سنگ اندازی برخی نمایندگان در مسیر استیضاح دو وزیر، سخنان رئیس جمهور درباره بی عقل بودن مخالفان دولت. خانه تکانیهای کاخ سفید، مبارزه با فساد؛ حتی خودی ها، خیال بافی اقتصادی مسئولان! شیطنت فرانسوی، رفراندوم، سیاسی یا غیر سیاسی؟ و محاکمه علنی متهمان خیابان پاسداران، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه ۱۴ اسفند ماه، در حالی چاپ و منتشر شدند که سخنان روز گذشته رئیس جمهور روحانی در پنجاه و هفتمین مجمع سالیانه بانک مرکزی با محوریت موضوعات اقتصادی از جمله انتقاد از بنگاهداری بانکها، از محورهای اصلی آنهاست.
بخشی از گفتههای روحانی با تیتر «مخالفان دولت کمعقلند!» در چند روزنامه برجسته شده و مورد انتقاد قرار گرفته است. از دیگر موضوعاتی که در روزنامههای امروز جزو عناوین اصلی محسوب میشود، میتوان به سفر وزیر امور خارجه فرانسه به ایران همراه با تحلیلها و گزارشهایی درباره این سفر و رابطه ایران ـ اروپا اشاره کرد.
ادامه بحثها درباره همه پرسی و سیاسی یا غیر سیاسی بودن آن، گزارشها از تازهترین اطلاعات از سانحه هوایی اخیر و وضعیت طرح استیضاح دو وزیر دولت دوازهم از دیگر موارد برجسته روزنامههای امروز است.
روزنامه ابتکار به بهانه ۳۷ اخراج و استعفا، جنجال و تنش مداوم، محصول یک سال ریاست جمهوری ترامپ گزارشی با عنوان خانه تکانیهای کاخ سفید کار کرده و عنوان آن را تیتر یک امروزش کرده است.
کیهان بخشی جنجالی از سخنان روز گذشته حسن روحانی را برجسته کرده و «حسن روحانی: مخالفان دولت کمعقلند!» را تیتر یک کرده است. این روزنامه همچنین در بخش گفت و شنود و یادداشت روز هم همین موضوع را مورد توجه خود قرار داده است.
روزنامه اعتماد نیم صفحه نخست امروزش را با چاپ تصویری از محمدجواد ظریف و تیتری از گفته او مبنی بر اینکه «اروپا پشیمان خواهد شد» در کنار سرمقالهای با عنوان «ایران از اروپا طلبکار است» با رنگ و بویی سیاست خارجی روانه پیشخوان مطبوعات کرد.
روزنامه وطن امروز سفر وزیر امور خارجه فرانسه به ایران را با عنوان «مهمان گستاخ» برجسته کرد و این توضیح را در لید گزارش خود آورد: لودریان وزیر خارجه فرانسه چند ساعت قبل از ورود به تهران: ایران یا نگرانیها درباره برنامه موشکی خود را به رسمیت بشناسد یا تحریم شود.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها، گزارشها و سرمقالههای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
ایران از اروپا طلبکار است
مهدی ذاکریان در بخشی از سرمقاله امروز اعتماد با عنوان «ایران از اروپا طلبکار است» نوشت: وزیر امور خارجه فرانسه به تهران را نیز مورد تحلیل قرار داد. بعد دوم به مسائل اقتصادی باز میگردد. در این زمینه هم ایران برای اتحادیه اروپا و هم اروپا برای ایران مهم است. ایران منبع تولید انرژی است و یک بازار بزرگ اقتصادی در دنیا با جمعیت قابل توجه در خاورمیانه است. ایران همکار و هم سرمایه پذیرخوبی در منطقه است که میتواند جذابیتهای زیادی در زمینه تکمیل فناوریهای صنعتی برای کشورهایی که قدرتهای اقتصادی دنیا و عضو اتحادیه اروپا محسوب میشوند داشته باشد. در راس این کشورها آلمان، فرانسه، ایتالیا و اسپانیا قرار دارند. اینها دو جنبه اصلی بود که ایران و اروپا را در سطح خوبی از همکاری قرار میدهد و حضور آقای لودریان را میتواند توجیه کند. اما یکسری زیرمجموعههایی در چارچوب مسائل اصلی قرار دارند که روی موضوعات اصلی تاثیرگذار هستند و به آنها کمک میکنند. موضوعاتی که شامل مسائل سیاسی، امنیتی و حقوق بشری میشود.
