ریزش امضا برای استیضاح، قول پیگیری آزادی بازداشتیها، آزادسازی سهام عدالت ۵ / ۲ میلیون تومانی، منتظر تصمیم مجلس، افشاگری از پشت پردههای «مردان آهنین»، خداحافظی آیت الله جنتی باتریبون نمازجمعه، تهدیدهای تازه سفیر ایران درلندن، تحقق چین بزرگ یا بازگشت به دوران سیاه مائو و احمدینژاد متهم است نه قاضی! از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز دوشنبه ۲۱ اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شدند که سخنان رئیس جمهور روحانی درباره استیضاح سه وزیر کابینه، خداحافظی آیت الله جنتی از تریبون نماز جمعه، موافقت کنگره خلق چین با مادامالعمر شدن ریاستجمهوری و عناوینی مرتبط با گزارشهای پایان سال روزنامهها به همراه خبر انتشار ویژه نامههای آخر سال تعدادی از آنها در صفحه نخست آنها به چشم میخورد. مالیات دادن آستان قدس و آزادسازی سهام عدالت نیز از دیگر مواردی است که مورد توجه روزنامهها قرار گرفته است.
روزنامه آرمان امروز تیتر یک امروزش با عنوان «آستان قدس مالیات میدهد» را از سخنان شب گذشته حجت الاسلام رئیسی تولیت آستان قدس رضوی در تلویزیون انتخاب کرد. این روزنامه سرمقاله امروز خود را در ارتباط با لزوم صرفه جویی در مصرف آب با عنوان «آب داریم؛ نه برای اسراف» به قلم اسماعیل کهرم چاپ کرده است.
روزنامه جوان تصویر یک شماره امروز را به عکس مرد سالخوردهای از اهالی زلزله زده کوییک کرمانشاه اختصاص داده و در گزارشی با عنوان «سریع مثل کوئیک» از وضعیت زلزله زدگان کرمانشاه در نقطه صفر مرزی گزارش داده است. تیتر یک امروز جوان نیز «مترو با حذف راهبر کمکی روی ریل خطا میرود» مربوط به گزارشی است که طی آن روزنامه جوان ادعا میکند بنا به مدارکی که دارد مترو به فکر کاهش تعداد راهبران قطارها است.
روزنامه شرق نخستین گفتوگو با ابراهیم حاتمیکیا بعد از حاشیه جشنواره فیلمفجر را در شماره امروز خود چاپ و تیتر آن را «پلاک یعنی خودم» انتخاب کرده است. این روزنامه در مطلبی دیگر از زبان یک نماینده مجلس به نقل از علی لاریحانی خبر قول پیگیری آزادی بازداشتیها را تیتر کرده است.
روزنامه اعتماد نیز نیم صفحه نخست امروز را به چین و تصمیم کنگره خلق چین در موافقت با مادم العمر شدن ریاست جمهوری در این کشور اختصاص داد. تیتر یک امروز این روزنامه «علیه خلق چین» است. سرمقاله امروز اعتماد با عنوان «بازگشت به آینده» در مورد تغییر قانون اساسی چین را محسن شریعتینیا نوشته است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها، گزارشها و سرمقالههای روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
سایه برجام بر دیدار ترامپ ـ اون
جاوید قرباناوغلی، دیپلمات ارشد در سرمقاله امروز روزنامه شرق با اشاره به تأثیر برجام بر مذاکره رهبر کره شمالی و ترامپ نوشت: ماه گذشته و در جریان المپیک زمستانی، کرهجنوبی برای اولینبار پذیرای خواهر رهبر همسایه شمالی بهعنوان بلندپایهترین فرد پیونگیانگ بود. برای کرهجنوبی که در چند دهه پس از خلاصی از جنگ، به قدرت بزرگ اقتصادی تبدیل شده، افزایش تنش و وقوع جنگ احتمالی فاجعهای ویرانگر خواهد بود. سئول بهروشنی دریافته فارغ از برنده و بازنده جنگ، پیامدهای آن گریبانگیر این کشور خواهد شد؛ به ویژه اینکه با توجه به وضعیت