همه چیز به فخرالدوله برمیگردد؛ نهمین دختر مظفرالدینشاه، نوه امیر کبیر و نامزد دکترمحمدمصدق. فخرالدوله در میانه دهه ۲۰شمسی، درست در روزهایی که جاده شمیران بهواسطه حضور مقامات دولتی در شمال شهر رونق گرفته بود با ارثیه خانوادگی ۱۰ دستگاه فورد ساخت آمریکا از یک شرکت خارجی به نام «BD» خرید تا نخستین ناوگان تاکسیرانی تهران را شکلدهد. این خودروها با دریافت کرایه پنجقرانی مسافران را در تهران به هر مقصدی که میخواستند میرساندند. این کرایه در جاده شمیران به خاطر برف و طولانیبودن مسیر تا ۱۲۰ ریال هم میرسید.
خودرو کرایه، ۸۰ سال قبل
١٠ شهریور ١٣١٧ در روزنامه اطلاعات آگهیای از یکی از این ۱۰ خودرو منتشر شد که از نسل نخست خودروهای کرایهای تهران حکایت دارد. در این آگهی با تیتر «اتومبیل از تهران به شمیران» آمده است: «برای رفاه حال اشخاصی که در زمستان در شمیران اقامت دارند از اول مهرماه ١٣١٧ تا ١۵خرداد ١٣١٨ اتومبیلی را که همه روزه ساعت ۷:۳۰ صبح از میدان تجریش به تهران و ساعت ۷بعدازظهر از خیابان بابهمایون به شمیران حرکت میکند قبول مسافر کرده.
اشخاصی که مایل به اشتراک باشند میتوانند تا ٢٠شهریور ١٣١٧ به دفتر الکتریکی امپراژ، واقع در خیابان ناصر خسرو و گاراژ مرکزی رشت نمره تلفن ٧٢٢٧ از ساعت ١٠ تا ١٢ صبح مراجعه نموده و ترتیب بهای آبونمان را که برای ایاب و ذهاب ١٢٠ ریال است بگذارند». این اتومبیلها نخست با نام «کرایهکش» در مناطق مرکزی، مسافران را جابهجا میکردند. بهره گیری از این رهاورد تازه فرنگ با توجه به هزینههای بالا در آغاز در انحصار ثروتمندان شهر بود. فرنگرفتهها که بیش از دیگر شهروندان آن زمان تهران کارکرد چنین خودروهایی را دیده بودند به این خودروهای کرایهای نام «تاکسی» دادند که ریشه فرانسوی داشت.
فخرالدوله پس از مشاهده موفقیت این ۱۰ تاکسی در سال۱۳۲۶، ۱۰۰ دستگاه تاکسی دیگر خرید و آنها را به ۱۰۰شوفر جوان تازه ازدواجکرده و اتوکشیده سپرد. رشد سریع شهر و افزایش ناگهانی تعداد اتومبیلها در آن سالها کنترل خیابانها را مشکل کرده بود و هدایت رفتوآمد اتومبیلها در شهر برای نظمیه معضلی جدی شده بود. ابتدا با فخرالدوله صحبت شد تا رانندگانش نظم را رعایت کنند. در همان روزها اسم «تاکسیرانی تهران» بر سر زبانها افتاد. رانندگان تاکسی در سالهای دهه ۳۰ لباس فرم داشتند و کت و شلوار میپوشیدند. آنها همچنین آرمی فلزی به شکل مدال روی یقه و سینه خود نصب میکردند که تصویری از اتومبیل روی آن حک شده بود. تماشای اتومبیل و ملزومات آن در کنار رانندگانی یونیفرمپوش تا مدتها از تفریحهای مردم و نقل محافل گوناگون در تهران بهشمار میرفت و بهرهگیری از تاکسیها به همین دلیل مردم را هیجانزده میکرد. تاکسیرانی رانندگان را مجاب کرده بود که هر روز قبل از آغاز کار، فوردهای خود را دستمال بکشند و سپرها را واکس بزنند تا خودرو برای مشتری جذاب باشد.
