امروز یادآور بازگشت غرورآفرین هم وطنانی است که به علت سالها استقامت و رهایی از همه جا و همه کس جز خدا، «آزاده» نام گرفتند. ۲۶ مرداد ماه سال ۶۹، ایران اسلامی شاهد بازگشت آزادگان سرافرازی بود که پس از تحمل سالها اسارت در زندانهای مخوف رژیم بعث عراق، به میهن اسلامی خود بازگشتند.
به گزارش «تابناک»؛ در هشت سال دفاع مقدس، ۴۵ هزار تن به اسارت نیروهای عراقی درآمدند و ۲۵ هزار تن نیز مفقود الاثر شدند. در این میان، مقاومت رزمندگان ما در مقابل شکنجههای وحشیانه و غیر انسانی بعثیهای صدام آن چنان بود که سربازان عراقی را تحت تأثیر قرار داد.
دو هفته پس از اشغال نظامی کویت توسط ارتش بعث عراق، صدام در نامهای به مرحوم هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران، بار دیگر عهدنامه ۱۹۷۵ الجزیره را پذیرفت و آماده پذیرش شرایط ایران برای پایان جنگ از جمله عقب نشینی از مرزهای ایران و آزادسازی اسیران ایرانی شد.
پس از قطعنامه ۵۹۸ در ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷، رژیم بعث که پذیرش آن را به منزله ضعف ایران تلقی میکرد، با همراهی سازمان منافقین، بار دیگر به مرزهای ایران تجاوز کرد، ولی با شکست عراق در این عملیات (مرصاد)، که بازتاب گستردهای در جهان داشت، صدام مجبور شد در هفدهم مرداد ۶۷ آتش بس را پذیرفته و وارد مذاکره شود.
پس از آتش بس و شروع مذاکرات، دو سال طول کشید تا مبادله اسرا بین دو کشور ایران و عراق به مرحله اجرا درآید، البته این در صورتی بود که مطابق بند ۳ قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل و بر اساس کنوانسیون سوم ژنو مصوب ۱۲ اوت ۱۹۴۹، پس از مخاصمه جنگ باید تمام اسرا بدون تأخیر به کشور خود بازگردانده شوند.
در هفدهم مرداد ۶۹، ایران طی نامهای بر معاهده ۱۹۷۵ تأکید کرد. رئیسجمهور عراق نیز در پاسخ طی نامهای در ۲۳ مرداد ۶۹ آن را پذیرفت و با تأکید بر اینکه «به هر آنچه میخواستید دست یافتید»، نوشت: «مبادله فوری و همه جانبه اسرای جنگ به هر تعدادی که در عراق و ایران به سر میبرند، از طریق مرزهای زمینی و از راه خانقین ـ قصرشیرین و راههای دیگری که مورد توافق قرار میگیرد صورت خواهد گرفت و ما آغازگر این اقدام خواهیم بود و از روز جمعه هفدهم اوت ۱۹۹۰ (۲۶ مرداد ۱۳۶۹) به آن مبادرت خواهیم کرد... با این تصمیم، ما دیگر همه چیز روشن شده و بدین ترتیب همه آنچه را که میخواستید و بر آن تکیه میکردید، تحقق مییابد.»
بنابراین در ۲۶ مردادماه سال ۱۳۶۹، اولین گروه اسرای جنگی آزاد و از مرز خسروی واقع در کرمانشاه وارد خاک وطن شدند. در مرز خسروی بانگ «به کنعان رسیدگان» طنین انداز بود. ملت ایران این پیروزی را جشن گرفته و شور و هیجانی در شهرهای ایران برپا شده بود.
آزادگان ایرانی با تشریفات وارد کشور شدند و نخستین واکنش آنان ریختن اشک شوق و بوسه بر خاک سرزمینی بود که قدم به قدم آن با خون بهترین فرزندان این ملت تطهیر شده بود. زیارت حرم امام خمینی و همچنین دیدار با آیتالله خامنهای از نخستین برنامهها و اقدامات مشترک آزادگان ایرانی بود.
آیتالله خامنهای در دیدار با آزادگان گفت: «... یکی از چیزهایی که شما را، دلهایتان را زنده نگه میداشت، پر امید نگه میداشت، یاد آن چهره و روحیه پرصلابت امام عزیزمان بود. آن بزرگوار هم خیلی به یاد اسرا بودند.
حال پدری را که فرزندانش به این شکل از او دور شده باشند، راحت میشود فهمید... مسأله اسارت طولانی فرزندان این ملت به نوبه خود امتحان دیگری بود که ملت ما با موفقیت آن را به انجام رسانده و اسرای ما همانند ملت ایران از خود آزادمردی نشان دادند و سرانجام با موفقیت و سرافرازی به وطن بازگشتند... شما در دوران اسارت شرایط سختی را گذراندید، اما در عین حال با حفظ دین و اعتقادات و دلبستگی خود به اسلام، امام و انقلاب موجب افتخار و آبرومندی ملت خود در برابر دشمن شدید.»
در ۲۲ مرداد ۶۹ ستاد رسیدگی به امور آزادگان تشکیل شد و به تبادل انبوه اسرا پرداخت. این ستاد با مساعدت و همراهی دیگر دستگاه ها، تبادل حدود چهل هزار آزاده را با همین تعداد اسیر عراقی انجام داد.
امام خمینی (ه) بنیان گذار انقلاب اسلامی در آن سالها درباره آزادگان گفت: اگر روزی اسرا برگشتند و من نبودم، سلام مرا به آنها برسانید و بگویید خمینی در فکرتان بود.
حسین لشکری ـ سرلشکر خلبان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران که پس از ۱۸ سال اسارت در زندانهای رژیم بعث عراق به ایران بازگشت، او که جانباز ۷۰ درصد بود، در سال ۱۳۸۸، بر اثر جراحات وارد از دوران جنگ و اسارت شهید شد ـ گفت: اعتقادات مذهبی و مکتبی سربازان ایرانی مهمترین عامل مقاومت آنها در مقابل فشارهای روحی، روانی و جسمی بعثیها بود.
همچنین صادق نکونام از آزادگان دفاع مقدس، درباره آسیبهای اسرا گفت: فشارهای روحی، روانی و جسمی که اسرای ما در اسارتگاههای عراق تجربه کردند به همراه فشار روحی خانوادههای آنها از آسیبهایی است که هنوز هم برخی از آنان با آن درگیر هستند، فشارهای روحی که اسرا تحمل کردند همه برای آرمانهایی بود که برای آن جنگیدند.
با بازگشت آزادگان، بردباری و شکیبایی مادران و خانوادههای اسرا به بار نشست «و بشرالصابرین» تحقق یافت. هرچند بودند رزمندگانی که در دوران اسارت بر اثر شکنجههای دژخیمان، شراب عشق را سر کشیدند، در حالی که مادرانشان قاب عکس جگرگوشه شان را با دستانی لرزان نگه داشته و نگاه منتظرشان را به آزادگان دوخته بودند.
چه ستودنی است همت غیورمردان تاریخ ایران زمین که صحیفه درخشان ایران اسلامی هیچ گاه درس مقاومت و ایستادگی آنها را فراموش نخواهد کرد و تا ابد به احترام ایشان تمام قد خواهد ایستاد؛ غیورمردانی که شجاعانه در برابر حملات جنایتکارانه رژیم بعث عراق ایستادگی کردند و در این بین شمار بسیاری از آنها نیز برای سالهای طولانی به اسارت درآمدند.