یکسال از حادثه پلاسکو و شهادت 16 آتشنشان گذشت. در آستانه سالگرد آتشنشانان پنج تن از خانوادههای شهدای آتش نشان در ایسنا حضور پیدا کردند و از یک سال بعد از پلاسکو صحبت کردند. آنها از مشخص نشدن مقصران حادثه گلایه دارند و از روزهایی میگویند که با بی مهری گذشت. این خانواده ها با وجود همه پیگیریهایشان هنوز هم منتظر سرانجام پروندهای هستند که مقصران و عاملان آن مشخص نیستند و از وعدههایی گفتند که عملی نشد.
به گزارش ایسنا، این میزگرد با حضور بیوک شفیعی(پدر شهید رضا شفیعی)، مینا احمدزاده (همسر شهید علی امینی)، حسین آقایی (پدر شهید محمد آقایی)، میثم سلطانی (برادر شهید حسین سلطانی) و حبیب هوایی (برادر شهید حامد هوایی) در ایسنا برگزار شد که مشروح آن در ادامه آمده است:
مینا احمدزاده، همسر شهید امینی در مورد پیگیریهایی که در طول یکسال گذشته در مورد پرونده پلاسکو انجام داد، میگوید: اگر از دادسرا و پیگیریهایی که انجام دادیم بخواهم بگویم، تقریبا هیچ اتفاقی تا کنون نیفتاده است. چند باری برای پیگیری رفتیم و حتی با بیاحترامی با ما برخورد کردند تا جایی که کم مانده بود با یکی از مسئولان دادسرا بحثمان بالا بگیرد. تا چند وقت بعد از حادثه خودم حال و روز خوشی نداشتم و نمیتوانستم پیگیری کنم و برادر شوهرم کارها را انجام میداد. خودم از شهریور رفتم دادسرا و پیگیر شدم. گفتند شکایت بنویسید. وقتی هم که بیشتر دنبال کردیم یک بار به من گفتند که دنبال مقصر میگردی که چه شود؟ نمیشود مقصر را قصاص کرد چون چند نفر در این کار مقصر شناخته میشوند. آخرین باری که رفتم حدود یک ماه و نیم قبل بود که گفتند برو و شش ماه دیگر بیا. انگار فقط میخواهند که ما را دست به سر کنند.
میثم سلطانی برادر شهید سلطانی نیز به اظهار نظری در مورد اعلام مقصران حادثه اشاره دارد و میگوید: در دادگاه می گفتند که اگر متهمان را هم مشخص شوند باز هم کار خاصی نمیتوانیم انجام دهیم زیرا نه زندان دارند و نه قصاص، اینها فقط انفصال از خدمت میشوند و دیه باید پرداخت کنند.
حسین آقایی،پدر شهید آقایی نیز در مورد مجازات مقصران میگوید: اینکه چگونه میشود مقصران را مجازات کرد مهم نیست. ما حرفمان این است که مقصر را مشخص کنند تا ما حداقل بدانیم کیست.
همسر شهید امینی در این مورد که درباره آخرین وضعیت پرونده به او چه گفتهاند اظهارکرد: به ما گفتند هنوز بعضی از سازمانهایی که باید گزارشهایشان را بدهند این کار را نکردهاند. میگویند ما باید کاملا بررسی کنیم و یکدفعه نظر نهایی را اعلام کنیم تا دیگر مشکلی در رأی نباشد که کسی بخواهد اعتراض کند.
برادر شهید سلطانی در رابطه با پیگیریهایش میگوید: در حال حاضر پرونده در دادسرای جنایی در سه راه آذری است. بعد از حادثه دادستانی با خانوادهها جلسه گذاشت و توضیحات ما را شنید. قرار شد که تا شهریور نتیجه را اعلام کنند ولی بعد از چند وقت گفتند که مهرماه نتیجه مشخص میشود. ولی هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است. میگویند پرونده بسیار پیچیده است و کار زیادی دارد. بعضیها هم به ما می گفتند که شما دیه را میگیرید دیگر چرا پیگیر هستید؟ ولی ما عزیزانی را از دست دادهایم که هر کدام از آنها واقعا گل بودند، "دیه برای ما مهم نیست".
