«سردار محسن رفیقدوست» راننده همان بلیزر حضرت امام خمینی(ره) بود که 12بهمن 57 از فرودگاه مهرآباد به سمت بهشت زهرا رانندگی کرد. پیش از انقلاب عضو سازمان مجاهدین خلق تا سال 54 بود و در زندان به جمعیتهای موتلفه اسلامی پیوست و پس از انقلاب هم سالها بهعنوان وزیر سپاه مشغول فعالیت بود. رفیقدوست همچنان با درجه سرتیپی عضو سپاه پاسداران است و هنوز عضو هیأت امنای بنیاد مستضعفان است.
او که اکنون یکی از شخصیت های سیاسی اصولگرا محسوب می شود در گفت و گویی مشروح با خبرنگار «تابناک» درباره ریشه های ناآرامی های اخیر، وضعیت اقتصادی و اجتماعی فعلی کشور و نیز نقدها و تحلیل هایی درباره سیاست گذاری های اقتصادی و همچنین برخی اقدامات دولت روحانی سخن گفته است. در ادامه مشروح این گفت و گو را می خوانید.
در خصوص وضعیت فعلی کشور بر اعتراضات اخیر کشور صحبت کنیم. ریشه این اعتراضات عمدتاً اقتصادی عنوان شد. فکر میکنید این اعتراض به چه بود و چرا شکل گرفت؟ مردم چه اصلاحاتی را در اعتراضات اخیر انتظار دارند؟
من این مسأله را در چند مصاحبه اخیر بیان کردم. وقتی دولت اعلام میکند تورم یک رقمی شده است، 80 میلیونی که در مملکت زندگی میکنند این اظهارات را به دلایل متعدد باور نمیکنند، چون 70 و اندی میلیون با خیلی از رقمهایی که در محاسبه تورم دولت انجام میدهد، کاری ندارند.
دولت نورم را در دو بخش به مردم اعلام کند
در چند مصاحبه عرض کردم که دولت دو تورم را بیان کند. یکی همین باشد که محاسبه میکند و یکی هم آن بخش از کالایی باشد که هر 80 میلیون جمعیت مملکت هر روز با آن کار دارند. نان را مردم هر روز میخورند، پنیر را هر روز میخورند، ماست را هر روز میخورند، شیر را هر روز میخورند.
آنچه مردم حس میکنند، تورم یک رقمی نیست. در یک پروسه 2 ساله بیش از 50 درصد روی قیمت کالاهایی که مردم استفاده می کنند رفته است. هر روز هم به این قیمتها اضافه میشود. یعنی سه سال پیش گوسفند زنده کیلویی 10 هزار و 500 تومان بود و امروز 18 هزار و 500 تومان است. یعنی بیش از 80 درصد در این سه ساله اضافه شده است.
اعتراضات مردمی اخیر برای چه بود؟
اکثر ناراحتی مردم در اعتراضات اخیر از همین بود. راهحل این است که دولت غذا و دارو و مسکن مردم را برنامهریزی کند و این برنامه تورم را روی این موارد کنترل کند و هر روز به قیمت اینها اضافه نشود. وقتی طرف نسخه را میدهد و برای آن دفعه قبل 40 هزار تومان پرداخت کرده است و این بار 160 هزار تومان باید پرداخت کند؛ چطور ممکن است اعتراض نکند و ناراضی نباشد؟
اعتراض مردم ابتدا درباره این گرانیها بود که آن اعتراضات تبعاتی هم نداشت و معترضان توانستند حرف خود را به گوش مسئولان برساندند، اما بعد از آن سواستفاده شد و الحمدالله برخورد مناسبی شد و از آن هم باید شدیدتر برخورد میشد تا اجازه ندهند دیگرانی که خواستند از این موضوع سواستفاده کنند، چنین فرصتی به دست آورند.
