قبلا شوراهاي شهر تهران موضوعات شهرستان ري را بهطور جدي پيگيري نميکردند، چون خود را بيشتر شوراي تهران ميدانستند؛ اما حالا اعضاي شوراي پنجم بر نمايندگي مردم شهرستان ري و شميرانات هم مانند تهران تأکيد دارند و به اين دلیل است که نماينده شوراي شهر براي چندمينبار متوالي معضلات جدي بخش فشافويه را متذکر ميشود. خليلآبادي از اينکه معضلات تهران به نحوي به شهرستان ري منتقل ميشود، اعترض دارد و ميگويد: نگراني بزرگتر ما زندانياني با محکوميت بالا يا حبس ابد هستند که خانوادههايشان در روستاهاي اطراف زندان خانه گرفتهاند و شوراي شهر آنجا بارها به ما اعلام کرده است آسيبهاي زيادي از سوي اين خانوادهها که عموما بدون سرپرست هستند، ايجاد شده و بافت اجتماعي و فرهنگي آنجا در حال تغيير است.
به گزارش شرق، ندامتگاه، اردوگاه يا زندان؛ براي فشافويه نامهاي زيادي را متناسب با کاربردهايي که دارد پيشبيني کردهاند و براي آن به کار ميبرند. مجموعهاي حدودا ١١٠هکتاري که سولههاي متعددي با کاربريهاي متفاوت در آن ايجاد شده و پس از حدود ٣٠سالي که از کلنگزني آنها گذشته، حالا چند سالي است که تبديل به محل اصلي ارجاع محکومان مواد مخدر و البته معتادان متجاهر شده است.
اين زندان سالها کاربري جديای نداشت تا اينکه شرايط شهر و استان تهران مسئولان مراجع قضائي و ستاد مبارزه با مواد مخدر را بر آن داشت كه از فضا و کاربريهاي اين زندان استفاده کنند. اردوگاه فشافويه شهر حسنآباد در جنوبيترين قسمت استان تهران واقع شده است.
اين اردوگاه در محدوده خارجي شهر و ميان زمينهاي کشاورزي و راههاي خاکي است. فضايي که در زمان احداث به حد کفايت از حومه تهران و ري دور بود؛ اما حالا با ساختوسازهاي بسيار در حومه و گسترش ساختوساز در شهرستانهاي اطراف شهر تهران و ري، در نزديکي خانههاي مردم قرار گرفته است.
شايد اگر اتفاقات سال ٩٤ بر چشمگيرشدن حضور متراکم معتادان متجاهر و کارتنخوابهاي زن و مرد در خيابانهاي تهران تأثير نميگذاشت و نگراني درباره آسيبهاي اجتماعي به سطح مقامات عالي نميرسيد، بسياري از مسئولان درباره اين زندان هم پيشفعالانه تصميم نميگرفتند. در شرايطي که شهرداري و استانداري اصرار بر خاليکردن تهران از هر مدل زنداني دارند تا جايش پارک و فضاي فرهنگي بسازند، اين فضا ناگزير به نقاط ديگري که کمترين ميزان دفاع از خودشان را دارند، فرستاده ميشود. مردم شهرستان ري و نمايندگان آنها در شوراياري و شوراي شهر و مجلس شوراي اسلامي، در اين سالها بارها از اينکه همه آسيبها و مشکلات اجتماعي هزينهبردار و زشتيها و کثيفيهاي شهر را به جنوب تهران ميآوردند، معترض بودند. در زمان مکانيابي براي گورستان جديد تهران، نمايندگان اين شهرستان بر نبود مکانيابي جديد در اين شهرستان تأکيد داشتند و دست آخر هم با گرفتن زمينهايي در محدودههاي بهشتزهراي تهران، راضي به اين موضوع شدند. حالا شهرري و حومه و شهرهاي اطراف آن دچار عوارض منفي استان تهران هستند که گورستان کم آسيبترين آنهاست. از کهريزک و کوه ٤٠متري زباله آن که از نيم قرن قبل آنجا نشسته و مانده تا زندان فشافويهاي که آسيب اجتماعي ماندگار و مکرري را براي آنها به دنبال دارد.
زماني که استاندار تهران در پاسخ به پرسشهای مکرر که آيا فشافويه محل مناسبي براي کارتنخواب و معتاد متجاهر است، به ويژگيهاي منحصربهفرد اين زندان اشاره کرده و اسمش را اردوگاه ميگذاشت، هنوز بسياري از مشکلات اين انتقال آشکار نشده بود؛ اما حالا پس از بيش از دو سال از فعالشدن اين زندان و حضور کارتنخوابها در اين مجموعه اردوگاهي، مشکلات خودشان را نشان دادهاند.