وی در مورد اینکه آیا مسئولان جدید شهرداری و شورای شهر جدید دیداری با خانوادهها داشتند یا خیر اظهار میکند: این خانوادهها در این وضعیت یک دلخوشی داشتند و آن هم این بود که وقتی مسئولان شهری جدید آمدند برای تسلی دل خانوادهها هم که شده یک جلسه بگذارند و حرفها را بشنوند. اما تا هفته پیش از اعضای شورای شهر و تیم جدید مدیریت شهری کسی سراغ ما را نگرفت. البته شهردار منطقهای که محل زندگی خانواده ما است به خانوادهمان لطف داشته و بعد از حادثه به ما سر میزند.
وی ادامه میدهد: این خانوادهها شرایط سختی را میگذرانند. آقای هوایی تازه داغ پدرش را پشت سر گذاشته بود که برادرش را در این حادثه از دست داد. پدر خود من هنوز بعد از یکسال میگوید میشود من فقط دو دقیقه حسین را ببینم.
سلطانی به پیگیریهایی که از مجلس کردهاند اشاره کرد و گفت: ما برای صحبت در مورد مشکلاتمان پیش یکی از نمایندههای مجلس رفتیم. او در این جلسه از انتصابها تعجب کرده بود و میگفت اجازه دادهاند که برخی افراد و مدیران وقت هنوز در سمتهایشان باقی بمانند؟ شما ببینید این مسئله برای نماینده مجلس هم سئوال ایجاد کرده است؛ اما با این حال ما به خاطر یک سری مسائل گفتیم فعلا صبر میکنیم تا شاید با آمدن نجفی در شهرداری، اوضاع بهتر شود.
وی ادامه میدهد: کاری که ما فعلا توانستیم از طریق مجلس انجام دهیم این بود که قرار شد طرح سوال از وزیر کشور درباره آخرین وضعیت پلاسکو در نوبت قرار بگیرد و قرار شده که برای این کار خانوادهها شکوائیهای بنویسند و در مجلس پیگیری شود. جالب این است که نمایندهای که پیگیر کارهای ما شد نماینده تهران نبود و نماینده شهر دیگری بود. نمایندگان تهران پیگیری نکردند.
وی با اشاره به مشکلات رخ داده در پرداخت مستمری بعضی از خانوادههایی که شهیدشان مجرد بود ادامه میدهد: بعضی از خانوداههایی که فرزند آنها مجرد بود در حال حاضر دچار مشکل هستند و حقوق آنها قطع شده است. یک بار یک نفر از خانواده همین افراد پیش یکی از مسئولان سابق سازمان آتشنشانی رفت و گفت که شما حقوق من را قطع کردید که او هم گفت مگر شما دیه را نگرفتهاید، این مبلغ را در بانک بگذارید و ماهیانه سودش را استفاده کنید.
