گسترش اینترنت و تبادلات الکترونیکی در عصر حاضر همه چیز را تحت تاثیر خود قرار داده است، بهگونهای که امروزه تصور دنیایی بدون ارتباطات الکترونیک تصور ناشدنی و غیرممکن است. در این میان شبکه پرداخت الکترونیک در نظامهای پولی و مالی دنیا نیز از قافله عقب نمانده و هر روز شاهد نوآوری جدیدی در این زمینه است. «بیتکوین» از آن قسم واژههایی است که محصول و متولد گسترش این فضا در دنیای امروز است. در این راستا «فرهیختگان» در گفتوگویی تفصیلی با دکتر جواد عباسی، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی قزوین و نویسنده کتاب بیتکوین سکه طلای دیجیتال به بررسی این موضوع، تبعات و مزایای آن برای اقتصاد ایران پرداخته است.
با توجه به جدید بودن موضوعات مربوط به تجارت الکترونیک و ارزهای دیجیتالی یا مجازی بهعنوان سوال اول میخواستم در ابتدا درباره بیتکوین توضیحاتی ارائه کنید تا وارد بحث شویم.
برعکس آنچه عموم مردم چه در ایران و چه در جهان تصور میکنند، «بیتکوین» تنها یک ارز یا پول دیجیتال نیست؛ بلکه ورای آن یک شبکه پولی الکترونیکی «همتا به همتا» غیرمتمرکز است؛ مانند تمام شبکههای پرداخت بینالمللی که در آن ارزهای رایج مبادله میشود و پول به صورت فیزیکی تبادل نمیشود، بلکه این مبادله صرفا به صورت انتقال مالکیت ارزش به صورت دیجیتالی صورت میگیرد. «بیتکوین» همچنین سیستم پول الکترونیکی همتا به همتا غیرمتمرکز است با این تفاوت که واحد ارزش خاص خودش را دارد و مردم آن را با عنوان همین ارز دیجیتالی میشناسند و اساسا رقیبی برای پول دیگر کشورها نیست، بلکه رقیبی برای نظام پرداخت بینالملل و بانکها است. ببینید، مردم هم باهوش هستند. وقتی میبینند ارزی دیجیتال طی فقط هفت سال بیش از هفت میلیون درصد رشد کرده است و طلا طی 50 سال 4000 درصد رشد کرده، طبیعی است از طلا بهعنوان ابزار سنتی ذخیره ارزش بهسوی داراییهای دیجیتال روی میآورند.
یعنی به نوعی میتوان آن را رقیبی برای شبکه «سوییفت» دانست؟
طبیعتا سوییفت را تهدید میکند؛ در واقع بیتکوین و شبکههای پولی غیرمتمرکز و مبتنیبر بلاکچین هر سیستم متمرکز مرتبط با نظام پرداخت بینالمللی مانند ویزا، مسترکارت، شبکههای پرداخت بینالمللی و حتی خود بانکها را تهدید میکند، که متاسفانه به این بعد بیتکوین و ارزهای رمزپایه زیاد پرداخته نشده است و صرفا به جای آنکه بهعنوان یک وسیله انتقال ارزش جا بیفتد، بیشتر بهعنوان یک ابزار ذخیره ارزش مطرح شده و متاسفانه در سالهای اخیر از سوی سفتهبازان بازار، مورد سوءاستفاده قرار گرفته است.
قدمت «بیتکوین» چقدر است؟ یعنی موضوع کاملا جدیدی است یا در گذشته بوده، اما در سالهای اخیر در حال معرفی شدن و به قول معروف بر سر زبانها افتادن است؟
اساسا قدمت پولهای دیجیتال یا به بیان بهتر، پولهای رمزنگاری شده که نوعی از پولهای دیجیتال هستند، مربوط به اواخر دهه 90 میلادی است که متخصصان رمزنگاری در دنیا، بر آن شدند تا براساس علم رمزنگاری پولهایی را تعریف و براساس بسترهای الکترونیک آن را توسعه دهند که به دلایلی موفق به تکمیل این پروژه نشدند؛ اما سال 2008 فردی به نام ساتوشی ناکاموتو که اصلا گویا وجود خارجی هم ندارد، این نقص را کامل کرد و شبکه پولی همتا به همتای «بیتکوین» را که کاملا غیرمتمرکز است، به راه انداخت و در ابتدای سال 2009 به صورت لایو و مستقیم روی شبکه اینترنت قرار گرفت و قابلیت استفاده پیدا کرد.