سلطنت فوردهاتردد فوردهای مسافرکش آن سالها در خیابانهای بوذرجمهری (۱۵ خرداد)، سپه (امام خمینی (ره)) و نزدیک دروازههای دولت و شمیران بیشتر بوده است و مسافران را در خیابانهای خلوت تهران به سرعت به مقصد میرساندهاند. تاکسیرانی پس از افزایش مسافران تاکسی طرحی برای مسافربران درشکهدار گذاشت که هر کس درشکه خود را از رده خارج میکرد و تحویل میداد میتوانست یک دستگاه تاکسی فورد دریافت کند؛ منوط به اینکه نیمی از کرایه را به تاکسیرانی پرداخت کند. رفتهرفته با کنار رفتن درشکهچیها نظمیه تاکسیهای بیشتری دریافت کرد و انواع خودروها با گرفتن مجوز از شهرداری وقت توانستند تبدیل به تاکسی شوند.
۷ تاکسی جدید
در دهه ۳۰ تاکسیها به سرعت در دل مردم جا باز کردند. آنها پاتوقهای عمومی شهر در لالهزار و باغهای اطراف را کشف کرده بودند و بیشتر مقابل هتلها، سینماها و تئاترها توقف میکردند و برای جذب مسافر، تاکسی را برق میانداختند. به دنبال افزایش واردات خودرو از سال ۱۳۳۵ فیات، مسکویچ، واکسال، آستین، شورولت، اپل و بنز به جرگه تاکسیهای تهران پیوستند. این خودروها با رنگکردن گلگیرهای جلو و عقب به رنگ سفید، بهعنوان تاکسی مشغول بهکار میشدند. تمامی رانندگان این خودروها هنگام رانندگی باید کت و شلوار سفارش لالهزار میپوشیدند و مدال را روی یقه کتشان نصب میکردند. یکی از خودروهایی که سالها بهعنوان تاکسی در خیابانهای تهران تردد میکرد خودروی آستین، ساخت کشور انگلستان بود. این خودرو با بدنه مشکی و سقف سفید تا پایان دهه ۳۰ بهعنوان تاکسی در خیابانهای تهران به سرویسدهی مشغول بود. یکی دیگر از خودروهای تاکسی در تهران بنز ۱۸۰ گازوئیلی بود. این خودرو علاوه بر فعالیت بهعنوان تاکسی در تهران در محورهای بینشهری نیز فعالیت میکرد. بسیاری از ایرانیها با این خودروها که در حملونقل در جادههای شمال حضور فعال داشتند خاطره دارند.
سیتروئن آمد
در سال ۱۳۳۸ علی امینی که پسر فخرالدوله معروف بود ۴۳ دستگاه تاکسی سیتروئن وارد تهران کرد و ضوابطی جدید برای تاکسیهایش تعریف کرد. طبق این ضوابط، راننده حق نداشت بیش از یک مسافر سوار کنند و تاکسی بهطور کامل در اختیار همان مسافر و همراهانش بود.
فرسودگی ۱۶ مدل تاکسی
در سالهای دهه ۴۰ تاکسیهای تهران که گاه و بیگاه مسافران بینشهری را نیز جابهجا میکردند به نهایت فرسودگی رسیدند و رانندگان فوردهای قدیمی که نزدیک به ۲۰ سال از حضور آنها در شهر میگذشت هر از چندگاهی مجبور میشدند تاکسی خود را گوشه خیابان رها کنند. در همین سالها بود که فیلم و ترانه معروف «ماشین مشتی ممدلی» سر زبانها افتاد تا توصیفی از وضع موجود باشد؛ «ماشین مشدی ممدلی/ ارزون و بیمعطلی/ این اتولی که من میگم/ فورد قدیم باریه/ رفتن توی این اتول/ باعث شرمساریه/ نه بابِ کورس شهریه/ نه قابل سواریه/ بار کشیده بس که از/ قزوین و رشت و انزلی/ ماشین مشدی ممدلی/ ارزون و بیمعطلی». در آن روزها وضع دیگر خودروهای تاکسی که تعداد آنها به ۱۶ مدل میرسید هم تعریفی نداشت. این تاکسیها شامل خودروهای مذکور و پاودا، وُلگا، اوشکودا، هیلمن، موریس، وانگارد و دکاوه میشد.
تاکسی تولید داخل رسید
از سال۱۳۴۷ به بعد کمکم تمامی تاکسیها به یک مدل خاص و خاطرهساز تبدیل شدند. از آنجا که این مدل در داخل کشور تولید میشد به سرعت تعمیرکارهای خاص خود را پیدا کرد و با همین سرعت بازار قطعات خودرو را نیز از آن خود کرد. اسم این خودرو حالا پس از نیمقرن هنوز هم آشناست: «پیکان».