همسر شهید امینی نیز در این رابطه گفت: من هم وقتی برای پیگیری پیش یکی از قاضیها رفتم تقریبا چنین چیزی را شنیدم. گفتم چطور این حرف را میزنید. ما این همه سال منتظر بودیم که همسرم بازنشسته شود و بتوانیم کمی با آرامش زندگی کنیم، حالا اینطور می گویید؟
پدر شهید آقایی در مورد دریافت دیه فرزند شهیدش گفت: ما چیزی به عنوان دیه دریافت نکردیم. آنها در حرفهایشان میگفتند دیه. چیزی که پرداخت شده، بر اساس همان ساز و کار بیمه است. ضمن اینکه باید به همه آقایانی که بحث دیه را مطرح میکنند، باید گفت که اگر یک نفر فرزند شما را بکشد و بگوید 16 برابر دیه را به شما پرداخت میکند، حالتان بعد از آن خوب میشود؟
حبیب هوایی، برادر شهید حامد هوایی که خود هم آتش نشان هست، با اشاره به اینکه آنچه پرداخت شده دیه نیست میگوید: دیه هنوز پرداخت نشده است، مبالغی که پرداخت شده شامل مواردی از جمله بیمه عمر، بیمه مسئولیت، حق مسکن و اینها است. اینها پرداخت شده است و اغلب خانوادهها این مبالغ را دریافت کردهاند. ولی جدای از اینها چیز دیگری نداشتیم و دیهای پرداخت نشده است.
در ادامه این میزگرد، برادر شهید سلطانی با گلایه از مسئولان شهری که در این مدت پیگیر وضعیت خانواده شهدای پلاسکو نبودند اظهار میکند: از زمانی که تیم جدید شهری آمدند تا همین چند روز پیش که هاشمی رییس شورا خانوادهها را دعوت کرد، حتی یک جلسه صرفا برای اینکه به خانوادهها تسلی بدهند نگذاشتند. من خودم کارمند شهرداری هستم. یک بار کسی نیامد بگوید فلانی حالت چطور است.
همسر شهید امینی هم میگوید: آن اوایل که پیگیر میشدیم بعضیها تهدید میکردند که حقوقتان را نمیدهیم و من هم گفتم محتاج این مسائل نیستم. البته چند ماهی است و در دوره جدید کسی چیزی نمیگوید اما این رفتارها تا پیش از آن برای ما میافتاد.
یکی از مسائلی که خانوادههای شهدای پلاسکو در طول این یکسال پیگیر آن بودند مربوط به قرار گرفتن این خانوادهها تحت پوشش بنیاد شهید است و میثم سلطانی برادر شهید سلطانی با اشاره به موانعی که باعث میشود این اتفاق نیفتد، میگوید: ما را جزو خانوادههای شهدا قرار ندادند اما این مسئله راه دارد. باید مجلس به این مسئله ورود کند ولی این اتفاق نیفتاده است. در حالی که برای شهدای منا یک روزه مصوبه دادند و آنها تحت پوشش بنیاد شهید قرار گرفتند.
او بحث را با اشاره به مشکل دیگری در این رابطه ادامه میدهد و میگوید: مجلس این کار را هنوز انجام نداده است و بنیاد شهید هم به خاطر استدلالهایی که بر اساس قانون دارد قبول نمیکند که تا این جا قبول است؛ اما ما حتی در شهرداری هم خانواده شهید شناخته نشدیم. زمانی که آقای قالیباف حضور داشت بخشنامهای در شورای شهر ارائه شد که حدود دو سال و نیم قبل بود و گفتند خانوادههای شهید یا زیر نظر بنیاد شهید قرار بگیرند یا سازمان ذیربط کارش را انجام دهد. ولی حالا عزیزان ما حتی شهدای شهرداری هم محسوب نمیشوند.
برادر شهید سلطانی اضافه میکند: آتش نشانان که فوت کردند شهرداری با عناوین "بسیجی شهید شهرداری تهران" اسم آنها را میزد. شهرداری کوچه و میدان به نام آنها کرد در حالی که در اصل این کار را باید بنیاد شهید انجام میداد. به همین دلیل وقتی هم که میخواستیم عکس این شهدا را در جاهایی که به نامشان شده بود بزنیم گفتند که باید بنیاد شهید مجوز بدهد. وقتی برای این کار به بنیاد شهید مراجعه کردیم گفتند که شما اصلا اینجا پروندهای ندارید. ضمن اینکه ما در اداره امور ایثاگران شهرداری هم پرونده نداریم. در چنین شرایطی خیلی دردناک است که شهردار، هم از آقای داوری دفاع میکند و هم میگوید خانوادههای آتشنشان مطالباتی ندارند. الان باید در شورای شهر این مسئله مطرح شود که این خانوادهها زیر نظر اداره کل امور ایثارگران شهرداری پرونده تشکیل شود.
