همزمان با سی و ششمین جشنواره بین المللی فیلم فجر و در جریان افشای ابعاد مالی خانه سینما، مشخص شد که هزینههای جشنواره فجر به حساب خانه سینما واریز شده و سپس برای هزینه در این رویداد سینمایی هزینه شده است؛ اما چرا چنین اتفاق عجیبی رخ داده و خانه سینما به نوعی واسطه مهمترین رویدادهای سینمای ایران تبدیل شده و اعتبارات جشنوارهها به صورت مستقیم تزریق نمیشود؟
به گزارش «تابناک»؛ پس از آنکه لیست هزینههای خانه سینما سر از رسانهها درآورد، مشخص شد که بیش از پنج میلیارد تومان از اعتبارات واریزی به خانه سینما در سال 1396 به جشنواره بین المللی فیلم فجر اختصاص یافته است. این آمار با ابهامهایی همراه بود که چرا چنین روندی طی شده و به جای تزریق مستقیم بودجه، با واسطه گری خانه سینما، این اعتبارات به دست برگزارکنندگان جشنواره فجر رسیده است؟
رضا میرکریمی دبیر جشنواره بین المللی فیلم فجر در توضیحات این فرآیند تاکید کرده است، با توجه به آنکه جشنوارههای فجر ماهیت حقوقی ندارند، اعتبارات این رویدادها در هر دوره به حساب مجموعه دارای ماهیت حقوقی ریخته میشود و از آن طریق دریافت شده و هزینه میشود. با توضیح میرکریمی، در واقع خانه سینما واسطه دسترسی به منابع دولتی برگزاری جشنواره بوده و آن گونه که او تاکید کرده، این ماموریت برای دوره اخیر جشنواره برعهده موسسه رسانههای تصویری است؛ موسسهای که در دورههای اخیر برای جشنواره ملی فجر نیز نقش مشابهی را داشته است.
پس از طرح این اشکال، چنین پرسشی مطرح شد که چرا جشنواره فیلم فجر از زمان بر جای گذاشتنِ سنگ بنای این رویداد تاکنون در قالب یک موسسه ثبت نشده و بدین ترتیب علاوه بر برخورداری از هویت حقوقی، یک سازمان مشخص نیافته و همواره میان موسسات تابعه سازمان سینمایی و معاون سینمایی پیشین دست به دست شده است؟ پاسخ این پرسش را باید در سیر تطور جشنواره فیلم فجر جستجو کرد و نیمنگاهی به شکل گیری تا تکامل مهمترین رویداد سالیانه فرهنگی ایران داشت.
جشنواره فیلم فجر در سالهای پس از انقلاب با محوریت بنیاد سینمایی فارابی راهاندازی شد و سیدمحمد بهشتی که حتی سابقه ساخت یک فیلم کوتاه را نیز نداشت با توجه به فضای بسته آن دوران و کنترلی که او و انوار بر سینمای ایران داشتند، خودش به عنوان مدیرعامل بنیاد فارابی برای یک دهه دبیری جشنواره را نیز در انحصار داشت. طبیعتاً وقتی قرار باشد مدیرعامل بنیاد فارابی به صورت سنتی دبیر جشنواره فیلم فجر باشد، دلیلی بر ایجاد ماهیت حقوقی مستقل برای این نهاد نمیبیند و هزینههای جشنواره نیز از محل بودجه فارابی تامین میشود.
در سالهای بعدی که آهسته آهسته تا حدودی کار از دست بهشتی خارج شد و به جز شماری از عناصرش که هنوز در سینمای ایران حضور دارند و برخی از آنها حتی در جشنواره بین المللی فجر نیز فعال هستند، پیوند دبیری جشنواره فیلم فجر با مدیرعاملی بنیاد فارابی نیز تا حدودی سست شد و شرایط تغییر کرد.
اینجا بود که مشکل به وجود آمد و چالشها درباره برگزاری جشنواره فیلم فجر به ویژه ماهیت حقوقی جشنواره نمایان شد؛ چالشهایی که از طریق انتقال منابع عمدتاً از طریق موسسه رسانههای تصویری مرتفع شد اما این رویداد نیز به یک هویت مستقل داشت که تاکنون ارادهای برای شکل گیریاش وجود نداشته است.
به نظر میرسد در این مقطع حساس میتوان یک گام رو به جلو برداشت و مسئولین سینمایی در اقدامی در جهت ایجاد ساختارهای حداقلی برای جشنوارههای فجر، موسسهای ثبت نمایند و همچون دیگر موسسات، منابع مالی اعم از بودجهها و درآمدها در آنجا متمرکز شود و امکان برنامه ریزی برای برگزاری منظم و اصولی مهمترین رویداد سینمای ایران نیز از این طریق تحقق یابد. باید دید آیا ارادهای در این زمینه وجود دارد یا روند چهار دهه اخیر درباره این جشنواره استمرار خواهد یافت؟