ایران و اتحادیه اروپا از گذشته در خصوص این موضوعات گفتوگوها و مذاکراتی داشتند. در حوزه سیاسی و امنیتی، ثبات در منطقه و امنیت در اروپا و مقابله با تروریسم از جمله موضوعاتی بوده است که ایران و اروپا دیدگاههای نزدیکی با یکدیگر داشتند. در موضوع عراق دیدگاههای طرفین نزدیک بود و دو طرف معتقد بودند که حمله به عراق میتواند پیامدهای منفی برای خاورمیانه داشته باشد که سبب رشد افراطی گری، قوم گرایی و مسائل اینگونه شود. این تحلیل و دیدگاه دو طرف درست درآمد. همچنین در بحث ثبات منطقهای، اروپاییها بهطور ویژه معتقدند که ایران یک وزنه مهم در خلیج فارس و خاورمیانه است و باید مورد احترام قرار گیرد. اتحادیه اروپا هیچگاه از حذف نقش ایران در منطقه حمایت نکردهاند و علاقهمند به حضور ایران در مسائلی مانند لبنان و خلیج فارس هستند. البته در برخی موارد با ایران اختلاف جدی داشتند که این موضوع ادامه دارد. یکی از این اختلافات در خصوص رژیم اسراییل است. که دو دیدگاه متفاوت در این زمینه وجود دارد. ایران خواهان برگزاری رفراندوم در سراسر سرزمینهای فلسطینی است تا آنچه مردم میگویند به اجرا گذاشته شود، ولی دیدگاه اروپاییها که با دیدگاه امریکاییها نیز مغایر است، معتقد به سیاست دو کشوری هستند که اتفاقا نوع عملکرد اسراییل و امریکا نشان میدهد که دیدگاه اروپاییها تاکنون به نتیجه نرسیده است.
شاهد این امر نیز تصمیم ترامپ مبنی بر اعلام بیتالمقدس به عنوان پایتخت رژیم اسراییل است. همچنین ادامه شهرکسازیها در سرزمینهای اشغالی از جمله مواردی است که اتحادیه اروپا را به ایران نزدیک کرده است و سبب شده تا برخی کشورهای اتحادیه اروپا به مانند ایران دولت مستقل فلسطینی را به رسمیت بشناسند. نکته دیگر در خصوص مسائل حقوق بشری است. در گذشته ٤ دور مذاکرات حقوق بشری با اروپا برگزار شده و در دوره جدید نیز این مذاکرات آغاز شده است. تا اینجا دو طرف دیدگاههای خود را مطرح کردهاند. در مجموع اگر بخواهیم از همه این موضوعات یک جمعبندی ارایه دهیم، یک فضای مثبت و خوبی میان دو طرف وجود داشته و میوه آن با برجام به ثمر رسید و تا اندازهای هم ایران توانست از آن استفاده کند. اروپاییها از گفتوگو با ایران همواره و بهطور کامل حمایت میکنند. اتحادیه اروپا در برابر رژیم ترامپ نیز همواره بر تعهد بینالمللی در خصوص برجام تاکید داشته است. در این بین، اما چالشهایی نیز وجود دارد چرا که ایران بهطور کامل از منافع برجام بهرهمند نشده و از آنجایی که برخی شرکتهای اروپایی به دلیل تنبیه احتمالی رژیم ترامپ به سمت ایران نیایند، از جمله مباحثی است که میتواند ایران را به اروپاییها بیاعتماد کند. از همین رو وزیر خارجه فرانسه نیز باید در این خصوص پاسخگو باشد. ایران نه تنها بدهکار نیست بلکه طلبکار هم هست و باید نه تنها فرانسه بلکه اتحادیه اروپا تمام تلاش خود را به کار ببندد تا این مسائل را حل کند.
تلاش برای ابقای ناکارآمدها در دولت روحانی
قانون در گزارشی با عنوان تلاش برای ابقای ناکارآمدها در دولت درباره سنگ اندازی بعضی نمایندگان در مسیر استیضاح دو وزیر نوشت: نقدهایی به مدیریت دو وزیر راه و کار وارد است و مسئولان بهارستان باید به حساب آنها رسیدگی کنند.
