این روزها و همزمان با ارائه لایحه بودجه سال آینده، به شکل عجیبی، حرکتی در فضای مجازی در حال شکل گیری است که شاید بتوان آن را «نه به روحانی» نامید؛ حرکتی که هرچند اکنون در سطح چهره های مشهور غیر سیاسی مانده است، زمزمه های آن را می توان در چهره های مردمی غیر سیاسی طرفدار روحانی در کوچه و بازار هم دید؛ طرفداران سیاسی روحانی، البته بحث های کمرنگی با نام عبور از روحانی را شروع کرده اند، ولی به ویژه اصلاح طلبان چون یک بار در سالیان گذشته مزه عبور از خاتمی را چشیده اند، در همان نطفه با آن مخالفت کرده اند!
به گزارش «تابناک»؛ اکنون پرسش این است که چرا در این برهه و در شرایطی که هنوز دولت دوم حسن روحانی شش ماهه هم نشده، چنین نارضایتی از دولت در حال رشد و خودنمایی است؟! در این زمان کم، طبیعتا انتظار نیست که شعارهای بنیادین پنج ماه پیش عملیاتی شده باشد. مشکل در کجاست؟
طرفداران روحانی دقیقا از چه ناراضی هستند؟ روح حاکم بر مسیر کلی حرکت دولت را نمی پسندند؟ کارگزاران دولت روحانی، حرکت تغییر به سمت پیشرفت، توسعه و عدالت را نمی توانند، اجرایی کنند؟ مردم حوصله کار تدریجی به سمت بهتر شدن را از دست داده اند یا حس می کنند کاری آغاز نشده که تدریجی یا یکباره انتظار انجام آن را داشته باشند؟ پایگاه اجتماعی روحانی پس از کمتر از شش ماه از آغاز دولت دوم او از وی چه می خواهند؟
شاید اولین نکته ای که بتوان در این باره بر زبان آورد این باشد که اداره کشور در دولت حسن روحانی، با توجه به سابقه دولت چهار سال اول، بهتر از گذشته نشده است؛ اینکه در اثنای ارائه لایحه بودجه سال 97 و تجزیه و تحلیل های آیتم های مختلف بودجه، این نارضایتی ها به تدریج آغاز شده، گویا نشانگر این است که مردم احساس می کنند، دولت روحانی حتی در امر غیر حساسی چون بودجه ریزی، کشور را مانند همه سالهای گذشته اداره می کند و در این میان نه از حذف ریخت و پاش ها خبری هست و نه از حذف یا کاهش بودجه های غیر ضروری دستگاه و نهادهای خاص و عام!
دومین نکته شاید افزایش بی سابقه بهای خدمات دولتی در لایحه بودجه سال آینده در کنار افزایش مالیات قشرهایی است که همیشه مالیات خود را پرداخت می کنند. وقتی عموم مردمی که افزایش تعرفه خدمات دولتی بر آنان فشار وارد می کند و از سویی هم مالیاتی که از حقوق ناچیز آنان دریافت می شود، افزایش چشمگیری پیدا می کند و در کنار آن سرمایه داران بزرگی که فرار مالیاتی دارند و رئیس سازمان امور مالیاتی می گوید، حتی برای دریافت مالیات از آنان تهدید به قتل هم شده و حتی جرأت انتشار نام آنان را ندارد. مردم چگونه امیدشان را به دولت از دست ندهند؟ طرفداران روحانی خوشبختانه یا متأسفانه از همین مردمند. وقتی گمرکات کشور توانایی اخذ تعرفه های گمرگی برای تأمین بودجه دولت را ندارد و با بدهکاران عمده بانکی نه تنها برخورد نشده که آنان، چاق تر هم شده اند، در جامعه نوعی ناامیدی ایجاد می شود.
سومین نکته شاید بازی دولت با قیمت ارز و سکه باشد. طرفداران نوعی بی صداقتی در رفتار دولت را می بینند و تصورشان این است که دولت کاذب قیمت ارز و سکه را ثابت نگه داشت تا در انتخابات پیروز شود و پس از انتخابات، همان بلایی که در دولت دوم احمدی نژاد بر سرمایه های مردم و زندگی آنان رفت در حال تکرار است! ثبات قیمت ها هم که دستاورد دولت در چهار سال اولش تلقی می شد، با افزایش روز به روز قیمت ها دیگر وجود ندارد. طرح تحول سلامت به شکست رسیده و یارانه ها ـ که تا انتخابات کارکرد داشت و حتی به روش های مختلف در شب انتخابات، برای برخی قشرها افزایش داشت ـ در حال حذف از بودجه خانوار است!
هرچند مطالبات انباشته ای ـ در حوزه سیاست و فرهنگ ـ از دولت وجود دارد، آنقدر مطالبات اقتصادی مردم غلبه پیدا کرده که برخی فعالان سیاسی طرفدار روحانی، چنان از مسیر در پیش گرفته این دولت نگران شده اند که تصور می کنند، پایان دولت دوم روحانی، مساوی است با روی کار آمدن فردی چون محمود احمدی نژاد که مردم را با سیاست های عوام گرایانه جذب شعارهای کوتاه مدت کند.
شاید این دلیل چهارم، مهم ترین دلیل این نارضایتی باشد! طرفداران روحانی نمی خواهند عملکرد دولت وی در سال های پیش روی، مردم را در برابر گزینه ناگزیری چون احمدی نژاد قرار دهد؛ بنابراین، تصور می کنند برای ممانعت از ایجاد چنین روحی عمومی در جامعه، از همین ماه های اول باید به روحانی هشدار بدهند! تصور می کنند، با اینکه او رأی اعتماد را برای دو دولتش از مردم گرفته و کار تمام است، کار این مردم هیچ گاه تمام نمی شود. کار این مردم کار ایران است و رئیس جمهور باید صدای مردم یا حداقل طرفدارانش را بشنود، پیش از اینکه خیلی دیر شده و جامعه اسیر کابوس دیگری شود که ملت را به پرتگاه سقوط هدایت کند.