نکتهای که در شبکه «بیتکوین» وجود دارد، غیرمتمرکز بودن آن است؛ همانطور که میدانید، تمام پولها و ارزهای دنیا متمرکز هستند، یعنی یک بانک مرکزی وجود دارد که عرضه و تقاضای پول و نقدینگی را مدیریت و کنترل میکند؛ اما شبکه «بیتکوین» غیرمتمرکز است و هیچ کشور، نهاد یا فردی پشت آن نیست و این سیستم به صورت مستقل و خودمختار روی اینترنت قرار گرفته و در حال توسعه است.
نکته جالب اینجاست که عرضه شبکه «بیتکوین» برخلاف تمام ارزهای بدون پشتوانه دنیا یا همان فیات که به آن پولهای فرمانی یا حقوقی هم گفته میشود، محدود است. یعنی پولهایی که در اختیار داریم، به اعتبار دولت و بانک مرکزی دارای ارزش است که البته همین امر باعث مشکلات اقتصادی و گاهی کاهش ارزش پول ملی کشورها میشود، چراکه دولت هرگاه اراده کند، پول چاپ کرده و وارد چرخه اقتصاد میکند. اما اساسا تعداد بیتکوین محدود است و فقط 21 میلیون از آن در الگوریتمی که در «بیتکوین» است تولید خواهد شد و تا سال 2140 هم تقریبا این سیستم به تولید «بیتکوین» ادامه میدهد و بعد از آن دیگر «بیتکوینی» تولید نخواهد شد. یکی از دلایل افزایش افسارگسیخته ارزش بیتکوین و استقبال از آن نیز همین محدودیت درعرضه و کششناپذیری آن است.
من از صحبتهای جنابعالی اینطور برداشت کردم که بیتکوین میتواند رقیبی برای سوییفت یا سایر شبکههای بینالمللی مالی در دنیا باشد. با توجه به وجود تحریمهای بینالمللی که علیه کشور ما وجود دارد، ارزیابی شما از تبعات و مزایای گسترش بیتکوین بر اقتصاد ایران چیست و این سیستم چقدر میتواند در اقتصاد ما نقش داشته باشد؟
بدون تردید بیتکوین و ارزهای رمزپایه برای کشورما یک فرصت طلایی برای دور زدن تحریمهای بانکی و مالی است و مسئولان ارشد دولت باید به آن همانند یک فرشته نجات نگاه کنند. ارزهای رمزپایه خنثیکننده تحریمهای مالی و بانکی کنونی و حتی آینده خواهد بود. ایران میتواند ارزهای رمزپایه متعددی ایجاد کند و از آن طریق با شرکای اقتصادیاش مبادلات مالی خود را به انجام رساند؛ کاری که روسها و چینیها درحال انجام آن هستند.
امروز کشور ما بهرغم توافقات بینالمللی صورتگرفته پس از برجام تحت محدودیتهای مالی و بانکی شدیدی قرار دارد و هنوز گشایشی صورت نگرفته است و هیچ بانک مطرح جهانی و شرکت پرداخت بینالمللی وجود ندارد که برای یک ایرانی حساب بانکی افتتاح کنند. متاسفانه ایرانیها در حال حاضر هیچ هویتی در اقتصاد جهانی ندارد. بیتکوین و سایر ارزهای رمزپایه بهدلیل ماهیتشان تنها شریان مالی جهانی هستند که مردم کشورمان آزادانه و بدون هیچ محدودیتی با دنیای تجارت بینالملل میتوانند ارتباط داشته و امور پرداخت خرد بینالمللی خود را به انجام رسانند. همچنین بر این باورم که با پذیرش نظام ارزی بیتکوین در کشورمان در گام اول صنعت گردشگری از آن بهره خواهد برد و بر افزایش ورود تعداد گردشگران خارجی و کسب درآمدهای سرشار تاثیر خارقالعادهای خواهد گذاشت، چراکه گردشگران خارجی نیز بهدلیل عدم اتصال ایران به نظام پرداخت بینالمللی با مشکلات جدی مواجه هستند و خود این امر آنها را از سفر به ایران منصرف میکند.