مسئولان و تفکراتی در بدنه نظام جمهوری اسلامی وجود دارند که تصور میکنند باید با هر عملکرد و پیشینهای برای همیشه در جایگاه خود باقی بمانند و برای ناکارآمدی خود نیز هیچ پاسخی ارائه ندهند. ماجرای دو وزیر روحانی یعنی آخوندی و ربیعی نیز مصداق این نوع تفکر است. دو وزیری که با وجود ناکارآمد بودن دوباره در دولت دوازدهم به کار گرفته شدند و این روزها که صدای استیضاح آنها به گوش میرسد امیدی برای به سرانجام رسیدن آن وجود ندارد. حواشی این افراد به حدی است که نمایندگان با نامهای به روحانی خواستار عزل آنها شده بودند ولی خبری از این اقدام نیست و به نظر نمایندگان باید از ابزار قانونی خود در راستای رفع این مشکل استفاده کنند.
در همین حال بهرام پارسایی، نماینده شیراز و عضو کمیسیون اصل نود در مجلس گفته است: نامهای که برای برکناری دو وزیر کار و راه به رییسجمهور نوشتیم فراکسیونی نبود. استیضاح هر دو وزیر کلید خورده و به کمیسیونهای مربوطه ارجاع شده است. وی در خصوص نظر فراکسیون امید در خصوص استیضاح وزرای کار و راه، تصریح کرد: سعی میکنیم مسائل اینگونه که شاید مطالبه اکثریت باشد به صورت فراکسیونی مطرح نشود. این موضوع یک مساله مدیریتی است و نقدهایی به مدیریت دو وزیر راه و کار وارد است. این نماینده مجلس با تاکید بر اینکه نقدهای مطرح شده در خصوص آقایان آخوندی و ربیعی کارشناسی است، خاطرنشان کرد: به خاطر این نقدهای کارشناسی است که به دنبال استیضاح وزرای راه و کار هستیم. اگر نقدها وارد نبود بیشک به دنبال استیضاح نمیرفتیم.
پارسایی در خصوص اینکه چرا نمایندگان تنها بعد از گذشت چند ماه از رای اعتماد به این وزرا دنبال استیضاح آنها هستند، یادآور شد: مجلس حتی یک ماه بعد از رای اعتماد به وزرا اگر تشخیص دهد وزرا طبق برنامههایی که ارائه کردند یا مطابق انتظارات مجلس عمل نمیکنند، حق دارد که استیضاح کند. البته آقایان آخوندی و ربیعی ۶ سال است که به عنوان وزیر فعالیت میکنند. به گفته پارسایی با توجه به جو مجلس استیضاح دو وزیر راه و کار به نتیجه میرسد. سخنگوی فراکسیون امید تاکید کرد: هر دو وزیر منتقدان زیادی دارند و احتمال میدهم هر دو وزیر استیضاح شوند. پارسایی با اشاره به سقوط هواپیمای تهران-یاسوج، گفت: اگر ناوگان هوایی فرسوده است نباید آن مدیری که وزیر انتخابش میکند اجازه دهد این هواپیما پرواز کند. این موضوع یک ایراد مدیریتی و مرتبط با وزیر است. سوانح هوایی ما هفت برابر میانگین استانداردهای جهانی است. وی در خصوص دستور کار جلسه دیروز صبح فراکسیون امید، گفت: در این جلسات مسائل روز و مسائل داخلی فراکسیون مطرح میشود و دستور کار مشخص نیست.
از طرفی محمد عزیزی، نماینده مردم ابهر در مجلس شورای اسلامی از هیات رییسه مجلس خواست تا طی روند استیضاح را تسریع بخشند. عزیزی در نشست علنی یکشنبه، ۱۳ اسفند مجلس شورای اسلامی در تذکر شفاهی به هیات رییسه مجلس شورای اسلامی با استناد به ماده ۲۲۲ آییننامه گفت: چرا اجازه نمیدهید طرح استیضاح وزرا به کمیسیون مربوطه ارجاع داده شود و این در حالی است که بعد از اینکه ۱۰ نفر از نمایندگان طرح استیضاح را امضا کنند باید به سرعت به کمیسیون تخصصی ارجاع داده شده و بعد از یک هفته نتیجه آن در صحن علنی ارائه شود و این در حالی است که اطاله این روند باعث شده آماج پیشنهادات مانع از تحقق این امر شود
در مقابل اظهارات این نماینده، اکبر رنجبرزاده عضو هیأت رییسه مجلس شورای اسلامی در خصوص بررسی ارائه استیضاح وزرا توضیح داد و گفت: در بحث استیضاح آنچه به ما تحویل شد بلافاصله کمتر از یکساعت به کمیسیونها ارجاع شده است. وی تاکید کرد: طرح استیضاح حتی یک ساعت در هیأت رئیسه متوقف نشده است.