حبیب هوایی نیز به بلاتکلیف ماندن موضوع شهید خوانده شدن آتشنشانشان شهید در طول این یکسال اشاره میکند و می گوید: اوایل چند نفر از نمایندگان به همراه یکی از اعضای شورای شهر پیش ما آمدند و قرار شد پیگیری کنند ولی اتفاقی نیفتاد. بعد از چند وقت مصاحبهای از آنها دیدم که گفته بودند بنیاد شهید زیر بار نمیرود. اصلا من نمیدانم پیگیریهای آنها در چه سطحی بوده است. اما مسئله این است که برای حل شدن این موضوع نمایندگان باید ورود کنند تا تبصرهای در خود مجلس برای این کار داده شود.
هوایی نیز در مورد اداره ایثارگران شهرداری میگوید: قبلا نام شهدای سازمان آتشنشانی در این اداره بود ولی از یک زمانی به بعد که البته مربوط به پیش از حادثه پلاسکو است پرونده این شهدا از آنجا خارج شد و گفتند خود سازمان آتشنشانی باید به آنها خدمات بدهد.
برادر شهید حامد هوایی ادامه میدهد: خیلیها برای اینکه بگویند در کنار ما بودند، "مجلس گرفتند و رفتند" و حالا میگویند سازمان آتش نشانی باید همه کارهای شما را انجام دهد. سازمان چه کار میخواهد کند. در حال حاضر واحد ایثارگران شهرداری، خانواده شهدا و جانبازان جنگ را پوشش میدهد ولی این خانوادهها زیر نظر آن نیستند.
وی همچنین در مورد تعریف شهید خدمت میگوید: گویا تعریف شهید خدمت این گونه است که نام شهید روی این افراد قرار میگیرد ولی خدمات را خود سازمان ذیربط باید بدهد. در حالی که برای شهدای منا این طور نبود و آنها زیر نظر بنیاد شهید قرار گرفتند.
سلطانی نیز با اشاره به همین موضوع میگوید: اداره امور ایثارگران شهرداری به جانبازان و خانوادههای شهدای جبهه و جنگ خدمات میدهد اما عزیزان ما که برای خود شهرداری هستند تحت پوشش قرار نگرفتهاند.
هوایی در ادامه در مورد این موضوع اضافه میکند: در حال حاضر یک نفر که شهید شده و خانوادهاش زیر نظر بنیاد شهید خدمات مختلفی میگیرند. جدای از آن کد ایثارگری دارند که با آن کد میتوانند از امکاناتی در شهرداری استفاده کنند. به عنوان مثال اگر کسی خانواده شهید باشد و بخواهد تغییری در خانهاش انجام دهد و برای این کار قرار باشد هزینه 10 میلیونی پرداخت کند، با کد ایثارگری ممکن است تا پنج میلیون تخفیف بگیرد. ولی خانواده شهدای آتشنشانی که جزئی از این شهرداری هستند نمیتوانند از این خدمات استفاده کنند. وقتی این خانوادهها بخواهند برای چنین کارهایی به شهرداری مراجعه کنند نمیتوانند این امتیازات را بگیرند مگر اینکه کسی دستوری برای آن صادر کرده باشد. ولی از نظر قانونی همیشه نمیتوانند این کار را انجام دهند. ولی برای آنهایی که تحت پوشش بنیاد شهید هستند تعریف قانونی برای این خدمات وجود دارد.
