در آستانه ورود انقلاب به چهل سالگی و ادامه گفت و گو با فرزندان و نزدیکان چهره های تأثیرگذار در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی به سراغ «دکتر سید علیرضا بهشتی» فرزند شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی رفتیم و با او پیرامون مسائل و موضوعات مختلفی از جمله نقش شهید بهشتی در پیروزی انقلاب تا پشرفت و پسرفت در این سال ها حاصل شده است، گفت وگو کردیم.
به گزارش «تابناک»؛ فرزند شهید بهشتی به تشریح نقش این شهید بزرگوار در پیروزی انقلاب اسلامی و خواسته هایی که او در پی پیروزی انقلاب به دنبال تحقق آن در جامعه بود اشاره می کند. او همچنین به چرایی «مظلوم خواندن» شهید بهشتی اشاره دارد و از برخی یاران و نزدیکان او که در حقش جفا کردند نیز انتقاد می کند و سپس پرسشی را مطرح می کند، مبنی بر اینکه «چرا پایگاه اطلاع رسانی بنیاد حفظ و نشر آثار شهید بهشتی حدود هفت سال است، بدون هیچ گونه توضیحی، فیلتر شده است؟»
برای دکتر بهشتی این گونه نوشتیم: «در آستانه ورود انقلاب اسلامی به چهلمین سالگرد ایجاد آن، درصددیم تا به گفت و گوی با فرزندان و نزدیکان چهره های اثر گذار و متفکران اصلی انقلاب بپردازیم تا از این طریق اهداف، تفکرات، ایده ها، منویات و خواسته های آنان را از این حرکت انقلابی و اسلامی بدون واسطه برای مردم بازگو کنیم. » او در پاسخ علیرغم فرصت ناکافی به صراحت 9 سؤال ما را پاسخگو بود.
آنچه در ادامه می خوانید، مشروح گفت و گوی حبرنگار «تابناک» با «دکتر سید علیرضا بهشتی» است؛
1ـ نقش شهید بهشتی در شکل گیری انقلاب اسلامی چه بود و مهمترین اقداماتی که ایشان پیش از انقلاب برای به ثمر نشستن این حرکت انجام دادند را اشاره بفرمایید؟
ارجاع به یک کتاب برای شناخت بیشتر شهید بهشتی
درباره نقش ایشان در شکل گیری نهضت و انقلاب زیاد صحبت کرده ام و دوستانی که مایل هستند در این باره به تفصیل اطلاع پیدا کنند را به آثار متعددی که در این زمینه منتشر شده ارجاع می دهم. از جمله، این روزها کتابی با نام «هفت مقاله در شناخت اندیشه سیاسی شهید بهشتی» منتشر کرده ام که به خصوص نوشتار اول آن می تواند در این زمینه کمک کند تا فهم دقیق تر و همراه با تحولات تاریخی و سیر زندگی ایشان به دست بدهد.
مهمترین اقدامات شهید بهشتی برای به ثمر رسیدن انقلاب
ولی آنچه می توانم به عنوان دو زمینه ای که ایشان در بیش از سی سال تلاش مصلحانه دوشادوش هم پیش می برد اشاره کنم، عبارت است از: بازخوانی اسلام به عنوان مکتب راهنمای انسان عصر حاضر در عرصه های فردی و اجتماعی و تلاش برای پرورش افراد و جمع هایی که با اعتقاد به اسلام به عنوان یک منظومه عمل و نظر، خود را وقف ساختن یک واحد اجتماعی نمونه اسلامی کنند. حضور محوری ایشان در کوشش های مطالعاتی جمعی مانند حلقه تحقیقاتی حکومت اسلامی؛ مطالعات توأماً عینی و نظری ایشان در زمینه زیربناهای نظام اقتصادی و کارکرد ارکان اقتصاد نوین مانند بانکداری، صنعت بیمه و تعاونی ها؛ تلاش ایشان در مرکز تحقیقات اسلامی به همراهی عالمان و فقهایی مانند مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی و آیت الله شهید دکتر باهنر در گروه اول و تأسیس دبیرستان دین و دانش قم، مدرسه منتظریه الشمس (حقانی)؛ مرکز اسلامی هامبورگ، اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا و امریکا و حزب جمهوری اسلامی را می توان در گروه دوم از مجموعه فعالیت های ایشان دانست.
