به گزارش «تابناک»؛ روزنامه های امروز یکشنبه ۱۰ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که ضرورت مبارزه با اژدهای هفت سر فساد در بیانات رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از کارگران از یک سو و ظلم به کارگران نشود، زندگی آنان را ارتقای محسوس دهید در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم:
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان احیای استیضاح، اصلاح حکمرانی نوشت: داغ شدن مبحث استیضاح وزیر صنعت،
معدن و تجارت در محافل سیاسی و رسانهای و همزمان با آن اوج گرفتن درگیریهای لفظی بر سر تحویل ۷۵ خودروی شاسیبلند به عدهای از نمایندگان مجلس به مناسبت کوتاه آمدن از استیضاح وزیر در سال گذشته، نشان میدهد افکار عمومی نسبت به عملکرد مسئولین اعم از دولت و مجلس حساس است.
ما به عنوان دست اندرکاران روزنامه جمهوری اسلامی و همینطور به احتمال زیاد اکثر اصحاب رسانه، با ماندن یا رفتن هیچ وزیری مشکل نداریم، مشکل موجود کشور اینست که به قانون عمل نمیشود و به لطایفالحیل از استیضاح وزرا جلوگیری میشود. مرگ استیضاح به نفع کشور نیست و همه باید خواهان احیاء آن باشیم و این واقعیت را بپذیریم که احیاء استیضاح - با قطع نظر از اینکه فرد استیضاح شونده میماند یا میرود - موجب احیاء مجلس خواهد بود. مجلس، محل قانونگذاری است و نمیتوان تعطیل شدن حق قانونی چنین دستگاهی را مرگ آن دستگاه ندانست.
به دعوای دولت و مجلس بر سر تحویل یا عدم تحویل ۷۵ خودروی شاسیبلند توسط وزرات صمت به نمایندگان مجلس هم کاری نداریم. اگر در این زمینه در رسانهها مطلبی منتشر میشود با این هدف است که برای افکار عمومی روشن شود آیا چنین تخلفی صورت گرفته یا نه و اگر صورت گرفته با فرد یا افراد متخلف چه برخوردی شده است؟ در این زمینه هم نکته بسیار مهم و حساس اینست که در دستگاه قانونگذاری اگر خلاف قانون اتفاق بیفتد، این دستگاه فلسفه وجودی خود را از دست میدهد. بنابراین، ترمیم ضایعات مربوط به این هردو مورد موجب احیاء مجلس میشود و به همین جهت باید چنین ترمیمی حتماً اتفاق بیفتد.
آحاد مردم ایران، خواهان آبرومندی و اعتبار ارگانها و نهادهای حکومتی هستند. این آبرومندی و اعتبار فقط زمانی اتفاق میافتد که خود مسئولین این دستگاهها با عملکرد خود، اعتماد مردم را جلب کنند. تعطیلی استیضاح و اینکه بعضی از خود نمایندگان مجلس از وجود فساد با ابعاد گسترده در مجلس از قبیل وعدههای دفاتر وزرا و امتیازات مختلف برای صرفنظر کردن از استیضاح یا رای منفی دادن به استیضاح سخن میگویند، بههیچوجه برای افکار عمومی قابل قبول نیست. اینکه یکی از نمایندگان هفته گذشته درباره تلاشهای صورت گرفته برای جلوگیری از استیضاح یکی از وزرا گفت مطالبی وجود دارد که نمیتوانم بگویم، واقعه بسیار تاسفباری است. تاسف بالاتر اینست که وقتی رسانهها سخنان نمایندگان مجلس را به چاپ میرسانند تا مردم از نقطه نظرهای آنان آگاه شوند، بشدت مورد پرخاش قرار میگیرند و به قطع شدن سهمیههای قانونی که قانون برای آنها از بودجه عمومی در نظر گرفته است تهدید میشوند. تصور این افراد اینست که وقتی کارمندان دولت حقوقهای کذائی میگیرند تا آگهیهای دستگاههای دولتی را میان روزنامهها توزیع کنند، اصحاب رسانه باید مرتکب خودسانسوری شوند بطوری که حتی انتقادهای نمایندگان مجلس به دولت را هم منتشر نکنند. چنین خواستهای علاوه بر اینکه غیرقانونی است، در هیچ دولتی سابقه نداشته و ابراز آن آنهم با لحنی طلبکارانه نشانه وجود ناهنجاریهای فکری شدیدی در بعضی دستگاههای دولتی است. وجود این روحیه در بدنه دستگاه اجرائی است که پالایش این دستگاهها را ایجاب میکند و این واقعیت تلخ را به اثبات میرساند که گرفتاری دولت ناشی از وجود افراد ناآشنا با فرهنگ و الفبای حقوق مردم در بعضی دستگاههاست.