تمام شرکتهای صادراتی میتوانند درآمدهای ارزی صادراتی خود را به صورت ارزهای رمزپایه دریافت کرده و در هرجای دنیا در اکسچنجهای مطرح جهانی به ارزهای رایج تبدیل کنند یا پرداختهای خود را با این ارزهای رمزپایه انجام دهند. پذیرش ارزهای رمزپایه در جهان بهسرعت و شتاب وصفناپذیری در حال گسترش است.
به وزارت نفت پیشنهاد میکنم در پروژهای بهدنبال طراحی نظام پولی و پرداخت مبتنیبر بلاکچین خود و ارز نفتی خود را ایجاد کرده و درآمدهای خود را به صورت ارزهای رمزپایه دریافت کند. این امر خود باعث کاهش هزینههای بانکی و مبادلاتی وزارت نفت در دریافت درآمدهای نفتی و مشتقات خواهد بود.
این ارزش چگونه و کجا از دست میرود؟ مگر نهادی مانند بورس برای بیتکوین وجود دارد؟
نه چنین بورسی وجود ندارد و خرید و فروش بیتکوین بهطورکاملا دیجیتالی و غیرمتمرکز صورت میگیرد. عوامل متعددی در افزایش و کاهش ارزش بیتکوین موثر هستند. مثل افزایش تراکنشها، افزایش نرخ کارمزد، افزایش سختی شبکه و افزایش هزینههای استخراج بیتکوین. البته افرادی وجود دارند که تعداد زیادی از این «بیتکوین»ها را خریداری کردند و به تازگی نهادهای سرمایهگذاری دنیا وارد این سیستم شده و بیتکوینهای بسیاری را خریداری و عرضه را بهشدت محدود میکنند. همانطور که گفتم، چون تعداد بیتکوینها محدود و به عبارتی عرضه بیکشش است، قیمت بهشدت افزایش پیدا میکند. از طرفی رسانهها به آن پرداخته و مردم را میترسانند، ولی مردم به دلیل افزایش قیمت شدید و طمعی که دارند، هر روز خریداری میکنند و هنگامی که قیمتها به یک حد بالایی رسید، مثلا قیمت هر بیتکوین به 20 هزار دلار میرسد، نهنگهای بیتکوین شوک کوچکی به بازار وارد و قیمت بیتکوین را با عرضه عمده خود به میزان مورد نظر کاهش میدهند. مثلا از 20 هزار دلار به 18 هزار دلار میرسانند که به تبع آن مردمی که تازه خرید کردهاند، ترسیده و شروع به فروش بیتکوینهای خود میکنند تا مانند یک دومینو، آنقدر این قیمت کم میشود تا به مرز 10 تا 11 هزار دلار میرسد و در این زمان سفتهبازان بزرگ بیتکوین که نظارهگر بازار هستند، دوباره شروع به خرید عمده میکنند تا قیمت بالا میرود و باعث ضرر افرادی میشود که این بازار را نمیشناسند و این موضوع یکی از عوامل تاثیرگذار روی قیمتها است. اساسا به افرادی که بالای پنج هزار بیتکوین دارند، اصطلاحا به آنها «نهنگ» گفته میشود که البته این نهنگها دستهبندیهای مختلفی دارند.
