لیست سیاه سوداگران ارز، استیضاح برای خودکشیها، واکسیناسیون نظام با گفتوگوی ملی، ضرورت اصلاح قوه قضاییه، یادداشتهایی درباره سه گفتوگوی اخیر رئیسجمهور، نمایش دقایق آخر زندگی سیدامامی، ۲/۵ میلیارد دلار ایرانیها در جیب ترکیه و ضرورت خانه تکانی در اصلاحات از محورهایی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سهشنبه ۲۴ بهمنماه در حالی چاپ و منتشر شدند که موضوع همه پرسی، پیگیری یک خودکشی استاد دانشگاه در زندان و ارسال فهرست دلالان عمده ارز به سازمان مالیاتی و تحولات بازار ارز از محورهای برجسته آنها محسوب میشوند. همچنین نوشتههای تحلیلی پیرامون سخنرانی رئیس جمهور در راهپیمایی ۲۲ بهمن و حواشی اختتامیه جشنواره فیلم فجر و سخنان جنجالی حاتمی کیا از دیگر مواردی است که در شماره امروز روزنامهها مورد توجه قرار گرفته است.
روزنامه شرق تصویر همراه با لبخند روحانی را پس زمینه تیتر واکنشهای تند به پیشنهاد رفراندم در صفحه نخست خود قرار داده و در گزارشی از تاریخچه همه پرسی و طرح موضوع آن در سالهای پس از انقلاب اسلامی نوشته است. این روزنامه همچنین تیتر نخست خود را به گزارشی با تیتر «نمایش دقایق آخر زندگی سیدامامی» درباره حواشی مرگ استاد دانشگاه امام صادق در زندان اختصاص داده است.
روزنامه کیهان تیتر نخست امروز خود را با عنوان «مردم پای انقلاب ایستادهاند دولت در زمین دشمن بازی نکند» و ادامه انتقادها از سخنان حسن روحانی در راهپیمایی ۲۲ بهمن اختصاص داد. این روزنامه همچنین در ستون یادداشت روز خود، با همین رویکرد، سه سخنرانی و گفت وگوی اخیر روحانی را مورد نقد و انتقاد قرار داده است.
اعتماد که در شماره امروزش، موضوع ورزش و مدیریت در ورزش را سوژه اصلی نیم صفحه نخست خود قرار داده در گفت وگویی با وزیر ورزش و جوانان، تیتر «مثل شما بدبین نیستم» را انتخاب کرده و سرمقاله امروز اعتماد هم با عنوان «نگاه غیر ورزشی به ورزش» به قلم سعید فائقی نوشته شده است.
روزنامه ابتکار تیتر یک خود را از گزارش امروزش درباره انتقاد نمایندگان نسبت به اصول بر زمین مانده قانون اساسی با عنوان «میثاق فراموش شده» انتخاب کرده و سرمقاله نویس این روزنامه در مطلبی از ویژگیهای خاص راهپیمایی امسال ۲۲ بهمن و جنس سخنان مطرح توسط سخنران اصلی آن حسن روحانی نوشته است.
در ادامه تعدادی از یادداش ها، سرمقالهها و گزارشهای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
واکنش تند به پیشنهاد رفراندوم
روزنامه شرق در گزارشی با دادن این خبر که «سخنان روحانی مخالفت اصولگرایان را برانگیخت» نوشت: «قانون اساسی بنبستها را برداشته و ظرفیت بزرگی دارد و اگر در موضوعی با هم بحث داریم، باید به اصل ٥٩ مراجعه کنیم که طبق آن باید به آرای مردم مراجعه کرد». این عباراتی بود که حسن روحانی در راهپیمایی روز ٢٢ بهمن امسال بر زبان جاری و یک بار دیگر توجهات را به موضوع اصل ٥٩ جلب کرد. او گفت: «اگر جناحها اختلافی دارند، صندوق آرا را بیاوریم و هرچه مردم گفتند، عمل کنیم. اسلام، ایران و ملت ایران برای ما اصل است».