گنجانده شدن حق قانونی استیضاح در مجموعه اختیارات نمایندگان مجلس، راه را برای پالایش دستگاههای دولتی از عناصر نامتجانس با خدمتگزاری بیمنت به مردم هموار میکند. به همین دلیل است که استیضاح باید احیا شود و نمایندگان مجلس باید با شجاعت به وظیفه قانونی خود برای اصلاح حکمرانی عمل کنند.
سید محمد بحرینیان طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان ما و مساله اعتراض نوشت: یک. جمعی از کارگران، روز گذشته با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند. مقام معظم رهبری در بخشی از این دیدار با اشاره به برخی اعتراضها در محیط کارگری از جمله اعتراض به تأخیر در پرداخت حقوقها و یا واگذاریهای غلط و فاسد، تأکید کردند: «این اعتراضها درواقع کمک به دولت و نظام و آگاه کردن آنها است و در این موارد نیز هر جا دستگاههای مسئول مانند قوه قضائیه وارد شدند، دیدند که حق با کارگران است.»
دو. مسئله و موضوع این نوشته، مسئله اعتراض است. اعتراض، نهتنها حق بلکه در برخی موارد وظیفه است و هنگامیکه از سوی عناصر درون خانواده بزرگ ایران اسلامی بیان شود، بجا، کمک دولت و ابزاری برای آگاهسازی مسئولان نظام است. بر اساس بیان رهبر معظم انقلاب، که در سخنان روز گذشته ایشان هم بازتاب یافت، اعتراض را نمیتوان مقید و مشروط کرد. تنها یک شرط برای اعتراض وجود دارد: اعتراض نباید با سخن و موضع دشمن مخرج مشترک پیدا کند و بخشی از جامعه را در برابر نظام یا بخش دیگری از جامعه قرار دهد.
سه. باید دقت کرد که در اعتراض، شرط صحت محتوای مورد اعتراض وجود ندارد و چهبسا اعتراض، دقیق و صحیح هم نباشد. این اشکالی ندارد و اساسا ماهیت اعتراض این است. کسی که میگوید هر اعتراضی باید حتما کاملا صحیح و متقن باشد، احتمالا با اصل اعتراض مخالف است. باید حرف و نقد و اعتراض را شنید، اگر صحیح است که ملاک عمل خواهد بود و اگر وارد نیست، باید با منطق روشن مسئله را برای افراد معترض تبیین کرد. جهاد تبیین، دقیقا مفهومی از همین جنس است.
چهار. دقت کنیم که شرط نقد آن نیست که درست باشد، شرط نقد، صحت نیست بلکه جهت آن است که دلسوزانه باشد نه دشمنانه. هیچ کتابی بهاندازه قرآن دعوت به اندیشه و تأمل نکرده و حامی نگاه منتقدانه به مسائل هستی نبوده است. از باب نمونه دو مورد در صدر اسلام و صدر انقلاب ذکر میشود. اول آنکه زنی با لحن تند و منتقدانه با معاویه محاجه میکرد، معاویه از سر غیظ و عصبانیت فریاد زد که خدا نیامرزد آنکه این رسم (بازخواست رئیس از سوی مرئوس) را بنا گذاشت و اشارهاش به مولای متقیان علیه اسلام بود.
طبیعتا نقدی به عملکرد علی (ع) وارد نبوده اما او برای دوران خود و پس از خود این رسم را بر جا گذاشت که از کارگر و کشاورز و رعیت تا نخبه و عالم، همه اهل نقد باشند و از اعتراض نترسند. نمونه دیگر از ایام انقلاب، شهید بهشتی است که مرتبا اعلام میکرد بگذارید نظام جمهوری اسلامی و مسئولان ما نقد و حتی تخریب شوند، چه اینکه این نظام بر اساس مبانی محکمی استوار گشته و نقد آن موجب پیراستگی و تخریبش موجب پاسخ و روشنگری خواهد بود و تلالو نورش افزون خواهد گشت.