اما در مورد بحث «سوییفت» که شما به آن اشاره کردید، این سیستم اساسا به سیاستهای حاکمیتی دولتمردان غربی بهویژه سیاستهای آمریکا در حاکمیت بر سیستم مالی جهانی بهویژه سیستم بانکی برمیگردد؛ این دولتها برای اینکه شریانهای گردش پولی در دنیا را کنترل کنند، این سیستمهای متمرکز را ایجاد میکنند تا با استفاده از این ابزار سیستم پرداخت بینالمللی را کنترل و بر کشورهای دیگر اعمال نظارت داشته باشند. این یک بعد پنهان «سوییفت» است، اما بیتکوین یک سیستم غیرمتمرکز است که کشور خاصی مانند آمریکا، چین یا هر کشور دیگری کنترل آن را در اختیار ندارند، بلکه جامعه توسعهدهندگان آن و صاحبان سکههای بیتکوین، پشت آن هستند که در تمام جهان پراکندهاند. امروز بسیاری از شرکتهای کوچک چینی، حتی تاجرهای کوچک فروش محصولات خود را از طریق بیتکوین انجام میدهند و این در دنیا در حال گسترش است. در زمان تحریمهای شدید سوییفت برای ایران بسته میشود و تعامل ایران با بانکها و نظامهای پرداخت بینالمللی مسدود میشود. در این حال وقتی توریستی به ایران میآید، برای هزینههای خود باید پول نقد یا همان پول فیزیکی به همراه داشته باشد، در حالی که در اروپا تقریبا خرید با پول نقد منسوخ شده است، بنابراین وقتی توریستی از اروپا وارد ایران میشود، پول کمی به همراه دارد که میتواند از طریق بیتکوین یا بهطور کلی پولهای رمزپایه که به صورت آسان روی گوشی موبایل قابل شارژ است، خرید کند. در بسیاری از کشورهای اروپایی این امکانپذیر است، یعنی بیتکوین در آنجا ممنوع نیست و هنگامی که به ایران میآیند، میتوانند تمام هزینههایشان را از طریق بیتکوین پرداخت کنند؛ یعنی اگر این سیستم در ایران توسعه پیدا کند، براساس تحقیقات شخصی که انجام دادهام، فکر میکنم انقلابی در صنعت گردشگری ایران بهویژه در زمینه صنعت صنایعدستی ما ایجاد خواهد شد، زیرا یک توریست تمایل به خرید صنایعدستی ما دارد، ولی چون پول زیادی همراه ندارد، افسوس میخورد که نمیتواند این خرید را انجام دهد. از طرفی چون صنایعدستی گران هستند و از آنجایی که ما به هیچ شبکه پولی بینالمللی وصل نیستیم، توریستها در ایران تنها با استفاده از پول نقد میتوانند خرید کنند.
جدا از این مسائلی که گفتید و عمده آنها هم از مزایای گسترش استفاده از بیتکوین بود، آیا گسترش بیتکوین میتواند تبعاتی هم برای اقتصاد ایران داشته باشد؟
تاکنون بیتکوین از نگاه کشورها، تهدید محسوب شده است؛ چراکه معتقدند اولا چون در«بیتکوین» تراکنشها به صورت گمنام یا شبهگمنام صورت میگیرد، قابل رهگیری نیستند و طبیعتا میتواند برای پولشویی و تامین مالی تروریسم مورد استفاده قرار گیرد.
دوم اینکه بیتکوین نوسانات بالایی دارد و از این رو بسیار مورد توجه «سفتهبازان» بازار قرار گرفته است که خود این موضوع بحث بسیار طولانی و مفصلی دارد. چون طی همین چند روز اخیر که ارزش «بیتکوین» کاهش پیدا کرده، بسیاری از دوستان میپرسند آیا این کاهشها پایان «بیتکوین» است؟ در پاسخ به این سوال باید گفت در همین سال میلادی جاری این پنجمین باری است که بیتکوین بیش از 40 درصد ارزش خود را از دست میدهد و این نوسانات همیشه وجود داشته است. بهویژه در ماه دسامبر همیشه با افزایش قابلتوجهی مواجه هستیم و مجدد روند اصلاح قیمتی داریم. بیتکوین پول مردم است نه پول بانکها و تازمانی که مردم جهان آن را بپذیرند، توسعه و گسترش خواهد یافت.
