چهارمین رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در حالی فعالیتش را با حکم رهبر انقلاب آغاز کرد که این نهاد در سالهای پایانی چهارمین دهه عمرش، ابعادی بسیار گسترده یافته و عملاً شعبه دوم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شده است؛ اما آیا کارکرد این نهاد در این سطح خواهد بود و زیرمجموعههای این سازمان در دهه چهارم فعالیت این مجموعه به مأموریتهای مورد انتظار که در حکم رهبر انقلاب برای محمد قمی نیز آمده، دست خواهند یافت؟
به گزارش «تابناک»؛ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، «شورای عالی تبلیغات اسلامی» در یکم تیر 1360، با حکم امام خمینی ایجاد شد و هدف آن «تبلیغات دینی مردمی، سازماندهی و هدایت نیروهای مؤمن و تشكلهای مردمی و ایجاد شبكههای وسیع ارتباطی با حزب الله، احیا، اشاعه معارف، فرهنگ و تاریخ شیعه، تنویر افكار عمومی در مقابله با تبلیغات سوءتهاجم فرهنگی دشمنان، رفع نیازهای فرهنگی قشرهای جامعه به ویژه جوانان، تدوین و انتشار كتب، جزوات نشریّات مناسب به منظور معرفی علوم، معارف فرهنگ، تمدن اسلامی و تبیین مواضع انقلاب اسلامی، سازماندهی و اعزام مبلّغ و مربّی دینی به داخل و خارج آن» اعلام شد.
امام خمینی در چهاردهم فروردین 1368، زمینه گسترش فعالیت این مجموعه را فراهم کرد و «شورای عالی تبلیغات اسلامی» را به «سازمان تبلیغات اسلامی» تغییر داد و آیتالله احمد جنتی به عنوان نخستین رئیس این سازمان منصوب شد. امام خمینی بر رویکرد تبلیغاتی این سازمان تأکید کرد و یادآور شد: «...تبلیغات كه همان شناساندن خوبیها، تشویق به انجام آن، ترسیم بدی ها و نشان دادن راه گریز و منع از آن است، از اصول بسیار مهم اسلام عزیز است... ان شاءالله در محدوده توانتان، نقاط كور و مجهول را برای مردم شریف ایران و جهانِ اسلام باز و روشن نمایید و چهارچوب اسلام ناب محمّدی كه در ترسیم قهر و خشم و كینه مقدّس و انقلابی علیه سرمایه داری غرب و كمونیزم متجاوز شرق است و نیز راه مبارزه علیه ریا، حیله و خدعه را به مردم و به ویژه جوانان سلحشورمان نشان دهید... .»
حجت الاسلام محمد قمی و حجت الاسلام مهدی خاموشی، رئیس فعلی و سابق سازمان تبلیغات اسلامی
در همین دوران بسیاری از چهرهها که احساس میکردند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کارآمدی لازم برای تأثیرگذاری ندارد، به سمت سازمان تبلیغات اسلامی رفتند و با شکل گیری حوزه هنری به عنوان نهادی با این عنوان مشخص در زیرمجموعه این سازمان، چهرههایی چون مرتضی آوینی، مرحوم قیصرامینپور، مرحوم طاهره صفارزاده در آن فعال شدند و سپس گروهی از سینماگران مطرح نظیر مجید مجیدی، رضا میرکریمی، کمال تبریزی، جواد شمقدری و... در مقاطع مختلف با حوزه هنری همکاری کردند که در هشت سال اخیر به واسطه نوع مدیریت حوزه هنری، اغلب این چهرهها از این مجموعه فاصله گرفتند و فیلمسازی نیز در حوزه هنری به سمت تعطیلی رفت.
