انتقاد از نازیسم آمریکایی، تمسخر جهانی ترامپ، تکذیب استعفای قائم مقام آستان قدس رضوی، رفتن لوایح جنجالی پالرمو و مبارزه با پولشویی به مجمع، آمار صرافیها را چه کسی به آمریکا داد؟، خروج ۱/۶ میلیارد دلار از ایران برای خرید خانه در ترکیه، همنشینی گوجه با موز!، توصیههای صندوق بینالمللی پول به ایران، کیفرخواست علیه ترامپ و درگذشت یدالله صمدی، خالق «معجزه خنده»، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده اند.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه چهارم مهرماه در حالی چاپ و منتشر شدند که نطق های رئیس جمهور روحانی و دونالد ترامپ و واکنشها و تحلیل آنها در صفحات نخست آنها، از اصلیترین تیترها محسوب میشود. ایران بهترین دوست جهان از قول روحانی و تمسخر ترامپ به خاطر تمجید از دولت خود، از مواردی هستند که بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند.
روزنامه خراسان با انتخاب عنوان انتقاد از نازیسم آمریکایی تبیین تناقضات رفتاری حاکمان کاخ سفید در سازمان ملل توسط رئیس جمهور روحانی را مورد توجه قرار داد. این روزنامه در گزارشی دیگر با تیتر تمسخر جهانی ترامپ به سوژه شدن خنده هیأتهای دیپلماتیک به سخنرانی رئیس جمهور آمریکا برای رسانهها اشاره کرده است.
روزنامه ایران در صفحه بندی متفاوت، همه صفحه نخست خود را به سخنان روز گذشته روحانی در سازمان ملل اختصاص داد و تیتر پیام روحانی از سازمان ملل: من گفت وگو را از همینجا آغاز میکنم را برجسته کرد. این روزنامه در زیرتیتر اول خود گزیدهای از نطق روحانی در نیویورک را قرار داده است.
روزنامه شرق با چاپ تصویر روحانی و ترامپ در پشت تریبون سالن اجلاس سران در سازمان ملل، عنوان گفت وگو دوسویه است بر اساس عدالت و برابری را از نطق رئیس جمهور روحانی به عنوان تیتر یک برگزید.
روزنامه کیهان عنوان تعهد در برابر تعهد، نقض در برابر نقض، تهدید در برابر تهدید را به عنوان پاسخ روحانی به ترامپ تیتر یک کرد و در گزارشی دیگر از راز افسارگسیختگی نرخ ارز این پرسش را مطرح کرده است که آمار صرافیها را چه کسی به آمریکا داد؟
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
نطق روحانی، شوی ترامپ
حمیدرضا آصفی، سخنگوی اسبق وزارت خارجه طی یادداشتی که روزنامه ایران در شماره امروزش چاپ کرده، ضمن تحلیل نطق رؤسای جمهور ایران و آمریکا نوشت: سفر آقای روحانی رئیس جمهوری کشورمان به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل در برهه بسیار حساس بینالمللی و در شرایط خاص منطقه صورت گرفت. این سفر علاوه بر دیدارهای مهم دوجانبه که با برخی از سران کشورهای مختلف صورت گرفت، امکانی را فراهم ساخت تا با استفاده از ظرفیت دیپلماسی عمومی و حضور در جمع خبرنگاران و همچنین مصاحبههای اختصاصی، فضای بهتری را برای جمهوری اسلامی ایران نزد افکار عمومی، چه در امریکا و چه در جهان فراهم کند.
ترامپ و دوستان تندروی او در امریکا و چند کشور خرده پا که تنها متحدان باقی مانده برایش هستند، تلاش دارند با پمپاژ دروغ و نفرت پراکنی، چهره دیگری از جمهوری اسلامی ایران را به جهانیان نشان دهند. نقطه اوج سفر دکتر روحانی، سخنرانی دیروز در مجمع عمومی سازمان ملل بود که با استقبال و همدلی حاضران در جلسه همراه بود، برخلاف سخنرانی از روی نخوت و تکبر ترامپ که با هر چیز و هرکس ساز مخالفت داشت. سخنرانی ترامپ به قدری متوهمانه بود که خنده حضار را نیز به گونهای به همراه داشت تا جایی که ترامپ سعی کرد به گونهای از کنار آن بگذرد.