البته طبیعی است که اگر سازمانهای متولی امور اقتصادی برای سیستم بیتکوین، مقررات مشخصی تنظیم نکنند، این بازار به سمت یک بازار نامنظم و سازمان نایافته خواهد رفت و ممکن است شاهد چیزی شبیه همین موسسات مالی و اعتباری که در چند سال اخیر مردم ما را آزردهخاطر کرده است، باشیم. اگر اکنون این سیستم سازماندهی نشود، یعنی مشخص نباشد که مردم به چه نحوی و از کجا باید خریداری کنند، یا نظام مالیاتی قرار است چگونه بر آن اعمال شود، یا نظام پولی چگونه بر آن نظارت داشته باشد و... طبیعتا میتواند تبعات بسیار منفی برای نظام پولی و بانکی ما به دنبال داشته باشد که کارشناسان برای جلوگیری از آن باید روی آن کار کنند که البته اقداماتی در این زمینه در حال انجام است. امروز کشورهایی مانند آمریکا، سنگاپور، ژاپن، گرجستان، امارات و بسیاری از کشورهای دیگر در حال سازماندهی این سیستم هستند تا هم از منافع آن بهره برده و هم از تبعات آن جلوگیری کنند.
به هر حال در هر کاری راحتترین کار برای نهادهای مسئول، ممنوع کردن است، اما در مورد ارزهای غیرمتمرکز مانند بیتکوین، حتی اگر کشوری آن را ممنوع کند، به دلیل آنکه ارزش این ارزها جذاب بوده و بهراحتی در دنیای اقتصادی قابلمبادله هستند، مردم آن را در بازارهای غیررسمی مبادله خواهند کرد. مثلا چین چند ماه گذشته این مبادلات را ممنوع کرد، ولی مردم در بازارهای غیررسمی خریداری کردند. به هر حال این ممنوعیتها علاوهبر اینکه مردم را نسبت به این موضوع حریصتر میکند، مشکلات بیشتری مانند هزینههای نظارتی و قضایی را نیز افزایش داده و برای مردم بهشدت ایجاد خطر میکند.
با توجه به اینکه ممکن است در سیستم بیتکوین برخی متضرر و به نوعی مالباخته شوند، میتواند نگرانیهایی را برای اقتصاد کشور ایجاد کند؟
حتما این نگرانیها وجود دارد، ولی اگر ما مقرراتی برای آن وضع کنیم و در مورد منافع و تهدیدهای آن به مردم آموزش دهیم، هزینههای کمتری برای مردم و نظام پولی و اقتصادی ما خواهد داشت، زیرا ما بدون شک باید به سمت فناوری پولهای رمزپایه برویم. جالب است بدانید که به این فناوری نوین اینترنت ارزش که اصطلاحا به آن فناوری «بلاکچین» میگوییم و «بیتکوین» اولین آن است، در دنیا در همه حوزهها از آن استفاده میکنند و بهزودی در ایران نیز از آن استفاده خواهیم کرد. در حال حاضر در ایران دهها پروژه وجود دارد که شرکتهای خصوصی و کارآفرینهای جدید روی بلاکچین در حال کار هستند. خروجی این بلاکچینها آن است که باید حتما یک ارز رمزپایه داشته باشند و ما نمیتوانیم این رمزپایهها را ممنوع کنیم. اصطلاحا به این فناوری بلاکچین اینترنت2 میگویند؛ آیا میتوانیم ما خودمان را از اینترنت2 محروم کنیم؟
معروفترین رمزپایه همین بیتکوین است و دومین رمزپایه «اتریوم» است که نسل دوم بلاکچین محسوب میشود و آن هم یک ارز رمزپایه است، ولی اصطلاحا به آن «نفت دیجیتال» میگویند. از طرفی چون تعداد بیتکوین محدود است و مردم آن را خریداری و نگهداری میکنند تا در صورت گران شدن به فروش برسانند، از آن بهعنوان سکه دیجیتال یاد میشود، در صورتی که هدف از ایجاد آن پسانداز نبوده، بلکه تسهیل مبادلات ارزی در سطح جهان بوده است.
به اتریوم اصطلاحا نفت دیجیتال گفته میشود؛ چراکه یک سیستم کسبوکار هوشمند و سازمان غیرمتمرکز خودمختار (DAO) را ایجاد میکند که هر که خواهان استفاده از قراردادهای هوشمند است، باید مقداری «اتر» خریداری کند. همچنین به «اتریوم» کامپیوتر جهان گفته میشود؛ یعنی بانیان آن میگویند ما میخواهیم کامپیوتری را به بزرگی جهان ایجاد کنیم تا هرکس میخواهد کسبوکار و اقتصاد هوشمندی را به صورت «همتا به همتا» و غیرمتمرکز ایجاد کند و باید یک انرژی را که همان «اتر» است، خریداری کند تا از طریق آن قراردادهای هوشمند اجرایی شوند، لذا اصطلاحا به این اتر، نفت دیجیتال میگویند. همانطور که اگر نفت و مشتقات آن وجود نداشته باشد، دنیا و چرخ اقتصاد مختل میشود، «اتر» هم تامینکننده انرژی اقتصادهای هوشمند در آینده خواهد بود.
