیتی که بروز آن در دورانی که دانشجویان به دلایل فراوان از فعالیت های خارج از چارچوب علمی گریزانند، تشکل های دانشجویی را جدی نمیگیرند و به مانند سالهای گذشته، در این عرصه ها فعالیتی ندارند، در تهیه و انتشار نشریات دانشجویی و یا مطالعه این نشریات پسرفت محسوسی نشان دادهاند، از فعالیت های سیاسی و هزینه دادن برای این دست امور گریزانند و...، بسیار دردناک تر است.
حکایتی که ثابت میکند روند ستاره دار کردن دانشجویان به نوعی شدت هم گرفته است چراکه معدود دانشجویانی که حاضر میشوند فعالیت های دانشجویی را در کنار تحصیل داشته باشند، ظاهرا جملگی مشمول محرومیت میشوند؛ اتفاقی که بسیاری از مردم امید داشتند با تغییر دولت و بر سر کار آمدن روحانی –که وعده های فراوانی در این خصوص میداد،- عکسش رخ دهد!