تقسیمات کشوری یکی از مفاهیم اساسی در دانش جغرافیای سیاسی است که تلاش می کند به مدیران سیاسی کشور این امکان را بدهد تا صحیح و مطلوب مناطق جغرافیایی کشور را تقسیم بندی و مدیریت کنند؛ ابزاری که هر چقدر عالمانه و منطقی تر تنظیم شود، دستاوردهای بهتری برای کشور و مناطق مختلف به همراه خواهد داشت.
به گزارش «تابناک»؛ در مجموع تقسیمات کشوری ناظر بر سلسله مراتبی از تقسیم کشورها به واحدهای کوچکتر است که با هدف مدیریت مطلوب اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اجرایی می شود و در دستور کار خود تأمین امنیت برای زندگی شهروندان را نیز مد نظر دارد؛ مسأله مهمی که در جریان اجرایی شدنش باید مؤلفه های فراوانی از جمله فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و... مورد توجه قرار گیرد.
در کشور ایران، مسأله تقسیمات کشوری همواره با حاشیه های فراوانی همراه بوده و در گذشته هرگاه تصمیمی برای عملیاتی کردن ایجاد یک واحد سیاسی جدید رسانه ای می شد، اعتراض های مردمی به بخش اجتناب ناپذیر این مسأله تبدیل می شد.
جدا از موضوع تقسیمات کشوری و دنبال کردن آن در گذشته که در رابطه با استان شدن استان قزوین، خراسان شمالی، رضوی و جنوبی و... که با حاشیه های فراوانی همراه بود، حالا چندماهی است که شهرستان کازرون اسیر نا امنی و اعتراض های دامنه داری است که به همین پدید آمده است.
موضوع تقسیمات کشوری در شهرستان کازرون ناظر بر تلاش هایی است که از سوی برخی مسئولان برای جدا کردن بخش های شمالی این شهرستان مثل چنار شاهیجان به یک شهرستان جدید دنبال می شود و جمعیت قابل توجهی از مردم محلی نسبت به این اقدام به دلیل آنچه که جدا شدن بخشی از هویت شهرستان کازرون می دانند، نسبت به آن اعتراض دارند.
حسین ربیعی، عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی تهران در مورد اساس و فلسفه تقسیمات کشوری به «تابناک» گفت: از آنجا که اداره سرزمین کشورهای بزرگ از یک کانون تصمیم گیری واحد، ناممکن یا به سختی امکانپذیر است، دولت ها سرزمینشان را به بخش های اداری کوچکتری تقسیم می کنند تا وظایف خود را به خوبی به انجام رسانند. به عبارت دیگر هدف اصلی از تقسیم کشور به واحدهای سیاسی اداره تمرکز زدایی اداری و سیاسی و نوعی تقسیم کار است و البته طبیعی است که امنیت و توسعه پایدار از اهداف دیگر تقسیمات کشوری است.
ربیعی با تأکید بر اینکه موضوع تقسیمات کشوری دارای قانون و قواعد علمی خاص است، افزود: هر نوع منطقه بندی و تقسیمات کشوری یک فرایند علمی و تخصصی است و مبانی دانشی تعریف شده ای دارد. علاوه بر همگنی های طبیعی و انسانی که اساس ناحیه بندی و منطقه بندی است، ملاک هایی مانند وسعت و جمعیت، بحث مر کز – پیرامون، فاصله و دسترسی و امکانات زیرساختی، شیوه های معیشت و مسائل فرهنگی، و در نهایت پاره ای الزامات امنیتی و سیاسی ملاک های خوبی برای ناحیه بندی و تقسیمات کشوری است. فراتر از این، هر دولتی بسته به اهداف و شیوه اداره کشور، مجموعه ای قواعد و دستورالعمل ها و نیز آیین نامه های اجرایی را متناسب با هر منطقه آب و هوایی تدوین و اجرایی می کند که ملاک تقسیمات کشوری است.
این استاد رشته جغرافیای سیاسی در بخش دیگری از سخنانش با انتقاد از ملاک های غالب در تقسیمات کشوری ایران ادامه داد: متأسفانه با وجود این که ملاک های پیش گفته در مورد تقسیمات کشوری وجود دارد، اما در عین حال فرایند اجرایی این کار در ایران عموماً سامان مند نیست و استثناهای بسیاری وجود دارد، تا جایی که ملاک های جغرافیای انسانی و طبیعی آشکارا جای خود را به جغرافیای قدرت داده است.