پنج. نگاه رهبر معظم انقلاب به مسئله اعتراض، آنهم نه اعتراض دانشگاهیان یا حوزویان استخوان خردکرده در پژوهشگاهها و اندیشکده ها، بلکه کارگران و زحمتکشان کارخانهها و کارگاهها، دقیقا امتداد همان نگاه امیرالمؤمنین به مفهوم اعتراض است. مع الاسف، مواردی دیدهشده که مسئولان دستگاهها در برابر اعتراض بیتاب و خستهاند، ولایت مداری به حرف نیست. مدیر و مسئول ولایت مدار، باید بر مدار مفاهیم و اهداف ولایی عمل کند و اگر مسئولی اعتراض را برنمیتابد، یا در ظاهر روی خوشنشان میدهد و در پستو به هر روشی دنبال ساکت کردن معترض است، از ولایت فاصله گرفته است. حال بهراستی چقدر در دل و از عمق جان حامی و استقبالکننده از اعتراضیم؟
نعمت احمدی استاد دانشگاه طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: سه حادثه حمله به کنگره، اتهام تجاوز به یک بازیگر و اتهامی جدید تجاوز به یک زن دیگر اخیرا علیه ترامپ رسانهای شده است. ترامپ به منظور برخی از این اتهامات به دادگاه مراجعه کرده و این احتمال وجود دارد که مجددا او را به دادگاه دعوت کنند. آنچه مورد سوال قرار میگیرد این است که آیا ترامپ به موجب محکومیتهای احتمالی در ارتباط با این پروندهها رد صلاحیت خواهد شد یا نه؟! این سوال از آنجا در ذهن ایرانیها نقش بسته است که در ایران شورای نگهبان بر اساس نظارت استصوابی رسما اعلام میکند چه کسانی صلاحیت حضور در انتخابات را دارند. در سایر کشورها باید حکم محکومیتی از دادگاه صادر شود تا نامزدهای ورود به مجلس یا نامزدی ریاست جمهوری شرایط لازم برای حضور در انتخابات را نداشته باشند. در حال حاضر نیز اتهاماتی علیه ترامپ مطرح است و تا زمانی که وی محکوم نشود، نمیتوان در مورد اثر حکم دادگاه بر حضور یا عدم حضور ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری بحث کرد. دادگاه باید ترامپ را در صورت اثبات جرم به محرومیت از شرکت در انتخابات محکوم کند. در این صورت است که میتوان احتمال داد از ثبتنام و نامزدی ترامپ در انتخابات جلوگیری خواهد شد.
ترامپ یک رئیسجمهور شکست خورده است و در آن انتخابات هوادارانش به کنگره حمله کردند که پرونده آن مفتوح است و این اقدام برای آمریکاییها گران تمام شده است چرا که آنها خود را منادی دموکراسی و کنگره را نماد دموکراسی میدانند. این اقدام هواداران ترامپ بر چهره ترامپ در نزد افکار عمومی آمریکاییها اثر گذاشته است. در آمریکا جمهوریخواهان و دموکراتها هواداران خاص خود را دارند که آرای تقریبا ثابتی به صندوقها میریزند اما یک اکثریت خاکستری در آمریکا هستند که از جایگاه تعیین کننده برخوردارند. از این منظر انتخابات آمریکا دقیقا شبیه به انتخابات ایران است و خاکستریها در انتخابات تصمیم نهایی را در آمریکا میگیرند و هر بار این قشر در انتخابات شرکت کردند، آرای عمومی آمریکا به سمت دموکراتها و هر بار نیز از حضور در انتخابات اجتناب کرد، جمهوریخواهان برنده انتخابات آمریکا شدند. این قشر به علت حمله هواداران ترامپ به کنگره و همچنین پروندههای اتهام تجاوز ترامپ به صورت خود به خود از جمهوریخواهان فاصله گرفته و آرای خود را به سمت دموکراتها خواهند برد و اصولا رئیسجمهور مستقر هم در آمریکا دوباره انتخاب میشود حال اینکه ترامپ یک بار هم از بایدن شکست خورده است. ضمن اینکه حمله به کنگره و اقدامات ترامپ موجب شد جمهوریخواهان نیز دیگر تمایلی به ترامپ نداشته باشند. از این منظر احتمالا ترامپ شانس چندانی هم در انتخابات درون حزبی جمهوریخواهان نداشته باشد. البته باید دید جمهوریخواهان در نهایت چه تصمیمی در مورد نامزد خود در انتخابات خواهند گرفت.