اقلامی که حضرتعالی فرمودید مبنا و معیار تورمی است که سازمانهایی آماری همانند بانک مرکزی و مرکز آمار محاسبه میکند. گویا در دولت گذشته تغییراتی در مبنای محاسبه از حیث کالایی صورت گرفت و ملاک و معیاری که الان محاسبه میشود بر مبنای همان تغییراتی است که انجام شده است. در بحث اشتغال هم همینطور بود. مبنا در دولت اصلاحات دو روز در هفته بود و در دولت گذشته دو ساعت در هفته شد. برای این اصلاح باید چه کرد؟
مسکن مهر، یارانه و سهام عدالت جز مشکل برای مملکت چیزی نداشت
بنابه دلایل خودم من با همه کارهای دولت قبل مخالف بودم. من همیشه هم اعلام کردم. آنها کارهایی کردند که از نظر تبلیغی مردم را اشباع میکرد همانند سهام عدالت، هدفمندی یارانهها، وامهای زودبازده، مسکن مهر. اما باطن قضیه جز مشکلات آینده برای مملکت چیزی نداشت.
حتی آن 45500 تومانی که 7-6 سال پیش به عنوان یارانه میدادند، امروز چه میزان به زندگی مردم کمک میکند؟ همین را هم دولت امروز با بدبختی میدهد و البته هیچ کمکی هم به مردم نمیکند. در حالی که اگر از روز اول به جای پرداخت نقدی ابزار کار به افراد میدادند، بهتر بود. مهمتر از آن هم به همه پرداخت نمیکردند. از ابتدا حرکت تبلیغی برای آینده سیاسی بود و امروز می بینیم که یک مشکل بزرگ ایجاد کرده است.
مسکن مهر در اولین فرصت جزو بافت فرسوده میشود
هر دولت دیگری هم میآمد گرفتار این مشکلات بود. کسانی که همکار من در بنیاد در بخش ساختوساز بودند چند نفر از پیمانکاران مسکن مهر شدند. همه میگفتند بسیار بیحساب و کتاب و بسیار غلط ساخته شد و در اولین فرصت، مسکن مهر تبدیل به بافت فرسوده شهرها میشود. نمونه آن را در کرمانشاه دیدیم و همه جا قابل رویت است که فقط می خواستند انبوهی خانه برای عدهای بسازند؛ مردم بیخانه هم استقبال میکنند. ما به مردم انتقاد نمیکنیم.
همان زمان در جریان ساخت مسکن مهر گفتند 40 هزار میلیارد تومان از خزانه برداشت شد و 11 درصد تورم را افزایش داد. الان هم دولتها باید دنبال این بروند با شعارهای همچون هفتهای دو روز یا هفتهای دو ساعت ایجاد شغل میشود؟ ما چیزی را شغل می دانیم و کسی را شاغ که از صبح تا شب کار کند. دولت ها باید این را باید ایجاد کنند.
دولت تصدیگری را کنار بگذارد، مشکلات اقتصادی حل میشود
این مشکلات اصولاً تا دولت 100 درصد از تصدی گری در بخش اقتصاد واقعی یعنی صنعت، کشاورزی، مسکن، تجارت و خدمات خارج نشود و موانع کسب و کار مردمی را برطرف نکند و به جای هزاران باید باید تعداد اندکی نباید ایجاد کند، مسئله حل نخواهد شد. کسی که میخواهد کارخانه بسازد نباید این چند کار را انجام دهد. نه این که طرف برای هر کاری چند سال بدود و از جاهای بیخود مجوز و استعلام دریافت کند.
تا این کارها را دولت انجام ندهد و تا مردم تولید را در دست نگیرند ما این مشکلات را داریم. بیکاری، تورم، فساد، رشوه و غیره را داریم. وقتی کار دست مردم باشد رشوه جایگاهی ندارد. اصل کار این است که دولت از اقتصاد واقعی که برشمردم، خارج شود و تمرکز بر اقتصاد مالی و بانکی داشته باشد.
پولدار وقتی سود سپرده میگیرد، دنبال تولید نمیرود
در کشوری که سپرده بانکی برای پولدار صرف میکند تولید معنی ندارد. همینی میشود که الان شاهد هستید. چرا در ژاپن اصولاً سپرده بهره ندارد، مالیات هم دارد؟ در اروپا حداکثر تا 4 درصد است. باید دولت سیاستی ایجاد کند که آن که پول دارد دنبال تولید برود. اجباراً دنبال تولید بروند.
