مهمترین خبر 24 ساعت گذشته کشور چه بود؟ افزایش عجیب قیمت دلار و رد کردن مرزهایی که زمانی شوخی به نظر میرسید. اینکه چه اتفاقی افتاد که یکباره و در کمتر از چند ساعت قیمت دلار نزدیک به هزار تومان افزایش پیدا کرد و هنوز کسی نمی داند پول ملی ضربه سنگینی وارد کرده و هر کسی از ظن خود در این راه گمانهای میزند. تقریبا روز گذشته خبرگزاریها و شبکههای اجتماعی، پر بود از گمانهزنیهای متفاوت درباره علت نوسانات عجیب بازار ارز. در این میان، اما دولت به عنوان متولی بازار ارز چه کرد؟ هیچ! آنها نه توضیحی دادند، نه علت را بیان و نه مردم را به آرامش دعوت کردند.
در این میان، تنها حسامالدین آشنا، دوست نزدیک رئیسجمهور و مشاور او بود که پا پیش گذاشت و سه اظهار نظر عجیب زیر را در فاصله چند ساعتهای منتشر کرد؛
«ارز ارزان می شود اما نه با مماشات با محتکران جسور اسکناس و قاچاقچیان قهار اربیل و استانبول.»
«مشکل فقط چهار راه استانبول نیست؛ بخشی از مشکل چهار راهی است که به استانبول، اربیل، دوبی و ... منتهی می شود. مردم و دولت نه تسلیم بحران سازی اجتماعی دی ماه شدند و نه تسلیم بحران سازی اقتصادی، ارتباطی و اطلاعاتی اردیبهشت می شوند. ساعت پایتخت ایران هرگز به وقت شام تنظیم نخواهد شد.»
«پایتختی که به دنبال راه اندازی جنگی با واسطه و چندلایه علیه تهران است، باید مراقب باشد صبوری فرزندان سلمان فارسی هم حد و حدودی دارد.»
در نگاه اول، چنین به نظر میرسد که حسامالدین آشنا نه به عنوان مشاور رئیسجمهور در ایران که گویی در دنیایی دیگر زندگی میکند که احتمالا در آن میتوان با کنار هم قرار دادن کلمات با معنی، ترکیبی کاملا بیمعنی ساخت. کمی بیشتر که به جملات دقت کنید، شاید این گونه به نظر برسد که حسامالدین آشنا درباره مسائل شهری تهران و همچنین سریال و فیلم پایتخت و به وقت شام در حال کنایهزدن است. معنی خیلی دور این حرفها هم احتمالا این است که آقای آشنا به لطایفالحیلی که احتمالا برایشان تبعاتی نداشته باشد، در حال کد دادن به ما و طرفداران دولت روحانی است که نوسانات بازار ارز توطئهای برای زمین زدن دولت است؛ اما پرسش اصلی اینجاست که چرا اینقدر مبهم و در لفافه؟
احتمالا آقای آشنا فراموش کردهاند، در کجا و چه روزگاری صحبت میکنیم؟ این روزها تجربه بگمبگمهای نافرجام گذشته در کنار توسعه ابزارهای ارتباطی برای دولتها و مسئولان، راهی جز شفافسازی و صراحت نگذاشته است؛ آن هم در دولتی که خودش مدعی برخورد صریح و شفاف و رودررو با مردم است.
آن وقت در روزی که فشار به افکار عمومی برای از دست رفتن ارزش دسترنجشان چنان بالاست که یک توضیح واضح از علت و چرایی این اتفاقات میتواند آب سردی بر آتش مردم باشد، تنها کسی که با مردم سخن میگوید، کسی است که سعی میکند یکسری جملات مبهم و به هم پیچیده را ردیف کند. آقای آشنا! واقعا اگر توطئهای ـ چه داخلی و چه خارجی ـ برای زمین زدن دولت در میان است، بهتر است شهامت داشته باشید و با صراحت بگویید، چون اگر بگویید، حتی مخالفان و منتقدان دولت شما هم که در این بازی در حال از دست دادن اندوختههای مالیشان هستند، همراهتان می شوند، ولی اگر میخواهید با استراتژی دهه هفتادی رسانهای پیش روید، همان بهتر که سکوت کنید تا بر ابهامات موجود در فضا نیفزایید.