اصل ٥٩ قانون اساسی چه میگوید؟ بر اساس این اصل، «در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همهپرسی و مراجعه مستقیم به آرای مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آرای عمومی باید به تصویب دوسوم مجموع نمایندگان مجلس برسد». حسن روحانی مشخص نکرد که احیانا موضوع مورد اشارهاش چیست که در آن بتوان به اصل ٥٩ استناد کرد، اما فتح باب درباره موضوع رفراندوم، خود نکته مهمی بود که بازخوانی و تأکید مؤکدش از سوی رئیسجمهوری قابل توجه است.
با این حال نگاهی به گذشته نه چندان دور نشان میدهد که تقریبا آخرین باری که اجرای رفراندوم از زبان رئیسجمهوری مطرح شد، برخوردها به گونهای صورت گرفت که عملا تحقق آن را به محاق برد. اسفند ماه ٨٨ محمود احمدینژاد در یک برنامه زنده تلویزیونی رو به دوربین و مجری برنامه گفت: بنده بارها توضیح دادم و حتی خواهش کردم که مبلغ این لایحه (هدفمندی) را از ٤٠ هزار میلیارد کمتر نکنند و با کمتر از این هزینه طرح قابل اجرا نیست؛ با شرایط موجود پیشنهاد ما برای اجرای طرح هدفمندکردن یارانهها کسب نظر مردم از طریق همهپرسی است و اگر طرح هدفمندکردن یارانهها به رفراندوم مردم گذاشته شود، خود مردم تصمیمشان را در مورد طرح و چگونگی آن اعلام خواهند کرد. بعد از آن بود که موج گستردهای در مجلس علیه این سخن احمدینژاد ایجاد شد. در رأس آنها محمدرضا باهنر بود که گفته بود: «گرهی را که با دست باز میشود، با دندان باز نمیکنند». در سال ٨٩، اما به تدریج مواضع مجلس نسبت به دولت، نرمتر شد و اختیاراتی به دولت داده شد تا بتواند مرحله اول هدفمندی یارانهها را مطابق با طرح مدنظر خود اجرا کند.
صرفنظر از سخنان احمدینژاد و بررسی نیت او در طرح موضوع رفراندوم، اما حافظه تاریخی مردم ایران تنها رفراندومهایی را به یاد میآورند که مربوط به دهه اول پیروزی انقلاب است و بعد از آن سخنی از رفراندوم به میان نیامد و هرگاه هم که مطرح شد با موجی از انتقادها مواجه شد. اولین رفراندوم، رفراندوم نوع نظام تازهتأسیس بعد از سقوط نظام شاهنشاهی در ایران بود. مردم با رأی آری و نه نظر خود را درباره نظام جمهوری اسلامی اعلام کردند که بر آن اساس ٩٨،٢ درصد مردم به جمهوری اسلامی آری گفتند.
بعد از انتخاب نوع حکومت، نوبت به بازنگری و تدوین قانون اساسی رسید که این کار هم در مجلس خبرگان قانون اساسی صورت گرفت و ماحصل آن در آذر ٥٨ برای رفراندوم پیشروی مردم گذاشته شد و با رأی ٧٥ درصدی مردم به تأیید رسید.
ابوالحسن بنیصدر، نخستین رئیسجمهور ایران، در پی شدتگرفتن اختلافاتش با نخستوزیر رجایی، گفته بود که سالمترین راه بدون بحران این است که همه موافقت کنند به مردم مراجعه کنیم و با آرای عمومی آنچه باید بشود، اتفاق بیفتد. بنیصدر در پی تشدید اختلافش درباره نخستوزیر رجایی و مجلس همچنان در مصاحبههای گوناگون بر موضوع رفراندوم تأکید میکند. اما این تأکیدات به جایی نمیرسد و اصالتا رفراندومی برگزار نمیشود.
