با اعلام ترکیب فیلمهایی که در نوروز 1397 در کنداکتور شبکههای تلویزیونی قرار گرفتهاند، این پرسش پیش آمد که چرا هیچ یک از فیلمهای پرفروش سینمای ایران در سالهای اخیر جزو انتخابهای تصمیمگیران تلویزیون قرار نگرفته و چرا رایت تلویزیونی اغلب آثاری که در گیشه سینما با اقبال مخاطبان مواجه نشده، خریداری شده و در عید نوروز به نمایش در خواهد آمد و در مقابل، هیچ کدام از فیلمهای پرفروش سالهای اخیر در این لیست قرار ندارند؟!
به گزارش «تابناک»؛ در جریان نشست اعلام برنامههای نوروزی تلویزیون، مشخص شد که بالاخره کلاه قرمزی به آنتن بازمیگردد و در کنار این خبر خوب برای طرفداران این مجموعه، فصل پنجم سریال «پایتخت» سیروس مقدم نیز در کنداکتور قرار دارد که البته ظاهراً این بار به همه جا میپردازد، به جز پایتخت! اگر فصل دوم سریال «دیوار به دیوار» سامان مقدم نیز پخش شود، احتمالاً مهمترین برگهای برنده تلویزیون در نوروز در کنار شوهای نوروزی، همین سه برنامه خواهد بود.
در همین مراسم معرفی برنامههای نوروزی، در حوزه سینمای ایران گروهی از فیلمها مشتمل بر «اروند»، «ویلایی ها»، «دریاچه ماهی»، «اشنوگل»، همچنین «نفس»، «ماجرای نیمروز»، «سیانور»، «آزادی مشروط»، «یتیمخانه ایران»، «برادرم خسرو»، «خانهای در خیابان چهل و یکم»، «بیست و یک روز بعد»، «گیتا»، «مرگ ماهی»، «گمیجی» و «قهرمانان کوچک» برای نخستین بار از تلویزیون پخش خواهد شد.
همانگونه که یک نگاه کلی به لیست فیلمهایی که کپی رایت تلویزیونیشان خریداری شده، نشان میدهد، رویکرد کلی، خرید هر اثری است که مضامین ارزشی دارد و ظاهراً این رویکرد بدون در نظر گرفتن مباحث کیفی مورد توجه قرار گرفته است. شماری از این فیلمها نظیر «ماجرای نیمروز» و «سیانور» جزو آثار تماشایی هستند که قطعاً مخاطب فراوانی خواهند داشت اما اغلب این آثار در گیشه فروش بسیار اندکی داشتهاند و مخاطب وسیعی در نمایش تلویزیونی نیز نخواهد داشت.
با این حال قابل درک است که چرا این آثار خریداری شده و منطق حکم میکند تلویزیون این مجموعه آثار را خریداری و پخش کند. آنچه قابل درک نیست، عدم انتخاب هیچ کدام از پرفروش ترین فیلمهای سالهای اخیر برای نوروز 1397 است. طبیعتاً تلویزیون باید به دنبال محصولی برود که مخاطب گسترده داشته باشد و بدین ترتیب در ایام نوروز که رقبایِ تلویزیون وطنی فعال هستند، با استفاده از این محصولات جذاب، تماشاگر را مشتری شبکههای داخلی نگه دارد.
با این منطق، عقلانیت حکم میکرد در کنار این فیلمها شاهد خرید دست کم ده فیلم از صدرنشینهای جدول فروش در چند سال اخیر و نمایششان در بهترین زمانها برای جذب مخاطب و آگهی بودیم. وقتی چنین رویکرد کاملاً طبیعی که قطعاً مدیران صداوسیما به تاثیراتش در جذب مخاطب اشراف دارند، در پیش گرفته نشده، این ابهام به وجود میآید که آیا تلویزیون دقیقاً انتخابهایش برخلاف ذائقه مخاطب ایرانی است؟
آیا نباید انتظار داشت که در بزنگاههایی چون نوروز، شبکههای ماهوارهای فارسی زبان به راحتی مخاطب شبکههای تلویزیون ایران را به چنگ آورند؟ امیدواریم تنوع و کیفیت ویژه برنامههای تحویل سال 1397 بیش از سالهای پیشین باشد و اقدامی فراتر از دعوت یک گروه سلبریتی و حرفهای خودمانی با آنها را در برنامههای نوروزی رنگارنگ تلویزیون شاهد باشیم.