نامه‌نیوز نوشت: افزایش جهشی و یکباره قیمت دلار آنقدر غافلگیرکننده بود که برخی تحلیلگران اقتصادی گفتند پیش بینی چنین اتفاقی را در سال ۹۷ داشتند، اما گمان نمی‌کردند که در نیمه فروردین ماه پیش‌بینی شان عینیّت پیدا کند. این اوضاع فقط اقتصاددان‌ها را مضطرب نکرده بلکه اکثر سیاسیون کشور از هر دو جناح سیاسی در حالت بهت و حیرت قرار دارند.
صبح که ملت از خواب بیدار شدند قیمت دلار حدود ۵۲۰۰ تومان بود، اما حوالی عصر به ۵۷۰۰ رسید. جالب آنکه عموم جامعه به این اتفاق واکنشی طنز داشتند و در شبکه‌های اجتماعی کلی جوک و لطیفه برایش نوشتند، اما واقعا باید به این اتفاق نگاه طنز داشت یا آنکه مسئله را جدی گرفت؟
اظهارنظر ۵ شخصیت سیاسی اصولگرا و ۵ شخصیت سیاسی اصلاح طلب نشان می‌دهد که افزایش ناگهانی قیمت دلار موضوعی جدی است، هر چند برخی تمایلی نداشتند که پدیده دلار ۵۷۰۰ تومان را به اراده دولت نسبت دهند، اما در مقابل برخی خیلی صریح چنین دیدگاهی را مطرح کردند.
از مجموع مباحث مطرح شده بر می‌آید که جهش ناگهانی قیمت ارز اثرات مخربی بر تولید، صادرات و اقشار متوسط به پایین دارد و با وجود حجم نقدینگی ۱۵۰۰ هزار میلیاردتومانی در کشور، تصور آنکه دلار در یک بازار غیرشفاف به رقمی واقعی برسد تحلیلی ساده اندیشانه است. حال باید دید قدرت این فنر رهاشده، قیمت دلار را تا چه اندازه‌ای بالا می‌برد.
در جدول زیر به واکنش‌های داده شده به جهش قیمت دلار اشاره شده است؛
|
دلار 5700 تومان
|
|
چهره های اصولگرا
|
اظهارنظر
|
چهره های اصلاح طلب
|
اظهارنظر
|
|
یحیی آل‌اسحاق
|
*قیمت واقعی ارز 4هزار تا 4200 تومان است. افزایش دلار به بالای 5700 تومان بر اتمام ارکان اقتصاد کشور اعم از صادرات و تولید داخلی و معیشت طبقه متوسط به پایین جامعه با ضریب بالا اثر تخریبی و منفی دارد. تنها نفعش تبدیل درآمدهای ارزی دولت به ریال است.
* دلم نمی آید بگویم به اراده دولت انجام می شود.
|
محمدهاشمی
|
*پدیده بدی است و ربطی به سیاست های توسعه ای و رونق اقتصادی ندارد. ضرر و زیانش متوجه اقشار با درآمد ثابت مثل کارگران و کارمندان و اقشار تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی می شود. در مجموع به صلاح کشور نیست.
* نمی تواند به اراده دولت باشد چون به زیان کشور و نظام می شود.
|
|
ناصر ایمانی
|
*جهش ناگهانی قیمت ارز در مرحله اول نشانه عدم ثبات اقتصادی در کشور است. آسیب های بسیار بزرگ روانی به کشور می زند و آثار سیاسی سنگینی برای دولت دارد. دولتی که اساسا در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و 96 به دولت قبل به خاطر عدم ثبات نرخ ارز حمله می کرد. در یک ماه براثر مدیریتش قیمت دلار از 4800 به 5700 تومان رسید.
*یا دولت امکان کنترل ندارد یا امکان کنترل دارد اما تمایلی به کنترل قیمت ارز از خود نشان نمی دهد.
*دولت امکان کنترل قیمت ارز دارد چون بزرگترین دارنده ارز در کشور محسوب می شود.
* اما اگر واقعا نمی تواند بازار ارز را کنترل کند باید با صداقت به مردم دلایلش را بگوید، نه آنکه دائم صحبت از آن کند که نبض بازار ارز را در اختیار دارد و با سوداگران برخورد می کند. در واقع اگر توان ندارد، دائم هم نگوید کنترل می کند.
*این عدم صداقت ضریب بی اعتمادی مردم به دولت را افزایش می دهد و مردم برداشت شان این می شود که با یک دولت بی اراده و فشل مواجه هستند. وقتی صبح قیمت دلار 5200 تومان است و عصر 5700 تومان می شود معنی اش آن است که انگار هیچ دولتی در کشور وجود ندارد.
|
علی صوفی
|
*افزایش قیمت دلار خارج از اراده دولت است.
*در خارج اراده کشورهای متخاصم به ویژه آمریکا مانع گشایش اقتصادی در ایران بعد از برجام شد. اوضاع و احوال منطقه و نقش ایران در منطقه نیز تأثیرخودش را بر مسائل اصلی کشور می گذارد.
*در داخل نیز عدم همکاری بین دستگاه و سیاست اقتصادی دولت بیشترین تأثیر را دارد.
* عزم دولت بر مهار و کنترل تورم بود بنابراین سیاست انقباضی در پیش گرفت و نگذاشت بازار سرمایه یعنی بورس، مسکن، تولید، ارز و سکه و طلا شناور باشد، این سیاست عامل رکود و افزایش نقدینگی شد.