دولت باید برای عدهای که پول دارند و میتوانند کار کنند بازار کار فراهم کند، موانع را برطرف کند، تسهیلات در اختیار آنها قرار دهد و عدهای که پول دارند و نمیتوانند کار کنند دولت باید پولهای این افراد را جمع کند و کارهای بزرگ انجام دهد و به آنها هر چقدر میخواهد سود دهد. آنها وارد بازار نشوند.
بانک دولتی تماس گرفته که سود 27 درصد میدهیم!
هر چند قانون گذاشته میشود که بانکها سود 17 درصد داشته باشند، اما میبینیم امروز بانک دولتی تماس میگیرد که 27 درصد سود میدهم. وقتی این طور 27 درصد سود میدهند کدام کار ایجاد میشود؟ با سود 27 درصد کالا تولید نمیشود. اگر هم تولید شود قابل رقابت با هیچ جای دنیا نیست. ما باید موانع کسب و کار مردم را برداریم. بسترهای اقتصادی را آماده کنیم. اجازه دهیم مردم کار کنند و در آن زمان از بیکاری، فساد، تورم فاصله میگیریم.
این میل به تصدیگری در تمام دولتها هست. الان ما در دولتهای مختلف میبینیم حتی برای فدارسیونهای ورزشی، رئیس با پیشنهاد دولت انتخاب می شود، نمونه آن در انتخابات اخیر کمیته ملی المپیک همچون گذشته مشاهه شد. دولت های حاکم حاضر نیستند هیچ جایگاهی را از دست بدهند به خاطر مخالفتهایی که ممکن است انجام بشود. حاصل آن، این است که دولت برای مجلس کار میکند، برای فدراسیونها کار میکند، برای صنایع کار میکند، برای بخشهای مختلف کار میکند تا همه زیر نظر دولت باشند. به این خاطر که میگویند اگر در اختیار رقیب باشد برای ما مانعتراشی میکند.
به نظر میرسد این فرهنگ سیاسی که در کشور وجود دارد، مشکل دارد. ملاحظه کردید که اخیرا گفتند سرمنشا اعتراضات اخیر مشهد برخی مخالفان دولت به لحاظ سیاسی بوده اند، هدف هم اعتراض به دولت بود. هر نهادی میتواند این کار را انجام دهد و اعتراض فی نفسه هیچ مشکلی ندارد، ولی دیدید که در ادامه سواستفادهها انجام شد. برای این فرهنگ غلط سیاسی باید چه کرد؟
دولت موانع کسب و کار مردم را بردارد
من فکر میکنم الان بهترین نقش را میتواند مجلس بازی کند. خود دولت درباره موانع کسب و کار مردمی صحبت کرد و وقتی وزیر اقتصاد، آقای طیبنیا بود این گزارش بدست دولت رسید و 1508 مصوبه، قانون، مقررات، تصویبنامه، آئیننامه مانع کسب و کار مردمی بود.
این بدنه بزرگ دولت که حقوق میگیرد. هم میل به افزایش خود دارد و هم میخواهد خود را نگه دارد. یعنی اگر این موانع را بردارند آن آقا باید چه کند؟ دولت این بار در مورد سهام خود 50 درصد از نیروها را برای کار بفرستد. کاری که در مالزی انجام دادند و موفق هم بود.
اقتصاد تنها با جلوگیری از تصدیگری دولت و کوچک شدنش درست میشود
اگر این کار را بکنند و مجلس دولت را کوچک کند و برای تصدیگری دولت مانع ایجاد کند، درست میشود. ما هر بار با هم مصاحبه میکنیم و همین حرفها را بدتر میزنیم. برای شرکت هواپیمایی ملی ما –هما- چند فروند هواپیما آوردند ولی این شرکت 11 هزار نیرو دارد، 11 هزار بازنشسته دارد. فرض کنیم 9 هواپیما دیگر اضافه کرده باشند. شاید در کل بیست و چند هواپیما داشته باشد؛ اینها چطور میتوانند 22 هزار نفر را در ماه حقوق بدهند؟ بهتر است که اصلا هما را منحل کنند.
