پس از سوختن یک دایناسور ایرانی در برزیل، این پرسش مطرح شد که چه مقام مسئولی برای مدت شانزده سال این دایناسور را به برزیل قرض داده و چرا مدت قرض با گذشت این مدت به سر نیامده بود؟ همچنین این پرسش مطرح است که چه آثار در چند دهه اخیر قرض داده شده و کدام آثار هنوز در موزههای خارجی است و به ایران بازنگشته و آیا باید یک تراژدی دیگر رخ دهد تا اندک تحرکی را نسبت به این اتفاق در افکارعمومی شاهد باشیم؟
به گزارش «تابناک»؛ آتش سوزی بزرگ در موزه ملی برزیل در عصر یکشنبه یازده شهریورماه، این مرکز فرهنگی 200 ساله را با بیش از بیست میلیون شی تاریخی و باستانی نابود کرد. بر اساس اخبار موثق، نخستین و ارزشمندترین نمونه دایناسوری که در سال 1381 برابر با 2003 میلادی طی نخستین پیجویی دایناسورها در منطقه آببید کرمان کشفشده بود، با اجازه رئیس وقت پژوهشکده علوم زمین، بهرسم امانت به موزه ملی برزیل منتقل شده و یکی از آثار نابود شده در این موزه، همین دایناسور ارزشمند است که جزو معدود دایناسورهای کشف شده در ایران است.
متاسفانه تصویب قانون جدید حفظ میراث فرهنگی ایران در 14 اسفند 1381 رخ داد و این دایناسور ماهها پیش از اجرای این قانون که مانع جدی برای خروج این دایناسور از ایران بود، از کشور خارج و به برزیل منتقل شده بود. بر اساس ماده یک قانون جدید، اموال فرهنگی-تاریخی و هنری به اموالی گفته میشود که از نظر علمی، تاریخی، فرهنگی، باستانشناسی، دیرینشناسی و هنری حایز اهمیت بوده و بیش از یکصد سال از تاریخ ساخت یا ایجاد آن گذشته باشد و بر اساس ماده 21 این قانون، اموال فرهنگی تاریخی و هنری درجه یک (ملی) برای شرکت در نمایشگاههای خارج از کشور منوط به تایید سازمان میراث فرهنگی و سپس تصویب هیأت وزیران تلقی شده و برای آثار درجه دو و سه نیز موافقت سازمان میراث فرهنگی ضروری است.
محمدرضا کارگر، مدیر اداره کل موزهها در این زمینه تاکید کرده است: «سازمان میراث فرهنگی مسئول نمونههای اشیای تاریخی و فرهنگی است، در حالی که نمونه فسیل دایناسوری جزو آثار طبیعی استکه بیشتر مربوط به محیطزیست، زمینشناسی و فسیلشناسی میشود چیزی که ما اصلا در آن دخالتی نداریم و حتی از این موضوع اطلاعی نداشتهایم. از هیچ کدام از موزههای ایران، هیچ اثر تاریخی و فرهنگی در موزهی برزیل در معرض نمایش نبوده است.»
در این زمینه چند پرسش اساسی وجود دارد، نخست اینکه مشخص نیست این امانت چرا بعد از 16 سال یعنی عمر چهار تا دولت برنگشته است؟! چرا پس از خروج این آثار و اجرای قانون جدید، در این زمینه از هیات دولت کسب مجوز نشده و با توجه به اینکه چنین مجوزی وجود نداشته، چرا شرایط با قانون جدید تطبیق داده نشده و این اثر تاریخی به ایران بازگردانده نشده است؟ پرسش دیگر اینکه چه کسی مسئول خروج این اثر تاریخی ایران از کشور بوده و حال چه کسی باید تاوانش را بدهد؟ آیا اساساً برزیل قرار است یک خسارت محدودی پرداخت کند و در این روزها پیگیری مشخصی صورت پذیرفته است؟
پرسش دیگر اینکه چرا رسانهها و افکارعمومی حساسیت جدی نسبت به این خبر نشان نداد؟ از جانب دیگر تجربه نشان داده، همین حساسیتهای اندک نیز مقطعی است و مرور زمان باعث میشود افکارعمومی فراموش کند چه چیزی به امانت به کشورهای دیگر داده شده است. بنابراین انتظار میرود سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر نهادهای مسئول اعلام کنند در حال حاضر چه اشیای تاریخی را از چه زمان به کدام کشورها به امانت دادند و این آثار دقیقاً چه زمان به کشور بازمیگردد؟
در کنار این همه پرسشها پیرامون دایناسور سوخته و فراتر از این حادثه، باید اندکی به موزههای کشور به خصوص موزههایی که گنجینه اصلی آثار تاریخی ایران هستند، با تامل و نگرانی نگریست. آیا اطمینان بالایی وجود دارد که موزههای بزرگ ایران نظیر موزه ایران باستان و موزه هنرهای معاصر با حادثه مشابهی مواجه نشوند و میراث ملت ایران در آتش نسوزد؟ آیا نباید نگران بود و تمهیدات ایمنی اندیشیده شده دست کم برای موزههای بزرگ ایران وسیعتر از موزه ملی برزیل است؟