اصولگرایان پس از پایان دوران صدارت «محمود احمدی نژاد» به دلایل مختلف از جمله عملکرد او که در نهایت به نام جریان اصولگرایی نوشته شده در دو انتخابات ریاست جمهوری به توفیقی دست نیافته اند و از طرفی در انتخابات مجلس شورای اسلامی، شوراهای اسلامی شهر و روستا و حتی خبرگان رهبری نیز موفقیت نسبی کسب کرده اند، موضوعی که از سوی بسیاری از چهره های اصولگرایی در بوته نقد قرار گرفته و بر لزوم بازنگری، آسیب شناسی و انجام اصلاحات در این جریان تأکید شده است.
به گزارش «تابناک»؛ اولین بار پس از پایان انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی سال گذشته که چندمین تجربه ناموفق انتخاباتی اصولگرایان به شمار می رفت، بحث تغییر در جریان اصولگرایی از سوی «محمدباقر قالیباف» شهردار وقت تهران که در جریان انتخابات ریاست جمهوری با فشار رئوس جریان اصولگرا از عرصه انتخابات کناره گیری کرد، مطرح شد.
او در ادامه مطرح کردن موضوع «اصولگرایان اصلاح طلب» که سال 84 از سوی حامیانش مورد اشاره قرار گرفت، این بار بحث «نواصولگرایی» را مطرح کرد.
قالیباف در نامهای با بیان اینکه "به این باور رسیدم که «تغییرِ اساسی در نحوه کنشِ جریانِ اصولگرایی» یکی از مطالباتِ اصلیِ امروزِ شما جوانانِ مؤمن و دلسوزِ انقلاب و کشور است"، تأکید کرد، اصولگرایی باید هرچه زودتر با حفظِ مبانی و ارزشهایِ انقلابیِ جمهوریِ اسلامی، حرکت در راستایِ «نواصولگرایی» را آغاز کند.
این فعال سیاسی اصولگرا در یک سخنرانی دانشگاهی هم با دعوت از اصولگرایان برای تن دادن به این نقدهای درون گفتمانی و تلاش برای اصلاح روشهای اشتباه گذشته به آنها اطمینان داده بود «امیدوارم دیگر دوستانِ مسئول و اثرگذار در جبهه اصولگرایی این پیام و درخواستِ شما را، برای ایجادِ این تحولِ بزرگ و ضروری، بشنوند و بدانند «خودانتقادی» و تغییر نشانه قوت است و نه ضعف.»
دومین چهره شناخته شده جریان اصولگرایی که پیشتر مسأله ای را با نام «اصولگرایان تحول خوه» برای ایجاد تغییراتی در این جریان سیاسی عنوان کرده بود، می توان «احمد توکلی» نامید که با تکیه بر همین مشی و منش تلاش کرد در دو دوره از رقابت های انتخابات ریاست جمهوری مقابل چهره هایی نظیر مرحوم «آیت الله هاشمی رفسنجانی» و حجت الاسلام «سید محمد خاتمی» قرار بگیرد که البته با همراهی تمامی جریان اصولگرایی مواجه نشد و او هم در نتیجه توفیق جدی در این عرصه نیافت.
توکلی اصولگرایی تحول خواهانه را در مقام رقیب هاشمی رفسنجانی، نخستین بار بحث های مبتنی بر مقابله با فساد، رانت خواری و مخالفت با تعدیل اقتصادی را در سطح عمومی جامعه مطرح کرد و حدود شش میلیون رأی دهنده را نیز در رقابت با سیاستمدار کارکشته با خود همراه ساخت. او پس از چند دوره نمایندگی مجلس همان راه را تحت عنوان «دیدبان شفافیت و عدالت» دنبال می کند.
در همین راستا اصولگرایان، انتخابات اخیر را تلاش کردند، با تغییراتی در بدنه این جریان پیش ببرند و با تشکیل جبهه مردمی انقلاب اسلامی (جمنا) این راهبرد انتخاباتی را مطرح کرده و پی گرفتند، اما با این حال همان سبک و سیاق سابق بر نحوه تصمیم گیری جمنا تا حدود زیادی غالب شد و در نتیجه این ساز و کار انتخاباتی هم منجر به توفیق این جریان سیاسی در سپهر سیاسی و انتخاباتی کشور نشد.
«علی مطهری» که برای اولین بار با لیست اصولگرایان به مجلس راه یافت پس از آن با لیست صدای ملت راهی مجلس شد و سومین بار با قرار گرفتن در لیست امید (اصلاح طلبان) راهی قوه مقننه شد و البته به جایگاه نایب رئیسی هم رسید، در خصوص لزوم انجام اصلاحات در جریان اصولگرایی، گفته است: «اگر جریان اصوگرایی به طور کلی یک اصلاحاتی در خودش انجام ندهد، هر کسی که میخواهد رهبر و رأس آنها باشد، راه به جایی نمیبرند. تا زمانی که آنها در بعضی مسائل حالت دگم و بستهای دارند، نمیتوانند یک پایگاه اجتماعی قابل توجه پیدا کنند.»
