انسان «واقعگرا» و «حقیقتطلب» با حس پرسشگری، در پی کشف خود و جهان پیرامون خویش است. البته این واقعگرایی و حقیقتجویی ممکن است در میان آدمیان متفاوت باشد. انسان برای اینکه در این هدف فطری مقدس یعنی کشف خود و جهان عینی پیرامونی خویش دچار خطا نشود دنبال منبعی مطمئن و تکیهگاهی غیرقابل تزلزل میگردد. نخستین منبع درونی که از سوی آفریدگار هستیبخش در اختیار انسان نهاده شده بدون شک «خرد و اندیشه» است که در خلقت او تعبیه شده و البته به گونهای است که قابل افزایش و کمالبخشی هم هست.دومین منبع مطمئن که آدمی با برهان عقلی میتواند بهعنوان کاشف و ارائهدهنده راه به آن تکیه کند «علوم و آموزههای وحیانی» است و سخنان و گفتههایی که از سوی انسانهای برتر بهعنوان تفسیر حقیقت آموزههای وحیانی وارد شده است. خطبه حضرت زهرا(س) از جمله این متون است. دقت در این گفتار مقدس میتواند هر انسان طالب حقیقتی را یاری کند. در این نوشتار، به نکاتی در ارتباط با «منزلت و حقوق انسان در خطبه حضرت زهرا(س)» اشاره شده است.
بیان عقاید و معتقدات
پیشزمینه خطبه صریح و غرای یادگار وحی و رسالت، حضرت زهرا(س)، یک مسأله حقوقی -اقتصادی است؛ یعنی استیضاح حاکم وقت در مسأله فدک و اقامه حجت برای بازپسگیری دهکده فدک. تغییرات مهمی که در باب مسائل سیاسی و موضوع خلافت بعد از پیامبر خدا(ص) رخ داد، در این خطبه ماندگار هم نمود یافته است.
در این خطبه، فراتر از موضوع خاص حقوقی اقتصادی و تحولاتی که در زمینه مسائل سیاسی اجتماعی پدید آمده است، حضرت زهرا(س) به مسائل خاص و ریشههای موضوعات معرفتی و اعتقادی پرداختهاند که شایسته است مورد تأمل و درنگ قرار گیرد. از جمله اینکه؛
1. از نظر فلسفی و جهانشناسی، حضرت زهرا(س) توحید و نبوت و دیگر مباحث اساسی اعتقادی را در این خطبه مطرح کردهاند. انسان کمالخواه زمانی میتواند مسیر خویش را در کمالخواهی ادامه دهد که مبدأ کمالبخش و انسانآفرین را بخوبی بشناسد. شناخت انسان و جهان، بدون ارتباط با علت فاعلی و غایی آن، مطالعه کهنه کتابی است که اول و آخرش افتاده و درنگ و تأمل در آن حاصلی جز خستگی و نرسیدن به هدف مقدس حقیقتجویی نخواهد داشت.
2. حقوق انسانی آنگاه که توحیدمحور شود بهطور اساسیتری قابل طرح و دفاع خواهد بود. کرامت و احترام انسانها نسبت به یکدیگر از هر دین و مذهبی باید رعایت شود. اما وقتی که این مسائل با محوریت خدا بهعنوان خالق انسانها مطرح میشود میتواند شکل و اساس محکمتری به خود بگیرد. کسی که خداباور است هر لحظه خود را در منظر و مشهد او میبیند و ایمان راسخ و عمیق، میتواند پشتوانه اجرایی و عملی حقوق باشد.