* در واقع دولت نگذاشت نقدینگی راه خود را پیدا کند و به طرف تولید یا بازار سرمایه رود چون توجیه نداشت.
*حالا اتفاق افتاده نشان می دهد که دولت یک دفعه دستش را برداشته و کنترل را رها کرده است. به همین خاطر ناگهان قیمت سکه و طلا و ارز اوج گرفت. اگر دولت اجازه می داد بازار سرمایه شناور باشد نقدینگی مسیرخود را پیدا می کرد.
* خوشبینی بیش از حد به اجرای برجام، دولت را امیدوار کرد که تهدیدی وجود ندارد و هجوم سرمایه های خارجی به داخل کشور رخ می دهد و موجب رونق اقتصادی و تولید می شود.
*امروز دولت مقداری غافلگیر شد و الان شاید بیشتر در حال انفعال اقتصادی باشد تا فعالیت اقتصادی.
|
|
حمیدرضا ترقی
|
*افزایش قیمت دلار در اراده دولت است چون عرضه کننده دلار دولت است و کس دیگری نمی تواند دلار توزیع و پخش کند. بعضی مردم شاید دلار داشته باشند اما درصدش بسیار ناچیز و پایین است.
*ثانیا چه کسی از افزایش نرخ دلار سود می برد؟ در درجه اول دولت، چون دارنده دلار است و به ازای آن اسکناس و ریال در داخل کشور چاپ می کند. پس نفع اصلی افزایش قیمت دلار را دولت می برد و بخش خصوصی نقش ناچیزی خواهد داشت. در واقع دولت با این روش می تواند کسری بودجه خود را جبران کند.
|
یک عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران
|
*خیلی نباید نگران بود. باید کمی صبر و تحمل کرد تا دلار به نرخ واقعی برسد.
*تا رونق اقتصادی نباشد این مسائل آثار تخریبی اش را می گذارد. باید چرخ اقتصاد راه بیفتد. رونق اقتصادی حاکم باشد، مردم درآمد کسب کنند، بعد به همان میزان که قیمت ارز تغییر می کند، قدرت اقتصادی مردم نیز افزایش پیدا می کند.
|
|
امیرضا واعظ‌‌آشتیانی
|
*آقای روحانی رئیس جمهور شد می گفت خودشیفتگی و خودمحوری، سوءمدیریت و عدم تدبیر و عدم مشورت دلیل گرانی دلار در دولت دهم بود. این فیلم وجود دارد و همین فیلم را امروز باید برای خودش گذاشت.
|
حسین کمالی
|
*در کشورهایی که دارای تولید گسترده هستند یعنی فعالیت اقتصادی جریان دارد و رونق اقتصادی است و تولید به وفور صورت می گیرد کاهش ارزش پول ملی توسعه صادرات را به ارمغان می آورد و آن نقصان و کاستی که در سایه کاهش ارزش پول ملی رخ می دهد به دلیل رونق بیشتر اقتصادی جبران می شود.
*اما در کشور ما که تولید پیشاپیش آسیب دیده و بسیاری از واحدهای تولیدی لطمه دیدند و تعطیل یا نیمه تعطیل هستند کاهش ارزش پول ملی و در مقابل افزایش ارزهای خارجی می تواند لطمات سنگین تری را به بخش تولید وارد کند.
|
|
محمود کاشانی
|
*ارزش پول ملی متأثر از قوانین بد بودجه سالانه 95، 96 و 97 و استقراض زیاد از بانک مرکزی پایین می آید. دائم اوراق مشارکت با برچسب خزانه اسلامی منتشر شد و حجم نقدینگی در کشور بالارفت.
*اینگونه بودجه های فساد برانگیز با وجود همه هشدارها و با کسر بودجه های سنگین و استقراضهای بی حساب و کتاب در مجلس به تصویب می رسند. پیامدش نیز چیزی جز افزایش تورم، کاهش دائمی اعتبار پول ملّی، کاهش قدرت خرید مردم و دامن زدن به گرانیها و در نهایت گرفتار شدن ملت ایران در بحرانهای اقتصادی و اجتماعی نیست.
*حالا نیز دولت و مجلس با هم در این اوضاع شریکند.
*هرچه زودتر مجلس باید رئیس سازمان برنامه و بودجه، وزیر اقتصادی و بانک رئیس بانک مرکزی باید دولت را بخواهد و در جلسه علنی علل و عوامل اصلی این اتفاق را از آنها جویا شود. دولتی ها نیز باید پاسخگوی این اتفاق باشند.
|
احمد حکیمی‌پور
|
*خیلی عوامل مختلفی روی قیمت دلار تأثیر می گذارد. سیاست کنترلی دولت مهار قیمت دلار بود اما به نظر من دیگر جواب نمی دهد؛ علتش هم به تقاضاهای آخر سال و فضای روانی هم درباره مناسبات بین المللی بر می گردد.
*دولت تنها نمی تواند بازار ارز را مدیریت کند. البته باید تلاش خود را انجام دهد.
*اما اینکه برخی گفتند باید دلار به قیمت واقعی برسد، موافق این مسئله نیستم چون
مناسبات بازار در ایران واقعی نیست و بیشتر روانی است. به عبارت بهتر سیستمی که در بازار عمل می کند شفاف و واقعی نیست که قیمت دلار در همین چارچوب قیمتش واقعی شود. التهابات بازار ارز فقط از مولفه های اقتصادی تبعیت نمی کند و عوامل سیاسی و روانی و بین المللی نیز تأثیر دارد.
|
