به گزارش «تابناک»؛ پس از آنکه فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی، طرحی را به منظور افزایش حداقل سن ازدواج دختران در دستور کار قرار داد تا بدین وسیله از ازدواج دختران کم سن و سال (بخوانید کودکان!) جلوگیری کند، مجلس پژوهشهای این نهاد گزارشی منتشر کرد که حکایت از عادی بودن شرایط جامعه از این منظر داشت.
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس ـ که تیترش «ازدواج دختران در سنین پایین ۱. وضعیت موجود و ابعاد مسأله» است ـ پیمایشهای صورت گرفته در خصوص ارزشها و نگرشهای ایرانیان در سال ۹۴ حکایت از آن دارد که ۴۷ درصد پاسخگویان، مناسبتترین سن برای ازدواج دختران را ۱۶ تا ۲۰ سال و ۳۹ درصد نیز ۲۱ تا ۲۵ سال دانستهاند.
این در حالی است که بر اساس آمارها، از سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۵ حدود ۴۰ هزار ازدواج ثبتشده در کشورمان، در گروه سنی ۱۰تا ۱۴ساله بوده است؛ آماری که البته برخی بر این باورند بیش از این هاست، چون برخی از این دست ازدواجها اساسا به ثبت نمیرسند، به ویژه زمانی که پای مهاجران و اتباع غیرایرانی در میان باشد.
نکته قابل توجه در گزارش مرکز پژوهشها این است که ازدواجهای سنین پایین و به صورت خاص گروه سنی ۱۴ سال و کمتر دختران را ۵/۵ درصد از ازدواجهای کل کشور خوانده و با نوعی کوچک شماری این آمار، شرایط را این گونه تشریح میکند: «بررسی موضوع «ازدواج در سنین پایین» و «سن مناسب ازدواج» نشان میدهد که بر خلاف بزرگنمایی صورت گرفته، وضعیت موجود در حوزه ازدواج در سنین پایین آن گونه که گفته میشود، بحرانی و حاد نیست که براساس آن سیاستگذار ملزم به تغییر قانون باشد».
البته این گزارش به نکاتی همچون احتمال غیرثبتی شدن این دست ازدواجها در صورت ممنوع شدن ازدواجهایی از این دست هم اشاره میکند و آن را آفت ورود قانون گذار به این عرصه میخواند و در ادامه میکوشد، با طرح راهکارهایی مانند «تخصصی شدن تشخیص اهلیت و صالحیت افراد برای ازدواج» یا «ایجاد تکلیف قانونی برای گذراندن دورههای مهارتهای زندگی در قالب مشاوره پیش از ازدواج و ارائه گواهی آن به دفاتر ثبت به عنوان یکی از شروط صدور اجازه ازدواج»، به نوعی نقش میانجی را ایفا کند، اما حتی این موافقان ازدواج دختران کم سن و سال نیز در نهایت به راهکاری مشابه آنچه فراکسیون زنان به دنبال قانونی کردنش هستند، میرسد.
«ممنوعیت مطلق ازدواج با دختری که به بلوغ جنسی نرسیده است»، «ممنوعیت فواصل غیرطبیعی سن زوجه و زوج و جرم انگاری آن» و «جرم انگاری ممانعت از تحصیل دختران متأهل در مدارس روزانه»، سه راهکار از پنج راهکاری است که بازوی پژوهشی قوه مقننه کشورمان برای مقابله با آسیبهای ازدواج دختران کم سن و سال ارائه میدهد؛ راهی برای مقابله با ازدواج کودکانی که گاه نمونههای دردناک از آن منتشر میشود.
درست مثل روایتی که طی روزهای گذشته از ازدواج یک دختربچه ۹ ساله در مشهد منتشر شد و آن گونه که معاون دادستان تشریحش کرد، کوشیده بودند با کفش پاشنه ۹ سانتی متری، دخترکی که هیچ از ازدواج نمیدانست را بزرگتر جلوه داده و روانه خانه بخت (!) کنند و اگر دادستانی ورود نکرده بود، کار از کار گذشته بود. خبری عجیب و تلخ که نشان میدهد هیچ یک از راهکارهای موجود برای ممانعت از ازدواج دختربچههایی که واجد حداقل شرایط ازدواج نیستند، کارایی چندانی ندارد.
قوانین ناکارآمدی که برخی نمایندگان مجلس سعی در تغییرش دارند، اما مرکز پژوهشها با ایشان مخالف است و از فریاد زدن مخالفتش نیز ابایی ندارد. مخالفتی که در آن تأکید شده اوضاع «بحرانی» نیست، انگار نه انگار که خبر ازدواج دختر ۹ ساله به تنهایی برای نشان دادن بحرانی بزرگ کافی است. بحرانی که برای نشان دادنش نمیتوان به سراغ آمار و اعداد رفت و گفت، چون تعداد این دختران اندک است، پس اوضاع خوب و عادی است و زمانی بحرانی خواهد بود که اعداد و ارقام درشت و گنده شوند!
بحرانی که اگر بگوییم گریبان بازوی پژوهشی مجلس را هم گرفته، سخنی به اغراق نگفتهایم، به ویژه وقتی میبینیم به فاصله کوتاهی از انتشار گزارش ایشان و تأکیدات مؤکد ایشان بر عادی بودن اوضاع و تکیه شان بر آمارهای به ظاهر خوشایند، خبر ازدواج دختر بچهای منتشر میشود که حکم دم خروس را دارد و بر همه آن مستندات به ظاهر خوب، مهر بطلان میزند.