نظام آموزش عالی کشور که این روزها اسیر هزاران مشکل دست و پاگیر شده و بخش زیادی از انرژی و توان مدیران و پژوهشگرانش صرف امور حاشیهای میشود، همچنان رشد صعودی خود را در میان دانشگاههای آسیایی و جهانی ادامه میدهد؛ وضعیت قابل تأملی که از سویی نوید بخش یک آینده خوب برای کشور است و از سویی نیز فرصتهای سوخته گذشته را به رخ میکشد.
به گزارش «تابناک»، مروری بر احوال دانشگاههای کشور در سال و ماههای جاری به خوبی درگیری آنها با مشکلات فراوان مدیریتی، صنفی، سیاسی، مالی و... را به نمایش میگذارد و این هشدار را به ذهن هر انسان دلسوزی میدهد که این شرایط آینده نظام آموزش عالی کشور را به مخاطره انداخته است؛ مشکلاتی که گویا در سال جاری نتوانسته است، مانعی بر سر راه رشد علمی کشور باشد.
این را میشود از نتایج رتبهبندی دانشگاههای برتر دنیا بر اساس نظام رتبه بندی لایدن در سال ۲۰۱۸ میلادی برداشت کرد که بر اساسا آن تعداد ۲۳ دانشگاه از ایران در جمع ۹۳۸ دانشگاه برتر جهان قرار گرفتند. این در حالی است که در سال ۲۰۱۷ این تعداد برابر با ۱۸ دانشگاه بوده است.
نظام رتبه بندی لایدن یکی از نظامهای معتبر ارزیابی دانشگاهی است که هر ساله دانشگاههای برتر دنیا را بر اساس شاخصهای معتبر علم سنجی مورد ارزیابی و رتبهبندی قرار میدهد و در سال ۲۰۱۸ نیز دانشگاههای دنیا را در ۹ شاخص و در قالب دو معیار کلی مرجعیت علمی و دیپلماسی علمی رتبه بندی کرد.
در این رتبه بندی منظور از مرجعیت علمی (تاثیر علمی) شاخصهایی، چون مقالات یک درصد برتر، مقالات ۵ درصد برتر، مقالات ۱۰ درصد برتر و مقالات ۵۰ درصد برتر و منظور از دیپلماسی علمی نیز شاخص هایی، چون همکاری علمی، همکاری بینالمللی، همکاری صنعتی، همکاری علمی با فاصله جغرافیایی کمتر از ۱۰۰ کیلومتر و همکاری علمی با فاصله جغرافیایی بیشتر از ۵۰۰۰ کیلومتر است.
بررسیها نشان میدهد در سال ۲۰۱۸ دانشگاههای تهران، امیرکبیر، پزشکی تهران، صنعتی شریف، تربیت مدرس، صنعتی اصفهان، علم و صنعت ایران، فردوسی مشهد، شیراز، تبریز، پزشکی شهید بهشتی، علوم تحقیقات تهران، شهید بهشتی، صنعتی خواجه نصیر، اصفهان، گیلان، کاشان، پزشکی اصفهان، پزشکی شیراز، پرشکی تبریز، پزشکی مشهد، بوعلی سینا و شهید باهنر کرمان موفق شدند در میان ۹۳۸ دانشگاه برتر جهان جای بگیرند.
این در حالی است که در سال۲۰۱۷ میلادی، دانشگاههای تهران، صنعتی امیرکبیر، علوم پزشکی تهران، صنعتی شریف، تربیت مدرس، صنعتی اصفهان، علم و صنعت ایران، دانشگاه شیراز، فردوسی مشهد، تبریز، علوم پزشکی شهید بهشتی، علوم و تحقیقات تهران، شهید بهشتی، خواجه نصیرالدین طوسی، اصفهان، علوم پزشکی اصفهان، گیلان و علوم پزشکی شیراز در لیست برترین دانشگاههای جهان قرار داشتند و در سالهای قبلتر تعداد این دانشگاهها کمتر بود.
برای مثال در سال ۲۰۱۲ هیچ دانشگاهی از کشورمان موفق نشد در بین دانشگاههای برتر دنیا حضور داشته باشد و در سال ۲۰۱۳ نیز تنها پنج دانشگاه صنعتی امیرکبیر، شریف، تربیت مدرس، تهران و علوم پزشکی تهران در این نظام برای اولین بار قرار گرفتند.
در سالهای بعد از ۲۰۱۳ نیز تا سال میلادی جاری به ترتیب در سال ۲۰۱۴ دوازده دانشگاه، در سال ۲۰۱۵ سیزده دانشگاه، در سال ۲۰۱۶ چهارده دانشگاه و در سال ۲۰۱۷ هیجده دانشگاه ایرانی موفق شده بودند خود را به جمع ۹۳۸ دانشگاه برتر جهان برسانند.