احتمال دارد بیتکوین در بخشی از فعالیتهای غیرقانونی مورد سوءاستفاده قرار بگیرد؟ یا اینکه برای کشورهایی که تحریم هستند و با نظام مالی دنیا مشکل دارند، منافعی داشته باشد؟ اگر جواب مثبت است، آیا نهادهای بینالمللی سعی نمیکنند بیتکوین را زمین بزنند و اجازه گسترش فعالیت به آن را ندهند؟
بیتکوین بهدلیل ماهیت شبهگمنامی آن پتانسیل بالایی برای استفاده در فعالیتهای غیرقانونی دارد که البته تاکنون هم بسیار مورد استفاده قرار گرفته است، ولی راهحلهای مناسبی برای امکان رهگیری و احراز هویت مشتریان وجود دارد. این گمنامی به کشورهای تحریم شده کمک میکند تا مبادلات خود را به صورت محدود به انجام رسانند.
حتما همینطور خواهد بود، پروژههایی از سوی نظامهای اقتصادی و حتی دولتها در دست اجراست که درصددند رقیبهایی را برای بیتکوین ایجاد و آن را ضعیف کنند. مثلا پروژهای به نام ریپل وجود دارد که دارای ارز رمزپایه و رقیبی برای بیتکوین است که توسط بانکهای بزرگ دنیا پشتیبانی میشود و از نوعی فناوری بلاکچین استفاده میکند که اصطلاحا به آن بلاکچین خصوصی میگویند. تقریبا بانکهایی که میخواهند این تراکنشها را انجام دهند، باید امکان دسترسی به آن را داشته باشند که هزینههای این تراکنش بهشدت کمتر از هزینههایی است که بانکها در تراکنشهای بینبانکی خود پرداخت میکنند. این نوع پروژهها بین کشورهای بزرگ دنیا گاهی اوقات به صورت مشارکتی در حال انجام است تا از آن استفاده کنند و نظام کنترلی نوینی را روی نظامهای کنترلی منسوخشده کنونی ایجاد کنند؛ یعنی به نحوی، یک سوییفت جدید با اسمی دیگر ایجاد شود.
عدهای میگویند خود آمریکاییها یا سایر قدرتهای غربی بیتکوین را ایجاد کردهاند تا کشورها را به آن وابسته کرده و نظام پولی آنها را در اختیار بگیرند. به نظرتان این گزاره تا چه حد میتواند صحیح باشد؟
نه، من این موضوع را بهشدت رد میکنم؛ چون این صحبت در مورد کشورهایی نظیر چین، روسیه، ژاپن و سایر ابرقدرتهای اقتصادی دیگر نیز گفته میشود. اگر از لحاظ فنی به سیستم بیتکوین دقت کنیم، میبینیم که بیتکوین یک نقطه مرکزی برای شکست ندارد؛ اگر این نقطه مرکزی بیتکوین در آمریکا یا چین یا کشور دیگری بود، میشد گفت چنین ادعایی میتواند درست باشد، ولی وقتی نودهای این سیستم در تمام دنیا پراکنده باشد، کسی نمیتواند ادعا کند که نقطه مرکزی آن در اختیار کشور خاصی است، لذا این موضوع قابلقبول نیست. اما اگر سوال شما این باشد که آیا ممکن است کشوری در آینده روی بیتکوین کنترل داشته باشد، جواب منفی نیست، بهگونهای که در حال حاضر 50 درصد استخراج بیتکوین در اختیار کشور چین است. وقتی یک کشور یا نهادی 50 درصد از قدرت شبکهای را در اختیار داشته باشد، میتواند شبکه را تهدید و آن را در اختیار بگیرد که به آن «حمله 51 درصدی» میگویند.