کارخانه ایرانناسیونال که بعدها به ایرانخودرو تغییر نام داد از سال ۳۹ در کشور آغاز بهکار کرد و پس از تولید اتوبوس توانست وارد ساخت خودرو شود. مهمترین دستاورد این کارخانه برای تهران، تاکسیهای سفید شیک و نوی آن بود که در شهر تردد میکردند. چند سال بعد رنگ این تاکسیها به نارنجی تغییر یافت. در شعار تبلیغاتی تاکسیهای پیکان آمده بود: «تاکسی باید از موتوری قوی و کمخرج برخوردار باشد. تاکسی در روز ۱۴ ساعت کار میکند و باید برای مسافر خستهای که از کار روز بازمیگردد راحت باشد».
طی ۲ دهه فعالیت تاکسی پیکانها، انقلاب در ایران اوج گرفت و پس از آن در خرداد ۱۳۵۹ تغییری در مدیریت تاکسیهای تهران پدید آمد. در این راه با هدف کنترل و نظارت بر خدمترسانی طی لایحهای، سازمان مدیریت و نظارت بر تاکسیرانی شهر تهران تحت پوشش شهرداری تهران با تصویب شورای انقلاب شروع به فعالیت کرد. طی سالهای بعد مردم تهران شهر را از پشت شیشههای تاکسیپیکان میدیدند، به مسافرت میرفتند، مدرسه میرفتند و حتی برخی از آنها ماشین عروس بودند. برخی هم دربستی بودند. تاکسیپیکان در دهه ۷۰ نیز پا به پای تاریخ و زندگی تهرانیها پیش رفت.
۳ تغییر پس از ۲۰ سال
تاکسیهای پیکان حدفاصل سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۷۰ حاکم کامل خیابانهای تهران بودند تا اینکه در فاصله سالهای ۷۰ تا ۷۲، خودروهای پژو، هیوندا و رنو ۲۱ نیز به صف تاکسیهای تهران پیوستند. در این میان رنو ۲۱ آنقدر برای اذهان عمومی دلپذیر شد که نقش دوم «بوی پیراهن یوسف» با آن به دیدار یوسفش رفت و صحنههایی چند از یک فیلم پرفروش را از آن خود کرد.
ورود سمند و پراید
در دهه ۸۰ تاکسی پیکانها به رنگ سفید درآمدند و برای شناسایی تاکسیها از دیگر ماشین ها، یک نوار رنگی نارنجی روی کاپوت، سقف و صندوق عقب آنها کشیدهشد. این نوارهای رنگی بعدها هرکدام نشانگر ماهیت تاکسیها در تهران شدند. در سال ۸۱ خودروی سمند وارد چرخه تاکسیرانی تهران شد و از سال ۸۶ پرایدها نیز به جمع مسافربران پایتخت افزوده شدند.
تخصصیشدن تاکسیها و مدلها
در سال ۸۵ هدف تخصصیشدن تاکسیهای تهران به شکلی نو دنبال و ۵ نوع تاکسی برای شهر تعریف شد. این تقسیمبندی نوع خودرو را نیز دربر میگرفت. تاکسی گردشی یک نوع از خانواده بزرگ تاکسیها بود که به رنگ زرد خورشیدی با نوار نارنجی دیده میشد. این نوع تاکسی باید پژو یا سمند باشد. این تاکسیها دارای ایستگاه و مبدا و مقصد معینی نبودند و بهصورت آزادانه در خیابانهای اصلی و فرعی شهر تردد میکردند و با درخواست نخستین مسافر، مقصد تقریبی آنها مشخص میشد. نوع دیگر، تاکسیخطی به رنگ زرد یا سبز بود که شامل تاکسیهای سواری و ون میشد. این تاکسیها همگی مبدأ و مقصد و ایستگاه مشخص داشتند. هزینه کرایه این تاکسیهای خطی ثابت و بهصورت برچسب بر سمت راست شیشه جلوی خودرو قابل مشاهده بود. تاکسیهای پراید در این بخش بیشتر بودند و پیکانهای فرسوده نیز تا سال گذشته فعالیت میکردند. تاکسیتلفنی یا بیسیمی هم یکی دیگر از انواع تاکسی بود که با نوار مشکی یا شطرنجی مشکی در بدنه خودرو شناخته میشد و بیشتر پژو بود. این خودروها همگی مجهز به سیستمهای کنترل هوشمند و بیسیم بودند و شهروندان با تماس با مرکز پیام و اعلام نشانی، خودروی مورد نظر را کرایه میکردند. تاکسیهای دفاتر خاص، سمند و تویوتاکمری بودند و تاکسیویژههای زردرنگ پژو در مقابل مراکز پر رفتوآمدی ازجمله مراکز خرید، مراکز درمانی، هتلها، مراکز تفریحی و ورزشی، ایستگاههای مترو و مکانهای پرتردد دیگر رفت و آمد میکردند. تردد تاکسیها طبق این الگو هنوز هم در تهران ادامه دارد.