پس از رهبر امام خمینی، رهبر انقلاب در تیر 1371 هیأت امنایی برای سازمان تبلیغات اسلامی و سپس حجت الاسلام و المسلمین محمود محمدی عراقی را به عنوان دومین رئیس این سازمان منصوب کرد. از اولین اقدامات هیأت امنا، تعیین شرح وظایف بیست و یک بندی برای سازمان تبلیغات اسلامی بود که تأسیس مراکز فرهنگی و نظارت بر نشر قرآن و ترجمه متون دینی، بخشی از این وظایف در نظر گرفته شود و متولیگری بخشی از امور فرهنگی در چهارچوب این سازمان تعریف شد.
سپس نوبت به مدیریت حجتالاسلام و المسلمین سیدمهدی خاموشی، ریاست سازمان تبلیغات اسلامی رسید که در دوره او این سازمان توسعه قابل توجهی یافت. اکنون پس از هفده سال، حضرت آیتالله خامنهای، حجت الاسلام و المسلمین محمد قمی 38 ساله را به ریاست سازمان تبلیغات اسلامی منصوب کرد. مدیرکلی حوزههای دانشجویی استان تهران، مؤسس و مدیر حوزه دانشجویی و مدرسه علمیه شریف از مهمترین مسئولیتهای قمی بوده و با توجه به نوع فعالیت قمی در جنب دانشگاه شریف، به نظر میرسد طیفی از آنهایی که در حوزه دانشجویی و مدرسه علمیه او فعالیت داشتهاند، حضور پررنگی در تیم مدیریتی سازمان تبلیغات و زیرمجموعهها داشته باشند.
رهبر انقلاب در حکم قمی چنین مأموریتی به او داده است: «...تبیین و عرضهی فکر و فرهنگ و معارف اسلامی با توجه به نیازهای روز و با نوآوری در ادبیات و روشها بگونهای که بر جان و دل مخاطبان بنشیند و وجود آنان را از کوثر حقیقت دین سیراب نماید، رسالت بسیار مهم این سازمان است. رسالت دیگر این سازمان، رصد و مقابلهی هوشمندانه با تهاجمات فکری و فرهنگی و تبلیغی و رسانهای دشمنان دین و انقلاب و کشور است. دشمنانی که نه امروز بلکه از چند دههی پیش، هویت و شخصیت و باور و رفتار و سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی مردم خصوصاً جوانان را هدف قرار داده و با شیوهها و ابزارهای متکی به فناوریهای ارتباطی و رسانهای اعم از هنر و سینما و فضای مجازی و ... درصدد تهی کردن انقلاب از عقبهی دینی و ایمانی و مردمی آن میباشند.»
در سالهای اخیر، همواره این شایعه در افواه عمومی مطرح بوده که سازمان تبلیغات اسلامی به مراتب قدرتمندتر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و علاوه بر عدم اکران شماری از فیلمهای سینمایی در حال اکران به واسطه آنچه مغایر با ارزشها قلمداد شده توسط حوزه هنری، این بحث مطرح بوده که حوزه هنری برای دریافت مجوز بسیاری از آثار روال کوتاهتری نسبت به بخش خصوصی طی میکند و عملاً این روال در حد اطلاع رسانی به وزارت فرهنگ برای انتشار یک کتاب یا یک قطعه موسیقی است. البته هیچگاه در رابطه با این نوع روابط موضع گیری شفافی از سوی طرفین نشده و نمیتوان آن را تأیید کرد.
با این حال، شواهد موجود از جمله میزان امکانات در اختیار حوزه هنری مشتمل بر شمار بالای مجموعههای فرهنگی و سالنهای سینمای تحت مالکیت سازمان تبلیغات اسلامی، نشان میدهد قدرت این سازمان بیش از عملکرد کنونیاش میتواند باشد و این سازمان باید متناسب با امکاناتی که دارد، تأثیرگذار باشد؛ اما آیا این توقع که در حکم رهبر انقلاب نیز به آن اشاره شد، در دوره رئیس چهارم سازمان تبلیغات اسلامی تحقق خواهد یافت.