تصمیم ترامپ برای تعلیق دوباره تحریمهای هستهای ایران مطابق برجام، به جای عمل به وعده همیشگی وی درباره از بین بردن برجام، نه باید کسی را فریب دهد و نه این که هواداران برجام را راضی نگاه دارد. ترامپ همچنان قصد از بین بردن برجام را دارد؛ البته نه به روشی که که معمولا تهدید میکند.
به گزارش «تابناک»؛ پل پیلار، تحلیلگر واقعگرای آمریکایی در مطلبی در این خصوص در نشنال اینترست نوشته است، یکی از انگیزههای ترامپ در از بین بردن برجام، تمایل درونی وی برای از بین بردن هر چیزی است که به عنوان میراث دوره ریاستجمهوری اوباما باقی مانده است.
بخش دیگری از انگیزه ترامپ برای از بین بردن برجام، ناشی از تأثیرپذیری وی از افرادی در دولت راستگرای اسرائیل و حامیان آمریکایی آن است که اساسا مخالف هر گونه توافق آمریکا با ایران هستند، صرف نظر از این که محتوای توافق چه باشد.
تلاشهای ترامپ تاکنون ناموفق بوده است، زیرا برجام تاکنون در رسیدن به هدفی که برای آن طراحی شده یعنی بستن همه راههای رسیدن ایران به سلاح هستهای، موفق بوده و ایران به تعهدات خود پایبند بوده است. ولی این هدفی نیست که دلخواه ترامپ باشد.
بیانیه ترامپ در مورد برجام مثل همیشه گمراهکننده است. در حالی که در زمان اجرای برجام و در موضوعی جداگانه، ایران و آمریکا بر سر حل و فصل یک دعوای تجاری مربوط به چهل سال پیش در خصوص خرید سلاح به توافق رسیدند، ترامپ مدعی است که پول پرداخت شده بخشی از برجام بوده است. ترامپ همچنین مدعی است که ما باید از این موضوع عصبانی باشیم که ایران با استفاده از منافع اقتصادی حاصل از برجام، نیرویی یکصد هزاری از هواداران مسلح خود برای شرکت در جنگهای منطقه تشکیل داده است، در حالی که ارتش آمریکا در کنار همین نیروها برای شکست دادن داعش جنگیده است.
بخشی از بیانیه ترامپ که به برجام مربوط میشود، در راستای همان ادعای وی برای رسیدن به توافقی بهتر با ایران است، در حالی که این ادعای ترامپ در واقع برای رسیدن از شرایط یک توافق کارامد به نام برجام، به شرایطی است که این توافق از بین برده شود. ادعای ترامپ هیچ گاه صادقانه نبوده و برجام نتیجه مذاکراتی طاقتفرساست که هر دو طرف برای به دست آوردن امتیازات بیشتر در آن نهایت تلاش خود را کردند. به غیر از ترامپ، هیچ یک از طرفین دیگر برجام، هیچ انگیزهای برای مذاکره مجدد در این خصوص ندارد و مبنایی واقعی هم برای امکان چنین مذاکرهای نمیبیند.
بیانیه ترامپ ظاهرا به دنبال ایجاد فرایندی است که در آن آمریکا با تکیه بر اروپاییها، شرایط یکجانبه جدیدی بر ایران تحمیل کند. بیانیه ترامپ حتی روشن نمیسازد که این شرایط اضافه نتیجه مذاکرات با ایران خواهد بود و یا آنکه یک طرفه با اروپاییها بر سر آن توافق خواهد شد. روشن است که ترامپ نمیداند چگونه چنین امری در دنیای واقعی قابل تحقق است. احتمالا ترامپ به عملی نبودن این مساله اهمیتی نمیدهد، چون تفسیر واقعیتر بیانیه وی این است که وی بیانیه صادره تلاش دیگری از سوی وی برای از بین بردن برجام است.
به موازات بخشی از بیانیه که به مناسبات و تعامل ترامپ و اروپا مربوط میشود، بیانیه از قانونگذاری کنگره آمریکا هم سخن میگوید. روشن است که کنگره آمریکا هم توانایی تغییر یک طرفه یک توافق بینالمللی در حال اجرا را ندارد و در این جاست که مرور چهار عنصری که ترامپ مدعی است در قانون جدید در مورد برجام وجود داشته باشد، نشان میدهد که بیانیه ترامپ اساسا یک توطئه برای از بین بردن برجام است.
اولین شرط ترامپ این است که ایران با هر درخواست بازرسی بازرسان بینالمللی فورا موافقت کند. این شرط ترامپ با شرایط فعلی چه فرقی دارد؟ هیچ کشوری به بیگانگان اجازه نخواهد داد، از قبل اعلام نشده، به هر جای کشور که دلشان خواست سر بزنند. از سوی دیگر، آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم هیچ نشانهای از خود بروز نداده است که ایران با بازرسیهای قانونی آن مطابق برجام مخالفتی کرده باشد. در واقع در برجام مکانیزم دقیقی در خصوص بازرسیهای هستهای مورد نظر آژانس در نظر گرفته شده است.
