تجارت تهران و آنکارا با «لیر» و «ریال»، دریافت حقوق ماهیانه از آمریکا تروریستها در سوریه، سناریوهای ایران برای برجام منهای امریکا، فرش قرمز «ملکه» برای «شاهزاده»، سینما در بازار بورس، جنجال بر سر سؤال از رئیسجمهوری، سه استیضاح در یک نوبت، خط و نشان هستهای پوتین برای غرب و جزییات واگذاری ۱۱۰ شرکت تأمین اجتماعی، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه ۱۷ اسفندماه در حالی بر پیشخوان مطبوعات قرار گرفت که مثلث استیضاح سه وزیر، زمزمههای سؤال از رئیس جمهور از یک سو و اظهارات رئیس جمهور روحانی درباره لزوم پاسخگویی همه مسئولین و نبایدهای تضعیف دولت در کنار عناوین مرتبط با سفر ولیعهد عربستان به لندن از عناوین مهم روزنامههای امروز محسوب میشود.
روزنامه آفتاب یزد تیتر یک خود با عنوان مثلث استیضاح را از گزارش این روزنامه درباره برنامه استیضاح سه وزیر کابینه دوازدهم در مجلس انتخاب کرده است. این روزنامه با چاپ تصویر نیم صفحه نخست چندین شماره از آفتاب یزد در صفحه اول امروزش از عنوان ممنوع التصویری سیاسیون استفاده کرد و در توضیح آن از عدم تمایل روزنامهها برای برجسته کردن تصاویر سیاسیون در صفحات نخستشان خبر داد.
روزنامه کیهان در گزارشی با عنوان «پرده از چهره نفاق افتاد/هجوم هماهنگ مدعیان اصلاحات به ارزشهای اسلامی» که تیتر یک شماره امروزش شده، نوشت: برخی مدعیان اصلاحات در چندین جبهه به مقابله صریح با ارزشهای اسلامی پرداخته و این تقابل آنان در روزنامههای زنجیرهای و برخی مراسمات خاص که از سوی شهرداری تهران برگزار شد نمود یافته است. کیهان در عین حال یادداشت روز خود را با عنوان حاشیهسازی واجبتر از نان شب! به قلم جعفر بلوری چاپ کرده است.
اعتماد نیم صفحه نخست امروزش را با تیتر اول شاهزاده و «می» و ملکه به بهانه سفر ولیعهد عربستان به لندن بست و تصویری از ملکه و نخست وزیر انگلیس را چاپ کرد. موضوع سرمقاله امروز این روزنامه به قلم سیدجلال ساداتیان و با عنوان اختلافافکنی با دلار نفتی نیز به همین موضوع ارتباط دارد.
روزنامه قانون نیز تیتر اول خود را از میان سخنان رئیس جمهور خطاب به جریانهای خاص انتخاب کرده و عنوان «هشدار رئیسجمهور به برخی جریانهای خاص/کشتی تخریب شود همه با هم غرق میشویم» را در صفحه نخست قرار داد. این روزنامه همچنین ماجرای عزل و نصب شبانه مدیرکل میراث استان تهران را موضوع گزارشی قرار داده و از حواشی پیرامون آن گزارش کرده است.
در ادامه تعدادی از سرمقالهها و یادداشتهای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
حاشیهسازی واجبتر از نان شب!
جعفر بلوری در بخشی از یادداشت روز کیهان با عنوان حاشیهسازی واجبتر از نان شب! نوشت:همین چند روز قبل برخی رسانهها به نقل از آقای بعیدینژاد، سفیر کشورمان در انگلیس نوشتند: «در حال توافق با انگلیس بر سر یمن هستیم.» و اینکه «آمریکا را به نقض توافق هستهای متهم خواهیم کرد... واشنگتن به طور مرتب توافق هستهای را نقض میکند و این موضوع موجب نگرانی ایران است.» (!) دوباره همین دیروز خبر دیگری منتشر شد مبنی بر اینکه، شهرداری چند ماهی است حقوق کارکنان خط ۶ متروی تهران را پرداخت نکرده و این افراد شب عیدی با جیب خالی نزد خانواده خواهند بود. این دو خبر کافی است تا به این نتیجه برسیم که متاسفانه کسی قصد تغییر ریل ندارد و حامیان فتنه که جز ناکامی و حاشیهسازی، هنری ندارند هنوز در مراکز حساس مشغولند. به این شرایط باید به شدت انتقاد کرد. انتقاد از چنین وضعی «کمعقلی» نیست، مذاکره مجدد با ناقضان برجام و اجازه دادن به ادامه فعالیت چنین مدیرانی کمعقلی است.