تلفات هوایی یا زمینی؛ کد ام مهمترند؟
شهروند در سرمقاله امروزش در مطلبی با عنوان تلفات هوایی یا زمینی؛ کدام مهمترند؟ درباره واکنشهای اجتماعی به تلفات جادهای و هوایی نوشت: حساسیتهای ما نسبت به محیط اطرافمان چگونه شکل میگیرد؟ این پرسشی است که در قالب نقد، این روزها مطرح شده است. اخیراً مقایسهای شده است میان تلفات ناشی از حوادث رانند گی و تلفات ناشی از سقوط هواپیما د ر ایران. براساس این مقایسه کشتههای تصاد فات جادهای، چند برابر سقوط هواپیمای آسمان بوده است. در ۷سال اخیر ۱۲۰۰ برابر تلفات سقوط هواپیما، در جادههای ایران قربانی تصاد فات خود رویی شدهاند. در این مدت در ایران سقوط هواپیماها ١٠٤ نفر قربانی گرفتهاند درحالیکه حواد ث جادهای ١٢٠٤١٣ نفر؛ چیزی حدود ١٢٠٠ برابر. حادثه تلخ سقوط هواپیمای تهران - یاسوج که در اثر آن ٦٥ نفر جانشان را از دست دادند.
این پرسش طبیعی طرح شده که اگر مسأله ما کشته شدن مردم است و بایدبه این مسأله حساس باشیم، پس چرا جزیی از حساسیتی را که نسبت به سقوط هواپیما از خودنشان میدهیم، در برابر کشتار بیامان تصادفات جادهای بروز نمیدهیم؟ که طی این مدت ٧ ساله، ١٢٠٠ برابر حوادث هوایی تلفات داده است. تازه به یک نکته مهم دیگر نیز توجه نمیکنیم و آن اینکه در حوادث هوایی معمولاً همه افرادکشته میشوندو کل تلفات آن بهطور معمول همان تعدادکشتهشدگان است، در حالی که در تصادفات رانندگی فوت افرادفقط جزیی از خسارات است و چندین برابر تعدادکشتهها، مصدوم و مجروح و حتی معلول و فلج از خودبرجای میگذارد. ضمن آنکه هزینه خسارات مادی ناشی از تصادفات خودرو نیز بسیار بیشتر از هزینه و ارزش یک هواپیمای معمولی است. پس با وجودهمه اینها چرا حساسیتها نسبت به سقوط هواپیما چندبرابر بیشتر است؟
بخشی از این رفتار و واکنشها ناشی از تفاوت استانداردهای حملونقل هوایی و زمینی است. حملونقل هوایی بایداز استانداردهای فناوری، مدیریت و خلبانی، خدمات پروازی و... بسیار بالایی برخوردار باشد. بنابراین هرگونه حادثهای در صنعت هوایی بازتاب بزرگتری دارد. این معیار تا حدودی بازتابی است از معیارهای جوامع غربی که برای این صنعت حساسیت فراوانی قایل هستندو این حساسیت درست هم هست. چون در آنجاها تصادفات جادهای و خودرویی به نسبت بسیار پایین است، لذا تناسب حساسیتهای آنها معقول است، ولی وقتی که این حساسیت در ایران ترجمه میشود، نارسا و نامتناسب است. اگر در ایران نیز تعدادکشتههای ناشی از تصادفات جادهای سالانه به کمتر از ٢٠٠٠ نفر میرسدو مثل یک جامعه توسعهیافته بود، آنگاه میتوانستیم مدعی شویم که حساسیتها متوازن است. ولی تحت تأثیر حساسیتهای جامعه غربی هستیم، چون آنان در مرگومیر جادهای تقریباً به حداقلها رسیدهاندلذا حساسیت ندارند، ما نیز ناخودآگاه چنان واکنشی را از خودنشان میدهیم. البته اقدامات تروریستی و مواردمشابه نیز با هواپیما بیشتر رخ میدهدو این نیز حساسیت را بالا میبرد.
