وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در جدیدترین اظهارنظرهای خود در رابطه با ایرادهای ساختار آموزشی و پژوهشی دانشگاه های کشور، سخنانی را بر زبان آورده است که شنیدن آن از زبان یک منتقد شایسته است، اما از عالی ترین رتبه وزارت علوم نه؛ سخنانی که بهتر است، آقای غلامی به جای طرح دوباره و شاید چند باره آن به اصلاح ایرادها اقدام کند.
به گزارش «تابناک»، منصور غلامی وزیر علوم در نشست با برگزیدگان نهمین دوره جشنواره بینالمللی فارابی، با اشاره به برگزاری جشنواره فارابی برای تکریم محققان علوم انسانی و ترویج استفاده از پژوهشهای علوم انسانی برای اداره جامعه و ایجاد انگیزه در مدیران برای بهرهمندی از خدمات محققان علوم انسانی، آن را گام مثبتی در جهت تقویت زیرساخت های حوزه علوم انسانی معرفی کرد.
وی در ادامه با تأکید بر اینکه مطالب مجلات علمی باید در عین غنی بودن محتوا از شیوه نگارش صحیحی برخوردار باشد، افزود: استفاده از ظرفیت انجمنهای علمی در داوری مقالات مجلات علمی و همایشهای علمی میتواند به غنیشدن آنها کمک کند.
غلامی با تأکید بر اجرای دقیق قوانین و آئیننامههای علمی پژوهشی گفت: در برخی موارد ضوابط ابلاغ شده در حین اجرا مورد اعمال سلیقه قرار میگیرد که به دستیابی به اهداف تعیین شده آسیب میزند.
وی اظهار داشت: باید تعداد پایاننامهها و رسالههایی که راهنمایی آنها به اعضای هیات علمی داده میشود به تعدادی باشد که اعضای هیات علمی در جایگاه استاد راهنما و مشاور فرصت کافی برای نظارت بر محتوای پایاننامهها داشته باشند.
غلامی تصریح کرد: در حین احترام به پیشکسوتان رشتههای مختلف علمی، باید به محققان و اعضای هیأت علمی فرصت کافی برای ارائه توانمندی داده شود و این رویه که انتشار مقالات محققان جوان و دانشجویان دکتری در مجلات علمی منوط به استفاده از نام اساتید و توصیه آنان است، اصلاح شود.
بر اساس مطالب مورد اشاره، وزیر علوم در سخنان اخیر خود ایرادهایی مثل عدم رعایت اصول نگارشی در مجلات علمی، اعمال سلیقه در برخی قوانین اعلام شده به دانشگاه ها، کثرت پایان نامه و عدم توان اساتید برای رسیدگی به آنها، اصرار اساتید بر درج نامشان در مقالات نوشته شده توسط دانشجویان را مطرح کرد و این موضوعات را آسیبی برای نظام آموزشی و پژوهشی جامعه علمی کشور دانست.
شنیدن این سخنان آقای وزیر و نقدهایی که وی بر ساختار آموزشی و پژوهشی جامعه دانشگاهی کشور مطرح می کند، از آن جهت محل اشکال است که او اکنون نه در مقام یک تحلیلگر و منتقد بلکه در مقام عالی ترین شخص وزارت علوم قرار دارد.
بر این اساس از وزیر علوم انتظار می رود ایرادهای به حقی که بر ساختار آموزشی و پژوهشی جامعه علمی کشور گرفت و حرف دل بسیاری از دانشجویان نیز هست، را در مقام عمل اصلاح و به یک ثبات دائمی برساند.
قطعاً وزیران پیشین علوم نیز با چند و چون این ایرادها آشنایی داشته اند و در جریان اعمال سلیقه های متفاوت دانشگاه ها در برابر بخشنامه های وزارتخانه قرار داشته اند، اما آن چیزی که می تواند بین وزیر علوم کنونی و وزرای پیشین تفاوت ایجاد کند، تلاش او برای اصلاح مشکلات موجود است.
بنابراین باید منتظر بود و دید در ماه و سال های آینده، وزیر جدید علوم با تخلف های حوزه پایان نامه نویسی، اصرار اساتید بر درج نامشان در مقالات که دانشجویان زحمت آن را کشیده اند، اعمال سلیقه های جداگانه در مقابل بخشنامه های واحد و... چه خواهد کرد و در مقام عمل این ایرادها چه تغییراتی خواهند داشت؟