درحالی که ترامپ با به زیر سؤال بردن نهادهای بینالمللی و تعیین تکلیف کردن برای کشورها و سازمانها اعم از سیاسی و اقتصادی تلاش داشت امریکا و دولت خود را تافته جدابافتهای قلمداد کند، سخنرانی رئیس جمهوری کشورمان متوازن، جامع و با هدف ایجاد همکاری بینالمللی و مقابله با یکجانبه گرایی، سیاست زورگویانه بود.
آنچه تاکنون در میان نطق سخنرانان، نوعی مخالفت با سیاستهای امریکا بوده است. ترامپ در سخنرانی خود هیچ موضوع جدیدی را طرح نکرد و آنچه درباره جمهوری اسلامی ایران گفت، اگرچه در ظاهر تند و تهاجمی مینمود، اما مجموعهای از مواضع تکراری، بی اساس و مغرضانه دولت امریکا از بدو پیروزی انقلاب تاکنون بوده است که بدون انطباق با واقعیتهای کنونی جهان صرفاً برای خالی نبودن عریضه و ایجاد فشار مطرح شد. درحالی که روحانی با اشاره دقیق به تحولات بینالمللی، مشکلات و معضلات منطقهای و بویژه اصلیترین مشکل جهان اسلام و بلکه دنیای امروز یعنی فلسطین، دیدگاههای جمهوری اسلامی ایران را موشکافانه تبیین کرد.
انتظار میرود سخنرانی جامع و مقتدرانه دکتر روحانی از تریبون سازمان ملل که پرمخاطبترین تریبون سیاسی دنیا است، در کنار دیدارهای دوجانبه، استفاده از رسانهها و گروههای مرجع، جمهوری اسلامی ایران را در موقعیت برتری قرار دهد. بویژه آنکه از این سفر برای ایجاد همگرایی در میان کشورهای مستقل، دوستان جمهوری اسلامی ایران و مخالفان سیاستهای یکجانبهگرایانه امریکا، به نحو شایستهای استفاده شد.
دکتر روحانی با استفاده از تریبون سازمان ملل به ترامپ یادآور شد که بیش و پیش از آنکه به فکر شوی سیاسی و شعبده بازیهای بلااثر باشد، برای آنکه اظهاراتش جدی گرفته شود، باید با صداقت و صراحت از فریبکاری و پیمان شکنی دست بردارد. در چنین صورتی لازم نیست با اظهارات متناقض درخواست مذاکره نماید. البته بعید به نظر میرسد که ترامپ روش غلط و خطاهای سیاسی خود را اصلاح کند و صادقانه با جمهوری اسلامی ایران برخورد کند.
پنج محرک رکوردشکنیهای اخیر بورس
خراسان طی یادداشتی با مورد توجه قرار دادن این که هفته تاریخی بورس تهران با رشد ۶ هزار واحدی تکمیل شد، نوشت: بورس تهران و فرابورس ایران که از ابتدای هفته جاری با سرعت بسیار بالایی در حال صعود است، دیروز نیز به روند صعود جهشی خود ادامه داد تا یک رکورد تاریخی برای عملکرد هفتگی بورس ثبت شود. بورس تهران با رشد پنج هزار و ۹۹۳ واحدی، به سطح بی سابقه ۱۷۴ هزار و ۶۱۸ واحد رسید و فرابورس ایران هم با رشد ۶۳ واحدی برای اولین بار دو هزار واحدی شد. نکته جالب و بی سابقه در معاملات دیروز، رشد یک دست همه نمادها و شرکتهای بازار بود. دیروز در بورس از ۲۹۴ نماد فعال فقط ۸ نماد (معادل ۲.۵ درصد) بر اساس قیمت پایانی منفی بودند و هیچ نماد صف فروش نبود. این موضوع اختصاص به گروه یا صنایع خاصی نداشت.