برادر شهید سلطانی با انتقاد از مسئولان شورای شهر در رابطه با عدم پیگیریشان برای تحت پوشش قرار گرفتن خانوادههای شهدای پلاسکو، میگوید: اگر این اتفاقات بیفتد مثلا هزینه دانشگاه فرزند این خانوادههای شهدا میتواند داده شود ولی این کار باید در شورا تصویب شود. اما وقتی احوالی از ما نمیپرسند نمیتواند از مشکلات ما باخبر شود. اگر آنها میآمدند و حرفهایمان را میزدیم شورای شهر و شهردار متوجه میشدند که مشکل چیست؟ نه اینکه حالا در نزدیکی سالگرد سراغ ما بیایند. حتی اگر بنیاد شهید هم قبول نکند ولی خود شهرداری به عنوان یک نهاد میتواند این خانوادهها را تحت پوشش قرار دهد و بخشی از تسهیلات را بدهد که این کار انجام نشد.
پدر شهید آقایی در مورد اینکه مدیران سابق و فعلی شهرداری چه وعدههایی دادهاند و آیا این وعده ها عملی شده است اظهار میکند: مدیریت جدید شهری فعلا سراغی از ما نگرفتند و خیلیها هم بودند که قبلا وعده و وعیدهایی دادند و رفتند. اگر از خود شهرداری بپرسید میگویند که خدمات میدهند ولی ما یک درصد هم از این خدمات دریافت نکردیم. خدماتی که بنیاد شهید میدهد متفاوت است. من خودم برادر شهید هستم و میدانم بنیاد شهید چگونه مزایا را ارائه میدهد. کاری به بحث ریالی ماجرا نداریم ولی مثلا خانواده شهدا میتوانند فرزندانشان را به مدرسه شاهد بفرستند ولی حالا بچه فرزند من که شهید شده نمیتواند آنجا درس بخواند یا همان مزایای شهرداری که به عنوان مثال برای عوارض ارائه میشود و یا از مسئله معافیت سربازی بهره بگیرد.
همسر شهید امینی در مورد این خدمات به تجربه شخصی خود اشاره دارد و میگوید: همسر من تازمان زنده بودنش کارت ایثارگران داشت و تا سال گذشته فرزندمان را در مدرسه شاهد ثبتنام میکردیم اما بعد از فوت او وقتی که خواستیم فرزندم را ثبتنام کنیم عذرخواهی کردند و گفتند نمیشود این کار را انجام داد. یعنی تا زمانی که خودش زنده بود ثبتنام میکردند اما حالا که خودش در پلاسکو شهید شده و نام شهید روی او گذاشتهاند میگویند که نمیشود و آن کارت هم باطل شده است.
هوایی در مورد اقداماتی که قرار بود برای تحت پوشش بنیاد شهید قرار گرفتن خانوادههای شهدای پلاسکو انجام شود، اظهار میکند: چند وقت بعد از حادثه، رئیس اداره امور ایثارگران شهرداری گفت که خانوادهها مدارک وابستگان درجه یک آتشنشانان پلاسکو را آماده کنند و میخواهیم در بنیاد شهید پرونده تشکیل بدهیم. وقتی آن زمان چنین حرفی زده شده یعنی یک امکانی وجود داشته است.
وی همچنین در رابطه با مسئولانی که در طول یکسال گذشته پیگیریهایی را انجام دادهاند به سازمان بهشت زهرا اشاره میکند و ادامه میدهد: در یک سال گذشته تنها جایی که یک جلسه داشتیم بهشت زهرا بود و با آقای خال صحبتهایی کردیم. هر چند سالگرد حادثه پلاسکو رسیده است؛ اما با این حال اقدامات خوبی در قطعه شهدای پلاسکو انجام شده است.
آقایی در عین حال به نقل از مدیرعامل فعلی سازمان آتشنشانی میگوید که گویا شهردار به بنیاد شهید نامهای زده و خواسته تا شهدای آتش نشان هم زیر نظر بنیاد شهید قرار بگیرند و شهرداری بار مالی آن را قبول کند. درست یا غلط این مسئله را نمیدانم ولی این موضوع را مدیرعامل فعلی آتش نشانی مطرح کرده است.