از آن روز تاکنون دیگر موضوع رفراندوم از سوی مسئولان مطرح نشده است تا زمانی که احمدینژاد بحث آن را پیش کشید و حالا که حسن روحانی گفته است در موضوعات اختلافی به صندوق رأی مراجعه کنیم؛ ارجاعی که به مذاق اصولگرایان خوش نیامده است. در همین راستا عزتالله ضرغامی، رئیس سابق سازمان صداوسیما، در حساب توییتری خود نوشت: «در برابر حضور دهها میلیون ایرانی غیرتمند در کف خیابانهای ایران و اعلام موضع صریح در مقابل دشمن، حرف از رفراندوم زدن نه تدبیر است و نه حتی سلیقه! هرچند که اصل حرف هم خیلی مورد اعتنا نیست».
حسین شریعتمداری، مدیرمسئول کیهان، هم در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم دراینباره گفت: «پیشنهاد رفراندوم از سوی رئیسجمهور در سخنرانی روز ٢٢ بهمن، میتواند نشانه ناخشنودی ایشان از حضور دهها میلیونی مردم در این راهپیمایی باشکوه و تماشایی ٢٢ بهمن تلقی شود. همهپرسی که در اصل ٥٩ قانون اساسی آمده است، مربوط به مواردی است که قانون درباره آن گویا و صریح نیست که در آن صورت با تصویب دوسوم نمایندگان مجلس درباره آن همهپرسی صورت میگیرد، اما وظایف قانونی رئیسجمهور بهصراحت در قانون اساسی و قوانین جاری آمده است. این بعد از سخنان ایشان حدیث مفصل دیگری است که نباید از کنار آن با بیتوجهی عبور کرد». در این سو عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب، اما در گفتوگو با «ایسنا»، برگزاری همهپرسی را بازگرداندن امید به جامعه مدنی خواند. آنچه به نظر مهم میرسد این است که جریان اصولگرا در این میان بیشترین مخالفت را با سخنان روحانی داشته و حتی آن را نوعی ساختارشکنی ارزیابی کردهاند، اما باید دید روند طیشده چه بوده است که اجرای اصلی از اصول قانون اساسی را بهمثابه نوعی تهدید به شمار میآورد؟
قطار انقلاب و داستان پیاده شدههای آن
عبدالله گنجی مدیر مسئول روزنامه جوان سخنان اخیر روحانی در راهپیمایی ۲۲ بهمن درباره قطار انقلاب را موضوع سرمقاله امروز این روزنامه قرار داد و نوشت: رئیسجمهور در مراسم پیروزی انقلاب اعلام کرد: «برخی را از قطار انقلاب پیاده کردیم که میتوانستیم نکنیم.» در فضای پسا انقلابها معمولاً افراط و تفریط وجود دارد و علمای علم سیاست نیز آن را اجتنابناپذیر میدانند و ممکن است درصدی از حرف روحانی درست باشد، اما کاش در مرکز مطالعات استراتژیک آقای آشنا پروژهای تعریف میشد که چقدر را پیاده کردیم، چقدر خودشان پیاده شدند و چقدر مجدداً سوار شدند؟ در خصوص روحانی که امروز خود را جدا از صف پیادهکنند گان القا میکند باید گفت: ایشان فراتر از پیاده کردن که دنبال حذف فیزیکی و اعدام بود و در اوج بحران و تجزیهطلبی، درخواست اعدام ارتشیان را داشت که با مخالفت جدی مردی مواجه شد (شهید چمران) که خود را «خدای عشق و پرستش میدانست.» داستان عجیبی است! متقاضیان اعدام که باتری خلخانی را شارژ میکردند، امروز به پیادهکنندگان خیالی از قطار انقلاب حمله میکنند. گلایه روحانی از پیاده کردن همانقدر چندشآور است که هادی غفاری و خلخانی اصلاحطلب باشند و سخنان گل و بلبلی آنان را در رسانه کار کنیم و، اما بعد... .