بیشترین رشد مربوط به گروه لاستیک، معادن و فلزات، شرکتهای سرمایه گذاری و ماشین آلات بود. از نظر تاثیر بر شاخص هم شرکتهای بزرگ فولادی و پتروشیمی و البته مخابرات ایران بیشترین تاثیر را بر رشد حدود ۶ هزار واحدی شاخص گذاشتند. دیروز شاخص کل هم وزن هم برای اولین بار هزار واحد در یک روز رشد کرد تا این شاخص به سطح بی سابقه ۳۰ هزار واحدی برسد. اگرچه غلبه جو روانی مثبت و سطح بالایی از هیجان به عنوان عنصر ثابت موجود در تحلیلها و علت رشد شاخص به چشم میخورد، اما عوامل واقعی دیگری هم قابل شمارش است. دو خبر سیاسی مربوط به بیانیه برجامی در نیویورک و همچنین تصویب برخی لوایح مربوط به FATF از منظر اهالی بازار سرمایه، اتفاقات مثبتی تلقی و باعث شد که تمایل به خرید افزایش یابد. علاوه بر آن انتشار گزارش ماهانه برخی شرکت ها، مربوط به عملکرد شهریور (به عنوان اولین ماهی که تاثیر آزادسازی نرخ دلار در آن نمایان میشود) نیز آثار مثبت قابل توجهی بر رشد غولهای بزرگ صادراتی گذاشت. اگرچه برخی نمادها همچنان از عوامل بنیادین قوی برای رشد برخوردارند، اما، در هر حال، عامل اول یعنی هیجان و عامل پنجم یعنی ورود پول داغ و نقدینگیهای جدید به بازار سرمایه، مهمترین محرکهای رشد یک دست بازار است و از همین رو نگرانیهای قابل تاملی مبنی بر حبابی شدن قیمت در برخی نمادها مطرح است.
پول بدهید، سواد بخرید
روزنامه همدلی از کودکان بازمانده از تحصیل و روند پولیسازی مدارس گزارش داده و زیر عنوان پول بدهید، سواد بخرید نوشت: در حال حاضر حدود ۱۳ میلیون دانشآموز در کشور وجود دارد، اما آمارها میگویند افزون بر ۱۵ میلیون نفر در کشور در سن رفتن به مدرسه به سر میبرند. رقمی که ۲ تا ۵/۲ میلیون نفر با آمار دانشآموزان فعلی اختلاف دارد. در واقع میتوان بهطور تقریبی گفت که امسال هم ۲ میلیون دانشآموز از تحصیل بازماندند.
با نگاهی گذرا به زندگی اغلب کودکان تارک از تحصیل به واقعیتهای تلخی میرسیم که از فقر و نداری حکایت دارد. فقر اقتصادی مانع و سد بزرگی در جهت پیشرفت تحصیلی به وجود میآورد که یکی از مهمترین پیامدهای آن کارکردن کودکان در خارج از خانه است که آنها از رفتن به مدرسه بازمیدارد و یا باعث حضور ناقص آنان در کلاس میشود.
فقر اقتصادی برخی از خانوارها و نیاز به نیروی کار کودک از دلایل عمده اشتغال کودکان در سنین پائین است. اشتغال اجباری از سر فقر که باعث افت تحصیلی و یا ترک تحصیل آنها میشود. این در حالی است که بر اساس ماده ۷۹ قانون کار جمهوری اسلامی ایران، به کار گماردن افراد کمتر از ۱۵سال ممنوع است و کارفرمایانی که از آن تخلف کنند، باید مورد پیگرد قانونی قرار گیرند.
اگر از سنگاندازیهای آموزش و پرورش برای ثبتنام رایگان در مدارس دولتی و معضل کودکان کار که فقر آنها را به خیابانها کشانده بگذریم. روند پولی شدن آموزش مهمترین مسالهای است که کودکان را از چرخه تحصیل حذف کرده است. در روند پولی سازی آموزش، آموزش کالایی فرض میشود که در صورت توان مالی و قدرت خرید آن میتوان از آن استفاده کرد. روندی که یک سو به نابرابریهای اجتماعی دامن میزند و از سوی دیگر زمینهساز آسیبهای گسترده اجتماعی است.
در حالی که روند پولی شدن آموزش هر سال تعداد بیشتری از دانش آموزان را از درس و مدرسه جدا کرده و آنها را یا خانه نشین و یا به عنوان نیروی کار راهی مراکز کار میکند، که این روند نقض اصل ۳۰ قانون اساسی در خصوص تحصیل رایگان است. سرباز زدن از اجرای قانون آموزش رایگان و اجباری تا انتهای دوره متوسطه توجیهپذیر نیست و این بخشی از وظایف دولتهاست که آموزش رایگان را تسهیل و تمهید کنند. هر دولتی که از اجرای این قانون کوتاهی کند به مصداق ماده ۵۷۰ قانون مجازات اسلامی قابل تعقیب کیفری است چرا که یک حق بنیادین مصرح در قانون اساسی را نقض کرده است.»
