جنگ با ایران وضعیت ریاست جمهوری ترامپ را مشخص کرده و تکلیف آن را نهایی می کند و احتمال آن وجود دارد که به نابودی ریاست جمهوری ترامپ منجر شود؛ اما این جنگ قطعا منجر به خوشحالی و نشاط نومحافظه کارانی خواهد شد که دور تا دور ترامپ را گرفته و بیش از همه وی را تحقیر می کنند.
به گزارش «تابناک»؛ پاتریک بوکانان، تاریخ نگار و تحلیلگر مسائل سیاست خارجی در مطلبی با بیان جملات فوق می گوید: چرا رئیس جمهور ترامپ با یک چنین ایده ای بازی می کند؟
اگر به عقب برگردیم و نگاهی کنیم به جنگ های افغانستان و عراق و لیبی و سوریه و همه جنگ های دیگری که خودمان شروع کرده یا وارد آنها شدیم، این پرسش مطرح است که دستاورد این جنگ ها در برابر جان و مال آمریکایی هایی که در آن نابود شد و خرابی و نابودی که برای منطقه فراهم آوردیم چه بوده که آن جنگ ها را توجیه کند؟
نفت استراتژیک ترین منفعت غرب در خلیج فارس است؛ در حالی که جنگ با ایران می تواند این منفعت استراتژیک را نابود کند نه این که آن را امنیت بخشد.
سیل عظیم مهاجرت از کشورهای اسلامی که منبعی برای تعذیه گروه های افراطی تروریستی شده، یکی از مهمترین تهدیدات امنیتی اروپاست، ولی آیا جنگ با ایران منجر به افزایش این تهدید نخواهد شد؟
آیا میلیون ها ایرانی که نسبت به حکومت خود انتقاد دارند از حمله دریایی و هوایی آمریکا به کشور خود استقبال می کنند؟ یا اینکه پشت سر نیروهای نظامی و حکومت خود خواهند ایستاد تا از کشور خود دفاع کنند؟
حسن روحانی در ماه جولای به ترامپ هشدار داد: آقای ترامپ با دم شیر بازی نکن. جنگ با ایران مادر همه جنگ هاست.
اما او همچنین یادآور شد: صلح با ایران مادر همه صلح هاست. روحانی درهای یک حل و فصل مسالمت آمیز برای چالش ها را باز گذاشت.
توییت تماما با حروف بزرگ ترامپ، هیروشیما را یادآوری می کرد: دیگر هیچ وقت ایالات متحده را تهدید نکن، وگرنه دچار عواقب دردناکی خواهید شد که کمتر کسانی در تاریخ پیش از این رنج آن را متحمل شده اند.
وقتی ترامپ رویکرد خود را تغییر داد و گفتريال در صورت آمادگی ایران حاضر است بدون هیچ پیش شرطی با آنها مذاکره کند، پامپئوريال وزیر امور خارجه اش با وی مخالفت کرد و گفت: قبل از هر ملاقاتی ایران باید نحوه رفتار با مردم خود را تغییر دهد و رفتارهای آسیب زننده خود را کاهش دهد.
در نتیجه ما به سمت یک رویارویی حرکت می کنیم.
اکنون که ترامپ توافق هسته ای را دور انداخته و دوباره تحریم ها را فعال کرده، اقتصاد ایران به بدترین شرایط خود بازگشته است.
پول ایران بیش از نیمی از ارزش خود را از دست داده و تورم در اقتصاد به سمت تورم ونزوئلا به پیش می رود. تحریم های جدیدی در این هفته و ماه نوامبر اجرا خواهند شد. سرمایه گذاری های خارجی عظیم در ایران متوقف شده و متحدان آمریکا اگر با تحریم های ایران موافقت نکنند، با تحریم های ثانوی مواجه می شوند.
صادرات نفت تهران همراه با درآمدهای خارجی اش در حال سقوط است. روحانی و همراهانش که آینده خود را بر یک توافق برای محدود کردن برنامه هسته ای در قبال گشایش با غرب شرط بسته بودند، در چشم مردم مانند ساده لوحان جلوه می کنند و سپاه پاسداران که قبل از این در مورد اعتماد به آمریکا هشدار می داد؛ اکنون مواضع خود را تقویت شده می بیند.
رهبران ایران تهدید کرده اند اگر نفت کشور آنها آزادانه و به سهولت صادر نشود، نفت کشورهای عربی نیز از تنگه هرمز به سمت آسیا و غرب صادر نخواهد شد.
هر اقدامی در این راستا منجر به افزایش سرسام آور قیمت نفت شده و آمریکا را مجبور به آن می کند که از نیروی دریایی خود برای بازگشایی تنگه هرمز استفاده کند. در این شرایط جنگ در راه خواهد بود.
با این حال اکنون همبستگی عوامل سیاسی وزنه را به سمتی سنگین کرده که نتیجه آن عقب راندن ایران به سمت دیوار است. در دل ایالات متحده، ایران دشمنان زیادی دارد و دوستان اندکی. در منطقه خاورمیانه اسرائیل و عربستان و امارات متحده عربی از اینکه ما ایران را در هم بکوبیم خوشنود خواهند بود.
در میان چهار نفری که در مورد جنگ تصمیم می گیرند، ترامپ و پامپئو و جان بولتون ایده تغییر نظام در ایران را مطرح کرده اند اما جیم ماتیس، وزیر دفاع به تازگی از این استراتژی انتقاد کرده است.
در جایی که اسرائیل علیه نیروهای مورد حمایت ایران در سوریه حمله نظامی می کند، کشتی های آمریکایی و قایق های تندروی ایران مدام در حال رویارویی با هم و نیروهای حوثی در حال شلیک به سمت تانکرهای نفت عربستان در دهانه تنگه باب المندب هستند، یک رویارویی نظامی به نظر ناگزیر است.
در حالی که آمریکا نیروی زمینی کافی برای اشغال و تسخیر ایرانی چهار برابر وسعت عراق را ندارد، در این جنگ ایالات متحده آمریکا با توجه به برتری فوق العاده هوایی، دریایی و موشکی، غالب خواهد بود.
اما اگر ایران بخواهد حزب الله، نیروهای شیعه در عراق و سوریه و متحدان فرقه ای خود در جهان عرب را وارد بازی کند، تلفات آمریکا به شدت افزایش می یابد و خاورمیانه وارد جنگی فرقه ای خواهد شد که نمونه کوچکتر آن را در شش سال گذشته در سوریه دیده ایم.
هر شلیک کوچکی در خلیج فارس منجر به حمله به تانکرهای نفت و محدودتر شدن صادرات نفت و افزایش قیمت ها خواهد بود که ما را دچار یک رکود جهانی خواهد کرد که تنها یک نفر باید به خاطر آن مسئول شمرده شود: دونالد ترامپ.
این مسأله برای حزب جمهوری خواه و ترامپ در سال 2020 چه نتیجه ای دارد؟
وقتی جنگ به پایان برسد آیا در ایران شاهد یک نظام دموکراسی لیبرال خواهیم بود یا آنچه در دوران حسنی مبارک در مصر دیدیم: اول حکومت مذهبیون و بعد حکومت ارتشیان؟
اگر جنگی با ایران شروع کنیم، این جنگی بزرگتر از هر پنج جنگ قبلی ما خواهد بود، در نتیجه، حزبی که می خواهد ما را از شر مزاحمت ها خلاص کند، مسئول خواهد بود. ترامپ مسئول خواهد بود که وعده داد ما را از شر جنگ های ناتمام خاورمیانه برای همیشه خلاص می کند.