شاید کمی متوهمانه به نظر برسد، اما هیچ بعید نیست برخی از این کمکاریها و ریلگذاریهای غلط عمدی و با هدف ایجاد نارضایتی نه از دولت که از نظام صورت گرفته باشند. چقدر تلاش کردند اعتراضهای آرام مردمی به وضعیت بد اقتصادی را «سازماندهی شده» از سوی نظام! جا بزنند و به اغتشاشهای پراکندهای که به جنایت منتهی میشد، مشروعیت ببخشند؟! عدم ارائه خدمات به مردم در آن چند روز برفی تهران، به ورشکستگی کشاندن یک به یک کارخانهها برای فروش زمینهای مرغوب آن! و به قیمت بیکار شدن صدها کارگر، کتمان رقم واقعی تورم، گل و بلبل نشان دادن وضعیت اقتصادی و... و در نهایت اعلام اینکه «نمیگذارند»، «اقتصاد در دست دولت نیست، در دست فلان نهاد است» جز برای ایجاد نارضایتی از نظام است؟!
رسیدن به نقطه مطلوب در همه حوزهها، چه اقتصادی و چه فرهنگی، روحیه جهادی و انقلابی میطلبد. هیچ کس با آویزان شدن به این کشور یا آن کشور به جایی نرسیده است. سردار بزرگ، قاسم سلیمانی یک نمونه کامل و عینی از مدیریت جهادی است که «داعش و گروههای تروریستی و تکفیری»، یکی از بزرگترین و پرهزینهترین پروژه صهیونیسم مسیحی در منطقه را با همین روحیه انقلابی زمینگیر کرد. فاصله وضعیت منطقهای ما با وضعیت اقتصادی و فرهنگیمان، فاصلهای است به اندازه زمین تا آسمان. مدیریت این دو منطقه از دو تفکر متفاوت سرچشمه میگیرد. قضاوت با شما، کدام روش موفقتر است؟ کدام یک محبوبتر؟! پاسخ خیلی روشن است. دولت ریل را تغییر دهد.
سه استیضاح با کدام هدف؟
رمضانعلی سبحانیفر نماینده مجلس طی یادداشتی در شماره امروز ایران نوشت: استیضاح حق مجلس است، اما آیا استفاده بدون محاسبه از هر حق قانونی، شرعی و یا اخلاقی میتواند توجیهپذیر باشد؟ به نظر میرسد که جواب این سؤال منفی است. مجلس در حالی در آخرین هفته کاری سال به طور فشرده سه استیضاح را در دستور کار دارد که دولت دوازدهم تنها کمتر از ۸ ماه است کار خود را شروع کرده. برخی از موافقین استیضاح این استدلال را دارند که وزرایی که در معرض استیضاح مجلس قرار گرفتهاند، از جمله دولتمردانی بودهاند که از دولت یازدهم در جمع هیأت وزیران قرار داشتهاند و به عبارتی آغاز دولت دوازدهم را نباید به عنوان تاریخ شروع کار آنها دانست، بلکه ملاک برای ارزیابی کارنامه این وزرا آغاز کارشان در دولت یازدهم است و کارنامهای که در این مدت ۴ سال و نیم از خود به جای گذاشتهاند. این استدلال هر چند در ظاهر استدلالی درست و منطقی به نظرمیرسد، اما یک ایراد اساسی دارد و آن هم اینکه این سؤال را افکار عمومی ایجاد میکند که مگر چه اتفاقی افتاده که نمایندگان میخواهند رای ۸ ماه قبل خود را به این سرعت پس بگیرند؟ به عبارتی استیضاح فعلی، تصمیم قبلی مجلس در رای اعتماد به این سه وزیر را زیر سؤال خواهد برد. اما از منظری دیگر سؤال جدیتر این است که حتی به فرض موفقیت این استیضاحها چه گرهای از کار سه وزارتخانه مد نظر باز میشود؟
آیا اساساً مشکلات این وزارتخانهها ناظر به عملکرد وزرا است که با تغییر آنها اصلاحاتی در کارهای اجرایی ایجاد شود یا اینکه مسائل مطروحه دارای ریشهای به مراتب عمیقتر و گستردهتر از چیزهایی است که به شخص وزیر مربوط میشود؟ کسی در شرایط فعلی نمیتواند اوضاع نا بسامان امور اجرایی در حوزههای مختلف را انکار کند. با این وجود ارتباط دادن تمام این مشکلات به شخص وزرا یا حتی کلیت دولت اشتباهی جدی است. اشتباهی از همان نمونه اشتباهاتی که همیشه داریم و در حوزههای مختلفی علی رغم درصد کم اختیارات دولت خواهان حداکثر پاسخگویی و مسئولیتپذیری در این خصوص هستیم. بر این اساس به نظر میرسد اشتباه طراحان این استیضاحها نه در شناسایی مشکلات بلکه در تشخیص مسیر حل چنین مشکلاتی است. چنانکه شاهد هستیم در جریان همین استیضاحهایی که به نام حقوق مردم مطرح شده امتیاز خواهیهای مختلف منطقهای و جناحی هم قسمت مهمی از جریان هستند. چیزی که اگر استیضاحکنندگان درصدد اصلاح امور به نفع مردم هستند باید درباره آن هم توضیحات قانعکنندهای بدهند. نهایتاً به نظر میرسد که این استیضاحها قدری هم ناظر به پاسخگویی به اعتراضاتی باشد که در ماههای اخیر شاهد بودیم. یعنی قسمتی از نمایندگان قصد دارند تا با پیش کشیدن این دست استیضاحها به جامعه نشان دهند که به دنبال احقاق حقوق عمومی هستند. اما در این بین نتیجه بخش بودن چنین مسیری از منظر منافع عمومی کاملا جای شک و تردید دارد که این هم یک تناقض بزرگ خواهد بود. به این معنا که شعار دفاع از حقوق عامه مردم با روشهایی رنگ عملی شدن میبیند که با همین حقوق عامه در تضاد قرار دارند. مهمتر اینکه در شرایطی که کشور به یک آرامش عمومی نیازمند است، پیش کشیدن همزمان چنین استیضاحهایی میتواند به افزایش سطح تنشها و اصطکاکها بینجامد.