الزامات حقوقی، اقتصادی و اجتماعی با این باور که همه آفریده خداوند واحد هستند دارای ثبات و پایداری خواهد بود. «سوره نساء» که از سورههای حقوقی بویژه اجتماعی و اقتصادی قرآن است و در باب حقوق اجتماعی اقتصادی ارحام در آن نکات مهمی مطرح شده است چنین آغاز میشود: یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکمُ الَّذِی خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَه وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا کثِیرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُواالله الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّالله کانَ عَلَیکمْ رَقِیبًا(النساء/1)
«ای مردم از پروردگارتان پروا کنید آن خدایی که شما را از یک جان آفریده و از همان جان همسر او را نیز آفریده است و از آن دو تن مردان و زنان بسیاری منتشر و پراکنده کرد از خدایی که به نام او از یکدیگر درخواست میکنید (از بریدن و قطع رابطه) با خویشان پروا کنید که همانا خداوند پیوسته بر شما مراقب و نگهبان است.»
در این آیه شریفه که سرآغاز دستورات بسیار مهم حقوقی، اجتماعی قرآن در این سوره است لطایفی مهم از نظر تفسیری وجود دارد؛
اولاً: به عموم انسانها خطاب شده است. واژه «ناس» به معنای عموم مردم است و نه فقط توده مردم یعنی از صدر تا ذیل از شاه تا شهروند عادی، از ثروتمند تا نیازمند.
ثانیاً: از باب تأکید و اهتمام، دو بار امر به تقوای الهی صورت گرفته است.
ثالثاً: حقوق انسانی بر این اصل قرار گرفته است که همه مردان و زنان از یک روح و جان هستند.
رابعاً: خداوند متعال حق اجتماعی و اقتصادی همه، بویژه در مورد حق ارحام را در کنار حق خود قرار داده است.
خامساً: بر این نکته و باور، تأکید فرموده است که بدانید در ارتباط با حقوق انسانها خداوند مراقب کار و رفتار و اندیشهها و مقاصد خیر یا شوم شما انسانها است.
3. اعتقاد به توحید و مبدأ و معاد، آدمیان را به این نتیجه میرساند که اگر مظلومی در این دنیا نتوانست حق خویش را بگیرد در دادگاه عدل الهی به حق خود خواهد رسید. و این نص صریح قرآن در آیه وَاتَّقُوا یوْمًا لَا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیئًا وَلَا یقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعةوَلَا یؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ ینْصَرُونَ(البقره/48) است.
4. مسائل اعتقادی در این خطبه که پیشزمینه مسائل اجتماعی و حقوقی است، نشاندهنده این امر مهم است که انسان در بیان عقاید خود باید آزاد باشد و حاکمیت نمیتواند آزادی انسان را در بیان عقاید و تفسیری که از خدا و انسان و جهان دارد سلب یا محدود کند. اگر کسی از عقاید خود دفاع کند به هیچ بهانهای نمیتوان او را محدود کرد. سخن گفتن دختر پیامبر اکرم(ص) در آن فضا، چنین پیامی را به ما میآموزد.
رسمیت دادن به حق اعتراض
با دلایل و شواهد یقینآور، حضرت زهرا(س) دارای مقام «عصمت کبری» است و از جمله ویژگیهای مقام عصمت کبری این است که سخن، سیره و سنت او، در صورت اطمینان به صدور آن، حجت است و فقیهی که میخواهد در استنباط احکام شرعیه فتوا دهد میتواند آن را مستند قرار دهد و به طور قطع، سخن و سیره حضرت صدیقه طاهره(س) چنین است.
توجه به ویژگیهای زمانی و مکانی و مسائل مربوط به ایراد خطبه حضرت زهرا(س) میتواند در مورد حق اعتراض در مقابل حاکمیت مستقر، منبع استدلال و استناد در باب مسائل علمی و اجتهادی و حقوقی به شمار آید. از جمله اینکه؛
یکم: از منظر منابع دینی و آیات و احادیث شریفه، «اهل بیت» از شأن و جایگاه والایی برخوردارند. در احادیث شریفه پیرامون این موضوع به مسلمانان بهعنوان یک حق و بلکه بهعنوان یک تکلیف توجه داده شده است. یکی از عناوین معروف عنوان «النصیحة لائمه المسلمین» یعنی خیرخواهی برای پیشوایان مسلمانان است.