«قطار انقلاب» مفهوم خوبی برای تقریب اذهان نسبت به ریزشها و رویشهای انقلاب اسلامی و مدل مفهومی ساختارمندی برای فهم مسئله است. البته قطار ۳۹ ساله انقلاب ما ریزشهای کمتری از قطار چهار ساله امیرالمؤمنین (ع) دارد. او که مظهر عدالت و عصمت بود چند جنگ خونین در درون قطار پیامبر کرد، اما همه ما و از جمله روحانی حق را به او میدهیم.
«مقصد نهایی» و «عدالت» دو عامل ریزش مسافرهای قطار امیرالمؤمنین بودند و تا آنجا پیش رفتند که به تعبیر امام راحل «امیرالمؤمنین را فشل» کردند. مقام معظم رهبری در این باره میفرمایند: «امیرالمؤمنین رفت سراغ رویشها، وقتی زبان میخواست ابن عباس، وقتی شمشیر میخواست مالک اشتر، محمدبن ابوبکر و ...» اینها کسانی بودند که پیامبر را درک نکرده بودند. در زمان خلافت امام حسن (ع) سعدبنابیوقاص تنها بازمانده از صحابه بود که امام حسن (ع) را بیچاره کرده بود. هر چه میخواستند انجام دهند ایشان به میدان میآمد که زمان پیامبر اینگونه نبود و، چون پیامبر را درک کرده بود مردم هم میپذیرفتند و اینچنین حسنبن علی (ع) به آن سرنوشت کشیده شد.
وجه مشترک امیرالمؤمنین و رهبران انقلاب اسلامی این است که قدرت برایشان اصالت ندارد و تن به هر پلشتی برای استمرار آن نمیدهند و دین خود را سیاسی نخواهند کرد. اما هنگام قضاوت درباره قطار انقلاب اسلامی باید همه گزینههای ذیل را مد نظر داشت و برخوردهای کادر قطار را هم به عنوان یک گزینه از نظر دور نداشت (منکر اشتباهات نشد).
- برخی سوارشدگان به قطار لکوموتیوران را قبول ندارند و لکوموتیوران خارجی میخواهند. - برخی ریل جدید میخواهند تا تغییر مسیر دهند و با سوزنبان درگیر هستند. - برخی داخل قطار هستند، اما مرتب نق میزنند که چرا با ایرباس و بوئینگ سفر نکردهایم. - برخی داخل قطار هستند، اما دوست دارند کلاً آن را منفجر کنند و نمیدانند خودشان نیز نابود خواهند شد. - برخی بلیت هم دارند و قانوناً حق سوار شدن دارند، اما مرتب افسوس میخورند کاش با ماشین شخصی میرفتیم (سکولاریسم). - برخی دوست ندارند در کوپه خودشان باشند و ترجیح میدهند بیشتر اوقات در واگن پذیرایی باشند. - برخی میخواهند با زیرپوش و لباس خواب در واگنهای قطار تاب بخورند. - برخی مخالفند که قطار برای نماز توقف کند. - برخی از اول همهکاره قطار بودهاند - نه مسافر - و مسئول چک بلیت و پیاده و سوار شدن مسافران بودند، اما اکنون احساس میکنند میتوانند خودشان اتوبوس بخرند و مسافران را ترغیب به سوار نشدن به قطار میکنند. - برخی داخل قطارند، اما اصرار دارند درهای قطار همیشه باز باشد تا هر موقع خواستند پیاده شوند یا کسی را سوار کنند، اما قطار در ایستگاههای تعریف شده میایستد. - برخی دوست دارند هر موقع اراده کردند ترمز اضطراری را بکشند. - برخی بلیت مشهد گرفتهاند، اما وسط راه هوس آنتالیا کردهاند، اما قطار بر ادامه مسیر خود اصرار دارد. - برخی میگویند همان قطار قبلی راحتتر بود، خدمات ویژه هم ارائه میکرد. اشتباه کردیم قطار عوض کردیم. - برخی به خرید واگنهای داخلی معترض هستند. - برخی میخواهند بروند بالای پشتبام واگن و بزنند و برقصند، اما از خطرات جدی آن آگاه نیستند. - برخی با مخالفان لوکوموتیوران هماهنگ کردهاند که شب هنگام در ریل مسیر موانعی ایجاد کنند تا حال وی را بگیرند و مهارت او را تنزل دهند. - برخی میگویند هنگام حرکت قطار خوابمان نمیبرد باید چند ساعتی توقف کنید تا استراحت کنیم. - برخی با بلیت دیگران سوار شدهاند و وسط راه لو میروند، اما سعی در تحریک مسافران دارند. - برخی از کارکنان قطار پس از خراب شدن آن به جای تعمیر، وسط مسافران میروند و علیه راهآهن شعار میدهند و ...