با کدام کشورها متحد اقتصادی شویم
محمد صادق جنان صفت سرمقاله امروز ابتکار را موضوع نوشتهای با عنوان با کدام کشورها متحد اقتصادی شویم قرار داد و نوشت: جسم وکالبد اقتصاد ایران زیرشلاق انواع خشکسالیها بدریخت و نحیف میشود و اگر جلوی گسترش خشکسالیها را نگیریم کویری شدن کسب و کار ایرانیان دور نیست. این داستان شوخی بردار نیست و برای تهدید یا بزرگنمایی برقلم جاری نشده است.
نشانههای کویری شدن در بالاترین سطح را میتوان منفی شدن نرخ رشد سرمایه گذاری در ایران دید. نرخ رشد سرمایه گذاری درایران ۵ سال پی در پی با رشد منفی دست و پنجه نرم میکند و تازه پس از ۲۰ فصل در نیمه نخست امسال با رشد صفردرصدی همراه شده است که باید دید تاچه اندازه این وضع پایداری نشان میدهد. روند ناامید کننده جذب سرمایه مستقیم خارجی و بسته شدن راه ورود اعتباردهی سرمایه گذاران خارجی به ایران نیز به رغم امیدهای فراوان پس از برجام نیز قابل اعتناست وبه چشم میآید. سکوت نسبی مدیران ارشد دولت دراین باره نشان میدهد بازار سرمایه ایران نیز بالاو پایینهای غیرعادی دارد. این خشکسالیها از کجا سرچشمه میگیرند؟ تردید نکنیم این روزگاران سخت بیش از هرچیز نشانههای ناامیدی را باخود دارند. اگرجلوی این سیل ویرانگر ناامیدی سدبند نگذاریم دیری نمیگذرد که بنیانهای کسب وکارایرانیان را به ضعیفترین حلقه از عناصر قوام دهنده جامعه تبدیل میکند. بحث اینجاست که نقطه عزیمت برای جلوگیری از غرق شدن اقتصاد از کجا باید شروع کنیم و نقطه عزیمت کدام مقوله است. تردیدی نیست که این مقوله ازجنس فرهنگ نیست، چون این مقوله برای میوه دادن نیاز به زمان بلندی دارد.
این مقوله ازجنس خود اقتصاد هم برای کوتاه مدت نخواهد بود، چون دست و پا زدن در بیهودگی است. باید از سرچشمه شروع کرد که به نظر میرسد تعامل با جهان ازجنس دیگر است. ایران دست کم سه دهه است با غرب و پرچمداران آن سر ناسازگاری دارد و البته آنها نیز هرگز راضی به توسعه ایران نبوده اند و هرچه میتوانستند برسر راه کسب و کار ایرانیان مانع گذاشتند. دوستی ایران با کشورهایی که دراقتصاد امروزجهان وزن ونقشی ندارند و تنها کالایی که تولید میکنند کالاهای نظامی است یا امید بستن به کشوری مثل چین که برای رسیدن به پله اول اقتصاد جهان کشورهایی مثل ایران را مثل آب خوردن قربانی میکند تا امروز برای اقتصاد ایران منفعت نداشته است و ایران در اندازههای کوچک رشد کرده است و این رشدها دردی از دردهای خشکسالیهای گوناگون را درمان نمیکند. برای اینکه از کویری شدن اقتصاد ایران جلوگیری کنیم بهتر است به جای دوستی بی حاصل با کشورهایی که اقتصادشان رونق ندارد و اتفاقا رقیب قدرتمند ایران به حساب میآیند مسیررا دگرگون کرده و به سوی دوستی با کشورهایی با اقتصاد نیرومند پیش برویم. به طور مثال آیا دوستی اقتصادی با آلمان برای ایران مناسب است یا دوستی اقتصادی با روسیه. ایران در حال حاضر با چالش اقتصادی مواجه است تا چالش نظامی و امنیتی و این مسأله قابل اعتنامورد توجه همه جناحهای سیاسی نیز است؛ بنابراین، می توان دردنیای واقعی با دوستان تازهای راه رفت و دادو ستد کرد.