بخشی دیگر از این واکنش به علت مقررات بینالمللی حاکم بر هوانوردی است. مقرراتی که مشابه آن برای حملونقل جادهای داخل کشور وجودندارد. مسأله بیمه بینالمللی و اتکایی، وجودو خواندن جعبه سیاه، کنترلهای ماهوارهای، مخابراتی و وظایف شرکتهای سازنده، همگی موجب میشودکه حساسیت درباره سقوط هواپیما به مراتب بیشتر شود. ضمن آنکه سقوط هواپیما به علت ابعادتلفات آن، خیلی بزرگتر است. شایدتعدادتلفاتی که در سقوط هواپیمای اخیر داشتیم، به اندازه یک روز تلفات خودرویی در تعطیلات نوروز نباشد، ولی تلفات خودرویی محصول صدها تصادف کوچک است که در گوشه و کنار کشور رخ میدهد، در حالی که سقوط هواپیما، یک حادثه است.
بخشی دیگر به علت ساختار طبقاتی و اجتماعی کشتهشدگان در حادثه است که بهطور معمول در هواپیما، مسافرانی با سطوح اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بالاتر قرار دارند. نوعی حمیت حرفهای و اعتبار و منزلت برای خلبان و مهمانداران هواپیما وجودداردکه طبعاً برای رانندگان خودرو کمتر تصور میشود.
علی رغم همه این شواهدو دلایل، باز هم نمیتوان بیتوجهی خودمان را به تلفات رانندگی توجیه کنیم. تلفاتی که بسیار بالاست. شایدمردمی هستیم که به جای پرسشگری دایمی فقط به صورت مقطعی کمی تا قسمتی غُر میزنیم و خسته میشویم. اگر ما نیز پرسشگری را به صورت جدی پیگیری کنیم شاید مسأله تصادفات رانندگی نیز در گوشه ذهن و مدیریت و اخبار ما جایی پیدا کند.
وعدههای بیسرانجام سانحه ایتیآر
سیروس برزو، کارشناس تاریخ فناوری فضایی طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه شرق نوشت:١- سردرگمی و معطلی چندروزه بعد از بروز حادثه سقوط هواپیمای تهران-یاسوج و از آن بدتر، ناتوانی دستگاههای ذیربط در پیداکردن محل حادثه و امدادرسانی، نشان داد که ظاهرا مسئولان فضایی ایران نیز شناخت درستی از توانایی سامانه بینالمللی ردیابی و نجات ماهوارهای «کاسپاس-سارست» ندارند و بههمیندلیل نتوانستهاند کاربردهای عملی آن را به دیگر دستگاهها منتقل کنند. به طور مثال در هیچیک از خبرهای منتشرشده، به برنامه بینالمللی نجات ماهوارهای کاسپاس ـ سارست اشاره نشده است؛ درصورتیکه این سامانه دقیقا برای چنین حوادثی به وجود آمده است.
٢- برنامه بینالمللی نجات ماهوارهای کاسپاس-سارست یک تشکیلات غیرانتفاعی بشردوستانه با عضویت کشور و سازمانهایی است که در زمینه حوادث هوایی و دریایی فعالیت دارد و به ردیابی هواپیما یا کشتیهای دچار مشکل میپردازد و اطلاعات آنها را به مؤسسات حوادث غیرمترقبه انتقال میدهد. این سازمان از یک شبکه ماهوارهای استفاده میکند که تمام نقاط زمین را پوشش میدهد. هشدارها بدون هزینه به بیش از ٢٠٠ کشور ارسال میشوند. طبق موافقتنامهای که در سال ١٩٧٩ میان کشورهای شوروی، آمریکا، فرانسه و کانادا امضا شد، از نخستین سالهای دهه ١٩٨٠ میلادی، ماهوارههایی در مدار قرار گرفتند که از آنها برای نجات مسافران هواپیماها و کشتیهایی که در نقاط مختلف جهان دچار اشکال میشوند، استفاده میکنند. همچنین مراکزی برای تماس با این ماهوارهها فراهم آمد. این ماهوارهها امواج رادیویی کشتی یا هواپیمای آسیبدیده را گرفته و به مرکز مربوطه گزارش میدهند. بهاینترتیب در ردیابی و یافتن این گمشدهها همکاری میکنند. شوروی ماهوارهای با نام کاسموس شماره ١٣٨٣ در سوم ژوئن ١٩٨٢ به فضا پرتاب کرد که این وظیفه را برعهده گرفت.