شهید بهشتی اعتقاد داشت انسانها باید راه زندگیشان را خودشان انتخاب کنند
شهید بهشتی پیشرفت جامعه توسعه نیافته ایران را در توسعه همه جانبه (هم ابعاد مادی و هم ابعاد معنوی) انسان و جامعه انسانی جستجو می کرد. بر همین مبنا، ایجاد یک جامعه آزاد، مستقل و بر پایه عدالت اجتماعی بر اساس جهان بینی و انسان شناسی اسلام، کامل ترین راه حل برای دستیابی به جامعه انسانی که در آن، انسان ها آگاهانه و آزادانه راه زندگی خودشان انتخاب و برای تحقق الگوی زیستی که منتخب شان تلاش کنند، می دانست. ایشان می دید که نه نظام سرمایه سالار منحط معاصر و نه نظام کمونیستی که آن روزها اتحاد جماهیر شوروی، چین و کشورهایی مانند کوبا و ویتنام شمالی پرچمدار آن بودند، زمینه را برای رشد و تعالی توأمان مادی و معنوی انسان و تحقق انسانیتِ انسان موفق نبوده اند.
چرا شهید بهشتی به رژیم شاهنشاهی انتقاد داشت؟
نظام حاکم بر ایران آن زمان هم به جز ایجاد جامعه ای به لحاظ اقتصادی وابسته و به لحاظ اخلاقی در حال انحطاط، دستاورد پایداری برای پیشرفت ایرانیان در پی نداشت. اغراق نیست، اگر بگوییم ایشان سلطه انواع بی عدالتی ها در جامعه را از بزرگ ترین مشکلات جامعه ایرانی می دانست که رژیم شاهنشاهی حتی به رفع آنها اعتقاد نداشت، چه رسد به این که عملا کاری بکند.
انتقاد از بیتوجهی به اندیشههای شهید بهشتی توسط سیاستگذاران نظام
اساساً به اندیشه های ایشان، به خصوص توسط سیاستگذاران نظام، بی توجهی شده است. شاید به دلیل این که اهل خواندن و تأمل کردن نیستند، شاید هم به دلیل این که اساساً نظام تصمیم گیری در کشور ما چند دهه است که از کسب دانش های لازم برای پیشبرد آرمان های انقلاب مردم ایران در سال ۵۷ دور شده یا خود را مستغنی از این کار می داند. البته در مورد ترویج افکار شهید بهشتی هم باید گفت که مثل خود شهید بهشتی که مظلوم زیست و مظلومانه به شهادت رسید، مورد مظلومیت قرار گرفته و از این جهت می توان گفت که بهشتی مظلوم هم ماند.
چرا شهید بهشتی مظلوم بود؟
کافی است روزنامه های سال های ۵۷ تا ۶۰ را ورق بزنید تا ببینید چه هجمه وسیع و سازماندهی شده ای علیه افکار و شخصیت شهید بهشتی شکل گرفته بود. از تهمت هایی مانند سرمایه داری، داشتن همسری آلمانی و کاخ نشینی بگیرید تا اتهام هایی مانند انحصارطلبی، قدرت طلبی و خشونت طلبی که ورد زبان و قلم مخالفان ایشان بود و بخش های مهمی از جامعه هم ناآگاهانه باور کرده بود. «بهشتی، بهشتی، طالقانی را تو کشتی» بر در و دیوار شهر نوشته می شد و شعار «مرگ بر بهشتی» یکی از شعارهای اصلی تجمعاتی مانند ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ در دانشگاه تهران بود. تا آنجا که بسیاری از دوستان و نزدیکان دیروز بهشتی به انحاء مختلف به او جفا کردند.
امام خمینی(ره) این هجمه ناجوانمردانه را می دیدند، در حالی که می دانستند آقای بهشتی چه نیروی کارآمدی برای نظام و جامعه است. تصور این را بکنید که تشکلی مانند روحانیت مبارز که آقای بهشتی از بنیانگذاران آن بود، با ایشان رفتاری کرد که در یاد و دل همه دوستان و آشنایان ایشان همچنان زنده مانده است. دیگر مظلومیت از این بالاتر؟!