عنوان دیگری که به امر مهم حق پرسش و اعتراض مربوط است عنوان «امر به معروف و نهی از منکر» است. برخلاف تصور برخی که پنداشتهاند یا میپندارند این عنوان بسیار مهم در برخی مسائل دینی خلاصه میشود، عنوانی عام و فراگیری است و در رأس آن امر به معروف و نهی از منکر نسبت به نهاد قدرت است که میتواند آن را از انحراف و استبداد باز دارد.
امام امیرالمؤمنین علی(ع) در باب اهمیت و جایگاه تعیینکننده امر به معروف و نهی از منکر چنین فرموده است: و ما اعمال البر کلها و الجهاد فی سبیلالله عند الامر بالمعروف و النهی عن المنکر الا کنفثه فی بحر لجی (نهج البلاغه/ حکمت364) «تمام اعمال نیک و جهاد در راه خدا در مقابل و نزد امر به معروف و نهی از منکر مانند آبدهانی است در دریای پهناور.»
این حجم از عظمت و بزرگی برای امر به معروف که حتی جهاد با دشمنان در مقابل آن ناچیز شمرده شده روشن است که کدام بخش از امر به معروف و نهی از منکر است. امر به معروفی است که اگر بموقع انجام نشود جامعه دینی به یک مجموعه ضد دینی و به جامعهای استبدادی بدل میشود. در تاریخ میبینیم که ترک این وظیفه است که باعث میشود از درون جامعهای که به نام و بر اساس قرآن تشکیل شده بود و مدینة النبی نماد زیبای آن به شمار میرفت حکومتهای استبدادی اموی و عباسی بیرون آمد.
حضرت زهرا(س) در باب فلسفه و اهمیت امر به معروف در این خطبه ماندگار فرمودهاند: «و الامر بالمعروف مصلحه للعامه.» دختر پیامبر اکرم(ص) مصلحت جامعه و امت اسلامی را در امر به معروفی دانستهاند که یک حق و تکلیف مسلم همگانی است.
دوم: اعمال این حق همگانی و الهی یعنی حق اعتراض در مقابل کجیهای دستگاه حاکم و کارگزاران حکومتی را تحت هیچ شرایطی نمیتوان محدود کرد. در زمانی که حضرت زهرا(س) به استیضاح حاکمیت وقت پرداختند شاید از حساسترین زمانهای تاریخ اسلام بوده است. در طول تاریخ، برخی به بهانههای مختلف از جمله مصلحت عامه، این حق عمومی را سلب میکنند. حضرت زهرا(س) در نخستین فرصت بعد از رحلت پدر بزرگوارش به پا خاسته و فریاد عدالتخواهی و گرفتن حق سر میدهد و چون او انسان کامل و معصوم مطلق بوده، سیره و روش او حجت است و محدود کردن این سیره نیازمند دلیل و برهان روشن است.
باید اضافه کنیم که همانطوری که گفتار و فعل معصوم حجت است از نظر فقهای بزرگ شیعه بهعنوان یک مبنا، تقریر یک معصوم نیز حجت است. «تقریر» عبارت است از اینکه در حضور معصوم کاری انجام شود و او در مقابل آن سکوت کند. حرکت و خطبه حضرت زهرا(س) که خود معصوم بوده در حضور معصوم دیگر که امام و همسر او نیز هست انجام گرفته است. به طور قطع و یقین ایراد این خطبه با علم و آگاهی امام امیرالمؤمنین علی(ع) انجام گرفته است.
افزون بر این، در میان برخی از صحابه کبار رسول خدا(ص) مشاهده میکنیم که به عدالت قیام کردهاند و علیه تبعیض فریاد سر دادهاند و امام امیرالمؤمنین(ع) هیچگونه ردع و منعی نکردند بلکه به اندازه ممکن حمایت کردهاند. مانند فریاد عدالتخواهی و ضد تبعیض ابوذر غفاری که از بزرگان اصحاب رسول خدا(ص) به شمار میآید.
*استاد حوزه و دانشگاه
این مطلب نخستین بار در روزنامه ایران منتشر شده است.