اتمام حجت با اروپا، شرط رهبر معظم انقلاب برای تداوم حضور ایران در برجام، تماس تلفنی روحانی و مکرون درباره برجام، تأیید رسمی دفن جسد مومیایی منسوب به رضاخان، توجه منتقدان به «همه میدانند» در «کن»، جای خالی پیوست اقتصادی برجام، آتشبازی در صحنعلنی!، توییت بازی مسئولان، رشد بورس، رفت و برگشت ارز و طلا و جهش نفت، تأمین آب از زیر سنگ! و واردات بیرویه کالاهای کلاهگیس و مژه مصنوعی، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه بیستم اردیبهشت در حالی چاپ و در پیشخوان روزنامه فروشیها قرار گرفتند که مثل روز گذشته عناوین مرتبط با خروج آمریکا از برجام و واکنشها به آن از جمله واکنش مقام معظم رهبری که برجستهترین آنها بود در صفحات نخست آنها منعکس شده است.
روزنامه کیهان عنوان رهبر انقلاب: از طرف ملت ایران میگویم «آقای ترامپ! شما غلط میکنید» را تیتر کرد. این روزنامه همچنین در یادداشت روز امروز خود در واکنش به احتمال ادامه برجام با سه کشور اروپایی با «عنوان دستبند جدید آوردهاند!» نوشت: سران سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان در واکنش به خروج آمریکا از برجام که سهشنبه شب به وقت تهران، رسما از سوی ترامپ اعلام شد، بیانیهای صادر کرده و در پوششی فریبکارانه ضمن تأکید بر تعهد خود به برجام خواستار ادامه روال فاجعهبار قبلی شدهاند!
روزنامه اعتماد نیز بخشی از سخنان رهبر انقلاب در واکنش به خروج آمریکا از برجام را با عنوان رهبر انقلاب با اشاره به بد عهدی امریکا: «اروپا باید تضمین بدهد» را تیتر یک کرد و در کنار تصویر بزرگی از رهبر انقلاب در سخنرانی روز گذشته قرار داد. این روزنامه سرمقاله امروزش را که نوشته سیدرضا صالحیامیری است، با عنوان استراتژی عبور از بحران به رفتارشناسی مباحث ترامپ اختصاص داده است.
روزنامه شرق این بخش از سخنان رهبر معظم انقلاب در روز گذشته با عنوان ایران سرافراز برای آنها قابلتحمل نیست را تیتر اول صفحه نخست خود کرد. این روزنامه همچنین در یادداشتی با تیتر برنامه جنگ علیه ایران منتفی شد نوشته پروفسور محسن مسرت عبور ایران از خطر جنگ را تحلیل کرده است.
روزنامه ایران نیز با چاپ تصویر رهبر انقلاب در صفحه نخست عنوان شرط رهبر معظم انقلاب برای تداوم حضور ایران در برجام «اروپا تضمین قطعی بدهد» را از بین سخنان ایشان برجسته کرد. این روزنامه چندین یادداشت را نیز در این رابطه چاپ کرده که یکی از آنها با عنوان نگاه منصفانه به برجام نوشته کاظم جلالی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
برنامه جنگ علیه ایران منتفی شد
پروفسور محسن مسرت طی یادداشتی در شماره امروز شرق نوشت: خروج ترامپ از برجام قابل پیشبینی بود، زیرا همه شواهد و رفتار او در چند ماه اخیر در جهت خروج از برجام بود. اما چگونگی خروج و اینکه ترامپ به طور افراطی پیش برود غیرمترقبه بود. وی با ادعاهای کاملا دروغین که متحدان اروپایی آمریکا هم به این نتیجه رسیدند که برجام در راستای صلح نبوده است و با تهدیدهای خشونتآمیزش علیه ایران در حقیقت به اروپاییها توهین کرد و آنها را به طرف دفاع کامل از برجام و نهایتا دیپلماسی ایران هل داد. سه کشور فرانسه، آلمان و انگلیس و بهخصوص خانم موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، بلافاصله به اتخاذ مواضع کاملا روشن دست زدند و در همان دقایق اول خروج ترامپ از برجام معلوم شد که آمریکا در ارتباط با برجام فقط یک متحد گستاخ و از منظر جهانیان غیرقابلاعتماد دارد و آن هم اسرائیل است که به دید خود نتیجه سرمایهگذاری شدید چندینساله خود را حاصل کرده بود.
