آذرماه ۹۳ بود که «کوشکی» و «دلبر» دو یوزپلنگ آسیایی نر و ماده که مدتها در میاندشت خراسان شمالی و خارتوران سمنان در اسارت زندگی کرده بودند، با وجود مخالفتهای مستدل بسیاری از کارشناسان حیات وحش به دستور معصومه ابتکار، رئیس وقت سازمان حفاظت محیط زیست به فضایی فنسکشیشده در پارک پردیسان تهران منتقل شدند تا آن گونه که مسئولان پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی امید داشتند، تولد تولههای حاصل از جفتگیری آنها گامی در جهت نجات نسل این گربهسان ارزشمند از ورطه انقراض به شمار رود.
چند ماهی گذشت و زمزمههایی از جفتگیری کوشکی و دلبر تنها یوزپلنگهای آسیایی در اسارت منتشر شد تا سرانجام در دوم اردیبهشت ۹۴، علی ﺍﺻﻐﺮ ﻣﻄﻬﺮﯼ، ﻣﺪﯾﺮﮐﻞ ﺣﻔﺎﻇﺖ ﻣﺤﯿﻂ ﺯﯾﺴﺖ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺷﻤﺎﻟﯽ، زادگاه دلبر، در گفتوگو با رسانهها خبر از بارداری دلبر داد و موجی از شادمانی در میان دوستداران حیات وحش پدید آورد.
اما چند روزی از انتشار این خبر نگذشته بود که ایمان معماریان، دامپزشک پارک پردیسان و مسئول مستقیم معاینات و مراقبتهای دامپزشکی از این دو یوزپلنگ ضمن تکذیب خبر بارداری دلبر با بیان اینکه خودش نیز اخبار باردار بودن دلبر را از رسانهها شنیده است، اعلام کرد: منبع این خبر نادرست بعضا افرادی هستند که پس از انتقال دلبر و کوشکی به تهران، حتی یک بار هم به دیدن آنها نیامدهاند.
اما هومن جوکار، مدیر پروژه حفاظت از یوز سرانجام به واقعیتی تلخ اقرار کرد: سقط جنین دلبر بر اثر عفوت رحم. حقیقتی که ابتدا سعی شده بود با تکذیب خبر بارداری دلبر پنهان بماند.
اکنون بیش از دو سال از انتقال این دو یوز مشهور به پایتخت میگذرد، اما خبری از تکثیر یوز در اسارت که هدف اصلی از انتقال این دو یوز به تهران بود نیست. به علاوه چندی پیش، هومن جوکار در گفتوگو با رسانهها با تأکید بر اینکه طبق آخرین معاینات انجام شده روی دلبر، هیچ گونه مشکل رحمی دیده نشده و یوزپلنگ در سلامت کامل به سر میبرد، یادآور شد: حدود دو سال و نیم پیش که دلبر وارد پردیسان شد، سقط جنین داشت که معاینهها نشان داد، عفونت رحم دارد و ممکن است سقط به این علت بوده باشد؛ البته گویا با توجه به طبیعت یوزپلنگهای جوان معمولا در اولین زایمان ممکن است مشکلاتی مانند عفونت رحم ایجاد شود که بعد از معاینه مشخص شد دلبر نیز دچار عفونت رحمی شده است. بعد از آن دلبر در چندین نوبت دارو دریافت کرد و بعد از پایان دوره درمان و انجام معاینههای کامل مشخص شد که درمان کامل شده است و دیگر مشکلی ندارد و تا امروز نیز هیچ مشکلی مبنی بر عفونت رحمی مشاهده نشده است.
جوکار، همچنین از تلاش یک گروه آلمانی برای بارور کردن دلبر به روش لقاح مصنوعی سخن گفت که تا به امروز محقق نشده.
«ایران» نمادی از ناتوانی در برقراری امنیت در زیستگاههای یوز
انتقال بیحاصل کوشکی و دلبر به تهران، که به دلیل آلودگی هوا، آلودگی صوتی و عدم تطابق با زیستگاه یوزپلنگ، همواره مورد انتقاد واقع شده بود، اما پایان ماجرای نگهداری از بازماندگان اندک نسل یوزپلنگ آسیایی در کشور نیست. ماه گذشته بود که توله یوزپلنگی که توسط متخلفان به یکی از شهروندان تهرانی فروخته شده بود، به پارک پردیسان تهران تحویل داده شد تا ناتوانیها در ایجاد امنیت در زیستگاههای یوز را به نمایش گذارد. یوزپلنگی که از زیستگاهش ربوده شده و پس از دستبهدست شدن توسط سودجویان به یک شهروند تهرانی فروخته شده بود. شهروندی که سرانجام با پیگیری یکی از دوستداران حیات وحش، توله یوزپلنگ را به سازمان حفاظت محیط زیست تحویل داد. توله یوزپلنگ نری که ایران نام گرفت و همسایه کوشکی و دلبر شد.
