طرح خاورمیانه‌ای ترامپ و تجدید حیات فلسطین

کد خبر: ۷۵۸۰۲۶
|
۰۳ دی ۱۳۹۶ - ۰۸:۵۳ 24 December 2017
|
3994 بازدید

هیچ رئیس‌جمهوری در آمریکا طی این 22 سال، انجام این امر را به‌صلاح نمی‌دانست، چرا که این اقدام در تقابل با حقوق بین الملل بود و سرنوشت بیتالمقدس باید از طریق مذاکره تعیین می‌شد نه اینکه به صورت یکجانبه تعیین تکلیف شود. اقدام ترامپ به‌نوعی شلیک به مذاکرات سازش بود.

دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا چهارشنبه 15 آذرماه مهم‌ترین گام در مسیر منافع اسرائیل را برداشت و با اعلام شهر بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل موجی از محکومیت‌ها و اعتراض‌ها را به راه انداخت. قدس همواره برای مردم فلسطین و جهان اسلام اهمیت و جایگاهی فراتر از یک شهر داشته و به همین دلیل حتی اسرائیل نیز جرات اقدام عملی در جهت اشغال این شهر را نداشته است.

تنها در سال 1995 بود که تندروهای جمهوریخواه در کنگره آمریکا رأی به انتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو به بیت‌المقدس دادند، ولی هیچ رئیس‌جمهوری در آمریکا طی این 22 سال، انجام این امر را به‌صلاح نمی‌دانست، چرا که این اقدام در تقابل با حقوق بین الملل بود و سرنوشت بیت‌المقدس باید از طریق مذاکره تعیین می‌شد نه اینکه به صورت یکجانبه تعیین تکلیف شود. اقدام ترامپ به‌نوعی شلیک به مذاکرات سازش بود و حتی در صورت تداوم این مذاکرات، آمریکا نقش خود را از دست خواهد داد. اما این اقدام ترامپ از لحاظ حقوقی با موانع زیادی روبه رو است و به همین دلیل پیامدهای زیادی برای آمریکا به همراه خواهد داشت.

 

چالش حقوقی آمریکا

شهر بیت المقدس شامل دو بخش غربی و شرقی است که مناطق غربی آن در جریان جنگ 1948 و تاسیس رژیم صهیونیستی به تصرف نظامیان اسرائیلی درآمد و سازمان ملل نیز آن را به رسمیت شناخت، اما قسمت شرقی بیت المقدس که مسجد الاقصی نیز در آن قرار دارد و شامل بخش قدیمی شهر می‌باشد در جریان جنگ 1967 توسط صهیونیست ها اشغال گردید. اما سازمان ملل آن را محکوم و پیشروی صهیونیست‌ها را به شرق بیت المقدس غیرقانونی و تحت عنوان اشغال سرزمین عنوان کرد. بنابراین شهرک‌سازی‌ها و کنترل قسمت شرقی بیت المقدس توسط اسرائیل از نظر سازمان ملل غیرقانونی به شمار می‌رود. شورای امنیت نیز با صدور قطعنامه شماره 478 در سال 1967 حضور اسرائیل در شرق بیت المقدس را غیرقانونی و اشغال‌گری نامیده است. اقدام ترامپ در معرفی بین المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل در تقابل آشکار با قطعنامه‌ها و تصمیمات سازمان ملل از جمله قطعنامه‌های ۲۴۲ (سال ۱۹۶۷)، ۳۳۸ (سال ۱۹۷۳)، ۴۴۶ (سال ۱۹۷۹)، ۴۵۲ (سال ۱۹۷۹)، ۴۶۵ (سال ۱۹۸۰)، ۴۷۶ (سال ۱۹۸۰)، ۴۷۸ (سال ۱۹۸۰)، ۱۳۹۷ (سال ۲۰۰۲)، ۱۵۱۵ (سال ۲۰۰۳)، ۱۸۵۰ (سال ۲۰۰۸) و در نهایت ۲۳۳۴ در سال ۲۰۱۶ است.