البته تهدیدهای تحریمی ترامپ باید سبب نگرانی ایران و اروپا شود و اگر اروپا موفق به عکسالعملهای مناسب در قبال زورگویی عیان ترامپ نشود و برای نمونه برای شرکتهای آمریکایی که با اروپا روابط اقتصادی عمیقی دارند، رفتار مجازاتی متقابلی را در پیش نگیرد یا حتی علیه سیاست تحریمی فراکشوری آمریکا که ماهیتا با روح قوانین بینالمللی در تضاد کامل قرار دارد به دادگاه لاهه شکایت نکند، پیامدهای منفی پیشبینیناپذیری خواهد داشت. اما میتوان ادعا کرد که ترامپ با رفتار خود عملا مانع هدف اصلی جنگطلبان آمریکایی و اسرائیلی که به دنبال ایجاد جنگی جدید در منطقه و علیه ایران بودند شد. آمریکا با وجود خواسته ترامپ هیچگاه به تنهایی یا با همکاری همهجانبه اسرائیل قادر به ورود به جنگ رویارو علیه ایران نخواهد بود و همیشه هم تاکنون بهمنظور جنگ با کشورهای منطقه از قبیل: عراق سرسختانه به دنبال مشروعیت رفتار زورگویانه خود از جانب متحدان اروپایی خود در ناتو بوده و تا پیش از این هم موفق شده است اروپاییان را به نحوی همراه خود کند. اما آمریکا برای مقابله نظامی با ایران به تأیید کلیه کشورهای اروپایی و حتی شرکت مستقیم حداقل فرانسه و انگیس نیاز دارد و علاوه بر آن هم نمیتواند بدون حمایت افکار عمومی در کشورهای غربی و بهخصوص اروپا دست به جنگی بزند که میتواند صلح جهانی را شدیدا به مخاطره بکشاند.
درحالیکه ترامپ با رفتار غیرعقلایی و حتی احمقانه خود به هیچ عنوان قادر به جلب اروپاییان و جلب افکار عمومی برای درگیری جنگی ایران نخواهد بود و باید تنها به متحد همفکر و هممسلک خود نتانیاهو بسنده کند.
باید اذعان کرد که اعلام بلافاصله رئیسجمهور حسن روحانی در دفاع از برجام روش دیپلماسی مثبت و عاقلانه تاریخی بود و این روش میتواند سیاستهای خشونتآمیز ترامپ را کاملا خنثی کند. این هم کاملا منطقی است که ایران با کشورهای اروپایی طرفدار برجام به تبادل نظر و احتمالا به سیاست مشترکی با اتحادیه اروپا، روسیه و چین دست یابد.
وحدت استراژیک برای برجام
علی صوفی فعال سیاسی اصلاح طلب طی یادداشتی که روزنامه اعتماد در شماره امروز خود چاپ کرده است، نوشت: آنچه در رابطه با برجام رخ داده یک حادثه غیرقابل پیشبینی بود. انتظار نداشتیم با آنهمه دقت و وقتی که کشورهای مطرح دنیا صرف کردند و به نتیجهای رسیدند که برای دنیا هم دستاوردی استثنایی محسوب میشود، یکی از شش کشور همهچیز را زیر پا گذاشته و پیمانی بینالمللی را بشکند. این مساله نشان از ماهیت استکباری و امپریالیستی امریکا دارد که تنها با قلدرمآبی در دنیا عمل میکند.