فشافويه يکي از بخشهاي شهرستان ري است که بخشهاي زيادي از آن در گذشته و البته امروز زمينهاي کشاورزي داشته است و مردمان ساکن در آن، عموما مهاجران شهرستانهاي اطراف و مهاجران افغان هستند. فشافويه ٣۸ روستا دارد و چند مجموعه شاخص؛ يعني شهرک صنعتي شمسآباد، فرودگاه بينالمللي امام خميني(ره)، زندان و مجموعه دامگستر بهعنوان ظرفيت براي اين بخش محروم معرفي ميشود؛ اما بايد پرسيد کداميک از اين پتانسيلها به نفع مردم فشافويه بوده است؟
محمدصالح ضيايي، بخشدار فشافويه، يک سال قبل ضمن ارزيابي از توجهاتي که به اين گوشه جنوبي محروم استاني شده است، گفت: «حدود ۶۰ هزار نفر در شهرک صنعتي شمسآباد مشغول هستند که متأسفانه درصد بسيار کمي از اين تعداد بومي فشافويه هستند. عوارض و بيمه فرودگاه و شرکتهاي وابسته که حدود ۵۰۰ ميليون تومان است، متأسفانه تا امروز به رباطکريم پرداخت ميشد و با مذاکرات انجامشده، اين مبلغ در آيندهاي نزديک به فشافويه ميرسد» و اين بخش هم هنوز معلوم نيست محقق شده است يا نه. بخشدار فشافويه همچنين گفته بود: «اين بخش فاقد کلينيک درماني مجهز است؛ ما يک زمين براي درمانگاه اختصاص دادهايم و پروانه و جواز ساخت آن هم صادر شد؛ اما تنها مشکل موجود بحث اعتبار و بودجه آن است؛ زيرا مبلغ ۸۰ ميليارد ريال هزينه نياز دارد؛ بهعبارتي ميتوان گفت با نصف عوارض درآمد يک ماه تأمين اجتماعي فشافويه ميتوان يک بيمارستان ۶۰ تختخوابي ساخت».
مشکلات متعدد بخش فشافويه بارها در جلسات مشترک استاندار و فرمانداران استان مطرح شده است و حالا يکي از نمايندگان شوراي شهر تهران، ري و شميران به اين شرايط نگرانکننده در فشافويه ابراز نگراني جدي ميکند. پيشتر اعضاي شوراي شهر تهران اين اندازه به موضوعات شهرستان ري توجه نداشتند و حالا در شوراي پنجم که اصرار بر شوراي شهرستانهاي تهران، ري و شميرانات دارد، اين موضوع پيگيري ميشود. در اين ميان حسن خليلآبادي يکي از اعضايي است که تاکنون به موضوعات فشافويه واکنش نشان داده است. او هفته گذشته در صحن شوراي شهر تهران، زماني که معاون عمراني شهردار تهران درباره انتقال زندان اوين پیشنهاد ميداد، در تذکري به معاون شهردار گفت که اميدوار است براي جايگزينكردن زندان اوين باز هم به دنبال فضايي در شهرستان ري نباشند و فضاهاي ديگري در شهرستانهاي ديگر استان را ارزيابي کنند و از تهران به ري قبلا خير زياد رسيده است. او در اظهارات ديگري اعلام کرده بود که بيش از ٢٥ هزار نفر در فشافويه زندگي ميکنند، درحاليکه بيش از ١٥ هزار زنداني در زندان فشافويه هستند و اين آمار بهزودي از جمعيت اين بخش بيشتر ميشود.
او در پاسخ به «شرق» درباره مشکلاتي که اين زندان براي فشافويه بههمراه داشته است، بيشتر توضيح داد و گفت: درحالحاضر به طور معمول دو هزار نفر از معتادان متجاهر تهران را به فشافويه ميبرند و در محدودهاي جداگانه، اما تحت پوشش زندان نگهداري ميشوند. معتاداني که با ماده ١٦ به آنجا برده ميشوند ترک داده ميشوند، اما معمولا اينها به چرخه اعتياد برميگردند و درعينحال حضور اين افراد در اين محدوده و رفتوآمد آنها معضلات اجتماعي زيادي را به وجود ميآورد.
او ميگويد نگراني بزرگتر ما، زندانياني با محکوميتهای بالا يا ابد هستند که خانوادههايشان در روستاهاي اطراف زندان خانه گرفتهاند، چراکه نميتوانند هر هفته برای ملاقات از شهرستان به آنجا بيايند. اين موضوع را شوراي شهر آنجا بارها به ما اعلام کرده است که آسيبهاي زيادي از سوي اين خانوادهها که عموما بدون سرپرست هستند ايجاد ميشود. خليلآبادي ميگويد در نتيجه تغييراتي که اين زندان در فشافويه داشته، بافت قديمي اين منطقه از نظر فرهنگي در حال تغيير است و اين پيشدرآمد آسيب شديد فرهنگي و اجتماعي است که در محيطي محلي و روستاي در حال ايجاد است.
روزي که گرمخانه خاوران بهعنوان راهحلي براي انبوه کارتنخوابها و جلوگيري از مرگ آنها در سرما پيشبيني شد، شهرداري تهران و ساير مسئولان مرتبط با چنين تصميماتي به اعتراض مردم و نگرانيهاي آنها در اين همنشيني توجه نکردند. اينگونه بود که اين گرمخانه در عين مفيدبودن، سراسر آسيب شده و حالا با وجود دوباره پلمبشدن، نه ميتوان گفت نباشد و نه ميتوان زخمهاي اطرافش را نديد. همه ميدانند موضوعات اجتماعي که درباره آنها حرف ميزنيم، موضوعاتي يکفاکتوري نيستند که با يک اقدام و تصميمي يکجانبه، معادلهاي را از سطح شهر پاک و بهجاي ديگري ببريم و با صرف پولي قابلتوجه به خيال خودمان مشکل را حل کنيم. اگر تا به حال فشافويه و آسيبهاي آن به تهران نرسيده، فاصله چنددهکيلومتري آن تا پايتخت و شهرري است؛ فاصلهاي که به ساکنان محروم و آسيبزده آن اجازه نميدهد هرروز با هزينهاي به تهران بيايند و برگردند. اگر اين فاصله کمتر بود شايد آسيب هم زودتر ديده ميشد و مسئولان متوجه عمق اشکالاتي که در نتيجه تصميمات آنها رخ داده، ميشدند.