در ادامه این میزگرد هوایی به یکی دیگر از مشکلاتی اشاره کرد که برای خانوادههایی پیش آمده که شهیدشان مجرد بوده است و در این رابطه میگوید: شهرداری در حال حاضر حقوق را فقط به همسران شهدا پرداخت میکند و خانواده مجردها در این زمینه مشکلاتی دارند. این مسئله یک خلاء قانونی در شهرداری دارد که به راحتی میشود آن را اصلاح کرد. اگر یک آتش نشان مجرد باشد پروندهاش بسته میشود ولی وقتی که متاهل باشد پرونده او باز خواهد بود و مانند یک فرد زنده حقوق او پرداخت میشود. اصلاح این خلأ قانونی از سوی سازمان آتش نشانی و شهرداری باید پیگیری میشد.
برادر شهید هوایی در ادامه به اصلاح شدن بعضی از قوانین پیش از حادثه پلاسکو نیز اشاره میکند که باعث بهبود وضعیت خانوادهها شده است و اظهار میکند: در حال حاضر مواردی به خانوادههای شهدا تعلق میگیرد که اگر قرار بود بر اساس قوانین قدیمی باشد با مشکلاتی مواجه میشدیم، براساس قانون قبلی، تنها میزان سابقه آتشنشان ها در پرداخت حقوق و مستمری درنظر گرفته میشد و بر اساس آن قانون به طور مثال تنها همسر شهید امینی از میان آتشنشانان حقوق کامل را میگرفت. ولی سابقه برادر من و چند نفر دیگر کمتر از یکسال بود. اما حالا سابقه همه آتشنشانان 30 روز محاسبه شده است. در واقع میخواهم بگویم که این مسئله پیگیریهایی از سوی شهرداری داشت تا اصلاح شود و همه شهدای پلاسکو سابقهشان با 30 روز حقوق محاسبه شود. بنابراین موضوع حقوق شهدای آتش نشان مجرد نیز نیاز به پیگیری دارد.
در ادامه میزگرد خانواده های شهدا به نامگذاری برخی معابر به نام شهدای پلاسکو اشاره کردند و سلطانی در این رابطه میگوید: ما چند جا را پیشنهاد دادیم که به دلایل مختلف گفتند امکان تغییر نام آنها وجود ندارد و در حال حاضر در نارمک که منطقه خودمان است، جایی به نام برادرم نیست و خودشان در سهروردی یک خیابان به نام برادرم کردهاند در حالی که او فقط دو سال در آن منطقه زندگی میکرد.
هوایی نیز در این رابطه میگوید: معمولا برای انجام چنین کارهایی باید با خانوادهها هماهنگی شود و خانوادهها در جریان باشند اما ما به صورت اتفاقی متوجه شدیم که کوچهای در کنار ایستگاه 38 آتشنشانی را به نام برادرم نام گذاری کردهاند و خودمان خبر نداشتیم. در حالی که ما پیگیر بودیم تا خیابان دیگری به نام او شود اما این اتفاق نیفتاد.
پدر شهید شفیعی میگوید: ما ابتدا درخواست داده بودیم میدان به نام فرزندم شود اما در نهایت کوچهای در منطقه خودمان به نام فرزند من نامگذاری شده است. ولی یکی از مشکلاتی که ما داشتیم این بود که در خواست داده بودیم تصویر او را بزنند که ابتدا این اتفاق نیفتاد اما بعد از پیگیریهایی که انجام دادیم این مسئله هم حل شده است.
