دانشجویان عدالتخواه شیرازی را از دایره انقلاب خارج نمی‌دانیم

کد خبر: ۷۶۵۵۹۶
|
۲۸ دی ۱۳۹۶ - ۱۴:۱۴ 18 January 2018
|
3752 بازدید

بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر در نامه‌ای به رئیس قوه‌قضاییه نوشت: بهتر است جهت تنویر افکار عمومی مصادیق مجرمانه‌ای که مدعی العموم به آنها ورود داشته است به صورت دوره‌ای اعلام شود.

به گزارش دانشجو، بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر طی نامه‌ای به ریاست قوه‌ قضاییه نوشت: بهتراست جهت شفاف شدن عملکرد مدعی‌العموم و تنویر افکار عمومی مصادیق مجرمانه‌ای که مدعی العموم به آنها ورود داشته است به صورت دوره‌ای اعلام گردد تا صاحبان اصلی انقلاب بدانند نماد انقلابی گری نظام چگونه به مطالبات برحق مردم سامان بخشیده و حافظ منافع آنهاست و این بیم مهلک که درعمق جان فرزندان انقلاب نهفته است نیز با این شفافیت تبدیل به دلگرمی گردد.

متن این نامه به شرح زیر است:

« بسمه تعالی

گاهى مردم، ستودن افرادى را براى کار و تلاش روا مى‌دانند. اما من از شما می‌خواهم که مرا با سخنان زیباى خود مستایید، تا از عهده وظایفى که نسبت به خدا و شما دارم بر آیم، و حقوقى که مانده است بپردازم، و واجباتى که بر عهده من است و باید انجام گیرد اداء کنم، پس با من چنانکه با پادشاهان سرکش سخن مى‌گویند، حرف نزنید، و چنانکه از آدم هاى خشمگین کناره می‌گیرند دورى نجویید، و با ظاهرسازى با من رفتار نکنید، و گمان مبرید اگر حقّى به من پیشنهاد دهید بر من گران آید، یا در پى بزرگ نشان دادن خویشم، زیرا کسى که شنیدن حق، یا عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد، عمل کردن به آن، براى او دشوارتر خواهد بود. پس، از گفتن حق، یا مشورت در عدالت خوددارى نکنید، زیرا خود را برتر از آن که اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمی دانم، مگر آن که خداوند مرا حفظ فرماید..»

امام علی (ع) ، خطبه 216 نهج البلاغه

آیت الله صادق آملی لاریجانی

رئیس محترم قوه قضائیه

سلام علیکم

تاریخ همواره گواه بوده‌است که جنبش‌های مردمی در برهه‌های حساس در حکومت‌های مختلف یکی از پررنگ‌ترین نقش‌ها را ایفا کرده‌اند و نقش مهم حرکت های خودجوش مردمی در پایداری انقلاب‌ها در همه کشورها و ممالک جهان غیرقابل انکار است. حال آنکه اینجا «جمهوری» اسلامی مردم ایران است، هرچند خیلی از مسئولین فراموش‌کرده‌باشند یا در عمل خود را به فراموشی زده باشند! و این یعنی همان مردمی که در 57 دیکتاتور محمدرضا شاه را از کشور بیرون کردند، برای این مملکت زحمت کشیده‌اند و نهال انقلاب را پرورش دادند و اگر ملت احساس کنند مسئولی در این جمهوری اسلامی ذره‌ای از آرمان های جمهوری اسلامی عدول کرده، حق را فریاد خواهند زد.

در راس همه آن جنبش‌های مردمی، از ابتدای انقلاب اسلامی و در طول دوران مبارزات علیه رژیم شاهنشاهی همواره جنبش دانشجویی علمدار مبارزه با ظلم در هر لباسی بوده‌اند، حال فرقی نمی‌کند به قول امام روح الله، «روحانی نمایان و معممین ساختگی» باشند یا محمدرضاشاه .

در روزهای اخیر خبرهایی از شیراز به گوشمان رسیده که سکوت در برابر آن را جایز نمی‌دانیم. نه فقط از آن جهت که حکم صادره برای آن چهار جوان بیست و چندساله را قابل اعتراض می‌پنداریم که مساله فراتر از حکم صادره از طرف یک قاضی در دادگاهی در شیراز است.

در زیر نکاتی را خدمتتان عارض خواهیم‌ شد که چرایی مرقوم کردن این نامه را نشان خواهدداد و امیدواریم اینها جز دغدغه‌های دلسوزان و فرزندان نسل سومی حضرت روح الله تعبیر نگردد.