کرهشمالی، پرداخت هزینه جنگ حتی به فرض نابودی کامل، برای این کشور و رهبری آن چندان مهم نیست. از سوی دیگر، احتمالا چین نقشی محوری را در متقاعدکردن رهبر کرهشمالی برای کنارگذاشتن جنگ لفظی و انتخاب مذاکره ایفا کرده است؛ چراکه اولا این کشور بیشترین تأثیر را بر رهبری کرهشمالی داشته و همچنین تنها منفذ حیات کرهشمالی و معیشت حداقلی مردم این کشور است. از سوی دیگر، روابط تجاری گسترده چین با آمریکا و رهیافت این کشور در استمرار اقتصاد رو به رشد خود، به نظر میرسد پکن را برای فشار به پیونگیانگ و ترغیب آمریکا در تغییر مسیر بحران فعال کرده است. فارغ از اینکه چه عوامل و چه کشورهایی بر بازشدن این مسیر تأثیرگذار بوده اند، باید اعتراف کرد مسیری که ترامپ و کیم جونگ اون در آن گام نهاده اند، احتمالا باعث کاهش تنش و ایجاد فضایی جدید در این منطقه از جهان خواهد شد؛ اما سؤال متناقضی که در تحول اخیر بین کرهشمالی و آمریکا رخ مینماید، رفتار ترامپ در قبال توافق هستهای ایران است که بارها آن را بدترین توافق نامید و با تشدید فشار بر متحدان اروپایی، ماه گذشته تهدید کرد در صورت محققنشدن شرایط ترامپ، از ادامه تعلیق تحریمهای منتج از برجام خودداری خواهد کرد که به معنای خروج دوفاکتو آمریکا از توافق هستهای است.
این مورد را میتوان مرتبط با ویژگی شخصی دونالد ترامپ و مهمتر از آن نقش انکارنشدنی اسرائیل و عربستان سعودی در دشمنی با ایران و مخالفت آشکار با برجام و تأثیرگذاری این دو بر دستگاه تصمیمگیری و شخص ترامپ دانست. از سوی دیگر، پیشبینی میشود هرگونه تفاهم یا توافق آمریکا با کرهشمالی، با وجود انتظار عقلانی تسری آن به نرمشدن موضع ترامپ درباره ایران و توافق هستهای، میتواند موضع این کشور را در قبال ایران تحت تأثیر کشورهای یادشده سختتر کند. تحولات روابط کرهشمالی و آمریکا، دلیل روشن دیگری بر درستی رهیافت مذاکرات ایران با کشورهای ١+٥ و دستیابی به توافق هستهای است. در شهریورماه سال جاری آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، در مصاحبه با روزنامه فرانکفورتر الگماینه تأکید کرد میتوان برای حل بحران کرهشمالی از برجام الگوبرداری کرد. اگر امروز دو کشور با سابقه تقریبا ٧٠ ساله بحران در انعطافی شگفتانگیز برای مذاکره در عالیترین سطح ممکن اعلام آمادگی میکنند، به طور طبیعی برای ما به عنوان واضع ایده، قاعدتا نباید ملاقات با مسئولان آمریکایی هنوز در حکم «تابو» باشد؛ تاجاییکه تلاش رئیسجمهور امانوئل مکرون در زمان مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز ناکام گذاشته میشود. محمد بن سلمان شاهزاده بلندپرواز سعودی پس از استقبال در حد بالاتر از رئیس کشور در انگلستان، عازم آمریکا شده تا آنچنانکه در لندن شاهد بودیم، شاید در مقیاسی بالاتر در ایالات متحده آمریکا مورد استقبال و پذیرایی قرار گیرد. نتانیاهو نیز هفته گذشته در حاشیه اجتماع ضدایرانی یهودیهای آمریکا (آیپک) با ترامپ ملاقات کرد. ناگفته پیداست که خطر به زعم او ایران، در کانون مذاکرات نخست وزیر رژیم صهیونیستی با ترامپ قرار داشت. موارد فوق در زمره تحولاتی است که باید آن را جدی گرفت و برای کاهش تنش با آمریکا که در صورت استمرار ممکن است به مرحلهای کنترلناپذیری برسد، اقداماتی انجام داد.