چند وقت پیش «صدیقه پاکضمیر»، معلم و عضو کانون صنفی معلمان ایران در نشست «بررسی علل بیسوادی با توجه به نظام آموزش و پرورش» در این زمینه گفته است: «بررسی روند انتقال آموزش دولتی به بخش خصوصی طی دهههای گذشته نشان میدهد آن چه در ایران اتفاق افتاد بیش از آن که تابع یک روند خصوصیسازی واقعی به معنای انتقال مدیریت و مالکیت دولتی به بخش غیردولتی و بخش خصوصی باشد، بیشتر به معنای پولیشدن آموزش است. الگوی کالاییسازی آموزش در صدد آن است تا آموزش و برخورداری از آن را همانند دیگر کالاهای قابل خرید و فروش در بازار به نوعی «امتیاز» تبدیل کند، که فقط اقشار و طبقاتی از آن برخوردار میشوند که از توان مالی برای تهیه آن برخوردارند».
اما «مژگان باقری» آموزگار و فعال صنفی، نمایندگان مجلس را مقصر پولی شدن آموزش میداند. وی به همدلی گفت: به نظر من اولین انگشت اتهام را باید به سمت نمایندگان مجلس گرفت که بدون توجه به اصل سی ام قانون اساسی، هر سال بودجهای را برای آموزش و پرورش تصویب میکنند که در بهترین حالت فقط کفاف حقوق معلمین و یا هزینههای جاری آموزش و پرورش را میدهد. حتی همین حقوق هم حداقل دو برابر زیر خط فقر است. این نمایندگان به وزرایی رای اعتماد میدهند که کمترین چانه زنی را در بحث بودجه با مجلس نداشته باشند و با تمام سیاستهای لیبرالیستی حاکمیت همسو و هماهنگ باشند.
ایران و آمریکا؛ توقف در نقطه صفر
جلال خوش چهره در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان ایران و آمریکا؛ توقف در نقطه صفر نوشت: پس از چهارم نوامبر (۱۳ آبان ۹۷) رخ میدهد. ترامپ میکوشد با استدلالهای خود درباره خروج از برجام و چرایی بازگشت به نقطه صفر در روابط خصمانه با ایران، جامعه جهانی را همسو با سیاستهای خود کند. حسن روحانی نیز ضمن دفاع حقوقی و مستدل از برجام به عنوان توافقی مشروع و بینالمللی، به شماتت و محکومیت اقدام دولت ترامپ در خروج از برجام و تلاش برای منزوی کردن دوباره ایران در جامعه بینالمللی بپردازد.
آنچه تفاوت میان این دو را برجسته میکند، قدرت استدلال و روش اقناعی آنان در همسو سازی افکار عمومی در این باره است.
به این ترتیب مهمترین دستاورد رئیسان جمهوری ایران و آمریکا از هشتاد و سومین نشست مجمع عمومی سازمان ملل میتواند میزان همسوییهایی باشد که هریک از طرفها در جامعه بینالمللی به نفع خود ایجاد خواهند کرد. این هدف، تغییری در صورت مساله نمیدهد. تهران و واشنگتن در مسیر تشدید اختلافها تا لبه پرتگاه یک رویارویی مستقیم میروند، ولی نه به درون آن. همین مهم، ممکن است در آینده بستر بسیاری از رخدادهای غیر منتظره باشد. اما آنچه اکنون جریان دارد، تشدید منازعه و اجرای سیاستهایی است که دو طرف را بیش از پیش مقابل یکدیگر قرار میدهد. حسن روحانی در دیدار با مدیران رسانههای ایالات متحده، شرط گفتوگوی دوباره با دولت ترامپ را بازگشت این کشور به برجام خوانده است؛ خواستی که به نظر نمیرسد ترامپ حاضر به قبول آن باشد. همچنین دولت ترامپ در سودای ایجاد پیمانی متفاوت از برجام با ایران است که در نظر تهران به معنی قبول معادلهای با حاصل جمع صفر است. سخنان دو رئیس جمهوری در مجمع عمومی سازمان ملل آنهم به فاصله چند ساعت از هم، نشان میدهد که هیچ ایده تازه و مجاب کنندهای از سوی آنان برای قبول شروع دور تازه گفتگوها میان خود وجود ندارد و یا هنوز هیچیک آماده قبول و یا انعطاف در برابر مواضع یکدیگر نیستند. مهمترین ایده در نشست مجمع عمومی همانی است که از یک سو حسن روحانی با ارائه رویکردی فعال به دیپلماسی عمومی داشته است. ترامپ نیز برای همسو کردن اعضای سازمان مللمتحد و به ویژه شورای امنیت با سیاستهایش میکوشد. تغییر در صحنه رویارویی ایران و آمریکا را باید در میزان مقاومت هریک از آنها در تحولاتی دانست که آینده رقم میزند.