دومین شرط مورد نظر ترامپ این است که ایران هیچ گاه به داشتن سلاح هستهای نزدیک نشود؟ نزدیک از نظر ترامپ چه معنایی دارد؟ برجام قطعا ایران را از رسیدن به سلاح هستهای دور کرده است. در واقع از نظر معیاری که به زمان گریز مشهور شده است، فاصله ایران با سلاح هستهای از دو ماه به بیش از یک سال افزایش یافته است. اگر منظور ترامپ از جلوگیری از نزدیک شدن ایران به سلاح هستهای، تعطیل کردن غنیسازی هستهای در ایران است، باید به یاد داشت که جورج بوش هم همین شرط را در نظر داشت ولی سرانجام با شکست مواجه شد.
سومین شرط ترامپ، همیشگی کردن محدودیتهای برنامه هستهای ایران است که طبق برجام برای مدتی موقت طراحی شده است. ترامپ البته به این اشاره نکرده است که برخی از شرایط برجام از جمله تعهد ایران برای عدم تلاش برای ساخت سلاح هستهای دائمی است. ترامپ همچنین این را هم ذکر نکرده است که دوره محدودیتهای برنامه هستهای ایران شبیه دیگر توافقهای عدم اشاعه هستهای است که آمریکا با کشورهای دیگر مانند شوروی و روسیه منعقد کرده است. اگر نگرانی ترامپ از برداشته شدن محدودیتهای برنامه هستهای ایران در ده یا دوازده سال دیگر است، ترامپ با چه منطقی اصرار دارد برجام از بین برده شود تا ایران از همین امروز دیگر چنین محدودیتهایی نداشته باشد و برنامه غنیسازی خود را با قدرت از سر گیرد؟
چهارمین شرط ترامپ این است که برای اولین بار در قوانین داخلی آمریکا این نکته گنجانده شود که برنامه موشکهای دوربرد ایران از موضوع هستهای قابل تفکیک نیست و توسعه و آزمایش موشک در ایران با تحریمهای شدید همراه خواهد شد. ظاهرا ترامپ قصد دارد حتی قوانین علم فیزیک را هم تغییر دهد، زیرا بسیاری از موشکهای بالستیک، طبق علم فیزیک قادر به حمل کلاهک هستهای نیستند. نمیشود برنامه موشکهای دوربرد را از سلاحهای هستهای غیرقابل تفکیک دانست. بسیاری از برنامههای موشکی کشورها و از جمله برنامه ایران، اهداف استراتژیک و بازدارنده دارند و ربطی به سلاح هستهای ندارند. ممکن است ایران در یک ساز و کار منطقهای حاضر شود که محدودیتهایی بر برخی جنبههای برنامه موشکی خود از جمله برد موشکها بپذیرد، ولی با توجه به تجربه تاریخی مربوط به موشکهایی که به سوی شهرهای ایران شلیک شده و همچنین موشکها و هواپیماهایی که در اطراف ایران انبار شده است، پذیرش اقدامات یکجانبه از سوی ایران، غیرواقعبینانه است.
کسی نمیداند، ترامپ در دفعه بعدی که باید تعلیق تحریمهای ایران را تمدید کند، تهدید خود را عملی کرده و از برجام خارج خواهد شد یا خیر؟ ممکن است وی مانند موارد بسیار دیگر، دروغ گفته باشد. ولی ضرورتی هم ندارد که وی تهدیدش را عملی کند. هر اقدامی که وی در ماههای گذشته انجام داده، از جذابیت برجام برای ایران کاسته و احتمال این که بالاخره خشم ایران از اقدامات ترامپ فوران کند، افزایش یافته است.
ترامپ تا همین جا هم نه تنها روح برجام، بلکه متن آن را هم نقض کرده است و از جمله بر خلاف تعهدات خود در برجام، به کشورهای عضو گروه بیست فشار آورده که روابط تجاری خود را با ایران کاهش دهند که این بر خلاف پاراگراف 29 برجام است که آمریکا را از انجام هر اقدامی که مانع برخورداری ایران از منافع اقتصادی برجام شود، منع کرده است.
ایجاد تردید درباره آینده برجام نیز تبعات اقتصادی دارد، زیرا نگرانی بخش خصوصی برای همکاری اقتصادی با ایران را افزایش میدهد. یکی از اهداف بیانیه اخیر ترامپ هم ظاهرا همین بوده است.
اثر کلی اقدامات رسمی دولت ترامپ علیه برجام در کنار ایجاد نگرانی توسط وی درباره آینده برجام، مشابه اقدامات وی در خصوص دیگر دستاورد مهم دولت اوباما یعنی قانون بیمه همگانی است. در مورد قانون بیمه همگانی اوباما، ترامپ کار را تا جایی پیش برده که مدعی است عملا آن قانون را لغو کرده است. ترامپ فعلا نمیتواند درباره برجام چنین ادعایی را مطرح کند، ولی جهت رفتار وی در همین راستاست.