متأسفانه از ابتدا صدای واحدی در مورد برجام وجود نداشته، اما امروز اتحاد مهمترین ضرورت ما است. عدهای از ابتدا مذاکرات هستهای را زیر سوال بردند و برجام را نپذیرفتند. بگذریم که الان همان دلواپسان نگران برجام شدهاند. صدای واحد در روزهای دولت آقای احمدینژاد نیز وجود نداشت. خاطرم هست که آقای لاریجانی زمانی که دبیر شورای عالی امنیت ملی بود، با آقای سید محمد خاتمی ملاقاتی داشتند و از او استمداد طلبیده و خواست که اجازه ندهیم پرونده هستهای به شورای امنیت سازمان ملل برود. ایشان در این زمینه نگران بود. اینها نشان از این دارد که یک عده نگران پرونده هستهای و عدهای به عکس بیخیال بودند.
آقای احمدینژاد آن دوران با اقداماتی ناپخته اجازه داد که پرونده به شورای امنیت برود. آقایان لاریجانی و احمدینژاد هر دو از یک جریان سیاسی بودند، اما دیدگاههای آنها کاملا در این رابطه متضاد بود. امروز نیز نباید فراموش کرد که منافع ملی بهشدت در خطر قرار گرفته است. قطعا همه مسئولان و فعالان کشور باید در این رابطه حساس باشند و برای حفظ منافع ملی باید وفاقی به وجود بیاید. همه سعی کنند، با هجمههای سنگین به کشور مقابله کنند. هنوز نمیدانیم اعضای اروپایی چه عکسالعملی نشان خواهند داد. نمیدانیم حاضر هستند تا هزینههایی برای ماندن در تعهدنامه بپردازند یا خیر. به هر حال ما در معرض یک تصمیم حیاتی و استراتژیک هستیم که همدلی همه جریانات را میطلبد.
دوران ترامپ گذرا خواهد بود
احمد شیرزاد، تحلیلگر مسائل بینالملل در سرمقاله امروز روزنامه آرمان امروز با عنوان دوران ترامپ گذرا خواهد بود، نوشت: سهشنبه شب ترامپ طی فرمان اجرایی از برجام خارج شد. دوران فعلی برای ایران همراه با اندکی التهاب است و درگذشته، اما این التهاب خود را بیشتر در عرصه اقتصاد نشان داد. خوشبختانه در شرایط فعلی هیچگونه مشکل امنیتی نداریم و جناحهای سیاسی کشور هم به طور نسبی پیرامون مسائل سیاست خارجه همسو و همجهت هستند. از طرف دیگر وفاق ملی در کشور وجود دارد که بر اساس آن همه بر این باور مصمم هستند که نباید زیر فشارهای ظالمانه، ناحق و غیرقانونی کشوری همچون آمریکا رفت؛ بنابراین در داخل از لحاظ امنیتی، اجتماعی و سیاسی هیچگونه مشکلی پیرامون برجام نداشته و نخواهیم داشت. البته برخی از جریانهای خارج کشور که نگاه اصلاحی ندارند و درپی براندازی نظام هستند گمان میکردند در مقابل فشارهای خارجی دوام نخواهیم آورد و همچنان دلخوش به مواضع ترامپ هستند. تنها تاثیری که اقدامات آمریکا که در ایجاد میکند، شاید، در حوزه اقتصاد باشد. دلیل این تاثیرگذاری هم در ماهیت اقتصاد است. اصولا اقتصاد موجودی ترسو است که تحت تاثیر هر عامل داخلی یا خارجی به سرعت واکنش نشان میدهد. بر همین اساس فعالین اقتصادی نگران این موضوع هستند که در آینده چه تحریمهای علیه ایران اتخاذ خواهد شد و این تحریمها چه تاثیری بر فروش نفت، مبادلات ارزی و همچنین واردات و صادرات خواهد داشت.