وی تصریح کرد: به عبارت دیگر به آسانی می توانیم آثار نفوذ صاحبان قدرت و منصب را در تقسیمات کشوری ایران دید. اعمال نفوذهای سیاسی در ارتقا، یا اتصال و انتزاع بسیاری از بخش های سرزمین ایران آشکارا دیده می شود؛ از جمله استان شدن قم و شهرستان شدن آرادان و جاهای دیگر.
ربیعی در همین راستا با انتقاد از نقش نخبگان سیاسی در تقسیمات بی نظم و بی پشتوانه در کشور گفت: در زمان تبلیغات انتخاباتی نامزدها، بخشی از وعده های هیجان انگیز کاندیداها برای ساکنان روستاها و شهرهای حوزه انتخاباتی خود همین دستکاری حوزه های تقسیمات کشوری است و البته پس از انتخاب شدن نیز برای برآورده کردن وعده های خود فشار به مسئولین اجرایی در دولت یکی از برنامه های آنان است.
او تأکید کرد: آشکار است که این موضوع نه تنها سازنده نیست که یک تهدید به حساب می آید و با توجه به مناقشاتی که سالهاست در کشور ما در شهرهای مختلف بر سر این موضوع پدید می آید شایسته است نهادهای نظارتی در زمان انتخابات، این گونه های وعده های انتخاباتی را به عنوان یک تخلف به حساب آورده و برخورد کنند.
این استاد دانشگاه در ادامه سخنانش با اشاره به وضعیت کنونی شهرستان کازرون و تلاش هایی که برای تقسیم این شهرستان به دو واحد سیاسی مجزا در دستور کار قرار گرفت، گفت: اساساً ماهیت تقسیمات کشوری و مرزهای داخلی با مرزهای بین المللی متفاوت است و جدا شدن یک روستا یا بخش از شهری و پیوستن آن به شهر دیگر به جز پاره ای امور دفتری و اداری، اثر دیگری ندارد و هیچ بازدارندگی یا جدایی همیشگی ایجاد نمی کند. البته حس تعلق خاطر مردم کازرون به بخش های جدا شده قابل تمجید است، ولی من فکر می کنم از یک طرف نخبگان محلی و از سوی دیگر، هیجانات لحظه ای بیشترین تأثیر را در ایجاد وضعیت کنونی داشته اند.
وی افزود: نه وسعت زیاد یک شهرستان عامل توسعه است که ایرانشهر در سیستان و بلوچستان تا چندی پیش وسعتی بیش از برخی کشورهای اروپایی داشت و محروم بود و نه جمعیت زیاد عامل و باعث توسعه است که هم اکنون در همسایگی شهر تهران، روستا - شهرهای زیادی با جمعیت چند ده هزار نفری محروم به حساب می آیند ولی توسعه نیافته اند.
ربیعی با اشاره به ریشه اعتراضات مردم کازرون اضافه کرد: بخشی از این اعتراضات برخاسته از حس تعلق مکانی مردم کازرون نسبت به بخش های جدا شده است و البته حد کمی از آن قابل درک است، ولی بخش مهمی از آن به نقش نخبگان محلی در تهییج و تحریک مردم مربوط می شود و البته فکر می کنم بخشی از این اعتراضات احتمالاً سیاسی است و مربوط به رقبای نماینده فعلی شهرستان است که از چنین فرصتی برای ایجاد حس منفی نسبت به ایشان استفاده کنند و در فضای قومی – فرهنگی آن منطقه این مسأله را به خواست ایشان و حس مکانی و محلی ایشان نسبت می دهند.
وی در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: البته در هر اعتراضی جمعی، گروه های فرصت طلب هم هستند که به دنبال روزنه ای برای ایجاد شورش و هرج مرج هستند و با بهانه های دیگری وارد اعتراضات می شوند و اهداف دیگری را دنبال می کنند. در مجموع این وضعیت ممکن است به واقع در اعتراض به جدا شدن بخش های اشاره شده باشد، ولی با توجه به این که رسما اعلام شده که این الحاق و انتزاع منتفی شده است، ادامه اعتراضات احتمالاً ارتباطی به موضوع تقسیمات کشوری ندارد.
مشروح این گفت و گو را می توانید از اینجا بخوانید.