کارکنان این شرکت را چه کنند؟ این مشکل را در ایران خودرو هم داریم. در سایپا هم داریم.
ایرانخودرو، هما و سایپا را به بخش خصوصی واقعی بدهند، مشکلاتشان حل میشود
اگر همین جاها را واقعا به بخش خصوصی بدهند، درست میشود. تاجری به تاجر دیگر که رشوه نمیدهد. با هم رقابت میکنند. در هر صورت تا تصدیگری دولت برطرف نشود مشکل پابرجا است. همواره تصدیگری دولت هم افزایش مییابد و همه میگویند، اما باید یک نفر از این جوی بپرد.
قانون انقلابی که مجلس باید برای رفع مشکلات اقتصادی تصویب کند
مجلس یک قانون انقلابی برای جلوگیری از تصدی گری دولت و کوچک شدنش تصویب کند. تا تصدیگری دولت وجود دارد، فساد، گرانی، کمبود و غیره وجود دارد و اقتصاد مقاومتی هم معنایی نخواهد داشت. آن اوایل که به بنیاد رفتم به کارخانهها 5 اصل را گفتم. گفتم افزایش تولید، بهبود کیفیت، تولید برای صادرات، بدون افزایش قیمت باشد. اگر توانستید این کار را انجام دهید و سود شما از این مبلغ بالاتر شد به شما سهم میدهم.
خیلی از کارخانههای بنیاد که سال قبل زیانده بودند از آن سال بعد سودده شدند. بنیادی که وقتی به آن ورود پیدا کردم، هیچ سودی نداشت، در آن زمانی که ارزش پول فرق میکند، به درآمدهای میلیاردی رسید و همه صرف جانبازان و محرومین میشد.
لذا بخش خصوصی باشد به افرادی که برای او کار میکنند، سود میدهد و از آن کار میکشد و بازار خارجی پیدا میکند. همه کار دست دولت است، در حالی که باید در دست مردم باشد.
الان با توجه به شرایطی که اشاره شد و مشکلاتی که ذکر گردید، شما به عنوان کسی که در نهادهای بزرگ اقتصادی همانند بنیاد مستضعفان فعالیت داشته اید، آینده اقتصادی کشور را چطور میبینید؟
سپاه، بنیاد و ستاد اجرایی هم باید کار را به مردم بسپارند
یکی از چیزهایی که همیشه گفته شد که دولت و همه نهادهای شبه دولتی از کارهایی که مردم میتوانند انجام دهند خارج شوند. بنیاد باشد، خارج شود، ستاد اجرایی است باید خارج شود. سپاه است باید خارج شود، هر کجا که کار از دست مردم برمیآید باید خارج شوند.
توصیههای رفیقدوست به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء
چند سال پیش با فرمانده قرارگاه خاتم صحبت میکردم گفتم وقتی شما پیمانکار هستید، هیچ پیمانکاری با شما قدرت مقابله ندارد. گفتند ما تصویب کرده ایم در پروژههای کمتر از هزار میلیارد تومان وارد نشویم. شاید الان لازم باشد در پروژههای کمتر از 50 هزار میلیارد تومان وارد نشوند. اجازه دهید مردم کار کنند.
کارهایی که مردم نمیتوانند انجام دهند یا نمیخواهند انجام دهند را این نهادها انجام دهند. باید توده مردم در اقتصاد وارد شوند. نه این که عده کمی با بودجه کمی که دارند این کارها را انجام دهند.
چطور این انجام شود؟
مجلس میتواند با قانونگذاری جلئی خصولتیسازی را بگیرد
مجلس باید قانون تصویب کند. قرار است سهام فلان شرکت در بین مردم توزیع شود دو شرکت نیمه دولتی آن را خریداری نکنند. این کار را منع کنند. خلاف قانون بدانند و با آن مبارزه کنند.
