«یک گلدان عتیقه دارم و میخواهم آن را به خانه مادربزرگم ببرم اما به تنهایی نمیتوانم و نیاز به کمک دارم.» مرد شیشهای با گفتن این جمله طعمههایش را که پسران دانشآموز بودند فریب میداد تا نقشه شوم خود را عملی کند.
به گزارش همشهری، چند روز پیش پسر 10سالهای همراه پدرش به اداره پلیس رفت و گفت در دام یک مرد موتورسوار گرفتار شده است.او وقتی مقابل افسر کلانتری نشست تا جزئیات 2ساعتی که گروگان مرد موتورسوار بود را بازگو کند، دست و پایش شروع کرد به لرزیدن. با وجود اینکه چند روز از ماجرا گذشته بود اما هنوز مضطرب و وحشتزده بود.
پسربچه 10ساله گفت: «صبح زود بود و مثل همیشه از خانه مان در غرب تهران خارج شدم تا به مدرسه بروم. در بین راه یک موتورسوار به سمتم آمد. مردی جوان بود و ظاهر خوبی داشت. او یک گلدان در دستش بود که میگفت عتیقه است و قصد دارد آن را به خانه مادربزرگش ببرد اما بهتنهایی نمیتواند این کار را انجام دهد و نیاز به کمک دارد. میگفت خانه مادربزرگش چسبیده به مدرسه ما. میگفت هم مرا به مدرسه میرساند وهم کمکش کردهام.»
پسربچه 10ساله ادامه داد: با چربزبانی اعتمادم را جلب کرد و من از همه جا بیخبر و صرفا برای کمک به مرد جوان ترک موتورش نشستم، گلدان را در دست گرفتم و مرد جوان راه افتاد. او مسیر را اشتباهی رفت، اعتراض که کردم سرعتش را بیشتر کرد و گفت: «اگر حرفی بزنی موتور را به کنار جدول میکوبم و هر دو میمیریم.» من هم دیگر جرأت نکردم حرفی بزنم. همین شد که او مرا به کانال آبی در حوالی تهران برد و در آنجا با تهدید مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. فکر میکنم 2ساعت گروگان او بودم و مرد شیطانصفت دوباره مرا سوار موتورش کرد و در بین راه کنار پارکی روی شمشادها پرتم کرد و متواری شد.
شکایتهای سریالی
با اعلام این شکایت، گروهی از کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران با دستور قاضی سهرابی، بازپرس شعبه نهم دادسرای جنایی تهران تحقیقات خود را در این خصوص شروع کردند تا ردی از متهم بهدست آورند. همچنان که بررسیها در این خصوص ادامه داشت، چند شکایت مشابه دیگر پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت که نشان میداد مرد موتورسوار بهصورت سریالی، طعمههایش را که پسران دانشآموز بودند در اطراف مدرسه شکار میکند و آنها را به کانال آبی در اطراف تهران میکشاند، پس از آن پسربچهها را مورد آزار و اذیت قرار میدهد و بعد رهایشان میکند.
سرنخی برای دستگیری
4 شکایت مطرح شده بود وهنوز ردی از موتورسوار فراری نبود. پنجمین شکایت اما کمی متفاوت بود، چرا که پسردانشآموز میگفت مرد متجاوز که گلدان چینی بهدست داشته اینبار سوار بر پراید بوده است. همین کافی بود تا مأموران راهی محل حادثه شوند و در اطراف آنجا دوربین مداربستهای پیدا کنند که شماره پلاک خودرو را ثبت کرده بود و این سرنخی شد برای دستگیری متهم 30ساله. او مهدی نام دارد و دیروز برای بازجویی به دادسرای جنایی تهران منتقل شد. مهدی که اعتیاد به شیشه دارد به قاضی سهرابی گفت: مدتی است که بهخاطر مشکلاتم شیشه مصرف میکنم.
از وقتی به مواد روی آوردهام توهمات عجیبی به سراغم میآید و اصلا متوجه رفتارهایم نیستم. وی ادامه داد: یکی از روزها که مواد زیادی مصرف کرده بودم، یک گلدان برای مادربزرگم خریدم، دربین راه پسربچهای را دیدم و از او خواستم کمکم کند، اما اصلا نمیدانستم چه میکنم. وقتی پسربچه ترک موتور نشست و گلدان را در دستش گرفت، ناگهان دچار توهم شدم، انگار صدایی میشنیدم که مرا کنترل میکرد و رفتارهایم خارج از ارادهام بود. همین شد که هروقت شیشه میکشیدم، دست به ربودن پسران دانشآموز میزدم و وقتی بهخود میآمدم همهچیز را فراموش میکردم.
براساس این گزارش، تاکنون 5پسر دانشآموز که بین 10 تا 16سال سن دارند به دام این مرد شیطانصفت گرفتار شدهاند و تحقیقات برای شناسایی شاکیان احتمالی دیگر ادامه دارد.