آذر ماه سال جاری بود که «آن ماری کارسون» معاون نماینده مقیم دفتر برنامه عمران سازمان مللمتحد در ایران سازمان ملل در نشست کمیته راهبردی یوزپلنگ که در سازمان حفاظت محیط زیست برگزاری شده بود، از پایان حمایت مالی شانزده ساله سازمان ملل از پروژه حفاظت از یوزپلنگ خبر داد. پروژهای که علیرغم کمکهای دو میلیون دلاری سازمان ملل طی ۱۶ سال ظاهرا حالا دیگر سازمان ملل توجیهی برای حمایت از آن پیدا نمیکند، چون از آمار تقریبی، غیرمستند و ضد و نقیض ارائه شده از جمعیت یوز که بگذریم و جمعیت یوزپلنگهای شناساییشده را معیار قضاوت قرار دهیم به کاهش قابل توجه تعداد یوزپلنگهای شناساییشده در دهه نود نسبت به دهه هشتاد میرسیم. آن هم در حالی که امکانات شناسایی یوزپلنگ که افزایش تعداد دوربینهای تلهای یکی از آنهاست در دهه نود بهبود یافته. اما گزارشهای مستند حکایت از آن دارد که با خالشناسی تصاویر به دست آمده از زیستگاههای یوز در دهه هشتاد، ۸۲ یوزپلنگ بالغ شناسایی شده. عددی که نه تنها توسط کارشناسان خارجی و مدیران سابق پروژه بلکه پیشتر توسط هومن جوکار، مدیر کنونی پروژه یوز هم تأیید شده. در حالی که طبق اظهارات مسئولان پروژه یوز در دهه نود تنها ۲۶ یوزپلنگ بالغ شناسایی شده است.
مرکز تحقیقات و نگهداری از یوزپلنگ ایرانی؟
مدتی است صحبتی از پروژه حفاظت از یوز که البته دیگر بینالمللی هم نیست به گوش نمیرسد. به علاوه از کمپینی که شهریور سال جاری به مناسبت روز ملی حفاظت از یوز اعلام وجود نمود و هدف خود را جمعآوری ۸۰۰ میلیون تومان اعانه مردمی برای خرید آغلهای پارک ملی توران عنوان کرد هم خبری به گوش نمیرسد. کمپینی که با مشارکت پروژه حفاظت از یوز و با هماهنگی معاونت محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست توسط یک مؤسسه خصوصی و یک بازیگر سینما تشکیل و موفق به جمعآوری بیش از ۶۰۰ میلیون تومان اعانه مردمی شد؛ اما پرسشهای بسیاری را که مطرح شده بود بیپاسخ گذاشت. پرسشهایی از این دست که با وجود مشکلات بسیاری از جمله کمبود جمعیت محیطبان در زیستگاههای یوز، که در مسیر حفاظت از یوزپلنگ وجود دارد چرا این کمپین تنها برای خرید چند آغل در پارک ملی توران راهاندازی شده؟ آیا حضور این چند گله دام و سگهایشان که به گفته موسسان کمپین، خطری برای جمعیت یوز محسوب میشوند، عامل اصلی انقراض یوز هستند؟ در پارک ملی توران در کل چند سگ گله وجود دارد و این سگها سالانه چند پلنگ قربانی میگیرند؟ آیا بهتر نیست بگوییم کاهش طعمه، کمبود جمعیت محیط بان و معدنکاوی در زیستگاههای یوز عوامل اصلی انقراض جمعیت یوز هستند و سگهای گله، عاملی ثانویه؟ آیا هدف اصلی از تلاش برای خروج دامداران از پارک ملی توران، تنها امن کردن این منطقه ارزشمند برای بقای یوز است؟
در نهایت آنچه اکنون از مقوله حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در کشور باقی مانده چیست؟ یک پروژه دولتی مهجور که ادامه آن در هالهای از ابهام قرار دارد؛ مؤسسهای خصوصی، که با روی کار آمدن ابتکار در سال ۹۲، شریک پروژه حفاظت از یوز معرفی شد، کمپینی، که با همکاری مشترک پروژهای دولتی و موسسهای خصوصی راهاندازی شده و ۶۰۰ میلیون تومان برای هدفی نامعلوم اعانه جمعآوری کرده و در نهایت مسئولانی در سازمان حفاظت محیط زیست که پاسخی برای این نابهسامانیها ندارند. اما در حالی که مدتی است، شنیدهها حکایت از دستگیری و بازداشت متولیان حفاظت از یوزپلنگ دارد، یک کانال تلگرامی تحت عنوان مرکز تحقیقات و نگهداری از یوزپلنگ ایرانی، که تا کنون جزئیاتی درباره آن اعلام نشده، تصاویر یوزپلنگهای پارک پردیسان را منتشر میکند.
انتقال بیحاصل کوشکی و دلبر به تهران، عدم توانایی برقراری امنیت در زیستگاههای یوز، کاهش جمعیت یوزهای شناساییشده، قطع همکاری شانزده ساله سازمان ملل با پروژه یوز و اقرار هومن جوکار، مدیر پروژه حفاظت از یوز به اینکه کمتر از پنجاه یوز در کشور باقی مانده، روایت تلخ و تاسفبار شکست ایران در حفاظت از بازماندگان اندک نسل یوزپلنگ آسیایی است. روایتی تلخ که شرح آن هر ایرانی و حتی هر دوستدار محیط زیست را سطح بینالمللی متأثر خواهد کرد؛ روایتی تلخ که به منظور انحراف افکار عمومی از عملکرد ناموفق متولیان حفاظت از یوزپلنگ در پس تصاویری چشمنواز از یک یوزپلنگ اسیر در پایتخت پنهان میشود.