از روز شنبه (21 بهمن) پهباد ایرانی (به گفته مقامات اسرائیل) در سرزمین های اشغالی سرنگون شد و در ادامه نیز پدافند ضد هوایی سوریه جنگنده F-16 اسرائیل را هدف قرار داد و ساقط کرد.
به گزارش «تابناک»؛ پس از این حادثه و از روز شنبه تاکنون، تقریبا همه رسانه های منطقه ای، اروپایی، آمریکایی و حتی آسیایی به این درگیری محدود میان اسرائیل و محور مقاومت پرداختند و بیشتر آن ها نیز نسبت به وقوع یک درگیری و جنگ بزرگ میان ایران و اسرائیل در میدان سوریه هشدار داده اند.
حال پرسش این است، چرا رسانه های بین المللی و منطقه ای تحلیل ها و خبرهای متعددی را حول محور این اتفاق و برخورد قرار دادند؟ چرا تا این حد رسانه های خارجی به این مسأله پرداختند و از نشانه های وقوع جنگ سخن به میان آورده اند؟
دو فرضیه متفاوت و متضاد مشخص در این زمینه وجود دارد: نخست اینکه رسانه های خارجی سعی دارند طرفین را به سمت یک جنگ و برخورد بزرگ در زمین سوریه سوق دهند. در واقع، آنها در تلاشند با سوار شدن بر یک خط خبری و تحلیلی طرفین را دچار سردرگمی، خطای محاسباتی و حساسیت متقابل کنند که می تواند منجر به اقداماتی متهورانه از سوی هر دو طرف کند. این فرضیه ای است که نمی توان به راحتی با قاطعیت در مورد آن حرف زد.
فرضیه دوم به ما می گوید که احتمال وقوع برخورد میان محور ایران و اسرائیل در سوریه وجود دارد و رسانه های خارجی نیز با مشاهده نشانه های این برخورد سعی دارند هشدارهای لازم را برای جلوگیری از وقوع یک جنگ نامحدود مخابره کنند.
حال ممکن است پرسیده شود نشانه ها چیست؟ این نشانه ها را می توان نام برد؛
نخست: آغاز پاسخ های متقابل؛ پس از گذشت هفت سال از آغاز بحران و جنگ در سوریه و بیش از 100 حمله هوایی و توپخانه ای ارتش اسرائیل به خاک سوریه، برای نخستین بار بود که به تجاوزات اسرائیل پاسخ داده شد و نشان دهنده این است که از پس نیز به تجاوزات آن ها پاسخ خواهد داد. پاسخ هایی که ممکن است منجر به وقوع یک درگیری بزرگ بین طرفین شود. این نشانه هایی است که رسانه های اسرائیلی بدان ها پرداختند و بر این باورند، این پاسخ اسرائیل را در یک وضعیت پیچیده و بغرنج قرار داده است.
دوم؛ کناره گیری میانجی ها: تا پیش از این، آمریکا و به ویژه روسیه با میانجی گری خود و دعوت طرفین یا یکی از آن ها به خویشتن داری باعث می شدند که برخوردی صورت نگیرد. این میانجی گری ها بیشتر برای جلوگیری از پاسخ ارتش سوریه و ایران به این تجازوات بود؛ اما به نظر می رسد روسیه و آمریکا دیگر قصد میانجی گری ندارند و یا اینکه قادر نیستند بیش از این میانجی گری کنند و همین احتمال وقوع منازعه بزرگ را بالا می برد و یکی از نشانه های افزایش خشونت میان طرفین خواهد بود.
سوم: تغییر قواعد بازی از سوی ایران؛ نشانه سومی که رسانه های خارجی بدان اشاره کرده اند، این است که ایران قصد دارد قواعد بازی را تغییر دهد و در مقابل نیز اسرائیل نمی خواهد قواعد بازی به نفع ایران تغییر پیدا کند. در همین زمینه، مجله آمریکایی نیوزویک نوشته است ایران تصمیم راهبردی به رویارویی مستقیم با اسرائیل گرفته و این نشان از یک تغییر است. وبگاه آمریکایی واشنگتن تایمز نیز نوشت: با پایان نبرد نظامیان شیعه با اسلامگرایان سنی، ایران و نیروهای تحت حمایتش تمرکز خود را به محو اسرائیل از روی نقشه قرار می دهند و به همین جهت نیز اسرائیل تلاش دارد با این سیاست ایران مقابله کند. در همین زمینه، یک فعال اصولگرا نیز در توئیتی نوشته است: آنها که رفته بودند سراغ داعش، دارند می روند سروقت اسرائیل!