پدر شهید آقایی نیز از درخواست خود برای اشتغال دیگر فرزندش میگوید و می افزاید: به ما گفته بودند که همسر شهید و یا فرزند دیگر من میتواند درخواست کار بدهد. من این مسئله را از طریق معاون منابع انسانی وقت شهرداری تهران پیگیری کردم و گفت فقط یک نامه بنویس تا کارها انجام شود. اول شهریور فرزند من استخدام شد و از این زمان تا کنون پسر من مشغول به کار شده است؛ اما از زمانی که او به شهرداری منطقه ما برای کار رفته تا کنون یک ریال هم حقوق نگرفته است و حالا هم به او گفتهاند که جزو نیروهای اضافی شهرداری است. در حالی که این جزو مصوبههای خود شهرداری است که یک نفر از خانواده را میتواند جایگزین در شهرداری کند.
برادر شهید سلطانی درباره وعدههای انجام شده میگوید: یک بار در شورای شهر اعلام کردند که از طرف بانک پاسارگاد 50 میلیون تومان به خانوادهها پرداخت میشود و این کار هم انجام و شش ماه بعد این مبلغ پرداخت شد.
پدر شهید شفیعی نیز در مورد اینکه آیا مصوبههای شورای شهر در مورد شهدای پلاسکو اجرایی شده یا خیر؟ به مشکلی که برای استخدام فرزند دیگرش ایجاد شده اشاره می کند و می گوید: من به آتش نشانی مرکزی رفتم و نامه خواستم پسرم به عنوان برادر شهید معرفی شود اما میگویند که وظیفه ما نیست و این کار را نکردند.
یکی دیگر از مواردی که قرار بود برای خانواده شهدای پلاسکو در نظر گرفته شود این بود که باید در نزدیکی خانه محل سکونتشان یک واحد منزل مسکونی به آنها داده میشد، موضوعی که به گفته برادر شهید هوایی اختلافهایی در اجرای آن وجود داشت. برای این 16 خانواده شهید شورای شهر تصویب کرد که به هر خانواده حق مسکن داده شود.
همسر شهید امینی با اشاره به اینکه این خدمات ارائه شده بر اساس مصوباتی بود که باید برای خانواده آتشنشانان فوت شده در نظر گرفته میشد، اظهار میکند: این مصوبات با شرایطی که داشت اجرایی نشد. همسرم یک ماه قبل از حادثه پلاسکو برگههایی را به من داد و گفت اگر اتفاقی افتاد میتوانید پیگیر اینها باشید که یکسری مصوبات داخل سازمانی است و آنجا در یکی از مادهها نوشته شده بود آتشنشانی موظف است اگر فردی شهید شود در هر منطقهای که زندگی میکند با متراژ خانهای که دارد یک خانه به همان اندازه به خانواده او بدهد. اگر قرار بود من با این شرایط خانه بگیرم نزدیک به یک میلیارد مبلغ آن میشد ولی حالا به من 300 میلیون دادند که همه آن را هم برای اجاره خانهام دادهام. اگر واقعا میخواهند عمل کنند باید به اندازه خانهای که زندگی میکردم بخرند.
همسر شهید امینی در پاسخ به این سئوال که آیا شکایت هم کرده است میگوید: من از همه به صورت تک تک اسم بردم و شکایت کردم.
هوایی در پاسخ به این سئوال که آیا خانوادهها یک وکیل برای پیگیری پرونده گرفتهاند یا خیر؟ اظهار می کند: به ما گفتند که میتوانیم این کار را انجام بدهیم اما روند پرونده چیزی است که بدون وکیل و با وکیل باید طی شود.
هوایی در مورد ساخته شدن پلاسکو میگوید: ما به خاطر کسبه پلاسکو راضی نیستیم که ساخت آن به تعویق بیفتد و حتی معتقدم بعد از عید هم باید این کار آغاز میشد ولی حرف ما این است حداقل در این شرایط می گذاشتند جواب دادسرا بیاید.
خانواده شهدای پلاسکو با ایجاد بنای یادبود برای شهدای پلاسکو هم موافق هستند و پدر شهید آقایی میگوید: ما موافق هستیم که یک بنای یادبود کوچک در ساختمان جدید پلاسکو ایجاد شود.