نیاز جامعه به حضور هر دو جنس
محمد جواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات طی یادداشتی به مناسبت روز زن در روزنامه اعتماد نوشت: همزمان با فرارسیدن ایام سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) و روز زن، محملی برای پرداختن بیش از پیش به جایگاه و حقوق زنان مطرح میشود که گاه با افراط و تفریطهایی همراه است. اما واقعیت این است که زن و مرد را باید خارج از نگاه جنسیتی و در قالبی انسانی مورد بررسی قرار داد و از این زاویه مردان و زنان حقوق و تکالیفی دارند که جامعه باید به آنها احترام بگذارد.
بدون شک ساختار خلقت و موجودیت زنان دارای ویژگیها و احساسات خاصی است که حقوق و تکالیف آن در همین چارچوب دیده میشود و اگر کسانی بخواهند بدون درنظر گرفتن استعدادها و محدودیتهای زنان انتظاراتی را از آنان مطرح کنند، قطعا به بیراهه خواهند رفت. اما آنچه به کارگیری زنان را مهم مینماید مستقل از توضیحات مذکور و نیاز جامعه به حضور هر دو جنس زن و مرد به لحاظ جامعهشناسی و روانشناسی که از این نوشتار خارج است، موضوع مهم دیگری به نام اقتصاد است. در دنیای اقتصاد امروز اقتصاد انقباضی یا انبساطی صرف با نگاه دولتی پاسخگو نیست. همانطور که انقلاب صنعتی جهان را درنورید و کشورهای دنیا را بهسادگی به دو دسته توسعهیافته و عقب افتاده تبدیل کرد، انقلاب دیجیتال و در پی آن اقتصاد دیجیتال نیز نیازمند بهرهبرداری از کل ظرفیتهای اجتماعی، اقتصادی، صنعتی و منابع انسانی کشورهاست. یک جامعه برای توسعه پایدار نیازمند کار هر دو جنس و البته به طور عادلانه است. رشد GDP یک کشور طبعا با تکیه بر نیروی کاری تنها مردان محقق نخواهد شد، همانطور که یک کارخانه اگر با نیمی از ظرفیت اسمی خود کارکند قطعا تولید پنجاه درصد خواهد داشت نه صددرصد و حضور اجتماعی زنان به ویژه در حوزه اشتغال، کارآفرینی، تولید و در یک کلام اقتصاد در جامعه گذشته از اینکه حق زنان است باید مطالبه اجتماع باشد و در سالهای اخیر با توجه به اینکه اشتغال به یکی از چالشهای عمده کشور تبدیل شده نقش کارآفرینان برجستهتر شده است و نیاز به حمایت دولتی برای تسهیلگیری این حوزه پررنگتر، اما شاهد هستیم که اگرچه از کل زنان شاغل حدود ٢٥ درصد و از کل مردان شاغل حدود ٥ درصد در رسته متخصص جای میگیرند، اما در حوزه کارآفرینی تعداد زنان کمتر است که با توجه به پیشی گرفتن زنان در ورود به دانشگاه و کسب تخصص، فرصتهای کارآفرینی هم باید برای این جنس محقق شود. در همین راستا، سه خدمت اصلی اکوسیستم کارآفرینی (شبکههای کسب و کار) برقراری جریان دانش، جریان مالی و جریان نیروی انسانی است و فناوری اطلاعات به سادگی ارایه این خدمات را تسهیل میکند. دولت با حمایت از تشکیل شبکههای رسمی اشتغال و کارآفرینی زنان و ذیل آن، حمایت از سمنها (NGO) و ایجاد یا تکمیل پلتفرمهای کارآفرینی زنان (منتورها، الگوها، مشاورهها و آموزشهای کسب و کار) میتواند به ایجاد اکوسیستم پیش برنده در حوزه کارآفرینی زنان نیز سرعت دهد. این مبحث، نیاز به تبیین و گفتمانی دارد که امیدوارم در این روزها به بحث و تبادل نظر نخبگان جامعه تبدیل و راهبردی اصولی برای آن استخراج کرد.