استیضاح بدون پایههای کارشناسی
احمد مازنی نماینده تهران در مجلس طی یادداشتی در روزنامه ایران با عنوان استیضاح بدون پایههای کارشناسی نوشت: استیضاح یک حق مسلم از مجموعه حقوق نمایندگی در قانون اساسی کشورمان است. از این منظر نمیتوان به استیضاح وزیران در هر موقعیت زمانی که رخ بدهد، ایرادی وارد دانست. اما عموماً درباره استیضاحها و خصوصاً سه استیضاح اخیر باید به یک نکته مهم توجه داشت و آن اینکه چه عواملی در انجام این استیضاحها تأثیرگذار بودهاند؟ پاسخ این سؤال میتواند فضای حاکم بر تلاش امضاکنندگان این سه طرح را بهتر شرح دهد. عوامل مؤثر یاد شده را میتوان به دو دسته کلی تقسیم بندی کرد و در نهایت به بررسی سهم آنها در این استیضاح پرداخت؛ یکی عوامل داخلی و دیگری عوامل محیطی. عوامل داخلی اشاره به خود وزارتخانه، وزیر مربوطه، زیرمجموعههای او و کارنامه آنها دارد. عوامل محیطی، اما ناظر به شرایط عمومی کشور و مسائل بیرونی وزارتخانهها در زمان استیضاح است.
در شرایط فعلی به گمان نگارنده سهم عوامل داخلی در بهترین حالت بیشتر از ۳۰ درصد نخواهد بود. بهعبارت دیگر سهم عملکرد و کارنامه وزارتخانهها را در این استیضاح میتوان سهمی حداقلی دانست که اگر قرار بود ملاک اصلی برای استیضاح باشد –چنانکه باید اینگونه باشد- چنین طرحی اساساً نمیبایست به جریان میافتاد. اما عوامل بیرونی یا محیطی است که زمینه را برای سه استیضاح همزمان فراهم کردهاند. آنهم در شرایطی که همزمانی سه استیضاح تاکنون در تاریخ ایران سابقه نداشته است. مجموعه این عوامل را میتوان به مواردی، چون اعتراضات دیماه، فشارهای امریکا به توافق برجام و بحث تحریمهای جدید این کشور، مجموعه نارضایتیهای موجود در کشور، اتفاقات و سوانح ماههای اخیر و نهایتاً نوع ادبیاتی که در برخی مقاطع از دولت شنیده میشود، تقسیمبندی کرد. بر اساس این تقسیم بندی میتوان گفت که نقش این مجموعه عوامل در به جریان افتادن استیضاح یاد شده بیش از ۷۰ درصد است. به عبارتی اگر قرار بود ملاک استیضاح صرفاً عملکرد وزارتخانهها باشد، زمینه چنین کاری در مجلس مهیا نبود. اما در شرایط فعلی به نظر میرسد حداقل مجموعهای از نمایندگان قصد دارند تا با استیضاح و تلاش برای برکناری وزرا پاسخی به شرایط عمومی کشور بدهند. در رأس این شرایط مجموعه اعتراضات اخیر وجود دارد که از دیماه آغاز شد و در چند روز اخیر هم یک بار دیگر به شکل درگیری بر سر مسائل آبی و یا سلسله اعتراضات صنفی و اقتصادی بروز کرده است. دیدگاهی در بین نمایندگان معتقد است اگر مجلس بتواند یکی از این وزرا را برکنار کند، پاسخ درخور و اثربخشی به مجموعه اعتراضات اخیر داده و حداقل قدری فضا را آرام میکند. این استدلال به شکل مشهودی دارای معایب جدی است، از جمله اینکه این نوع برخورد با احساسات و افکار عمومی نه یک مسئولیتپذیری و پاسخگویی واقعی، بلکه منحرف کردن اذهان است. در این میان تشدید فشارهای امریکا و رجزخوانیهای ترامپ و برخی کشورهای دیگر علیه کشورمان نیز فضا را برای فشار مضاعف طیف مخالفان دولت به دستگاه اجرایی فراهم کرده که اکنون خود را به شکل این طرحهای مکرر استیضاح نشان میدهد. ضمن اینکه برخی دلخوریها از ادبیات مقامات دولت هم مشوق به جریان افتادن چنین استیضاحی است. با چنین تفسیری باید اذعان کرد که سه استیضاح اخیر دارای پایههای محکم فنی و کارشناسی نیستند و پاسخ دادن به یک سری عوامل بیرون از اختیار وزرا با استیضاح آنها، هم انطباقی با منافع عمومی ندارد و هم نوعی سیاسیکاری محسوب میشود.
