به گزارش «تابناک»؛ خشک شدن تالاب هایی چون هورالعظیم و هورالحمار را میتوان از جمله پیامدهایی دانست که در سالهای گذشته و متأثر از سدسازیهای ترکیه به وقوع پیوست؛ سدسازیهایی که در قالب پروژه آناتولی جنوبی یا گاپ ترکیه رقم خورد و مشکلات جنوب غرب آسیا را دو چندان کرد.
اکنون دیگر حوضه آبریز دجله و فرات با شرایطی که در بالادست آن به وجود آمده است، به یکی از پر تنشترین حوضههای آبریز جهان بدل شده و به خاطر پروژههای عظیم سد سازی در بالادست و کشور ترکیه، خشکی غیر قابل توصیفی کشورهای جنوبی از جمله عراق، سوریه، ایران و کویت را در بر گرفته است.
سخن در مورد پروژه گاپ یا آناتولی که میشود، ناگزیر باید به ۲۲ سد تکمیل شده و نیمه کارهای اشاره کرد که به ظاهر فعالیتهای اقتصادی نظیر تولید برق و توسعه کشاورزی در دستور کار دولت ترکیه قرار گرفته است، اما در باطن به سلاحی مرگبار برای کنترل کشورهای جنوبی ترکیه تبدیل خواهد شد.
بررسیها نشان میدهد، آنچه تا کنون و در پی ساخت و سازهای بی رویه ترکیه به وجود آمده، تمام توان و انرژی این کشور در مهار آبهای سطحی دجله و فرات نیست و تنها ۲۱ درصد از پروژه آبیاری و ۷۴ درصد از طرحهای برقابی ترکیه به پایان رسیده است. این یعنی هنوز در ابتدای کار هستیم و خسارات رویه در پیش گرفته شده ترکیه به مراتب افزایش خواهد یافت.
این موضوع از آنجایی اثبات پذیرتر میشود که بدانیم در همین چند روز پیش، مقامات ترکیهای به طور جدی عزم خود را برای آب گیری سد ایلیسو که گفته میشود سه برابر بزرگترین سد ایرانی است، جزم کرده اند.
هرچند سد ایلیسو، تنها یکی از ۲۲ سد ترکیه در قالب پروژه آناتولی است، به لحاظ حجم و میزان اثرگذاری تنها مقدار اندکی از سد آتاتورک کوچکتر است و با این همه در کشور بزرگی، چون ایران سد بزرگی به وسعت آن وجود ندارد.
سد ایلسو با ۱۳۵ متر ارتفاع و توان ذخیره سازی بیش از ۴۳ میلیارد متر مکعب آب، تقریباً یک سوم کل حجم آب حوضه آبریز زاینده رود را در هنگام پرآبی در درون خود ذخیره خواهد کرد؛ سدی که بر روی رود دجله زده شده و بر اساس کارشناسان بیش از ۵۰ درصد از حجم آبی رود دجله را متوقف خواهد کرد.
البته سد ایلیسو و عملیات آبگیری آن تنها دلیلی نیست که بتوان با استناد به آن خسارات سنگین جنوب ترکیه را تشریح و برای این کار جدا از ۲۰ سد دیگر همچنین باید به سد آتاتورک در بالادست رود فرات نیز اشاره کرد.
سد آتاتورک که بزرگترین سد ترکیه و اروپا معرفی میشود، همچنین پنجمین سد بزرگ جهان است که هدف از ساخت آن، برق رسانی و توسعه مناطق کردنشین ترکیه عنوان شد.
این سد ۱۶۴ متر ارتفاع دارد با مساحتی بالغ بر ۸۱۷ کیلومتر مربع، چیزی حدود ۴۸ میلیارد مترمکعب آب را از حقابههای جنوبی رود فرات پشت سد ذخیره کرده است؛ سدی که در مقایسه با مساحت دریاچه ارومیه در شرایط نورمالش، تقریباً ۱۵ درصد مساحت دریاچه ارومیه را دارد.
برای اینکه بتوان عینیتر خسارات برآمده از این دو سد و ۲۰ سد دیگر ترکیه را در قالب پروژه گاپ تشریح کرد، باید ناگزیر به سراغ نقشه رفت و مروری بر مسیر جریان رودهایی، چون دجله و فرات انداخت؛ رودهایی که از خاک ترکیه سرچشمه میگیرند و با عبور خاک کشورهایی چون سوریه و عراق به مرزهای ایران در استان خوزستان میرسند و با آب رسانی به تالابها و نیز میلیونها شهروند در این منطقه راهی خلیج فارس میشوند.
از آنجا که سه حوضه آبریز غربی کشور ایران یعنی حوضه آبریز کارون، کرخه و مرزی غرب را زیر شاخه حوضه آبریز فرات و دجله قلمداد میکنند، باید گفت، به لحاظ حقایق جغرافیایی غرب ایران به صورت مشخص از این رخداد تلخ آسیب خواهد دید.
همچنین مناطق شمالی کشور عربستان، سراسر جغرافیایی کویت، بخشهایی از کشور اردن نیز از این مسیر دچار آسیب میشوند و این موضوع جدا از پدیده نگران کننده گرد و غبار و افزایش دامنههای آن است که بخشهای وسیعی از خلیج فارس و کشورهای ذرهای آن را نیز شامل میشود.
با توضیحاتی که به آن اشاره شد، به خوبی میتوان درک کرد که ترکیه با اقدامات جدی و بزرگ خود در سرشاخههای دجله و فرات، بیش از آنکه اهداف اقتصادی خود را دنبال کند، به دنبال تسلط بر کشورهای جنوبی خود است و این تنشهای بین المللی موجود در منطقه نیز این فرصت را به بهترین شکل برای آنها به وجود آورده است.