شرایط و امکان اجرای اصل ۵۹
محمدصالح نیکبخت حقوقدان طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه آرمان امروز با اشاره به اصل ۵۹ قانون اساسی درباره همه پرسی که اخیرا توسط رئیس جمهور روحانی مطرح و موضوع بحث رسانهها قرار گرفته نوشت: طرح موضوع مراجعه به آرای عمومی یا همهپرسی از طرف رئیسجمهور حتی اگر عملی نشود برای اشخاصی که علاقهمند به بازگشت به قانون و اجرای مر قانون اساسی هستند، خوشایند بود. زیرا هیچ قانونی هم بدون نقص نیست، اما این ظرفیت را دارد که مسائل مختلف از راهکارهای پیشبینی شده در آن حل شود. با وجود قانون اساسی و ظرفیتهای آن، بسیاری از اصول این قانون به ویژه فصل سوم در مورد حقوق ملت و همچنین اصول ۱۵ و ۱۲ و ۱۳ این قانون، آنطور که اراده تصویبکنندگان بوده است و در مجموع مذاکرات مجلس بررسی قانون اساسی دیده میشود تاکنون کامل اجرا نشده و در دورههای مختلف تفاسیر مختلفی هم از آن شده است. صرفنظر از این وضعیت، واقعیت این است که مساله مهم نظارت استصوابی بر انتخابات مجلسشورای اسلامی، ریاستجمهوری و خبرگان رهبری سوال برانگیز بوده است. این نظارت اهمیت بسیاری دارد. شورای محترم نگهبان با این نظارت درباره صلاحیت نامزدهای انتخابات مختلف اعلام نظر میکند و عدهای هم تایید شورا را به دست نمیآورند.
امروزه برخی از این افراد در جایگاههای مختلفی از مخالفت تا معارض با وضعیت موجود قرار گرفتهاند و بر اساس سخن رئیسجمهور، اگر مسافران قطار انقلاب را مورد بررسی مجدد قرار ندهیم، تعداد آنان روز بهروز کاهش پیدا میکنند در حالی که در همه انقلابها، اصل بر این است که خود را چنان به مردم نشان دهد و برای آنها موجب رفاه و امنیت و آسایش شود که گروه، گروه و به میل و رضای خاطر خود به آن بپیوندند. به همین جهت مسلمانان رویه پیامبر اسلام (ص) سرمشق قرار میدهند که مخالفان اصلی پیامبر (ص) به ویژه در مکه و طایفه قریش و سایر قبایل آن زمان در شبه جزیره عربستان با خواست خود اسلام را پذیرفتند. اظهارات رئیسجمهور محل تردیدی ندارد و باید به جای دامن زدن به اختلافات، در مسائل مورد اختلاف به همهپرسی بازگشت، اما موضوع دیگر آن است که اظهارات رئیسجمهور به تنهایی برای مراجعه به آرای مردم کافی نیست بلکه در هر مساله یا مسائلی که نیاز به همهپرسی وجود دارد رئیسجمهور باید نظر دو سوم نماینگان مجلس را برای مراجعه به همهپرسی جلب کند و بهعلاوه نحوه همهپرسی و نتیجه آن نیز باید تایید شورای نگهبان برسد. به همین جهت میتوان گفت: اگرچه نفس مراجعه به همهپرسی امری درست است، ولی به نظر میرسد در این شرایط و در این زمان شرایط لازم برای همهپرسی را نخواهد داشت و در مجلس فعلی نمیتواند نظر دو سوم نمایندگان را به دست آورد. افزون بر اینکه باید شورای نگهبان بررسی همهپرسی را مورد تأیید قرار دهد.