دولت خود الان مشکلات اقتصادی مردم را بیشتر و بیشتر میکند. آخرین مورد بستن سامانه ثبت سفارش خودروی خارجی بود. طرف خودروی خارجی را 5 سال پیش 100 میلیون خریداری کرده است و الان این را 150 میلیون تومان برای فروش گذاشته است و این بهم ریختگی اوضاع اقتصادی بخش مهمش به خاطر اشتباهاتی است که دولت انجام می دهد. حالا موضوعاتی هم بگوش می رسد درباره ایجاد یک رانت 102 هزار میلیاردی ناشی از همین اقدام. برای مقابله با این رانت باید چه کرد؟
راهحل مشکلات فعلی اداره انقلابی کشور است
آقا فرمودند مملکت باید انقلابی اداره شود و فرمودند من هم انقلابی هستم و دیپلمات نیستم. نسخه حل مشکل اقتصادی را اقتصاد مقاومتی، اشتغال و تولید عنوان کردند. همه عقلای مملکت بنشینند و ببینند غیر از این که مملکت دوباره انقلابی اداره شود چارهای هست؟ ما چند سال مملکت را انقلابی اداره کردیم. در همان زمان کشور ما با همه جای دنیا تفاوت دارد.
کار انقلابی باید از مجلس شروع بشود
ما ساختمانی را 30 ساله میسازیم و برخی کشورها همین را در 8 ماه میسازند. کار ما از ابتدا ضرر و استهلاک است. باید روح انقلابی برگردد. باید مدیران انقلابی نترس سرکار گذاشته شوند. باید عده ای را بیاورند که معتقدند دولت کوچک شود و کار دست مردم داده شود. چه کسی باید انجام دهد؟ من معتقدم باید از مجلس شروع شود؛ چون دولت این کار را انجام نمیدهد. قوه قضائیه هم کار دیگری دارد.
ما در مملکت خود قانون کار داریم. این قانون کار بهترین قانون برای حفظ وضع موجود است. هیچ انگیزهای در آن برای ایجاد کار ندارد. این مزیت را نگه دارند، اما راه باز کنند فردی که احتیاج دارد و برای همین قانون کارگر نمیگیرد، کارگر بگیرد.
اینها راههایی است که میتوان استفاده کرد. بیاییند تا 10 نفر را از قانون کار معاف کنند. برای آن قانون خاص بگذارند. نه این که فرد میخواهد به هر دلیلی قطع همکاری کند، اما نمیتواند. چه میکند؟ کار خود را کم میکند. کاری میکند که کارگر خود بگذارد و برود. باید تشویق شود که کارگر بخواهد و کارگر با اشتیاق کار کند و به حق خود برسد و بهتر از این زندگی کند و اصل زحمت را کارگر میکشد و باید حق خود را بگیرد، اما کار کند و حق خود را بگیرد.
اشاره کردید کشور در برههای انقلابی اداره میشد و الان انقلابی نیست. چه برههای انقلابی بود؟
اول انقلاب، انقلابی بود.
چه سالهایی بود؟
پل 14 کیلومتری را در جنگ 16 روزه ساختیم
من نمیتوان خط بکشم. در جنگ پلی به نام پل خیبر ساخته شد که 14 کیلومتر بود. زمان چقدر بود؟ 16 روز بود. فکر کنید الان بخواهد این پل ساخته شود چند سال طول میکشد؟
آزادراه تهران-شمال ساخته شد دیگر!
حکایت رفیقدوست از چرایی طولانی شدن ساخت آزاد راه تهران-شمال
بله. زمان بنده قرارداد اتوبان تهران-شمال بسته شد. در مقابل آن دولت موظف شد در پهنه شمالی تهران و در شمال به جای پول آزادراه به بنیاد زمین بدهد. با یک رقم بسیار کمی که محاسبه شد منهای جلوگیری از تلفات انسانی که هر نفر به اندازه جاده تهران-شمال ارزش دارد، ظرف سه سال پول این جاده از استهلاک لاستیک و سوخت و خودرو تامین میشود.