او عنوان کرده که «اصولگرایان اگر دولتی در راستای گرایش آنها باشد، از او انتقاد نمیکنند و کارهایش را توجیه میکنند، ولی اگر در نقطه مقابلشان باشد، با بدترین روشها به او حمله می کنند و از هر وسیلهای برای رسیدن به هدفشان استفاده میکنند. ضمن اینکه در مورد دستگاههای نهادهای زیرمجموعه رهبری به هیچ وجه انتقاد نمیکنند و اصلا این را جایز نمی دانند. یعنی فکر میکنند که اگر یک انتقادی از دستگاه های زیرمجموعه ایشان داشته باشند، یا حتی از خود ایشان، خلاف اصل ولایت فقیه است. در صورتی که این طور نیست و هرجا انتقادی دیدیم و نظر مخالفی داشتیم باید بتوانیم بیان کنیم، همان طور که مقام رهبری بر آزاد بودن اظهارنظر مخالف نظر ایشان تأکید کردهاند. همین حالت دُگم و بسته بودن اینها نسبت به اصل ولایت فقیه و زیرمجموعه ولی فقیه باعث شده که گروه زیادی از مردم از اینها گریزان باشند. یعنی احساس میکنند که اینها یک آدمهای کلیشهای هستند که از یک طرف فقط باید از یک بخشی از نظام تعریف و تمجید کنند و از طرف دیگر، اگر دولتی همراستای آنها نبود با بدترین روشها به او حمله کنند.»
مطهری یادآور شده که «چنین رویکردی برای مردم مقبول نیست. بیشتر یک حالت مصنوعی دارد. مردم کسانی را دوست دارند که دنبال حق، حقیقت و عدالت باشند و حرف دل آنها را بزنند و واقعیت را بگویند در هر جا که باشد، از زیرمجموعه رهبری گرفته تا دولتها؛ لذا تا اصولگرایان اصلاحی در کار خودشان انجام ندهند، همین مشکلات را خواهند داشت و در انتخاباتها باز هم شکست می خورند.»
«امیرمحبیان» تحلیلگر سیاسی، روزنامه نگار و تئورسین جریان اصولگرایی هم اصلاح در جریان اصولگرایی را اجتناب ناپذیر عنوان کرده و گفته که «من معتقدم جریان اصول گرا نه تنها نیاز به تغییر و اصلاح دارد بلکه معتقد هستم که جریان اصولگرا، نیاز نه به بازسازی بلکه نیاز به نوسازی دارد. در بازسازی ما ساختار پیشین را مطلوب ارزیابی میکنیم و بر مبنای آن معتقدیم که فقط تنها کاری که باید صورت بگیرد این میباشد که ما باید بر اساس روش پیشین نقصها را بر طرف کنیم به تعبیری دیگر الگوی ما در گذشته است.»
این سخنان و رویکردهای چهره های قدیمی تر سیاسی و اصولگرا را در کنار سخنان و انتقادات چهره های جدیدتر و جوان تر این جریان سیاسی که بگذارید، ملاحظه خواهید کرد که قریب به اتفاق سیاسیون اصولگرا نقدهای جدی را از رویکردهای در پیش گرفته شده در این جریان عنوان کرده و خواهان انجام تحولات جدی در بین اصولگرایان و در نگاه و منش اصولگرایی شده اند.
مثلا «وحید جلیلی» برادر «سعید جلیلی» کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در سال 92 که مورد حمایت جبهه پایداری و جریان نواصولگرایی بود، از وابستگی اصولگرایان به «دوپینگ و رانت انتخاباتی» انتقاد کرده و برای پیروزی این جریان در انتخابات پیش رو خواهان در پیش گرفته شدن رویکردی جدید و نو شده بود.
اخیرا هم «پیام فضلی نژاد» از چهره های جدیدتر جریان اصولگرایی از رویکرد این جریان و جناح در خصوص ماجرای فیلترینگ تلگرام و کند شدن سرعت اینترنت و نحوه مواجهه کشور با جریان جنگ نرم انتقاد کرده و خواسته است که این رویکرد تغییر پیدا کند؛ موضوعی که باعث ادامه روندهای قدیمی و منسوخ در جریان اصولگرایی شده و این مسأله یکی از موضوعاتی است که به منافع جریان مذکور لطمه وارد کرده و از محبوبیت آن کاسته است.
حال باید دید، اگر تغییراتی در بدنه جریان اصولگرایی، نگاه و شعارها و عملکرد آن قرار باشد صورت بگیرد تحت چه عنوانی خواهد بود اینکه صرفا اسم عوض شود دردی را دوا نخواهد کرد. «نو اصولگرایی، اصولگرایی تحولخواهانه، فعالیت جبهه ای یا انقلابیون نگرا» شدن تنها تغییر یک نام می تواند باشد، مهم تغییر و اصلاحی است که باید اصولگرایان آن را انجام داده و مردم هم آن پذیرفته، باور کرده و آن را بپسندند.