ائمهجمعه و مسالهای به نام جاذبه
سیدرضا اکرمی عضو جامعه روحانیت مبارز طی یادداشتی با عنوان «ائمهجمعه و مسألهای به نام جاذبه» در روزنامه آرمان امروز نوشت: چندی است که برخی امامان جمعه در تهران و برخی مراکز استانها به دلایل مختلف از جمله کهولت سن از این سمت کنارهگیری میکنند. اینکه شخصی به دلیل سن و سابقه و... از امامت جمعه اعلام کنارهگیری کند، امری طبیعی بوده و چندان مساله جدیدی نیست. در این راستا برای تقویت نمازجمعه افرادی جایگزین امامان جمعه سابق میشوند که البته این تقویت جدای از تغییر یا جایگزینی شخص امامجمعه به عوامل مختلفی بستگی دارد. نخست اینکه سخنان، خطبهها، تحلیلها و امامجمعه باید مقبول بوده و شخص امامجمعه باید در تحلیلهای خود و خطبههایی که میخواند جاذبه داشته باشد.
یکی دیگر از راههای تقویت نمازجمعه این است که خطبا باید سخنان جدید از تریبون نمازجمعه بیان کنند تا مردم برای شنیدن مطالب جدید به نمازجمعه بیایند. نکته دیگر اینکه تبلیغات دیگران مثل سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات، جامعه وعاظ، جامعه مبلغان و ائمه جماعات باید هم خود در نمازجمعه شرکت کرده و مردم را نیز به شرکت در این فریضه عبادی سیاسی دعوت کنند. این دعوت و تبلیغ یقینا در نوع خود در مردم ایجاد علاقه خواهد کرد تا حضور پر شکوهتری در نمازجمعه داشته باشند. از طرف دیگر با توجه به اینکه در حال حاضر بیشتر شرکت کنندگان در نمازجمعه افراد پا به سن گذاشته هستند. باید سازوکاری فراهم شود تا در مراکز استانها نیز مثل تهران مردم به سهولت به نمازجمعه دسترسی داشته باشند. البته ذکر این نکته ضروری است که باید به کیفیت نمازجمعه نیز توجه شود که این مهم به عملکرد خدمه نمازجمعه، سخنران قبل از خطبهها و برگزار کنندگان این فریضه باز میگردد. البته از جمله عوامل متعدد برگزاری با شکوه نمازجمعه جذب و اقناع افراد شرکت کننده توسط امامجمعه است. ائمه محترم جمعه باید با کارشناسان سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مشورت کرده و از مشاوره آنها در چگونگی بیان مطالب و دقت در آمارها کمک بگیرند. کشور در حوزههای مختلف با مسائل مختلفی مواجه است یا حوادثی در کشور رخ میدهد که امامان جمعه باید جهت ابراز نظر صحیحتر دارای مشاورانی باشند که در مواقع لزوم