اما از سوی دیگر این تنها سازمان ملل و قطعنامه شورای امنیت نیست که حضور اسرائیل در شرق بیت المقدس را غیرقانونی عنوان کرده است. کنوانسیون چهارم ژنو که مرتبط با مخاصمات بین‌المللی است به وضوح بر حمایت از حقوق قربانیان اختلافات بین المللی تاکید کرده و براین اساس با توجه به بین‌المللی بودن بحران فلسطین و به ویژه وضعیت قدس، تعیین وضعیت این شهر تنها در صورت برآورده کردن حقوق همه طرف‌ها و در این جا طرف فلسطینی امکان پذیر است. در این صورت براساس پروتکل اول کنوانسیون چهارم ژنو که در آن بر حمایت از قربانیان مخاصمات بین المللی تاکید شده، تعیین تکلیف مخاصمه بین المللی فلسطین و تعیین تکلیف حقوقی شهر بیت المقدس تنها با پذیرش همه طرف‌ها امکان پذیر خواهد بود و اقدامات یک جانبه از جمله اقدام آمریکا در مورد به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی با توجه به عدم توجه به حقوق طرف فلسطینی و نارضیاتی فلسطینی‌ها فاقد ارزش قانونی و حقوقی می باشد.

از سوی دیگر براساس توافق صلح اسلو میان یاسر عرفات و اسحاق رابین در سال 1993 که با وساطت رئیس جمهور وقت آمریکا بیل کلینتون انجام شد، پیگیری مذاکرات میان تشکیلات خودگردان فلسطین و صهیونیست‌ها منوط به تعیین تکلیف وضعیت بیت‌المقدس در مذاکرات آتی عنوان شد و دولت آمریکا به عنوان دولت ناظر و میانجی پیگیری این مذاکرات را تضمین نمود. حال اما اقدام یک جانبه واشنگتن در تعیین تکلیف شهر بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل در عمل به معنای آن است که وضعیت بیت المقدس خارج از توافق اسلو و برخلاف نقش میانجی‌گری واشنگتن صورت گرفته است.

 

پیامدهای انتخاب قدس به عنوان پایتخت اسرائیل

محمدرضا مرادی پژوهشگر ماسئل غرب آسیا با توجه مطالب فوق به این نتیجه میرسد که آمریکا اقدام به یک عملِ مغایر با توافقات گذشته و همچنین حقوق بین الملل کرده است. وی در مطلبی در «شمس» بیان میکند که این مسئله بدون شک می تواند پیامدهایی را برای اسرائیل و آمریکا به دنبال داشته باشد.

 

-شکاف در روابط آمریکا و اروپا

طی سالیان متمادی روابط میان اروپا و آمریکا، روابطی محکم و کمتر دارای تنش بوده است. خصوصا پس از جنگ جهانی دوم و پذیرش چتر امنیتی آمریکا بر سر اروپا این روابط به وابستگی نزدیکتر شده است. اما پس از انتخابات ریاست جمهوری 2017 در ایالات متحده وضع تا حدودی مبهم شده است. انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رییس جمهور آمریکا با مواضع خاصی که در دوران تبلیغاتش از خود بروز می داد هرگز خوشایند مقامات کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا نبوده است، اما در نهایت نتیجه انتخابات در آمریکا مشخص کرد که این رهبران با چالش تازه ای این بار از سوی متحد خود مواجه خواهند بود. اظهار نظر ترامپ در مورد برگزیت و جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا که عنوان کرد، مردم بریتانیا تصمیم گرفتند کشورشان را دوباره پس بگیرند، به خوبی مواضع ضد اروپایی وی را نشان می داد. در پاسخ به این مواضع, مرکل، صدر اعظم آلمان، آمریکا را شریک غیر قابل اعتماد اروپا معرفی کرد. چنین اظهاراتی از سوی دو طرف، به خوبی بر آینده مبهم و دشوار روابط فی مابین، صحه می گذارد.