دهه نوسازی و تغییر
در دهه ۹۰ تغییری نو در عرصه تاکسیهای تهران پدید آمد و برخی خودروهای روز دنیا لباس زرد بر تن کردند. از همین زمان تاکسیهای تویوتا کمری فعالیت خود را در مسیر فرودگاه آغاز کردند. این تغییر شگرف موجب شد پای دیگر خودروهای روز نیز به تاکسیرانی تهران باز شود. در عین حال در این دهه موضوع تاکسیهای فرسوده به معضل نخست تاکسیرانی تبدیل شد. از عمر جدیدترین تاکسیهای پیکانی که در سطح شهر فعالیت میکردند، یک دهه میگذشت و آنها باید از رده خارج میشدند. این نوسازی تا سال ۹۶ کاملا متوقف مانده بود، اما از این سال با حمایت دولت و شهرداری، کار نوسازی ۱۰ هزار تاکسی تهران انجام شد. در این راه خودروهای نوی سمند EF۷ و پژو SLX وارد عرصه تاکسیرانی شدند. بهرهگیری از سوخت CNG نیز توانست این خودروها را از چرخه آلایندههای جوی اندکی دور کند.
هیبریدیها آمدند
در مرداد ۹۵، ۲۰۰ دستگاه تاکسی هیوندای اکسنت با استاندارد یورو ۵ به ناوگان تاکسیرانی تهران پیوستند و ۲ماه بعد نیز ۲۰۰ دستگاه تویوتا پریوس هیبریدی عنوان تاکسی را دریافت کردند. مهمترین مزیت تاکسیهای جدید علاوه بر سیستم موتوری هیبریدی که فرسایش بسیار اندک موتوری و آلودگی هوای نزدیک به صفر دارد وجود اینترنت وایفای رایگان بود که فصلی نو در ترددهای شهری پدید آورد.
آریو و برلیانس
پای ۲ خودروی جدید بهزودی به تاکسیرانی تهران باز میشود. در طرح جدید نوسازی تاکسیهای فرسوده تهران قرار است ۱۰ هزار دستگاه خودروی آریو و برلیانس به ناوگان تاکسیرانی شهری اضافه شود که سهم برلیانس بیشتر از آریو است. برلیانس H۲۳۰ جزو خودروهای کممصرف است که بیشتر مورد توجه اقشار متوسط جامعه قرار میگیرد و حالا در سبد انتخابی تاکسیرانان قرار گرفته است. تا پیش از این، سمند، پژو ۴۰۵ و پراید تنها خودروهایی بودند که تاکسیرانان شهری مجاز به انتخاب آنها بودند، اما با اضافهشدن برلیانس به موارد انتخابی تاکسیرانان که هر روز حدود ۲۰۰ کیلومتر پیمایش دارند ترددهای شهری در پایتخت متفاوت از وضع موجود خواهد شد. پیش از این مدیرعامل سازمان تاکسیرانی تهران اعلام کرده بود که کیفیت نامناسب خودروهایی که خودروسازان در اختیار تاکسیرانان میگذارند موجب اعتراض رانندگان شده است.
تاکسیها با دریافت کرایه پنجقرانی مسافران را در تهران به هر مقصدی که میخواستند میرساندند. این کرایه در جاده شمیران به خاطر برف و طولانی بودن مسیر تا ۱۲۰ ریال هم میرسید. به دنبال افزایش واردات خودرو از سال ۱۳۳۵ فیات، مسکویچ، واکسال، آستین، شورولت، اپل و بنز به جرگه تاکسیهای تهران پیوستند. این خودروها با رنگکردن گلگیرهای جلو و عقب به رنگ سفید، بهعنوان تاکسی مشغول بهکار میشدند
گزارش از: سیدمحمد فخار
این گزارش نخستین بار در روزنامه همشهری منتشر شده است.