از آنها مشورت بگیرند. مثلا نقدینگی را چگونه جذب تولید یا کار و اشتغال کنیم. دولت به تنهایی نمیتواند کار و اشتغال بهوجود آورده و نقدینگی را جذب کند، اگر دستگاههای تبلیغاتی به مردم امید و اطمینان دهند هم به دولت کمک کرده و هم موجب اقبال بیشتر مردم به نمازجمعه خواهند شد. نمازجمعه نمادی از وحدت، اتحاد، اتفاق، محبت و جذب است. اگر ائمه محترم جمعه در طول زمانی که میخواهند خطبه بخوانند به مشورت بها دهند و از نظر کارشناسان بهره بگیرند یقینا نمازجمعه میتواند جاذبه داشته باشد و برکات خود را ابلاغ کند. گرچه مطرح میشود که کنارهگیری برخی از ائمه جمعه به علت کهولت سن موجب جوانگرایی در میان ائمه جمعه خواهد شد، اما اگر به ۳۹ سالی که نمازجمعه برگزار شده دقت کنیم مشاهده خواهیم کرد زمانی که مقام معظم رهبری به امامت جمعه رسیدند ۴۰ سال سن داشتند یا مرحوم آیتا... هاشمی چند سال بزرگتر بود. از این رو خیلی نباید به سن و سال افراد بها داد بلکه آنچه مهمتر است محتوا و مطالبی است که بیان میشود. اگر امامجمعه به نحوی اقناعی صحبت کند که مردم فکر کنند سخن آنها را میگوید و به عبارت دیگر سخنگوی آنهاست، این مساله به جاذبه آن کمک میکند.
تصمیم کنگره خلق چین علیه خلق چین
اعتماد در گزارشی که عنوان آن را تیتر یک شماره امروز خود کرده است موافقت کنگره خلق چین با مادامالعمر شدن ریاستجمهوری رد این کشور را موضوع قرار داد و نوشت: فقط دو نفر نه گفتند و سه نفر نظر ممتنع داشتند، ٢٩٥٨ نماینده دیگر کنگره ملی خلق چین، با حذف محدودیت دو دورهای ریاستجمهوری از قانون اساسی موافقت کردند. چهار دهه بعد از مرگ بنیانگذار چین کمونیست، مائه زدونگ، بار دیگر چین شاهد رهبری است که قصد دارد تا لحظه مرگش تمام قدرت را در اختیار داشتهباشد.
فانگ ئی، معاون صدر حزب کمونیست چین و یکی از افراد موثر در تصویب قانون اساسی چین معتقد بود: «اگر فردی ١٥ سال در مقامی بماند، دیگر هیچ کس جرات نمیکند انتقاداتش را به او مطرح کند. مثلا رییسجمهور فرانسه یک دوره ٧ ساله رییسجمهور میشود و در پایان این دوره فقط یک بار دیگر فرصت خواهد داشت که در این مقام بماند، البته این شرایط هم کاملا متفاوت است، چون آنها احزاب اپوزیسیون دارند که هر روز روی کوچکترین اشتباهات رییسجمهور انگشت میگذارند و انتقاد میکنند.»