اعتقاد بر این است که بازار ایران التهاب ناشی از برجام را در هفتههای اخیر پشت سرگذاشته و واکنشهای خود را پیش از این نشان داده است بنابراین تصمیم اخیر ترامپ تاثیر جدیدی بر اقتصاد ایران نخواهد داشت. از طرف دیگر حدود ۳ سال دیگر ترامپ بر مسند ریاست جمهوری آمریکا خواهد بود و به تدریج همه به این نتیجه خواهد رسید که باید منظر بود تا این دوره تمام شود بر همین اساس به تدریج انتظارات فعالان اقتصادی و مردم از مقوله اقتصاد نیز پایین خواهد آمد و با وضعیت موجود همسو خواهد شد. توقع جامعه این بود که پس از برجام شاهد رشد محسوس اقتصادی و سرمایهگذاری خارجی در کشور باشد. اما آمریکاییها با تمام قدرت سعی کردند از این رویداد جلوگیری کنند و مانعی در راه جذب سرمایههای خارجی ایران ایجاد کردند. با این وجود میبینیم که اتفاق قابل توجهی رخ نداده و حداکثر توان آمریکا در محدودسازی ایران همین مقدار بوده است. باید به این نکته نیز توجه داشت که تفاوت زیادی وجود دارد میان این مساله که کشور ما از رشد و ترقی محسوس که حق مسلمش است محروم شود با اینکه به طور کل زندگی مردم فلج شود. برخلاف آنچه که دشمنان تصور میکنند، زندگی در ایران فلج نخواهد شد و همچنان ادامه خواهد داشت و مردم تغییر محسوسی را شاهد نخواهند بود. مشکلاتی که در پی خروج آمریکا از برجام متوجه کشورمان خواهد شد، مشکلات جدیدی نیست و ما بارها شرایطی اینچنین را تجربه کردهایم. مردم ایران با توانمندی و قدرتی که در دوران مختلف از خود نشان دادهاند ثابت کردهاند که میتوانند به راحتی این دوران را پشت سرگذارند. به طور قطع این دوران گذرا خواهد بود چراکه ترامپ نیامده تا بماند و دوران دوامی ندارد. ترامپ با دستپاچگی سعی دارد در مدتی که ریاست جمهوری آمریکا را عهدهدار است هر کاری که میتواند انجام دهد و بخت خود را به عنوان یک سیاستمدار بیازماید و در اینراستا بیشتر نگاهی اقتصادی و منفعت طلبانه دارد. در مقابل حماقتهای ترامپ ایران باید همچنان به رفتارهای مدبرانه و خردمندانه خود همچون گذشته ادامه دهد و اجازه ندهد عدهای در داخل همداستان با سیاستهای ترامپ و نتانیاهو کمر به قتل برجام ببندند. بر همین اساس ادامه روند خردمندانه ایران اجازه نخواهد داد تا بار دیگر تحریمهای فلج کننده گریبانگیر کشور شده و تجربه سخت قبل برجام بار دیگر تکرار شود. ملت سرفراز ایران به عنوان یک ملت آزاده به جهانیان ثابت کرده است که تحت فشارهای خارجی تسلیم نمیشود و همیشه از آزمونهای سخت تاریخی سربلند بیرون آمده است.