علاوه بر این، انتقادهای ترامپ از توافق هسته‌ای ایران و 5+1(برجام) نیز با انتقاد برخی کشورهای اروپایی مواجه شده است. در شرایط کنونی ترامپ مهمترین تصمیم تنش زا در روابط اروپا و آمریکا را اتخاذ کرد. اعلام قدس به عنوان پایتخت اسرائیل با واکنش قاطع اتحادیه اروپا مواجه شد و حتی انگلیس به عنوان متحد استراتژیک آمریکا نیز به شدت با این تصمیم مخالفت کرد. دیپلمات‌های اروپایی معتقدند که برای اولین بار طی چند دهه گذشته دولت های قدرتمند اروپایی نظر خاصی درباره سیاست خارجی رئیس‌جمهور آمریکا ندارند و مشاوران سیاست خارجی وی ارتباط بسیار اندکی با رهبران اروپایی داشته‌اند. این اقدام ترامپ می‌تواند باعث تشدید اختلافات بین آمریکا و کشورهای اروپایی و به اصطلاح دوری پایتخت‌های اروپایی از واشنگتن شود.

 

 

-هراس راهبردی اسرائیل

امنیت مهمترین کالا و واژه در نزد صهیونیست ها است چرا که اسرائیل همواره از سال 1948 از این جنبه بیشترین هراس را داشته و این مسئله تبدیل به یک هراس دائمی برای تل آویو شده است. در واقع اقدامات و تصمیمات اسرائیل همواره با توجه و تمرکز بر مفهوم امنیت اتخاذ می شود. بنابراین اسرائیل بیشترین حساسیت و نگرانی را از جنبه امنیتی احساس می کند. پس از جنگ 2006 حزب‌الله و اسرائیل و سپس جنگ‌های 2008 و 2012 و دیگر درگیری ها بین مقاومت فلسطین و اسرائیل، ساکنان سرزمین‌های اشغالی بیش از هر زمان دیگری احساس عدم امنیت کرده‌اند. شروع انتفاضه سوم در سال 2015 نیز مزید بر علت شد و این مسئله به مهاجرت معکوس در اسرائیل منجر شده است. در شرایط کنونی اعلام قدس به عنوان پایتخت اسرائیل می تواند ضمن آنکه به شروع انتفاضه چهارم بینجامد امنیت اسرائیل را بیش از پیش مورد تهدید قرار دهد.

پس از اقدام ترامپ در مورد قدس نشانه هایی از شروع انتفاضه چهارم دیده می شود که در جریان آن تاکنون بیش از 2 هزار نفر زخمی و 8 نفر نیز شهید شده‌اند. تاکنون سه انتفاضه علیه اسرائیل شکل گرفته است که همگی در دفاع از قدس بوده است. انتفاضه اول از سال 1989 تا 1994، انتفاضه دوم از سال 2000 تا 2004 و انتفاضه سوم که از اواخر 2015 شکل گرفته است.

روزنامه ایندیپندنت انگلیس نیز با توجه به پیامدهای این طرح ترامپ برای اسرائیل در گزارشی نوشت اقدام ترامپ در اعلام کردن شهر قدس به عنوان پایتخت اسرائیل باعث فراگیر شدن آشوب خواهد شد. گروه های نظامی فلسطینی نیز به صراحت اعلام کرده اند که این تصمیم ترامپ باعث جنگ خواهد شد. این مسئله در نهایت می تواند روند مهاجرت معکوس در اسرائیل را تشدید کند.

طبق نظرسنجی روزنامه اسرائیلی معاریو 28 درصد از اسرائیلی‌ها در اندیشه مهاجرت از اسرائیل هستند. در سال 2015 ، 16 هزار و 700 نفر از اسرائیل به کشورهای دیگر مهاجرت کرده‌اند و از این تعداد تنها 8 هزار نفر به اسرائیل برگشته‌اند. طبق تحقیقات 95 درصد کسانی که از اسرائیل مهاجرت می‌کنند، یهودی‌ها هستند.