یکباره دولت عوض شد. این زمان آقای هاشمی بود. دولت بعدی (دولت خاتمی) گفت این قرارداد بنیاد به ضرر دولت است و ما نمیخواهیم. آن زمان به یاد ندارم چقدر مبلغ پیشبینی کرده بودیم. الان با هزار برابر آن در حال ساخت است. حالا چه زمانی ساخته شود، خدا میداند!
اخیرا مطلبی را در سایت تابناک نوشتیم که در نقد همین فاصله گرفتن از روحیه انقلابی بود. به نظر من مدیران و مسئولین ما هر چقدر از انقلاب فاصله گرفتیم به جای این که به تجربیات آنها اضافه شود و عملکرد بهتری داشته باشند، عملکرد نامناسبتری به جا گذاشتند. نمونه آن برنامهنویسی و بودجه نویسی سالانه است. هر سال کسری بودجه داریم یا خیلی از بودجهها محقق نمیشود. مشکلات زیادی از ناحیه همین بودجه نویسی برای ما ایجاد شده است.
یک مثالی زدیم و گفتیم در فوتبال آقای علی دایی را با تمام تجربیات را گذاشتیم و تیم ملی را به جام جهانی نبرد و یک فردی را به نام کیروش را آوردیم و دو دوره بی دغدغه ما را جام جهانی میبرد و همه مشکلات را در این حوزه حل کرده است. برای اقتصاد هم همین است. شما موافقید که برای برنامهنویسی مشاور خارجی بیاوریم. وقتی خودمان نمیتوانیم یا گوش به حرف کارشناس و اقتصاددان نمیدهیم، خب مشاور خارجی بیاوریم و از او بدون اینکه دخالت و اختیارات حاکمیتی داشته باشد، مشاوره بگیریم. به نظر شما میتواند چاره کار باشد؟
نیازی به مشاور خارجی در حوزه اقتصاد نمیبینم
در این که در مملکت خود افراد با تجربه داریم، مغزهای متفکر در بازرگانان متبحری داریم، شکی نیست؛ بنابراین به نظرم ما نیازی به خارجیان نداریم.
پس چرا مشکلات هر روز اضافه میشود؟
دولت برای بستن راه مردم است نه حل مشکلاتشان!
گوش نمیدهند. حتی در مناظره تلویزیونی آقای عسگر اولادی به عنوان تاجر 60 سال سابقه تجارت میگوید این راه است و طرف میگوید تو اصلا نمیفهمی! خارجی هم بیاوریم همین اتفاق میافتد. راهش اقتصاد مقاومتی است. راهش گذشتن از خیلی چیزهایی است که نمیگذریم. واقعا این دولت به این بزرگی برای چیست؟ برای این که راه مردم را ببندد.
دوای درد ما مستشار اقتصادی خارجی نیست
دوای درد ما مستشار خارجی نیست. حتی در مورد فوتبال هم میتوانستیم از داخل استفاده کنیم. حرف گوش نکردند والا میشد. من معتقد نیستم آقای کیروش آمده انقلاب کرده است. در مورد اقتصاد در کشور واقعا مغزهای بزرگی داریم، اما همان را فلج میکنیم.
اما وقتی مرغ همسایه برای ما غاز است همان بهتر که استفاده کنیم.
من قبول ندارم و هیچگاه به این معتقد نیستم چون او برای ما کار نمیکند.
موضوعات اقتصادی به طور کامل بررسی شد. عوارض سیاسی اتفاقات اخیر را بفرمایید. سال گذشته دو و نیم میلیون گردشگر داشتیم که امسال به واسطه این اتفاقات ریزش میکنند یا همین اتفاق در جذب سرمایهگذاران خارجی هم رخ میدهد. شما عوارض سیاسی اتفاقات اخیر را چطور ارزیابی می کنید؟
آمریکا، صهیونیسم و عربستان پشت پرده سوء استفاده از اعتراضات اخیر بودند
من معتقدم پشت پرده همه این سواستفاده از اعتراضات مردم که تبدیل به اغتشاش شد، برنامهریزی دقیق و مدون آمریکا و صهیونیسم و عربستان بود. البته آنها خیلی امید داشتند اما الحمدالله ملت ما هوشیار بود و مقابله خودجوشی با آن داشتند و برای من لذت بخش بود بدون این که دولت اعلام کند.