خانوادههای حاضر در این میزگرد از آخرین اتفاق ها و تماسی که با شهدای پلاسکو داشتند میگویند و مینا احمدزاده، همسر شهید علی امینی دقیقا از آخرین لحظاتی که با همسرش گذرانده است با اشک هایی که امانش نمیداد، اینگونه روایت میکند: حدود ساعت 5،4 صبح به بهشت زهرا رفته بودیم و در بازگشت از بهشت زهرا آنجا در بی سیم به همسرم حادثه را اعلام کردند و با اوتماس گرفتند. ما گفتیم که منطقه کاری تو نیست و نرو اما گفت باید بروم، این مردم تمام کاسبیشان در شب عید است و سرمایههایشان دارد می سوزد. هرچه ما اصرار کردیم قبول نکرد و رفت . تا یک جایی با هم آمدیم و او به سمت پلاسکو و ما به سمت خانه رفتیم. در پذیرایی خوابم برد و خواب دیدم که همه لباس مشکی پوشیدهایم و در میان کوچه و پس کوچهها می گردیم و بعد خانهمان را پیدا کردیم که روی بلندی بود و همه باید بالا میرفتیم. وقتی آخرین نفر در حال بالا رفتن بود، افتاد و علی که آمد به او کمک کند هم به پایین سقوط کرد و بعد دیدم که چیزی شبیه یک حالت نورانی از جایی که علی افتاده بود پرواز میکند. در همین لحظه یا حسینگویان از خواب بیدار شدم به سراغ تلفن رفتم و با همسرم تماس گرفتم. وقتی تلفن را جواب داد گفت "سرمان شلوغ است، تلویزیون". همین سه کلمه را گفت و تا تلویزیون را روشن کردم دیدم پلاسکو فروریخت. با توجه به اینکه تلویزیون با چند لحظه پخش میشود احتمالا بعد از مکالمه ما ساختمان فرو ریخته بود.
پدر شهید آقایی در مورد آخرین تماسی که با فرزندش داشت میگوید: من شهرستان بودم و از هفته گذشته برای مراسم عقد پسر کوچکم همه آنجا بودیم ما هر روز تلفنی با هم صحبت میکردیم و شب آخر درمورد یک کار اداری تا ساعت 12 صحبت میکردیم و این آخرین تماس من با فرزندم بود.
برادر شهید سلطانی هم روزهای آخر زندگی برادرش را اینگونه روایت میکند: "داداش مغازه لوازم جانبی کامپیوتر داشت و چهارشنبه قبل از حادثه گفته بود که مغازه را سفت ببندید که دیگر باز نمیشود حتی چند روز قبل از حادثه با خواهرانمان و مادرمان صحبت میکرد و میگفت حلالم کنید."
برادر شهید هوایی نیز میگوید که شب آخر را کنار برادرش بوده است: ما اغلب خانه مادر بودیم و آن شب هم با برادرم آنجا بودیم.
خانوادههای شهدای پلاسکو که در این میز گرد حاضر شدند در بخش پایانی درخواستهای خود را از مسئولان مطرح کردند و در همین رابطه پدر شهید شفیعی، میگوید: «درخواست ما از همه مسئولان این است که کاری کنند شهدای ما زیر نظر بنیاد شهید قرار بگیریم.»
همسر شهید امینی نیز عنوان میکند: میخواهیم بدانیم که بعد از یکسال جواب دادستانی چه شد.
برادر شهید سلطانی نیز در این رابطه اظهار میکند: انتظار داریم که مجلس پذیرش شهید شدن آتش نشانان در بنیاد شهید را پیگیری کند. همچنین حقوق خانوادهای که شهیدشان مجرد بوده است هم یکی دیگر از مواردی است که حتما باید به آن توجه شود.