پیش از ظهر امروز، نزدیک دویست تن از پرسنل شرکت حملونقل خلیج فارس در اعتراض به پرداخت نشدن مطالبات و دستمزدشان و همچنین روندی که معتقدند به نابودی این شرکت منجر خواهد شد، مقابل یکی از دفاتر اصلی شرکت در تهران تجمع کردند.
به گزارش «تابناک»؛ مدتهاست برگزاری تجمع در گوشه و نقاط کشورمان برای دریافت حق و حقوق به امری رایج و روتین تبدیل شده که هر چند روز یک بار به صدر اخبار راه مییابد و تا تجمع بعدی، به بوته فراموشی سپرده میشود؛ اما در این میان، هستند برخی تجمع ها که به دلایلی متفاوت اند؛ مثل تجمعی که امروز در یکی از مناطق جنوبی تهران برگزار شد.
تجمع حدود 200 تن از پرسنل و کارگران شرکتی که روزگاری در خاورمیانه سرشناس بوده و حالا مدتی است که در راستای اجرای اصل 44 قانون اساسی، به بخش خصوصی سپرده و به انواع و اقسام بلایا مبتلا شده است؛ شرکتی که بعید نیست به زودی خبر نابودی اش مخابره شده و فرجامش، همگان را انگشت به دهن بگذارد.
صحبت درباره شرکت حمل و نقل خلیج فارس است که عنوان «بینالمللی» را نیز یدک میکشد؛ اما اکنون به جایی رسیده که در تأمین حقوق حدود 1200 پرسنلی که دارد نیز عاجز است؛ پرسنلی که برخیشان ماههاست دستمزد نگرفته اند و علاوه بر آن، از دریافت دیگر مزایا و حقوقشان نیز محروم ماندهاند.
وضعیتی که مجابشان کرده با برگزاری تجمع و تکرار آن در مقاطع مختلف، از مسئولان یاری گرفته و حل و فصلش نمایند اما هر چه بیشتر کوشیدهاند، کمتر پاسخ گرفتهاند. موضوعی که موجب شده این بار در چهارراه چیت سازی تهران، در مجاورت سوله بزرگ و قدیمی گندم واقع در این منطقه جمع شده و بکوشند با سر دادن شعار و در دست گرفتن بنر، توجه رهگذران را به حال و روز وخیمی که از شرکت به زندگی هایشان سرایت کرده، جلب کنند.
وضعیتی که یکی از معترضان این گونه شرحش میدهد: یازده ماه است که کارانه و سنوات دریافت نکردهایم و جدای آن، این ماه حقوقمان را هم ندادهاند. بیمه تأمین اجتماعی مان را هم که یک در میان میپردازند و چند ماه بدهی دارد. بیمه تکمیلی و دیگر حق و حقوقمان را هم نمیدهند. مگر میشود با این شرایط زندگی کرد؟
یکی دیگر از معترضان میگوید: باز حال و روز ما از جهاتی بهتر است، چون از دیگر شهرها و دفاتر شرکت در مناطق دیگر خبر داریم که برخی از پرسنل شش ماه یا بیشتر است که حقوق نگرفتهاند و معوقه سنواتشان نیز بیشتر است. شرکت ما 38 شعبه در سراسر کشور دارد که از خصوصی سازی به بعد، هیچ کدامشان حال و روز خوبی ندارند. به چشممان نابودی شرکت را میبینیم و کسی به دادمان نمیرسد.
موضوعی که مورد وثوق دیگر معترضان نیز هست. از جمله پیرمردی که میگوید: برخی همکارانمان که بازنشسته شده اند، وقتی دیدند مطالباتشان پرداخت نمیشود، شکایت کردند و از قاضی حکم توقیف اموال گرفتند؛ اما به مرور متوجه شدیم که این شیوه خواست مدیران و مالکان جدید شرکت است، چون با توقیف اموال که اغلب ماشین های شرکت است، کار میخوابد و دچار اختلال میشود و راحت تر میتوانند عذر همه مان را خواسته و شرکت را تعطیل کنند.