آنها با دقت به جای این که از تهران شروع کنند، از شهرستانها شروع کردند و راهپیماییها هم از شهرستانها شروع شد.
اینکه اشاره کردید از شهرستان ها راهپیمایی را شروع کردند، به نظر شما پروژه سوریسازی که بعضاً در تحلیلها عنوان شد مدنظر بود؟ چون سوریه هم چنین مدلی پیاده شد؛ یعنی اعتراضات از شهرهایی غیر از پایتخت شروع شد.
اتفاقات اخیر برای گرفتن ثبات از ایران بود
آنها میخواستند ثبات از ایران گرفته شود. ایرانی که با مدیریت غیرقابل مشاهده در هیچ جای دنیا، منطقه را اداره کرد. یعنی امریکاییها 11-10 سال پیش به این منطقه آمدند و خود در افغانستان و عراق حاضر شدند. به قول رئیسجمهور امریکا در مدت این 11 سال 6 هزار میلیارد دلار هزینه کردند و افغانستان و عراق را دو کشوری کردند که نفوذ ایران در آنجا کاملاً مشخص است.
بعد گفتند ما خود در منطقه نمیرویم و جنگ نیابتی ایجاد میکنیم. زمان بوش، خانم آلبرایت اعلام کرد ما نیرویی را در منطقه به کار میگیریم که خودشان بجنگند. اعلام نکردند چیست. یک دوره گذشت و خانم هیلاری کیلینتون رسماً اعلام کرد ما نیرویی با 4 میلیارد دلار در منطقه ایجاد کردیم که بعد سرنخها پیدا شد.
برنامهریزی ایران عراق و سوریه را از طراحی آمریکا نجات داد
اگر ماههای اتفاقات سوریه و عراق را ببینید چیزی از عراق و سوریه خارج از دست داعش باقی نمانده بود. یک بغداد در عراق بود، یک دمشق در سوریه بود که نیمی از دمشق را هم گرفته بودند. این جمهوری اسلامی و رهبری این نظام بود که با هوشیاری کامل وارد صحنه شد و مدیریت کرد.
خیلی از مسلمانان دنیا، افغانیها، پاکستانیها خیلی کمک کردند، ولی مدیریت و برنامه دست ایران بود و این باعث شد تمام سرمایهگذاریها به جایی رسیده که در منطقه جز گروه تروریستی که ممکن است چند انفجار انجام دهد، چیزی باقی نمانده است.
این اغتشاشات را میخواستند به گونهای شود که حواس ما پرت شود. الان یمن در وضعیت بسیار بدی قرار دارد، اما قدرتمند باقی مانده است و میگویند اینها اثر و کمک ایران است. بحرین همین طور است. لبنان و سوریه و عراق هم چنین است.
میخواستند ایران به عنوان قدرت برتر منطقه بیثبات باشد
ایران به عنوان قدرت برتر منطقه نباید به ثبات میرسید که الحمدالله نقشه آنها باطل شد و ما قدرتمندتر در منطقه شدیم. همین کشورها دیدند با آشوبهایی که درست شد ایران پیروز بیرون آمد، روی آنها اثر مثبت میگذارد.
ابرقدرت منطقه هستیم
از نظر سیاسی ما در بهترین موقعیت هستیم. ابرقدرت منطقه هستیم و روزبهروز قدرتمندتر میشویم. اثرات خوبی در آینده در اقتصاد کشور خواهد داشت.