چهارم: واکنش سخت در برابر اعتماد به نفس ایران: در پی سرنگون شدن اف-16 اسرائیل، ممکن است اوضاع به سمت بدتر شدن پیش برود، زیرا اسرائیل نمی خواهد اعتماد به نفس ایران و ارتش سوریه برای پاسخ به حملات اسرائیل دوچندان شود. در این راستا، پایگاه آمریکایی «میدل ایست آی» نوشته، ممکن است در برابر اعتماد به نفس ایران، اسرائیل دست به ریسک بزرگی بزند و جنگی را با ایران در سوریه آغاز کند.
پنجم: شروع موج جدید عملیات ها در جنوب غرب سوریه؛ نشانه دیگر آنکه ارتش سوریه قرار است به زودی عملیات هایی برای پاکسازی جنوب غرب این کشور از معارضان ـ که در امتداد مرزهای سرزمین های اشغالی قرار دارد ـ آغاز کند. اما اسرائیل اعلام کرده هر گونه عملیات از سوی اسد با واکنش قطعی اسرائیل مواجه می شود؛ به این دلیل که اسد برای بازپسگیری این مناطق قطعا از نیروهای ایرانی و حزب الله استفاده خواهد که برای اسرائیل یک تهدید حیاتی محسوب می شود. لذا می توان گفت آغاز عملیات ارتش سوریه در این نواحی می تواند یکی دیگر از پیشران های تصاعد منازعه میان اسرائیل و محور ایران تلقی شود.
ششم: جنگ خارجی برای حفظ قدرت داخلی: نشانه دیگری که می تواند زمینه های وقوع چنین منازعه ای را فراهم کند، تلاش نتانیاهو برای بحران سازی در خارج جهت حفط قدرت خود در داخل است. این مسأله ای است که رسانه ها و برخی مقامات اسرائیلی نیز بدان پرداخته اند. در همین زمینه، «الیدا توما اسلیمان» نماینده پارلمان اسرائیل معتقد است که تجاوز جدید اسرائیل به سوریه، یکی دیگر از قطعات پازل نتانیاهو برای شروع جنگ و منحرف کردن اذهان از پرونده فساد مالی خود و حفظ قدرت است.
هفتم: تغییر ماهیت جنگ در سوریه؛ تا چند ماه پیش، جنگ در سوریه حداقل در ظاهر بیش از هر چیز برای مقابله با گروه های تروریستی و یا حداقل مدیریت این گروه ها بود؛ اما اکنون که داعش در سوریه شکست خورده و سایر گروه ها نیز به شدت تضعیف شده اند، بازیگران منطقه ای و بین المللی در صدد کسب نفوذ و یا حفظ دستاوردهای خود در محیط بازی سوریه هستند. اسرائیل نیز خود را بازیگری می داند که باید سهمی از سوریه و میدان بازی آن داشته باشد. لذا، کارشناسان بر این باورند که بحران سوریه وارد فاز جدیدی شده که در آن ارتش سوریه با حمایت همپیمانان خود روسیه و ایران، پس از به کنترل درآوردن بخشهای وسیعی از کشور، هم اکنون دست بالا را در اداره این بحران دارد. این وضعیت جدید موجب نارضایتی اسرائیل شده است، زیرا این کشور تمایل ندارد، نقش نظارهگر را در این بحران بازی کند، چون عواقب تحولات جدید در بحران سوریه ممکن است توازن قدرت در منطقه را به ضرر اسرائیل تغییر دهد؛ بنابراین، شاید تل آویو هر اقدامی برای جلوگیری از تقویت نفوذ ایران و تغییر توازن به نفع خود انجام دهد.