«دنیس راس»، سیاستمدار کارکشته و باسابقه آمریکایی که در دولتهای مختلف آمریکا از ریگان و بوش تا کلینتون و اوباما در پستهای مختلفی در حوزه امنیت ملی آمریکا خدمت کرده است، در مقالهای در واشنگتنپست، به موضوع خروج آمریکا از برجام و تبعات آن برای دولت ترامپ پرداخته است.
به گزارش «تابناک»؛ وی در این مقاله بیان کرده: من از جمله طرفداران توافق هستهای ایران نیستم. این توافق در حالی که اقدام به اعمال محدودیتهایی بر برنامه هستهای ایران میکند، پس از سال 2030 بسیاری از تأسیسات هستهای ایران را مشروع ساخته و به رسمیت میشناسد، درحالیکه هیچ محدودیتی بر ویژگی یا ابعاد آنها اعمال نمیکند. به جای پایان دادن به تعاقب سلاح هستهای از سوی ایران، تنها آن را به تأخیر میاندازد. درست است که ایران تعهد داده به دنبال سلاح هستهای یا ساخت آن نباشد، اما آنها ادعا کردهاند که پیش از این نیز هرگز به دنبال آن نبودهاند؛ به رغم شواهد روشن خلاف این ادعا.
در نتیجه خطرات پایان دوازده ساله محدودیتهای این توافق جدی است؛ اما این هرگز به معنی آن نیست که دونالد ترامپ باید از این توافق در ماه می خارج شود. اگر او از توافق خارج شود، این خروج، خروجی به تنهایی است. اروپاییها با او همراه نخواهند بود، به ویژه بعد از مذاکراتی جدی برای قبول برخی امتیازات انحصاری به آمریکا: تحریم آزمایشهای موشکی بالستیک ایران، بیانیه مشترک برای اعمال محدودیت بر آنچه ایران بعد از 2030 قادر به انجام آن است و اعلام آمادگی برای بالا بردن هزینهها برای فعالیتهای ثبات زدای ایران در خاورمیانه. حتی اگر بریتانیا و فرانسه و آلمان بهاندازهای که رئیسجمهور دوست دارد آماده تغییر این توافق نبودهاند، حداقل نگرانیهای دولت ترامپ در مورد آن را شناسایی کرده و بخشهایی از آن را نیز مورد توجه قرار دادهاند.
خروج از توافق به این موارد پایان میدهد. این خروج آمریکا را منزوی میکند، نه ایران را. فشار بر ایران تنها زمانی مؤثر بوده که آمریکا با دیگران همراه بوده است. تنها زمانی که ایران فشار را احساس کرده، وقتی بوده که اروپاییها برای تحریم نفت ایران همراهی کردهاند و در این زمان ایران تحتفشار تحریم تن به مذاکره داده است؛ حتی بعد از آن که ادعا کرده هرگز این کار را نخواهد کرد.
متأسفانه اروپاییها تنها به نام توافق بسنده نمیکنند و تلاش زیادی دارند تا ایران را در این توافق نگاه دارند. ایران نیز به خوبی میداند که چگونه با این ترس اروپاییهای بازی کند. پیش از این ایران تهدید کرد، اقدام به نصب سانتریفیوژهای جدید خواهد کرد و تولید سوخت خود را محدود نمیکند. این مسأله ترس اروپا از بروز جنگ را افزایش داده و آنها را به سوی ارائه مشوق به ایران برای ماندن در توافق به پیش میبرد.
آنهایی که فکر میکنند دولت آمریکا میتواند اروپا را با تهدید به تحریم شرکتهای اروپایی که با ایران مراوده میکنند، تحت فشار قرار دهد، بهتر است روی این موضوع شرطبندی نکنند. اروپاییها همیشه در مقابل این تحریمهای ثانویه مقاومت کردهاند و با توجه به عدم محبوبیت ترامپ در افکار عمومی اروپا، کمتر رهبری خواهان تسلیم در برابر تهدیدهای ترامپ و آمریکاست.
قطعاً برخی شرکتها و بانکهای اروپایی به وضوح پتانسیل تحریم از سوی آمریکا را دارند که تأثیر مستقیمی بر سرمایهگذاری آنها در ایران دارد؛ اما این ترس حتی بدون خروج ما از توافق هستهای وجود دارد. تحریمهای ما هنوز بر ایران به خاطر مسائل مربوط به حقوق بشر و تروریسم برقرار است؛ واقعیتی که نشان میدهد، چرا ایران همچنان از عدم برخورداری از مزایایی اقتصادی توافق هستهای شکایت میکند.
اما برخی نگران هستند که خروج آمریکا از توافق از این هم عمیقتر رود. این کار میتواند توهم سختگیری بدون نتیجه بر ایران را ایجاد کند؛ تهدیدی که ایران دارد، مربوط به گسترش نفوذ این کشور در منطقه است. ایران از نایبان شیعه خود برای تسلط بر دولتهای منطقه استفاده میکند. ایران به لحاظ نظامی جای پای خود را در سوریه محکم میکند. بدتر از همه اینکه ایران در سوریه به شکل رو به تزایدی کمتر از ریسک گریزان است و زمانی که پای چالش مستقیم با اسرائیل در میان است، به شدت خارج از ویژگیهای همیشگی خود رفتار میکند و مستقیم و بدون استفاده از نایبان خود، اسرائیل را به چالش میکشد و پهپادهای خود را مستقیم به آسمان اسرائیل میفرستد.
اسرائیل به وضوح بیان کرده که با گسترش نفوذ ایران در سوریه کنار نمیآید، مخصوصاً اینکه اسرائیل این گسترش نفوذ را در قالب تدوین سیستمهای هدایت پیشرفته در سوریه و لبنان برای 120 هزار موشکی که حزبالله در اختیار دارد میبیند. اندازه اسرائیل و اهداف حساس نظامی و شهری نسبتاً کوچک آن به معنای آن است که اسرائیل توان وقت تلف کردن در برابر این حرکت ایران را ندارد. میتوان راحت تصور کرد که جنگ بین ایران و حزبالله با اسرائیل چگونه آغاز میشود اما پایان آن به سادگی قابل تصور نیست.
تداوم نفوذ ایران در منطقه، نایبان ایران و توسعه توان نظامی ایران در سوریه باید نکات مدنظر ترامپ در خصوص ایران باشد؛ اما اینگونه نیست و ترامپ خود بیان کرده که دوست دارد این مسائل را به عهده دیگران بگذارد. اولویت ما باید از بین بردن تهدید ایران در منطقه باشد و این موضوع نیازمند تحرک برای حمایت از این هدف است، نه واگذار کردن آن به عهده دیگران.
شاید باور ترامپ این است که خروج از توافق هستهای او را شخصی سختگیر در برابر ایران نشان میدهد؛ اما اینگونه نیست. خروج از توافق هستهای، تهدید اصلی ایران را نادیده میگیرد و برد را تقدیم ایران میکند. آنها میدانند ما تنها هستیم و میدانند که ابزار مؤثری برای متوقف کردن اقدامات ایشان در منطقه وجود نخواهد داشت. توافق هستهای ایران در خصوص موضوع هستهای زمان خریده و اکنون وقت آن نیست که از آن خارج شویم.