اروپا چه تضمینهایی باید بدهد؟
امیرحسین یزدان پناه در یادداشت روز امروز روزنامه خراسان طی متنی با عنوان چرا برای اروپا ضرب الاجل تعیین کردیم؟ نوشت: عملا با خروج آمریکا از برجام، اروپا در معرض یک آزمون مهم قرار دارد. واضح است که وقتی به مراودات ۲۰ تریلیون دلاری اروپا و آمریکا نگاه کنیم رقم مراودات ۳۰ میلیارد دلاری با ایران در مقابل آن ناچیز است، اما همان طور که در بالا اشاره شد، مسئله برجام و رابطه با ایران برای اروپا، نه فقط وجهه اقتصادی بلکه مهمتر از آن وجهه سیاسی و امنیتی دارد. امنیتی از این بابت که هرگونه ایجاد بحران جدید تسلیحاتی به خصوص هستهای در منطقه، سبب خواهد شد که سرریز ناامنیها به مرزهای اروپا سرازیر شود. چیزی که پاریس، بروکسل و برلین در ۲-۳ سال اخیر تجربه کرده اند و از آن وحشت دارند. گذشته از این، هرگونه ارتباط با منطقهای که ایران در آن قدرت نرم و سخت و نفوذی غیرقابل انکار دارد، بدون توجه به خواستههای ایران امکان پذیر نیست، بنابراین از این منظر نیز برای اروپا مهم است که با ایران ارتباط داشته باشد و مسیرهای ارتباطی را مسدود نکند. به همین دلیل این کشورها به خصوص ۲۸ کشور اتحادیه اروپایی اگر از فرصت ضرب الاجل ایجاد شده استفاده و به جای آن که همچون آمریکا، از ایران به عنوان یک «تهدید یاد کنند»، به اسناد راهبردی سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۶ اتحادیه مراجعه کنند و ایران را یک «شریک» بدانند، آن گاه با ارائه تضمینهای عملی و قطعی برای حفاظت از شرکتهای مختلفی که با ایران وارد مراوده میشوند، میتوانند مسیر ایجاد شده با ایران را حفظ کنند.
در این تضمین مهم است که ایران به صورت عملی و قطعی مطمئن شود که مثلا اگر برخی کشورها تحت تحریمهای آمریکا از خرید نفت ایران خودداری کنند، اروپا این نقص را جبران خواهد کرد تا منفعت ایران در برجام حفظ شود. یا این قاره میتواند با ایجاد مسیرهای بانکی ویژه مبتنی بر سازوکارهایی که بر پایه یورو استوار است، مسیر مبادلات مالی با ایران را تسهیل کند و اجازه ندهد بنگاههای مالی و بانکها با مسیر مسدود مواجه شوند. همچنین در این تضمین اروپا باید ضمانت قطعی بدهد که از شرکتهای خود در قبال جریمههای احتمالی آمریکا محافظت خواهد کرد. در حوزه برخی نتایج برجام از جمله لغو قطعنامههای تحریمی شورای امنیت و بسته شدن پرونده جعلی «پی. ام. دی» و... نیز اروپا باید ضمانت بدهد که آن قطعنامهها و آن پرونده هرگز بازگشایی نخواهند شد.
خلاصه آن که فرایندی که از دیروز در حوزه دیپلماسی ایران آغاز شده یک برهه بسیار پیچیده سیاسی، امنیتی و اقتصادی است. این مسیر یک تجربه عینی مانند برجام را پشت سر خود دارد که باید از نقاط ضعف آن درس عبرت گرفت، به خصوص این که هرگز نباید به سه کشور اروپایی یعنی فرانسه، انگلیس و آلمان اعتماد کرد. کشورهایی که مواضع همین دوسه روز اخیرشان به خوبی نشان میدهد که اعتماد به آنها خطایی راهبردی و نابخشودنی است. در این فرایند باید به کشورهای غیرتروئیکای اروپا، نظیر ایتالیا، اسپانیا، اتریش و ... توجه ویژهای کرد. کشورهایی که حدود چهار سال است در روزنامه خراسان به «اروپای دوم» معروف هستند و در تلاشهای یک ماه اخیر فرانسه، انگلیس و آلمان مقابل تصویب تحریمهای جدید علیه ایران، همین کشورهای اروپای دوم ایستادگی کردند و در حقیقت اجازه اجماع علیه ایران را در اتحادیه اروپا ندادند. همچنین در این مسیر نباید از تقویت توان داخلی غفلت کرد، جایی که اقتصاد کشور باید سر و سامان پیدا کند تا کشورهای مقابل ایران به راحتی نتوانند ابزارهایی برای فشار بیابند. علاوه بر این در این مسیر اتکا به قدرت اصلی انقلاب اسلامی یعنی نفی استکبار و حمایت از محور مقاومت از دیگر نقاط قوت برای اثرگذاری بر اروپایی هاست و دست دیپلماتهای ایرانی را پر میکند.