 

-به حاشیه رفتن نقش آمریکا در مذاکرات فلسطین

گفتگوهای سازش از سال 1978 و با پیمان کمپ دیوید1 شروع و تاکنون ادامه دارد. از سال 2000 تا کنون بیش از 100 جلسه بین گروه های فلسطینی و صهیونیستی در قالب 18 طرح صلح برگزار شده است. این گفتگوها به دنبال راه حلی سیاسی برای پایان بحران فلسطین بود که هیچ گاه به نتیجه نرسیدند.(البته این گفتگوها همواره از طرف مقاومت فلسطین محکوم شده است) اقدام اخیر ترامپ را می توان به معنای پایان مذاکرات سازش دانست. حتی در صورتی که این مذاکرات تداوم داشته باشد آمریکا جایگاه خود را در این مسئله از دست داده است.

 

-محوریت یافتن مجدد مسئله فلسطین

فلسطین تا زمانی می تواند به عنوان یک پرونده زنده و پویا مطرح باشد که در جهان اسلام این مسئله به عنوان مهمترین مسئله در حال پیگیری باشد. از سال 2011 به بعد کشورهای منطقه درگیر مبارزه با داعش و دیگر گروه های تروریستی بودند و همین مسئله به نوعی مسئله فلسطین را به حاشیه رانده بود. اقدام ترامپ در شرایط فعلی باعث خواهد شد تا این مسئله باردیگر به مرکز توجهات جهانی بازگردد. واقعیات و واکنش های پس از اقدام ترامپ نیز به خوبی موید این مسئله است. در واقع این اقدام ترامپ مهمترین عامل و فاکتور در اتحاد مسلمانان در حمایت از فلسطین است.

واکنش جهان اسلام به ماجرای اعلام قدس به‌عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی از سوی آمریکا، تعیین‌کننده‌ترین تأثیر را نه‌تنها در سرنوشت فلسطین، منطقه خاورمیانه، جهان عرب و جهان اسلام خواهد داشت، بلکه تکلیف اجرای سایر طرح‌های ائتلاف ضد‌ایرانی را نیز مشخص خواهد کرد. هنر دیپلماسی ایران این خواهد بود که بتواند با اقدامات جمعی جهان اسلامی-عربی با این تجاوز آشکار صهیونیست‌ها به مقدسات مسلمانان مقابله کند؛ در غیر این صورت، هرگونه اقدام محاسبه نشده و تکروانه ایران نه‌تنها تأثیر تعیین‌کننده‌ای در تغییر وضعیت نخواهد داشت، بلکه ممکن است اهرمی در اختیار تل‌آویو قرار دهد تا افکار عمومی جهان به‌ویژه افکار عمومی جهان عرب را از ماجرای قدس به سمت ایران منحرف کرده و زمینه اقدامات بیشتر علیه ایران را فراهم کند.

 

پایان سخن

اقدام ترامپ در معرفی قدس به عنوان پایتخت اسرائیل را می توان شلیک به تمامی مذاکرات سیاسی در مورد حل پرونده فلسطین دانست. اقدام ترامپ را می توان بزرگ‌ترین چالش و تهدیدی دانست که قضیه فلسطین در طول هفت دهه اخیر با آن مواجه شده است. حتی می‌توان این اقدام آمریکا را «نکبت دوم» دانست و آن را برابر با «نکبت 1948» و حتی فراتر از آن دانست. علاوه بر این خطای راهبردی ترامپ در مورد قدس یک فاجعه بزرگ برای حقوق بین‌الملل و قوانین جهانی است. براساس اسناد و قطعنامه‌های سازمان ملل، قدس شهری اشغالی محسوب می‌شود. در حقیقت این تصمیم واشنگتن قبل از این‌که اقدامی علیه فلسطین و جهان اسلام باشد، علیه حقوق بین‌الملل و نقض آشکار کلیه این قطعنامه‌هاست.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