جیانگ زمین و هو جین تائو، دو رئیسجمهور چین بودند که بین سالهای ١٩٩٣ تا ٢٠١٣ قدرت را در اختیار داشتند و به این محدودیت قانون اساسی احترام گذاشتند. این دو رهبر پیشین چین کمونیست، همچنان زنده هستند، هر یک از آنها بعد از پایان دور اول ریاستجمهوریشان در کنگره ملی حزب کمونیست چین، نام جانشینشان را از طریق انتصاب در مهمترین نهاد حزب کمونیست چین، یعنی کمیته دایمی پولیتبرو معرفی کردند تا زمانی که پنج سال بعد قدرت را ترک میکنند، حزب کار سختی برای انتخاب نداشتهباشد. البته همه اینها میراث دنگ شیائو پنگ بود، او که بعد از اعتراضات دانشجویی در میدان تیان آنمن و شکاف در حزب کمونیست برای جانشینی، تصمیم گرفت تا شرایط را برای جانشین خودش کاملا مهیا کند، او جیانگ زمین را به ترتیب به عنوان دبیرکل حزب کمونیست، رئیس کمیسیون مرکزی نظامی و رییسجمهور منصوب کرد. جیانگ زمین سال ١٩٩٣، ٤ سال پیش از مرگ دنگ شیائوپنگ هر سه مقام اصلی حزب را در اختیار داشت تا رهبر پیشین نسبت به دورنمای چین پس از خود دورنمای روشنی داشتهباشد. اما اینبار در نوزدهمین کنگره ملی حزب کمونیست چین که ٥ ماه پیش برگزار شد، شی جینپینگ این رسم را به هم زد، از ارتقای جانشینش در کمیته دایمی پولیتبرو حزب کمونیست چین خودداری کرد و حزب تصویب کرد که پیشنهاد حذف محدودیت دورههای ریاستجمهوری به کنگره ملی خلق چین داده شود.
برای شی جینپینگ، اولین دبیرکل حزب کمونیست چین که بعد از جنگ جهانی دوم متولد شده است، محدودیت در دورههای ریاستجمهوری معنایی ندارد. رسانههای رسمی چین ادعا میکنند که وقتی دو مقام اصلی دیگر حکومت یعنی دبیرکل حزب کمونیست و رییس کمیسیون مرکزی نظامی چین، هیچ محدودیت دورهای ندارند، عملا دلیلی برای محدودیت ریاستجمهوری که مقام کم اهمیتتری نسبت به دو مقام دیگر دارد وجود ندارد. سال ٢٠٢٣ دوره دوم ریاستجمهوری شی جینپینگ به پایان میرسد، در شرایطی که او میتواند همچنان دبیرکل حزب کمونیست و رییس کمیسیون مرکزی نظامی چین باقی بماند، اگر قرار باشد فرد جدیدی به عنوان رییسجمهور انتخاب شود، یک رقیب و مزاحم برای رهبری فردی شی جینپینگ ایجاد شده است.
زمانی که پیشنهاد حذف محدودیت دورههای ریاستجمهوری در چین اعلام شد شهروندان چینی واکنش منفی نشان دادند. شبکههای اجتماعی چین از انتقادها نسبت به این تصمیم پر شد، تا جایی که مقامهای دولتی مجبور شدند تیغهای سانسور شبکههای اجتماعی را تندتر از گذشتهکنند. در شرایطی که دولت چین شبکههای اجتماعی مانند توییتر و فیسبوک را در این کشور کاملا فیلتر کرده است، شبکههای اجتماعی جایگزین مانند ویچت و ویبو، اصلیترین ابزار اطلاعرسانی و درمیان گذاشتن اطلاعات در میان چینیها است که کاملا تحت اختیار دولت قرار دارند. دولت چین تصمیم گرفت در اپلیکیشنهای پیامرسانه و شبکههای اجتماعی بومی هم استفاده از برخی کلمات و تصاویر را سانسور کند. استفاده تنها از حرف لاتین N، به معنای تعدد دفعات، کلمه امپراتور، یا عبارت مخالفم، در شبکههای اجتماعی چین کاملا غیرقابل استفاده شدهاند و به اشتراکگذاشتن تصاویری که در آن شخصیت کارتونی خرس «وینی د. پوه» که به خاطر شباهت هیکلش با شی جینپینگ مشهور است در شبکههای اجتماعی چینی غیرممکن شده است. هر چند آنتیفیلترها در چین هم مانند برخی کشورهای دیگر دنیا بسیار پرطرفدار هستند و کاربران چینی برای دور زدن دیوار بزرگ آتش، بسیار حرفهای عمل میکنند.