با وجود آنکه مجموعه تغییرات رخ داده در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر به حساب کاهش هزینهها گذاشته شده بود، اکنون دبیر جشنواره فیلم فجر به صراحت تاکید کرده که حذف کاخ جشنواره به عنوان نماد این رویداد که به آن شکوه داده بود، ربطی به هزینهها نداشته و بدین ترتیب این گمانه پررنگتر شد که یک پروژه برای کماهمیت کردن مهمترین رویداد فرهنگی کشور در جریان است؛ پروژهای که با هیچ مقاومتی از سینمای اهالی سینما پی گرفته میشود و در نهایت هزینه آن را اهالی سینما پرداخت خواهند کرد.
«تابناک»، مهدی خرم دل؛ ابراهیم داروغه زاده دبیر سی و ششمین جشنواره فیلم فجر در گفت و گویی با یکی از روزنامههای صبح تهران تاکید کرده که حذف کاخ جشنواره ارتباطی به برنامه کاهش هزینههای این رویداد نداشته و تصریح نموده که هزینه کاخ جشنواره در برج میلاد از محل فروش بلیتهای گرانقیمت کاخ مردمی جشنواره که در سینماملت واقع شده بود، تامین میشده است. بنابراین باید پرسید چرا کاخ جشنواره فیلم فجر جمع آوری شد و کوشیده شد از عظمت این رویداد تا جای ممکن کاسته شود؟
دبیر سی و ششمین جشنواره فیلم فجر در آبان ماه در گفت وگویی استدلال دیگری برای حذف کاخ جشنواره آورد و گفت: «...هیچ جای دنیا نیز چنین مفهومی وجود ندارد که یک سالن نمایشی وجود داشته باشد که در آن هم هنرمندان و هم شرکتکنندگان و هم رسانهها و هم مدیران فرهنگی هنری و دیگر مهمانان با یکدیگر فیلمها را ببینند.»؛ استدلالی که البته خلاف واقع است و از بیتجربگی داروغه زاده در سینمای ایران نسبت به جایگاهی که اکنون به او سپرده شده نشات میگیرد.
اتفاقاً مفهوم کاخ جشنواره فیلم، مفهومی کاملاً وارداتی است و مسئولان سینمای ایران برای نزدیک شدن به استانداردهای بین المللی برگزاری جشنواره، کاخ جشنواره را راه اندازی کردند. جشنواره ونیز به عنوان قدیمی ترین جشنواره با این سبک، از دهه نخست قرن بیستم در کاخهای تاریخی ایتالیا نظیر قصر دوک ونیز برگزار شده است. کاخ جشنواره و کنگره کن هرساله میزبان جشنواره کن است و در اکران کاخ همه طیفهای از خبرنگار و سینماگر تا مدعوین دبیر حضور دارند. جشنواره فیلم برلین در کاخ موزه هنری مارتین گروپیوس بائو برگزار میشود و اساساً محوریت این رویداد همین کاخ موزه است.
کاخ جشنوارههای کن، برلین و ونیز
بهروز غریب پور کارگردان پرسابقه تئاتر ایران که مدیر کاخ جشنواره سی و پنجم فجر نیز بود، به تازگی در گفت و گویی درباره حرکت زیرپوستی برای تقلیل مهمترین رویداد فرهنگی کشور به واقعهای کماهمیت، تاکید کرده است: «معتقدم همه این بهانهها دروغ محض است و من به دلیل اینکه خودم مدیر کاخ جشنواره بودم، میتوانم ثابت کنم اینطور نبوده است. رعایتهایی داشتیم که هزینهها حتما توسط اسپانسرها تامین شود... ما با این کار قصد کرامت خانواده سینما را داشتیم، گناهمان این بود که احترام گذاشتیم، اما آقایان از ترس میزشان به کمیسیون فرهنگی مجلس گزارش میدهند که ما چگونه فیلم انتخاب میکنیم. اصلا کمیسیون فرهنگی حق ندارد به این مساله مستقل ورود کند. جشنواره یک اصول و استقلال فکری دارد. رایزنی بله اما دخالت نه. اینکه هرچه کمیسیون فرهنگی بگوید شما اطاعت کنید که دیگر خروجی این مساله ضعیف خواهد بود. جشنواره فیلم فجر باید یک رویداد بزرگ ملی تلقی شود و باید تماشاگران گوناگونی موضوعات را در فیلمها شاهد باشند.»
غریب پور در پاسخ به این پرسش که «انگار فضا را به سمتی میبرند که این رویداد سابقا بزرگ در مقابل جشن خانه سینما که بیشتر باید صنفی باشد، کمرنگ و کوچک به نظر برسد»، نیز تاکید کرده است: «بله، حتی معتقدم جشنواره فیلم فجر نسبت به جشن حافظ (مجله دنیای تصویر) هم کوچکتر است. قطعا ارادهای وجود دارد که این جشن ملی را به یک اتفاق عادی و اداری تبدیل کنند.»
شواهد دیگری همچون کاهش چشمگیر تعداد سینماها و صندلیهای سینماهای میزبان مردم در جشنواره سی و ششم نسبت به جشنواره سی و پنجم و کنار گذاشتن هر فیلمی که ممکن است برای این رویداد حاشیه ساز باشد، نشان میدهد قرار است به جای یک جشنواره اثرگذار که ویترین سینمای ایران است و ده روز کل ایران را درگیر خود میکند، یک دورهمی کوچک خنثی را شاهد باشیم که حساسیت نسبت به آن در حد صفر باشد و طبیعتاً جذابیت و اهمیت این رویداد نیز به تناسب حساسیت آن کاهش خواهد یافت.
در همین ارتباط وحید امیرخانی کارگردان فیلم «شاه کش» در گفت و گویی با اشاره به حذف فیلمش از جشنواره سی و ششم، تاکید کرده است: «ممکن است «شاه کش» اصلا فیلم خوبی نباشد و در مورد خوب و بد بودن فیلم بعد از اکران مخاطبان و کارشناسان نظر خواهند داد، اما از نظر دستاندرکاران جشنواره بهتر بود که «شاه کش» در جشنواره حضور نداشته باشد. شاه کلید انتخاب فیلمها صحبتهای آقای داروغهزاده بود که دوست داشتند جشنواره بیحاشیهای را برگزار کنند. وقتی قرار است جشنوارهای بدین صورت برگزار شود قطعا برخی از فیلمها بیرون خواهند ماند و قربانی تصمیمات خواهند شد. برخی از فیلمها هم که پر قدرت هستند و لابی قوی دارند قطعا در جشنواره حضور خواهند داشت.»
به نظر میرسد خشت اول از سوی مدیران دهه شصتی سینما برای این دوره از جشنواره با انتخاب یک پزشک به عنوان دبیر جشنواره فیلم فجر کج گذاشته شد، حال آنکه این امکان وجود داشت یک سینماگر برجسته دبیر جشنواره فیلم فجر باشد و این جشنواره بدین شکل از ریل اصلی خارج نشود. البته شاید ادعای غریب پور درباره اینکه ارادهای برای کوچکسازی و بیمقدار کردن جشنواره فجر وجود دارد، صحت داشته باشد که در این صورت بهتر بود به جای یک پزشک، یک جراح متخصص به عنوان دبیر انتخاب میشد!