از هجمه به گزینه معرفی شده توسط رئیس جمهور برای وزارت علوم تا حل برخی مشکلات قدیمی و گره خورده دانشجویان و دانشگاهها توسط این گزینه که اکنون وزیر شده، زمان زیادی نگذشته، اما ظاهرا هنوز برای اعتراف به اشتباهات زود است!
به گزارش «تابناک»، صحبت درباره منصور غلامی است. فردی که وقتی برای وزارت علوم معرفی شد، بسیاری سوابقش را در دوران ریاست دانشگاه همدان زیر و رو کرده و بر اساس آن، مطالب ناخوشایندی مطرح کردند که برآیندش یک درخواست عمومی در دانشگاههای کشور بود؛ نارضایتی بزرگ خانواده دانشگاهیان از این انتخاب توسط روحانی.
کار تا آنجا بالا گرفت که برخی به سرعت از حمایت از روحانی دست شدند و راه خود را با وی جدا کردند چراکه بر این باور بودند بدترین گزینه برای وزارت علوم انتخاب شده است؛ گزینهای که با تشکلها برخورد نامناسبی داشته، گرایشهای سیاسی اش ضد روحانی و شاکله و پایگاه رای اوست و بی شک فضای دانشگاهها را بستهتر از هر زمانی خواهد کرد.
نگاهی که با رای آوردن غلامی در مجلس شورای اسلامی و تکیه زدنش بر کرسی وزارت علوم، به قوه مقننه نیز تسری یافت تا برخی از آرای خود به نمایندگانی که در مجلس حضور دارند ابراز پشیمانی کنند. همه و همه به این دلیل که تصور میکردند وزارت غلامی دانشگاهها را به قهقرا خواهد برد و دانشجویان را دچار مشکل خواهد کرد.
هرچند از آن روز زمان زیادی نگذشته است، اما اگر اکنون به سراغ دانشجویان، فعالان دانشجویی و اساتید برویم، بعید است شاهد تکرار موضع گیریهای تند آن روزها باشیم. تغییری که اگرچه ممکن است قسمتی از آن ناشی از سازمان یافتگی مناسب این وزارت خانه و چرخش چرخ امور آن باشد، اما بخشی از آن نتیجه عملکرد غلامی در برخی حوزه هاست. از جمله عملکرد وی در خصوص یک مشکل دیرین.
مشکل که نه، معضلی قدیمی که بعید است درباره اش نشنیده باشیم چراکه از جامعه دانشجویی تا مناظرات ریاست جمهوری هم رفته و به کف کوچه و خیابان هم راه یافته است. معضل دانشجویان ستاره دار که چند نوبت تکذیب یا فرافکنی را هم تجربه کرده، اما در هیچ زمانی به اندازه دوره اخیر در مسیر رفع و رجوع قرار نگرفته است. در دوران وزیری که هیچ کدام از اسلافش در ابتدای راه وزارت با این حجم از مخالفت مواجه نبودهاند!
بله، غلامی توانسته کاری انجام دهد که حتی تندترین وزرای این وزارت خانه هم موفق به انجامش نشده بودند و حتی برخی از ایشان ترجیح دادند آن را بر جای مانده از گذشته معرفی کرده و به این شیوه، بر بغرنج و حتی لاینحل بودن آن تاکید کنند، در حالی که غلامی بی آنکه ادعایی در این زمینه داشته باشد، به جد پیگیر رفع این معضل شده و توانسته اتفاقات خوبی در این زمینه رقم بزند.
این را میشود از قرار گرفتن عکس غلامی روی جلد برخی روزنامههایی دریافت که در دوران معرفی کابینه تلاش داشتند او را گزینهای ناکارآمد معرفی کنند که وزارت علوم، یعنی دانشگاهها را نابود خواهد کرد و بلایی بر سر دانشجویان خواهد آورد که تاکنون سابقه نداشته است. گزینهای که حالا به نوعی در مسیر محبوبیت گام بر میدارد و از این رو روزنامههای موافق دولت تمایل یافتهاند با وی رفاقت کرده و در موفقیت هایش با او شریک شوند.
اهمیت کار غلامی زمانی مشخص میشود که اتفاقات دی ماه و پیرو آن، بازشدن پای غائله به برخی دانشگاههای کشورمان را مرور کنیم تا دریابیم به رغم بازداشت شماری از دانشجویان در اتفاقات پراکنده، اما پرشمار اخیر، هیچ دانشجویی به کمیتههای انضباطی دانشجویان احضار نشد و محرومیت از تحصیل را برایش تجویز نکردند، که برعکس، به دستور وزیر، شرایط برای ادامه تحصیلشان فراهم آمد.
این در حالی است که اگر وقایع رقم خورده در بطن دانشگاه ها، حتی در دوره اصلاحات را مرور نماییم، به یاد خواهیم آورد که هربار غائلهای فروکش میکرد، احضار دانشجویان به کمیتههای انضباطی و صدور حکم تعلیق و محرومیت از تحصیل در دستور کار قرار میگرفت. وضعیتی که با تغییر دولت و بر سر کار آمدن دولت احمدی نژاد، به الصاق ستاره به پرونده این دست دانشجویان و محرومیت شان از ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر منجر میشد تا به این شیوه بزرگترین لطمات به این دانشجویان وارد آید.
وضعیتی که حتی دولت مردان زیر بار پذیرش انجام آن هم نمیرفتند و همه چیز را منکر میشدند، اما به مرور ثابت شد که دانشجوی ستاره دار نه وهم، که واقعیتی بسیار تلخ و رنج آور است، اما پذیرش این واقعیت کجا و تلاش برای حل آن کجا. کاری که غلامی نشان داده برای انجام آن آستین بالا زده و مصمم است. وزیری که البته اشکالاتی به عملکرد وی وارد است، اما در برخی امور ثابت کرده که از بسیاری از وزرای پیشین بهتر و شایستهتر است. آنقدر شایسته که منتظر بنشیند تا عملکرد قابل قبولش، مخالفان روز اول وزارتش را مجاب به اعتراف کند!