نیل به آرمانهای والای انقلاب اسلامی مردم ایران که نیازمند تداوم انقلاب و انقلابی گری "مردم" جهت اصلاح و پیشرفت جامعه تا طلیعه ظهور منجی است از یک سو و نظام برآمده از آن یعنی جمهوری‌اسلامی که نیاز به تحقق یکی از اصول اساسی آن یعنی "جمهوریت" نظام دارد که این اصل معرف ماهیت تربیتی آن است از سوی دیگر لزوم وجود کنشگران عرصه‌های مختلف برآمده از بطن جامعه را که مطالبات آنها درادامه حرکت فراگیر مردمی به سوی آرمانها را در پی دارد، بیش از پیش نمایان می‌کند.

نکند مسئولی در نظام اسلامی که لحظه لحظه آن را خون بهترین مردمان زمانه به ارمغان آورده‌اند، اصول اساسی آن را زینتی قلمداد نماید، چرا که تک تک این اصول علاوه بر پیوندی که با سایر آرمان‌های انقلاب دارد، خود لازمه تداوم انقلاب است. مگر انقلاب مردم بدون حضور مردم امکان پذیر است؟ نکند نگاه‌های غلط به ماهیت انقلاب، چه از روی غرض‌ورزی و چه حتی از روی تفسیر غلط به مثابه مانعی در برابر این حرکت عظیم عمل نماید که این سیل خروشان این سدها را خواهد شکست.

با فهم صحیح از اصول اساسی انقلاب است که نقش وِیژه جایگاه‌هایی چون مدعی العموم که بایستی ملجا ای جهت پیگیری حقوق مردم و بلندگوی دادخواهی‌های آنها در مطالبه از مسئولین باشد مشخص می‌شود. در این پازل کلان مدعی العموم به چه میزان توانسته است حقوق ولی نعمتان انقلاب را از اشراف زادگان و ژن های خوب بازستاند؟

آیا قدمی درجهت درآوردن انقلاب مردم از چنگال طاغوت مسلکان و بازگرداندن آن به مردم برداشته است؟ که این جز با گرفتن گریبان تک تک مسئولین و وادار کردن آنها به پاسخگویی به مطالبات مردم مسیر نیست. در بسط آزادی های مشروع (که مطالبه رهبر معزز انقلاب از قوه قضائیه نیز بوده است) که هم آرمان انقلاب و هم محرک جنبش های اجتماعی و پیشران جامعه به سمت آرمان هاست، به چه میزان موفق بوده است؟ و ماییم که در بهت و حیرت از عملکرد مدعی العموم مانده‌ایم و به این دلیل است که به پیشگاه حضرتعالی این مرقومه را روانه کرده‌ایم.

بنظر حضرتعالی پس از این‌چنین برخوردهایی از سوی نماد انقلابی‌گری نظام و حافظ آرمانها و ارزش‌های آن چه بر سر جنبش دانشجویی آرمانخواه خواهد آمد؟ گرچه ممکن است در برخی فعالیت‌ها، موضع گیری‌ها و نوع مواجهه برخی دوستانمان اشتباهاتی وجود داشته باشد، اما قطعا آنها را از دایره انقلاب خارج نمی‌دانیم و وجود و مجاهدتشان را در بسیاری از زمینه‌ها ارزشمند می‌دانیم.

چرا باید بر اثر اقداماتی، زمینه لکنت زبان را برای افرادی که سابقه آنها نشان می‌دهد با زبان رسا و بُرّنده خود نظام را _برهه‌های حساس یاری نموده‌اند فراهم کرد؟

نظام اسلامی با پشتوانه سرمایه‌های عظیم، خداجو و نترس خود است که می‌تواند در ادامه مسیر صعب خود، از موانع و گردنه‌های پیش‌رو عبور کند.

با این نوع برخوردها چه بر سر سرمایه‌های انقلاب خواهد آمد؟ و اصلا چه بر سر آرمانهایی که این جوانان به‌علت تحقق آنها قدم در مسیر مطالبه - حتی گیریم با اشتباه در جزئیات - نهاده‌اند خواهد آمد؟

آیا به نظر شما باید اینگونه برخوردها را به منزله ذبح عدلت‌خواهی و آرمان‌خواهی در نظامی که خود داعیه دار تحقق این آرمانهاست قلمداد کنیم؟

نیک می‌دانید آینده انقلاب اسلامی در گرو اصلاح حاکمان و بازگشت آنها به ریل اصلی انقلاب است. اینک در آستانه 40 سالگی انقلاب، زمان بازگشت به آرمانهای انقلاب 57 است. ما انقلاب کردیم که هیچ قانون‌گذاری، قوانینی برخلاف اصول و آرمان های انقلاب نگذارد.

انقلاب کردیم تا خوی طاغوتی و اشراف زادگی را در بین مسئولین از بین ببریم و هیچکس خود را بالاتر از مردم فرض نکند. مسئولین باید خود را نوکر و خدوم ملت بدانند و در برابر انتقادات آنها پاسخگو باشند. باید در برابر سوء مدیریت خود و اشتباهات خود جواب پس بدهند. انقلاب ایران دیگر از روزهای تهدید منتقدین و توهین به آنها با کلماتی چون «بی شناسنامه»گذر کرده است.