در سالهای بعد ماهوارههای دیگری هم به این ناوگان نجات پیوستند. این سامانه در نخستین سال موفق شد ١٢ نفر را از مرگ نجات دهد و همین امر باعث تشویق دیگر کشورهای صاحب فناوری ماهوارهای شد تا فعالتر وارد این موضوع شوند. بین سالهای ١٩٨٢ تا ٢٠١٥، سیستم کاسپاس-سارست برای نجات حداقل ٤١ هزارو ٧٥٠ نفر در ١١ هزارو ٧٨٨ رویداد کمک کرد. در سال ٢٠١٤ تعداد دوهزارو ٣٥٤ و در سال ٢٠١٥ تعداد دو هزارو ١٨٥ نفر در حوادث هوایی و دریایی با بهرهگیری از سامانه نجات کاسپاس-سارست نجات پیدا کردند.
٣- گرچه در سال اول تنها شوروی، آمریکا، فرانسه و کانادا در این تشکیلات فعال بودند؛ اما ازآنجاکه سامانه نجات ماهوارهای، سازمانی بینالمللی با اهداف خیرخواهانه به شمار میرود، در سالهای بعد، به جز اعضای اولیه کشورهای آرژانتین، اسپانیا، استرالیا، آفریقایجنوبی، آلمان، امارات، اندونزی، انگلستان، ایتالیا، برزیل، ترکیه، پاکستان، پرو، تایلند، تایوان، تونس، الجزایر، چین، دانمارک...... ژاپن، سنگاپور، سوئد، سوئیس، شیلی، صربستان، عربستان، فنلاند، قبرس، قطر، کرهجنوبی، لهستان، مالزی، نروژ، نیجریه، نیوزیلند، هلند، هند، هنگکنگ، ویتنام و یونان به سامانه کاسپاس-سارست پیوستند.
٤- کاسپاس-سارست با سازمانهای وابسته به سازمان ملل متحد مانند سازمان بینالمللی هوانوردی بینالمللی (ایکائو)، سازمان بینالمللی دریایی (IMO) و اتحادیه بینالمللی مخابرات (ITU) همکاری میکند تا خدمات هشدارهای کاسپاس-سارست با نیازها، استانداردها و توصیههای قابل اجرای جامعه جهانی هماهنگ شود.
٥- از حدود شش، هفت سال پیش مسئولان مختلف سازمان فضایی روی توانایی مرکز پایش ماهواره ایران در مرکز فضایی البرز ماهدشت کرج مانور میدهند و مدعی هستند این مرکز با بهرهگیری از دو ماهواره آمریکایی NOA و Terra و همچنین ماهواره چینی Fengyun میتوانند برحسب نیاز سازمانها و دستگاههای دولتی و غیردولتی، خدمات تصاویر ماهوارهای تهیه کنند. البته باید خاطرنشان کنم که هر سه این ماهوارهها در رده ماهوارههای هواشناسی و حداکثر تحقیقات زمینشناسی و جوی قرار دارند. مضاف بر آنکه دو ماهواره آمریکایی از پایگاه پرتابهای واندنبرگ وابسته به وزارت دفاع آمریکا پرتاب شده است و گرچه ظاهرا برای خدمات علمی به کار گرفته میشوند؛ اما با توجه به سابقه کار، مسلما وزارت دفاع آمریکا بهرهبرداریهای خود را از این سامانه میبرد. درهرحال باید از سازمان فضایی سؤال شود اگر وعدههای بهرهگیری از این ماهوارهها واقعیت دارد، چرا در جریان این فاجعه بزرگ از تصاویر آنها استفاده نشد؛ بهطوریکه یافتن محل حادثه، حدود سه روز طول کشید.