عوامل سیاسی داخلی که بعضاً در این اتفاقات مشارکت داشت توضیح بفرمایید. عنوان شد تحرکات رئیسجمهور سابق و اطرافیان آن دخیل بود و نهادهای اطلاعاتی از جمله سپاه اعلام کرد در حال بررسی این مسئله هستند. شما اطلاعات بیشتری از این موضوع دارید؟
برخورد رئیسجمهور سابق در اتفاقات اخیر خیانتآمیز بود
البته من هم برخوردی که رئیسجمهور سابق و اطرافیان در مقابل سیاستهای کلی نظام انجام دادند را بسیار خیانتآمیز و مضر به حال مملکت دانسته و بیاثر در این قضایا نمی دانم ولی اطلاعات کاملی ندارم. ولیکن بقیه بقایای مخالفین نظام که نه اصلاحطلب و نه اصولگرا هستند، کاملا دستشان رو شده است.
به برخی از اشخاص که اصرار دارند همه کسانی که در این قضایا دستگیر شدند، آزاد شوند، شک ایجاد میکند. بالاخره عدهای کاملاً با فیلمهایی که از آنها در دست است متهم هستند و عده زیادی را گرفته بودند و بررسی کردند و آزاد هم شدند. اقلیتی که باقی ماندند را برخی اصرار دارند آزاد شوند، این امر شک برانگیز است تا مشخص نشود چه کسانی نقش داشتند.
باید مواظب باشیم رودست نخوریم
دست منافقین، دست سلطنتطلبان، دست ضد مذهبیها کامل مشخص بود. جهات سیاسی با نظام باید در جریان باشند که از ضدانقلابی که بقایای آن در کشور وجود دارد رودست نخورند.
بحثی در ارتباط با قربانیان احتمالی اتفاقات اخیر وجود دارد. به ضعفهای اقتصادی مسئله اشاره شد. پیشنهادی دارید درباره این که تغییراتی در دولت از این بابت انجام شود تا کاراتر و کارآمدتر شود؟
دولت دوازدهم نسبت به گذشته تقویت نشد، تضعیف شد!
در تغییرات دولت تقویتی ندیدم. بعضاً قدری تضعیف هم مشاهده شد. اوایل انقلاب سفری به ترکیه داشتم، آنجا تظاهرات عظیمی بود. از مردم پرسیدم این تظاهرات برای چیست؟ همه میگفتند آشپزخانه! پرسیدم منظور چیست گفتند وضعیت غذای مردم منظور است. غذا گران شد و مردم اعتراض داشتند.
دولت باید الان برای آن مقدار از نیاز مردم که جنبه روزانه دارد فکری کند. کسی که پول دارد برای او فرقی ندارد هر چه شود. پول دارد میوه میخرد و کاغذ دست میوهفروش میدهد و صندوق عقب ماشین او میگذارند و اصلا نمیداند چه چیز و چند کیلو است. آن کسی که میخواهد برای بیماری فرزند خود یک کیلو لیمو بخرد، وقتی قیمت را میپرسد تعجب میکند. وقتی میبیند نان او گران میشود، میماند!
دولت هرکاری لازم است برای اقشار ضعیف جامعه انجام بدهد
یکی از بستگان من تعریف میکرد به مغازه قصابی که رفته بوده، یک خانم متشخصی آمده و 50 هزار تومان داده و یک کفه دست گوشت دریافت کرده است. گفت او بیرون مغازه ایستاد و نگاه به گوشت و نگاه به کیف خود میکرد. دولت برای این قشر فکری کند. اجازه ندهد تحت تاثیر هر عاملی قرار گیرد. ممکن است هزینه داشته باشد، ممکن است سیاستگذاری داشته باشد. ممکن است دوباره بخواهیم یارانه پرداخت کنیم. هر کاری باید انجام شود تا در این زمینه به مردم کمک شود.
تغییرات را پیشبینی میکنید؟
نمیدانم، شاید.
به نظر اگر لازم است تغییری صورت بگیرد، در چه حوزهای باید انجام شود؟
ادغام وزارت صنعت با تجارت اشتباه بود
در حوزه اقتصاد باشد. باید افراد کارآمد باید باشند. یکی از اشتباهات در دولت قبل ادغام صنعت با تجارت بود. این باید دوباره جدا شود، الان نه صنعت داریم و نه تجارت! دولت باید این کار را انجام دهد. باید تجارتدان بر سر تجارت و یک صنعتدان بر سر صنعت قرار دهد.