در رتبه بندی سال جاری لایدن، دانشگاه تهران با رتبه ۱۷۹ در جهان برترین دانشگاه کشور است که به نسبت سال گذشته ۱۶ رتبه صعود کرده است. دانشگاه صنعتی امیر کبیر با رتبه ۲۷۲ جهان دانشگاه دوم ایران است که نسبت به سال گذشته ۲۰ رتبه صعود داشته است و دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز با رتبه ۳۱۳ جهانی دانشگاه سوم ایران است که نسبت به سال گذشته ۹ رتبه صعود داشته است.
دیگر دانشگاههای ایرانی حاضر در لیست برترین دانشگاههای کشور نیز به جز دانشگاههای علوم پزشکی اصفهان و شیراز در این رتبه بندی نسبت به سال گذشته رشد صعودی داشته اند.
با این حال شرایط برای دانشگاههایی مثل کاشان، علوم پزشکی تبریز، علوم پزشکی مشهد، بوعلی سینا و شهید باهنرکرمان که تا پیش از این در لیست دانشگاههای برتر جهان جایگاهی نداشتند، اما اکنون جزء ۹۳۸ دانشگاه برتر هستند به مراتب بهتر است.
این رشد و صعود تحسین بر انگیز دانشگاههای بزرگ ایرانی در سطح آسیا و جهان در حالی است که دانشگاههای ایرانی در مقایسه با بسیاری از دانشگاههای جهانی شرایط مدیریتی و رفاهی مطلوبی ندارند و شرایط مناسبی برای پژوهش در اختیار آنها قرار نمیگیرد.
مشکلات حاشیهای و زمین گیر کننده آنقدر در دانشگاههای کشور زیاد شده است که اشاره به یک یا دو مورد از آن کافی نیست و در این رابطه میتوان مجموعه از مشکلات را لیست کرد؛ مشکلاتی که با استناد به آنها میشود ثابت کرد که رشد صعودی دانشگاههای ایرانی در نظامهای رتبه بندی جهانی بیشتر شبیه یک معجزه است تا واقعیت!
برای مثال در سال تحصیلی جاری تعداد زیادی از دانشگاههای سراسری کشور بارها میدان اعتراضهای سیاسی، اجتماعی، آموزشی و صنفی دانشجویان بود که در برخی موارد با برخوردهای شدید رو به رو شد و کار به بازداشت دانشجویان رسید.
دانشجویان دکتری دانشگاههای بزرگ کشور در سال تحصیلی جاری بارها برای رفع دغدغههای معیشتی و اقتصادی خود در برابر ساختمان وزارت علوم و مجلس تجمع کردند و با مدیران و مسئولان کشور جلسه برگزار کردند، اما عملاً اتفاق مثبت و قابل ذکری برای آنها رخ نداد.
برای مثال در حالی که وزارت علوم متعهد شده بود وام ویژه دکتری را به صورت ماهانه در اختیار دانشجویان دکتری قرار دهد، اما این وام برای فصل زمستان به حساب بسیاری از دانشجویان واریز نشد و در فصل بهار نیز هنوز صندوق رفاه دانشجویان بضاعت مالی کافی برای پرداخت این وام را به دست نیاورده است.
اساتید دانشگاههای بزرگ نیز در سال تحصیلی جاری بارها به میزان حقوق و مزایای خود اعتراض کردند و در نامههای رسمی خود خطاب به مسئولان ادامه فعالیت پژوهشی با این روند را غیر ممکن توصیف کردند.
مدیران وزارت علوم و دانشگاههای کشور نیز در بسیاری از موارد اسیر تصمیم گیریهای لحظهای و جابجاییهای ناگهانی شدند که فرصت یک حرکت پایدار و با شتاب علمی را از نظام آموزش عالی گرفته است.
پژوهشگران کشور اکنون هیچ ساز و کار منظم و قانونمندی برای فعالیت بدون دغدغه در اختیار ندارند و بیکاری و افسردگی گریبان بسیاری از آنها را گرفته است و تعداد زیادی از دانش آموختگان از چرخه فعالیت علمی و اقتصادی کشور کنار گذاشته شده اند.
با این شرایط به جرأت میتوان گفت که رشد صعودی دانشگاههای ایرانی در سطح جهان حتی اگر معجزه نباشد، یک حباب بیش نیست که نباید به آن مغرور شد و قطعاً در سالهای آینده با این شرایط تکرار نخواهد شد.