نگاه غیر ورزشی به ورزش
سعید فائقی در سرمقاله امروز اعتماد که در صفحه نخست ورزشی چاپ شده است نوشت: چند سال است که قرار بر این شده تا سازمان نظام ورزشی تاسیس شود. درست مثل سازمان نظام پزشکی یا سازمان نظام مهندسی، اما این اتفاق تاکنون در دولت روحانی رخ نداده است. در دولت اول که عزمی در وزیر ورزش دیده نمیشد و در این دولت هم تا به حال در حد شعار باقی مانده است. دستگاه ورزش هفت سال است که از سازمان تربیتبدنی رخت بربسته و به وزارتخانه تبدیل شده، اما هنوز قانون ورزش کشور تغییر نکرده است. قانون فعلی متعلق به سال ١٣٥٠ است. یعنی زمانی که به چشم آماتوری به ورزش نگریسته میشد. در این قانون هیچ نگاهی به ورزش حرفهای و باشگاهی وجود ندارد. بازار سرمایه برای ورزش پیشبینی نشده است. به خاطر همین هیچ باشگاهی هنوز وارد بورس نشده.
روحانی قول داده بود که قانون جدید ورزش را طی لایحهای تقدیم به مجلس میکند، اما هنوز این ماجرا رخ نداده و این نشان میدهد که ورزش اولویتی برای دولت ندارد. به خاطر همین هم هست که بخش خصوصی به ورزش روی خوشی نشان نمیدهد. وقتی ورزش اولویتی برای دولت ندارد و قانون ورزش هم به روز نمیشود نباید انتظار داشت بخش خصوصی در این حوزه سرمایهگذاری کند. این عدم اولویت ورزش برای دولت در حالی است که ما در المپیک اخیر، رتبه شانزدهم را به دست آوردیم. یعنی در بین همه کشورهای دنیا شانزدهم شدیم. ما در هیچ بخش و حوزه دیگری چنین جایگاهی در سطح جهان نداریم. نه در اقتصاد، نه در سیاست، نه در فرهنگ. ورزش تنها حوزهای است که اهداف برنامه ١٤٠٤ را تحقق بخشیده. ما الان در منطقه در ورزش حرف اول را میزنیم. در کشورهای غرب آسیا درمجموع بهترین هستیم. در بسیاری از رشتهها پدیدههای جهانی هستیم. اما آیا رسیدگی و پشتیانی از ورزش به اندازه کافی هست؟ آیا حمایت قانونی میشود؟ سرانه بودجه مناسب است؟ ورزش در ته جدول اینگونه حمایتها قرار دارد. آیا این انصاف است؟ متأسفانه نگاه به ورزش در حد ورزش نیست. مراسم سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ۹۶ با همه سالهای گذشته متفاوت بود. این مراسم با نگاه به دو وجه اشاره شده در بالا، فرصتی موقعیتساز برای همگان خواهد شد اگر آلوده به جدالها و مناقشههای تکراری و ملالتبار منفعت طلبان انحصارگرا نشود.