جناب آیت الله آملی، برای مصادیق مجرمانه‌ای که مسئولین در مظان آن هستند، درب دادگاه‌های خود را به روی مسئولین بگشایید.

امروز مردم خود باید طراز مسئولین را با آرمانهای خود بسنجند و به کرسی قضاوت بنشینند. مسئولین در دادگاه ها بجای بستن دهان منتقد، خود باید پاسخگو باشند که اگر چنین نشود، کمیته پیگیری مفاسد بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر آماده است تا از این پس خود به عنوان مدعی العموم مردم به منطقه ممنوعه اقایان و اقازاده ها ورود پیدا کند و طی روزهای آتی دانشگاه را تبدیل به دادگاه مردمی جهت پاسخگویی به مطالبات سراسری آنان نماید.

در کنار این، بایستی جهت فراهم نمودن بستری مناسب برای تحرک جریان های ارزشمند اجتماعی، مصادیق برخی جرائم که منجر به محدودیت این جنبش‌ها می‌شود را مشخص نمود.

حال که مطلع شدیم بعد از اینکه امام جمعه محترم شیراز شکایت خود را پس گرفتند، مدعی العموم خود شاکی این پرونده شده است، اگر هم با تفاسیر فعلی از جرائم به اشتباهات جریان‌های منتقد در عملکرد و صحت احکام صادره واقف باشیم، باید مشخص شود سازوکار مدعی العموم جهت تشخیص مصادیقی چون «تشویش اذهان عمومی» و «نشر اکاذیب» چیست و مدعی العموم تا کنون بر سر چه مصادیقی از جرم ورود کرده است؟

آیا کلام کسانی که با بستن امید مردم به سراب برجام و نگرفتن پاسخ و از دست دادن سرمایه‌های ملی و بدتر کردن اوضاع اقتصادی ذهن ملت را مشوش کردند و نه تنها پاسخگو نیستند و رویای برجام های دیگر را در سر می پرورانند، تشویش اذهان عمومی نیست؟

آنگاه که آقایان دم از لزوم انتقاد حکومت امام زمان می‌زنند و درحمایت از بی احترامی‌های منافقین در زمان امیرالمومنین ظاهر می‌شوند، مدعی العموم در خواب به سر میبرد یا مصداق نشر اکاذیب و تشویش اذهان فقط انتقاد از مسئولین است؟! آن زمانی که نامزدها در مناظرات انتخاباتی به راحتی به نظام دروغ می‌بستند مدعی العموم چه می‌کرد؟!

چرا دعاوی مدعی‌العموم در پرونده آنان که با گرفتن حقوق‌های نجومی، به تعبیر رهبر معظم انقلاب آبروی انقلاب را لکه دار کردند و یا کسانی که در مسئله املاک نجومی، بیت المال را چپاول کردند، به حکم مورد انتظار نینجامید؟! هرچند ورود مدعی‌العموم در پرونده بعضی آقازاده‌ها و نزدیکان مفسد مسئولین و محکومیت آنها قابل تقدیر است اما مردمی که حقوق و املاک بگیران نجومی را بعد از گذشت ماه‌ها بدون محکومیت و حتی بعضا در سمت‌های مختلف کشور می‌بینند، اقدامات مدعی‌العموم را مکفی نمی‌دانند.

چطور می‌شود به راحتی از این مسائل گذر کرد اما تا عده‌ای دانشجو دست به تیزی انتقاد میبرند بلافاصله به این جرم با آنها برخورد می‌شود. ‌آیا با این شرایط مدعی العموم تبدیل به مدعی خصوصی مسئولین و آقازادگان در بگیر و ببند دادخواهان شده است؟

بهتراست جهت شفاف شدن عملکرد مدعی‌العموم و تنویر افکار عمومی مصادیق مجرمانه‌ای که مدعی العموم به آنها ورود داشته است به صورت دوره‌ای اعلام گردد تا صاحبان اصلی انقلاب بدانند نماد انقلابی گری نظام چگونه به مطالبات برحق مردم سامان بخشیده و حافظ منافع آنهاست و این بیم مهلک که درعمق جان فرزندان انقلاب نهفته است نیز با این شفافیت تبدیل به دلگرمی گردد.

و در پایان باید یادآور شد اینها مطالبات کسانی نبود جز فرزندان انقلابی‌تان و سربازان آیت‌الله خامنه‌ای در دانشگاه امیرکبیر و به هیچ جریانی حق مصادره این مطالبه و نقد دلسوزانه را نخواهیم داد.

اکنون باید به نظاره بنشینیم که پاسخ دریافت خواهیم نمود یا دعاوی مدعی العموم نصیبمان خواهد شد و امیدواریم زین پس قلم دلسوزی در باب انتقاد از عملکرد مسئولی نلرزد.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