بنیاد حفظ آثار شهید بهشتی ریالی از بودجه دولتی نگرفته
ما به عنوان خانواده ایشان از هر کاری که از دستمان برمی آمده کوتاهی نکرده ایم. بیست سال است که بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی را بدون استفاده از بودجه های دولتی و در سخت ترین شرایط اداره کرده ایم که تا کنون ۲۳ جلد از آثار ایشان و ۱۵ تک گفتار، دی وی دی های صوتی و تصویری، و مانند آن را منتشر کرده ایم. در برپایی همایش ها و تشکیل میزگردها در مجامع دانشگاهی و فرهنگی مشارکت کرده ایم. در ارایه خدمات به محققان، دانشجویان، روزنامه نگاران، فیلمسازان و هنرمندان برای تدوین پایان نامه ها و تولید محصولات فرهنگی کوتاهای نکرده ایم. در شکل گیری و انتشار بیش از ده جلد کتاب درباره اندیشه های شهید بهشتی سهیم بوده ایم.
انتقاد از کمکاری صدا و سیما و رسانهها در ترویج تفکرات شهید بهشتی
کوتاهی اگر هست، از رسانه ها، از مراکز فرهنگی و تبلیغاتی و از سازمان ها و نهادهای دولتی و عمومی است. نگاهی به کارنامه صدا و سیما در سال های گدشته نشان خواهد داد تا چه اندازه در معرفی افکار شهید بهشتی به طور بی طرف و عمیق کار کرده یا نکرده است. ارتباط ما هم با جامعه تا آنجا که اجازه داشته ایم گسترده بوده است. بفرمایید وقتی سایت رسمی بنیاد شهید آیت الله دکتر بهشتی را نزدیک به هفت سال است بدون هیچ توضیح و توجیهی فیتلر کرده اند، چه کاری از دست ما برمی آید؟
این پرسش شما را فکر می کنم در در بخش های قبل پاسخ داده باشم.
انتقاد از عدم اجرای قانون اساسی و برخورد با منتقدان
شاید اگر امروز در میان ما بودند، بیش تر از همه به عدم اجرای کامل قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸ اعتراض می داشتند. مسلما نسبت به بخش مهمی از بازنگری هایی که در سال ۶۸ در قانون اساسی شد، به رفتاری که نسبت به منتقدان نظام شد، به بی توجهی که نسبت به حراست از حقوق و آزادی های شهروندان می شود، به عدم پایبندی کامل به اصل نه شرقی نه غربی در سیاست و مناسبات خارجی، به بی توجهی به برقراری عدالت اجتماعی، نسبت به رفتار حکومت با دگراندیشان، نسبت به رواج دروغگویی، فساد و ناکارآمدی در میان کارگزاران حکومتی، اعتراض و انتقاد می داشت. شهید بهشتی اگر بود نمی توانست نسبت به خودی و ناخودی کردن های مستمر و بی اعتنایی به افکار عمومی بی تفاوت بماند.
کارنامه انقلاب را باید به نقد مشفقانه گذاشت
کارنامه سی و نه ساله انقلاب را باید در عرصه عمومی به نقد و ارزیابی مشفقانه گذاشت. چرا می گویم نقد مشفقانه؟ برای این که قصدمان تخریب یکدیگر، تخطئه یک جانبه گذشتگان، یا اثبات الا و لابد خودمان نباشد. می خواهیم بدانیم کجا درست عمل کرده ایم و کجا نادرست عمل کرده ایم. می خواهیم گذشته، چراغ راه آینده باشد. نمی خواهیم با صرف بیان مشکلات، همه را یا دچار نومیدی کنیم یا عصیان.
پیش از آنکه دیر شود، باید اصلاحات بنیادین انجام بدهیم
هیچکس به جز خود ما نمی تواند کشور را از بن بست کنونی نجات بدهد. نه هیچ قدرت خارجی چنین کاری خواهد کرد، چون وظیفه ذاتی شان این است که به منافع ملی خودشان فکر کنند، و نه حتی هیچ منجی ماورایی. ما به این قانونمندی قرآنی اعتقاد داریم که «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم.» هدف، باید بازبینی، بازسازی و اصلاحات بنیادین در نظام تصمیم گیری کشور باشد، پیش از آن که دیر بشود.
باید نقاط پیشرفت و پسرفت انقلاب را مشخص کنیم
نمی توانیم بگوییم که انقلاب هیچ دستاوردی نداشته است. همین که جامعه ایرانی در میان همگنان خودش از بلوغ سیاسی بیشتر و اهتمام به آينده خودش برخوردار است، قطعا مدیون چهل سال تلاش برای بهبود وضعیت ایران است. با این همه، نسبت به دستاوردها باید با عدد و رقم و تجزیه و تحلیل علمی حرف زد، آن هم در یک گفت و گوی همگانی، آزاد و منصفانه، تا معلوم شود در کجا پیش رفته ایم و در کجا پس رفته ایم.