وی در ادامه میافزاید: شرکت در اغلب شهرهای بزرگ کشور شعبه دارد که این شعبات در مناطق ممتاز شهرها واقع شده اند و با فروششان میشود پول بزرگی به جیب زد. ظاهرا مدیران شرکت قصدشان همین است که شرکت را به ورشکستگی برسانند تا پس از آن با فروش اموال و زمین های شرکت، مبلغی خیلی بیشتر از چیزی که برای خرید شرکت پرداخته اند، به دست آورند.
شائبهای که در کلام دیگر معترضان نیز به چشم میخورد؛ معترضانی که بر این باورند راه شکایت از شرکت نیز به رویشان بسته است، زیرا شکایت مساوی صدور حکم توقیف اموال است و این حکم معنایی ندارد، جز توقف کامیون ها و در نهایت سوق دادن شرکت به ورشکستگی؛ چیزی که ظاهرا مدیران شرکت از آن استقبال میکنند.
این باور یکی از معترضان است که میگوید: انبارها و سیلوهای شرکت مدت هاست خالی مانده و در آن گندم انبار نمیکنند، در حالی که همین سیلوها و انبار کردن گندم در آنها برای تأمین حقوق تمام پرسنل کافی است و حتی اضافه هم هست. وقتی هم از مدیران می پرسیم که چرا این کار را به روال همیشه نمیکنند، جواب های نامعقول میدهند. آیا همین خالی نگه داشتن سیلوها و انبارها که 400 هزار تن ظرفیت دارند و در چنین جایی در قلب تهران قرار دارند، نشان نمیدهد که قصدشان چیست؟
بحث به اینجا که میرسد، یکی دیگر از معترضان در تکمیل این ادعا میگوید: ما شرکت تولیدی نیستیم که بگویند مواد اولیه نداریم یا ارز گران و واردات به دلیل آن مختل شده و نمی توانیم کار کنیم. ما شرکت خدماتی هستیم و شرکت خدماتی که مشغول به کار است که نباید در حقوق پرسنلش بماند. مگر میشود یک ماک جنگی سه خانوار را نان بدهد و این شرکت قدیمی با این همه ماشین آلات، از عهده حقوق پرسنلش برنیاید؟
ابهاماتی که یکی دیگر از معترضان در تکمیلش میگوید: مدت هاست هزینه تعمیرات جزئی کامیون ها را هم نمیدهند تا وقتی ماشین به تعمیرگاه رفت، بدهی درست شود و گاراژداران ماشین را بخوابانند. این کارشکنی در کار شرکت و تلاش برای نابودی آن است و به همین دلیل، همه ما شعارمان احیای شرکت است. شرکت کار کند، از ما کار بکشد و حقوقمان را هم بدهد. این خواسته زیادی است؟
پرسشی که هرچند پیچدگی خاصی ندارد و به نظر میرسد پاسخ دادن به آن دشوار نیست، مدت هاست بی پاسخ مانده تا نتیجه آن برای پرسنل این شرکت بین المللی، جیب های خالی باشد و بدهی هایی که روز به روز زیادتر میشوند. بدهی هایی که به دلیل پرداخت نشدن مطالبات ایشان به وجود آمده و ایشان را شرمنده خانواده هایشان کرده است تا مجبور شوند به خیابان آمده و شعار حیاکن رهاکن سردهند و خواستار بازگشت اوضاع در شرکتشان به شرایط قبل از واگذاری شوند.
در پایان گفتنی است، «تابناک» در روزهای آتی روند واگذاری این شرکت و برخی ابهامات مطرح در خصوص آن و همچنین وضعیت فعلی این شرکت را در گزارشی منتشر خواهد کردو آمادگی دارد برای روشن شدن ابعاد دیگر ماجرا، پاسخ مسئولان را دریافت کرده و منتشر نماید.